ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

مهدویت9

آیا در منابع رده اول اهل سنت؛ روایاتی درباره ظهور امام مهدی (عج) وجود دارد؟

-----------------------------------------------------------------------
باور به مهدویّت از مسائلى است که همه مذاهب اسلامى بر آن اتفاق نظر دارند و مختص به پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) نیست. شمار فراوان احادیث مرتبط با مهدویّت در منابع مورد اعتماد اهل‌سنّت، و نقل و تأیید این موضوع توسط دانشمندان بزرگ آنان، به ما اطمینان می‌دهد که باور به ظهور مهدى موعود(ع) به هیچ روى منحصر به شیعیان نیست.
روایات مهدوى در منابع حدیثی اهل سنت
1. اگرچه بخارى در صحیح خود حدیثى که در آنها نام امام مهدى(ع) با صراحت ذکر شده را نیاورده است، اما روایات دیگرى را نقل کرده که به نحوى در پیوند با این‏ موضوع است. براى مثال؛ بابى را به نزول حضرت عیسى(ع) اختصاص داده و در آنجا حدیثى را روایت کرده است که می‌گوید: در آخرالزمان هنگامى که حضرت مسیح فرود می‌آید، امامى از مسلمانان عهده‌دار امور امت اسلامى خواهد بود؛ رسول خدا(ص) فرمود: «چگونه خواهید بود به هنگامى که فرزند مریم در میان شما فرود آید و امام شما از خود شما باشد».[1] همان‌گونه که برخى از شارحان صحیح بخارى به درستى مفهوم این حدیث را دریافته‌اند، منظور از این امام، کسى جز حضرت مهدى(عج) نیست. ابن حجر در شرح این حدیث از ابوالحسن خسعى نقل می‌کند که او احادیث مرتبط با مهدى که می‌گویند وى از این امت است و عیسى پشت سر او نماز خواهد خواند را متواتر می‌داند. وى در ادامه می‌گوید: این‌که در آخرالزمان و نزدیک قیامت، حضرت عیسى پشت سر مردى از این امت نماز خواهد خواند، بر این سخن درست دلالت دارد که زمین هیچ‌گاه از حجت خالى نمی‌ماند.[2]
2. مسلم نیز در صحیح خود علاوه بر حدیث بالا،[3] احادیث دیگرى درباره نزول حضرت عیسى و سایر موضوعات مرتبط با مهدویّت نقل کرده است؛ مانند این حدیث: رسول خدا(ص) فرمود: «در آخر الزمان، خلیفه‌اى خواهد بود که مال را تقسیم می‌کند، بی آن‌که بشمارد».[4]
3. ابن ماجه در سنن خود بابى را با عنوان «باب خروج المهدى» نام‌گذارى، و هفت حدیث در این رابطه نقل کرده است. در این احادیث به قیام حضرت مهدى(عج) و این‌که وى از اهل‌بیت پیامبر(ص) است، و نیز به زمینه‌سازان ظهور آن‌حضرت اشاره شده است؛ مانند این حدیث: پیامبر خدا(ص) فرمود: «مهدى، از ما اهل‌بیت است. خدا [کار او را] در یک شب، سامان می‌دهد».[5]
4. در سنن ترمذى نیز بابى به «ما جاء فى المهدى» اختصاص یافته و احادیثى صریح و صحیح در آن نقل شده است؛[6] مانند این حدیث: پیامبر(ص) فرمود: «دنیا از میان نمی‌رود تا آن‌که مردى از خاندانم، و همنام من، فرمان‌رواى عرب شود».[7]
ترمذى درباره سه حدیث از این مجموعه تصریح می‌کند که «هذا حدیث حسن صحیح».[8] بعد از این باب ابواب مرتبط دیگرى نیز با موضوعاتى مثل نزول حضرت عیسى(ع) و فتنه دجّال آمده است.
5. بیشترین و صریح‌ترین احادیث مهدویت را ابو داوود آورده است. او در سنن خویش ذیل عنوان «کتاب المهدى» احادیث متعدّدى را نقل کرده است که بر دوازده‌گانه بودن امامان، هم‌نام بودن مهدى با پیامبر اکرم(ص)، طولانى شدن حیات و نشانه‌هاى ظهور او دلالت دارد.[9]
گفتنی است؛ موضوع مهدویّت در منابع معتبر پیش از صحاح سته نیز ذکر شده است. برای نمونه؛ عبدالرزاق بن همام صنعانى که در سال 211 ق درگذشته، بابى از کتاب المصنّف خود را «باب المهدى» نام‌گذارى کرده و احادیثى زیبا و صریح در رابطه با قیام آن‌حضرت و دادگسترى وى در جهان نقل کرده است.[10]
خلاصه این‌که؛ احادیث بشارت به قیام و ظهور امام مهدى(عج) در منابع اصلى اهل سنّت، منحصر به اینها نیست؛ بلکه به طور گسترده در دیگر مصادر حدیثى آنان نیز نقل شده است. برخى از این منابع، مجموعه‌هاى عام حدیثى اهل سنّت است که بعضى ابواب آن به موضوع مهدویّت اختصاص یافته است؛ امّا برخى منابع هم به طور خاص با موضوع مهدویّت تدوین شده‌اند.[11]
 

[1]. بخاری، محمد بن إسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، ج 4، ص 168، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق؛ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله(صحیح مسلم)، ج 1، ص 136، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
[2]. ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 6، ص 493 – 494، بیروت، دار المعرفة، 1379ق.
[3]. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله(صحیح مسلم)، ج 1، ص 136، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
[4]. صحیح مسلم، ج 4، ص 2235؛ نیز ر. ک: صحیح مسلم،  «باب نزول عیسى».
[5].  ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1367، دار إحیاء الکتب العربیة، فیصل عیسى البابی الحلبی، بی‌تا.
[6].  ترمذی، محمد بن عیسى، سنن الترمذی، ج 4، ص 505، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفى البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. ازدی سجستانی، أبو داود سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج 6، ص 335 – 348، دار الرسالة العالمیة، چاپ اول، 1430ق.
[10]. صنعانی، عبدالرزاق، المصنّف، ج 11، ص 371، هند، المجلس العلمى، چاپ اول، 1390ق.
[11]. ر. ک: به این کتاب‌ها:  اکبرنژاد، مهدى‏، بررسی تطبیقى مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت‏، قم، بوستان کتاب‏، 1388ش؛ فقیه ایمانى، مهدى‏، الإمام المهدی(علیه السلام) عند أهل السنة، اصفهان، مکتبة الإمام أمیرالمؤمنین علی(علیه السلام) العامة، 1402ق.
www.islamquest.net

مهدویت8

دلایل عقلی و نقلی زنده بودن امام زمان(عج) چیست؟
---------------------------------------------------------
پاسخ اجمالی

وجود امام زمان(ع) و امامت آن حضرت از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت، بلکه با استخدام دلیل عقلی در امامت عامه و ضرورت وجود امام در همه زمان ها و استناد به روایات و نقل های تاریخی که در این زمان، امام را منحصر در وجود حضرت مهدی(عج) می کند، می توان به مقصود نائل آمد.
ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی در همه زمانها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است مثلاً نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است و بر اساس قاعده لطف باید چنین لطفی همیشگی باشد.
روایاتی هم که دلالت می کنند آن انسان معصوم و کامل در وجود امام زمان (عج) منحصر گشته است به حدی زیاد است که قابل انکار نیست تا جایی که بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته و در کتاب هایشان متذکر شده اند که: مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(ع) است و در سامراء در سال 255 هجری متولد شده است و در پس پرده غیبت زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد.
پذیرش طول عمر حضرت مهدی(عج) نیز هیچ گونه استبعادی ندارد. زیرا آن حضرت با دانش خدادادی و با استفاده از روش‏های طبیعی و علمی می‏تواند برای مدتی بسیار طولانی و بدون اینکه آثار فرسودگی و پیری در او پدیدار گردد، در این دنیا زندگی کند. علاوه بر اینکه استبعادی ندارد که در عالم انسانی خداوند حجت خود را به عنوان ذخیره و پشتوانه اجرای عدالت و نفی و طرد ظلم و ظالمان، به صورت استثناء و فراتر از عوامل طبیعی و ظاهری قرار دهد.

پاسخ تفصیلی

امامت امام زمان(ع) و وجود حضرت از مباحث امامت خاصه است . در امامت خاصه مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت [1] ، بلکه دلیل عقلی امامت عامه و ضرورت وجود امام (ع) در تمام زمان ها را اثبات می کند.

 

در امامت عامه برهان عقلی بر ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی روی زمین اقامه می شود.

 

حال اگر ادله تاریخی و روائی دال بر ولادت و حیات حضرت مهدی(ع) به مقدمه اول ضمیمه گردد، اثبات می شود که در این زمان تنها آن حضرت(عج) واسطه فیض الهی است و زنده هم می باشد [2] .

 

بررسی دو رکن استدلال:

 

ادامه مطلب ...

شبهه106

پرسش
تاریخ پیدایش شیعه در چه زمانی بوده است؟
پاسخ اجمالی
در مورد پیدایش تاریخى شیعه و ظهور آن نظریات گوناگونى از سوى مورّخان ارائه شده است.[1] شیعه امامیه معتقد است که بذر اولیّه تشیع را خداوند در قرآن کریم نشانده و پیامبر اکرم(ص) در طول دوران رسالتش آن‌را آبیارى کرده است.[2] بنابراین شجره طیبه تشیع در زمان حضور نبىّ گرامى اسلام(ص) به ثمر نشسته و به همین جهت عدّه‌اى در زمان پیامبر به این عنوان معروف بوده‌اند؛ مثل: سلمان فارسى، ابوذر غفارى، و مقداد بن اسود.
گروهى از صحابه در زمان پیامبر اکرم(ص) با شنیدن آیات و روایات در امر امامت و ولایت و خلافت امام على(ع)، بعد از پیامبر خدا، به او اعتقاد پیدا کرده زعامت و امامت او را پذیرفتند و از ارادت‌مندان آن‌حضرت قرار گرفتند. این گروه از همان زمان به «شیعه على(ع)» معروف شدند. ابن ‏خلدون در این‌باره می‌نویسد: «جمعى از صحابه، شیعه على بودند و او را سزاوارتر از دیگران به خلافت می‌دانستند».[3]
همچنین گفته شده است: «گروهى از بزرگانِ صحابه، معروف به موالیان على(ع) در عصر رسول خدا(ص) بودند. از آن جمله سلمان فارسى است که می‌گفت: ما با رسول خدا بیعت کردیم بر خیرخواهى مسلمانان و اقتدا به على بن ابی‌طالب و موالیان او. و ابى سعید خدرى است که گفت: مردم به پنج کار امر شدند؛ چهار تا را انجام دادند و یکى را ترک نمودند. از او سؤال شد آنچه را که ترک نمودند چه بود؟ او در جواب گفت: ولایت على بن ابی‌طالب. از او سؤال شد آیا ولایت با چهار عمل دیگر واجب است؟ پاسخ داد: آرى. و ابوذر غفارى، عمار بن یاسر، حذیفة بن یمان، ذی‌الشهادتین خزیمة بن ثابت، ابی‌ایوب انصارى، خالد بن سعید بن عاص و قیس بن سعد بن عباد».[4]
طبق روایات نیز، پیامبر اکرم(ص) لقب «شیعه» را در حال حیاتشان به پیروان امیرمؤمنان علی(ع) عطا فرموده‌اند. مانند این‌که با اشاره به حضرت علی بن ابی‌طالب می‌فرماید: «وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، إِنَّ هَذَا وَ شِیعَتَهُ لَهُمُ الْفَائِزُونَ یَوْمَ الْقِیَامَة»؛[5] به آن خدایى که جان من به دست قدرت او است که این (علی) و شیعه او در روز قیامت‏ رستگارانند.
برای آگاهی بیشتر و روشن شدن بحث نمایه‌های زیر را مطالعه کنید:
1. «تعریف شیعه»، سؤال 6976
2. «حقانیت شیعه»، سؤال 1523
 

[1]. برای آگاهی از این دیدگاه‌ها ر.ک: رضوانى‏، على اصغر، شیعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج ‏1، ص 39 – 41، تهران، نشر مشعر، چاپ دوم، 1384ش؛ «فرقه‌های اساسی شیعه»، سؤال 922 
[2]. طباطبائى‏، سیدمحمد حسین، الشیعة فی الإسلام، ص 21، بیروت، بیت الکاتب‏، چاپ اول،  1999م‏؛ سبحانی، جعفر، الأضواء على عقائد الشیعة الإمامیة، ص: 17 – 18، قم، مؤسسه امام صادق(ع)؛ حکیم،  سید محمد باقر، الإمامة و أهل البیت النظریة و الإستدلال، ص 267، قم، المرکز الإسلامی المعاصر، چاپ اول، 1424ق. ‏
[3]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، شحادة، خلیل، ج ‏3، ص 215، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[4]. کُرْد عَلی، خطط الشام، ج 5، ص 251، محمد بن عبد الرزاق، دمشق، مکتبة النوری، چاپ سوم، 1403ق. 
[5]. ابن عقده کوفی، احمد بن محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق، حرز الدین، عبد الرزاق محمد حسین، ص 219، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1424ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، الأمالی، ص 251، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
www.islamquest.net

شبهه105

پرسش
درباره عزاداری، مرثیه خوانی، سینه زنی در منابع اهل سنت هم احادیث صحیح وجود دارد؟ اگر هست لطفاً ذکر فرمایید.
پاسخ اجمالی
روایتی وجود دارد که مرده، به سبب گریه خانواده‌اش بر او دچار عذاب می‌گردد. طبق این حدیث و روایات شبیه آن، اعتقادی در وهابیت شکل گرفته که عزاداری و گریه برای مردگان را عمل حرام و شرک می‌دانند.
در این زمینه باید گفت که چنین برداشتی از روایان صحیح نبوده و چنین اعتقادی نیز هیچ هم‌خوانی با طبع انسانی ندارد؛ چگونه می‌توان مادری که در عزای فرزندش نشسته را از گریه و عزاداری محروم داشت. علاوه بر این، روایات بسیار زیادی از منابع اهل سنت وجود دارد که از پیامبر(ص) عزاداری و گریه بر مردگان نقل شده است، برای نمونه؛ گریه پیامبر اکرم(ص) بر شهادت عمویش حمزه، در فوت فرزندش ابراهیم، بر شهادت جعفر، بر سر قبر مادرش آمنه و ...
بر اساس چنین روایاتی است که بسیاری از اهل سنت – مانند شیعیان – چنین عزاداری‌هایی را مجاز می‌دانند.
 
پاسخ تفصیلی
موضوع عزاداری و گریه بر مردگان، از موضوعاتی است که طبع انسانی اقتضای آن‌را دارد و طبیعی است که انسان در مصیبت‌ها، اندوهگین و گریان بشود.
در دین اسلام هم در منابع شیعی روایات فراوانی وجود دارد که موضوع را برای ما کاملاً حل می‌کند و اصل این عزاداری را نه تنها منع نمی‌کند، بلکه آن‌را در بسیاری از مواقع تشویق هم می‌کند.[1]
در طرف مقابل، موضع برخی اهل سنت کاملاً متفاوت است و نیاز به بررسی دقیق دارد.
در این‌جا به بررسی عزاداری بر مردگان در اهل سنت و با توجه به روایات آنها می‌پردازیم:
 
ادامه مطلب ...

شبهه104

پرسش
این‌که در مقاتل با تعابیر گوناگون آمده که بعد از ماجرای اسارت اهل بیت امام حسین(ع)؛ معجر و مقنعه‌های آنان را بردند و سر آنها را برهنه گذاشتند، درست است؟ آیا غیرت خداوند به این کار اجازه می‌دهد؟ آیا این مطالب درست است؟ آیا بیان آنها با شأن اهل بیت سازگار است؟
پاسخ اجمالی
بر پایه منابع روایی و مقاتل معتبر و قابل استناد؛ پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاه عمر بن سعد به خیمه‌های اهل بیت‏ آن حضرت حمله کردند و به غارت اموال خیمه‌ها و زیور آلات زنان پرداختند. و لباس رویین زنان را کشیدند.
در متن عربی بیشتر این روایات، عباراتی مانند «جاذَبُوا النِّساءَ مَلاحِفَهُنَّ عَن ظُهورِهِنَّ»، «یَنزِعونَ المَلاحِفَ عَن ظُهورِنا»، «یَنتَزِعونَ مِلحَفَةَ المَرأَةِ عَن ظَهرِها» و «تُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها» آمده است و اینها – با توجه به معنای ملحفه - به معنای برهنه شدن و نمایان شدن موها و بدن زنان نیست، بلکه چون زنان آن موقع علاوه بر رواندازهایی شبیه چادر؛ لباس زیرین دیگری نیز داشتند که موی سر و بدن را می‌پوشاند، و سپاه دشمن تنها لباس رویین آنها را به غارت بردند. و این به معنای بی‌حجابی و بدون پوشش نیست.
بر فرض پذیرش آنچه در پرسش آمده؛ باز هم این موضوع با شأن اهل بیت و غیرت خداوند منافاتی ندارد؛ زیرا بی‌حجابی زمانی مذموم است که از روی اختیار باشد، نه اجبار.
 
پاسخ تفصیلی
بر پایه منابع روایی و مقاتل معتبر و قابل استناد؛ پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاه عمر بن سعد به خیمه‌های اهل بیت‏ آن حضرت حمله کردند و به غارت اموال پرداختند. زنان و کودکان در صحرا پراکنده شدند، گریان و داغدار و صیحه‌زنان‏ و استغاثه‌‌کنان.
پس از آن خیمه‌ها را آتش زدند. لباس رویین زنان را کشیدند، زیور آلات زنان را به غارت بردند، انگشتر از انگشت‌ها بیرون آوردند و گوشواره از گوش‌ها و خلخال از پاها.
 
ادامه مطلب ...

شبهه103

پرسش
امیرمؤمنان(ع) در سخنی فرمود: «من احبنا اهل البیت فلیستعد للفقر جلبابا»؛ هر کس ما اهل بیت را دوست‏ بدارد پس باید فقر و محرومیت‏ها را چونان لباس رویین بپذیرد. اگر این‌گونه است پس؛ چرا این همه پولدار محب امام علی(ع) و اهل بیت، با ماشین‌های آنچنانی و خانه‌های آنچنانی و بریزو بپاشها.... همه هم که ادعای تشیع می‌کنند، و خیلی هم محب اهل بیت هستند، اتفاقاً از تولید ثروت هم خیلی طرفداری می‌کنند که بچه شیعه بایستی پولدار باشد و... می‌خواهم بدانم که این مسائل چگونه با هم جمع می‌شوند؟
پاسخ اجمالی
امام علی(ع) می‌فرماید: «هر کس ما اهل بیت را دوست بدارد، باید براى پوشیدن لباس فقر آماده شود!».
این روایت لزوماً به معنای آن نیست که تمام شیعیان در اثر محبت اهل بیت(ع) فقیر خواهند بود، بلکه اعلام می‌کند که شیعه باید آمادگی تحمل هر شرایطی؛ مانند فقر را داشته باشد.
ولایت اهل بیت و دلباختگی به این خاندان بدون آمادگی برای رنج و محنت‌ها و با گریختن از انواع محرومیت‌ها دشوار خواهد بود؛ زیرا که حقیقی بودن علاقه درونی شخص، هنگامی نمایان می‌شود که فرد مورد امتحان قرار گیرد و حوادثی تلخ و ناراحت کننده در زندگی انسان رخ نماید، آن‌گاه است که دوستان حقیقی از دوستان مجازی جدا می‌گردند، و گرنه در هنگام راحتی و آسایش هر کسی می‌تواند ادعای دوستی اهل بیت(ع) را داشته باشد.
لذا باید در راه ولایت و محبت اهل بیت سختی‌ها و رنج‌ها را تحمل کرد و دم بر نیاورد، و این یکی از بارزترین نشانه‌های مهم شیفتگان اهل بیت است.
 
پاسخ تفصیلی
در راستای آنچه در پرسش مطرح شده، باید گفت که امام علی(ع) در سخنی فرمود:
«مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَابا»؛[1] هر کس ما اهل بیت را دوست بدارد، باید براى پوشیدن لباس فقر آماده شود!
مشابه این سخن نیز از حضرتشان نقل است:
 
ادامه مطلب ...