ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

مظلومیت اسلام2


از چند سال پیش تاکنون، هر از چندی نام کشور "میانمار" بر سر زبان ها می افتد؛ اما به به خاطر پیشرفت اقتصادی یا مناظر زیبای طبیعی؛ بلکه به دلیل کشتار بیگناهان و نسل کشی مسلمانان.

قوم مسلمان "روهینگا" در ایالت "راخین"، سالهاست که به بهانه "میانماری نبودن" تحت ستم و جنایت قرار دارند. در این جنایات فجیع که با صحنه گردانی بوداییان افراطی، به دست ارتش و با حمایت دولت میانمار انجام می شود، مسلمانان مظلوم کشته می شوند؛ خانه‏ ها، مساجد و مغازه های آنان سوزانده می شود؛ و با خشونت هایی عجیب، از خانه و کاشانه خویش رانده می گردند.

بر اساس آمارهای تخمینی، در طول پنج سال گذشته، صدها هزار روهینگا به شکل مستقیم کشته یا در حال کوچ اجباری، در دریا غرق شده اند. جمعیت مسلمانان رانده شده از میانمار نیز میلیونی است.

هم اکنون که دور جدیدی از این کشتار آغاز شده و این کشور را دوباره به صدر اخبار آورده است، گزارش زیر که تحلیلی جامع را در این رابطه ارائه می کند به خوانندگان ابنا تقدیم می شود:

               

** در میانمار چه می گذرد؟ **
گزارش اجمالی از بحران و نسل کشی در کشور میانمار

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

• کشور میانمار

میانمار (بـِرمه سابق) کشوری در آسیای جنوب شرقی است. جمعیت میانمار بیش از ۶۰ میلیون نفر است که مطابق آمار رسمی، 89 درصد از آنها بودایی، 4 درصد مسیحی، 4 درصد مسلمان (حدود 3میلیون نفر)، 1 درصد روح‌باور و 2 درصد معتقد به ادیان دیگر (مثل آیین هندو) هستند.

برخی از مشهورترین بناهای بودایی مانند مدرسه تراوادا، صخره طلایی و شِوِدگن در این کشور قرار دارند.

وضعیت فرهنگی در میانمار اسف‏ بار است. مثلاً دولت این کشور هیچگونه تلاشی در جهت افزایش نرخ سواد بخصوص در مناطق روستایی انجام نداده ‌است. این کشور سالها تحت حاکمیت نظامیان بود و کلیه دانشگاه‌های کشور توسط دولت نظامی در سال ۱۹۸۸ تعطیل گردید.

• وضع حقوق بشر

گذشته از مسأله اقلیت مسلمانان، سازمان ملل متحد و تعدادی دیگر از سازمان‌ها، نقض سیستماتیک حقوق بشر را در این کشور گزارش داده‌اند؛ که از این موارد می‌توان به "کودکان کار"، "قاچاق انسان" و "عدم آزادی سخنرانی" اشاره کرد.

در دهه اخیر با فشارهای آمریکا و سازمان‏های جهانی، نظامیان امتیازاتی به طرفداران دموکراسی دادند. سرانجام به دنبال انتخابات سال ۲۰۱۰م. شورای نظامی بعد از حدود پنجاه سال حکومت، منحل شد و مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت غیرنظامی برگزار گردید.

• مسلمانان میانمار 

همانطور که ذکر شد، آمارهای رسمی تعداد مسلماانان این کشور را حدود 3میلیون نفر ــ یعنی 4 درصد مردم ــ ذکر می کند؛ اما تعداد واقعی مسلمانان بیش از 10میلیون نفر برآورد می شود.

دلیل این تفاوت این است که دولت میانمار تعداد زیدی از مسلمانان این کشور را شهروند آن نمی داند!

بر این اساس، سالهاست که این مسلمانان مورد آزار قرار دارند تا این کشور را ترک کنند.

• شیعیان میانمار

پیروان اهل بیت(ع) در ایالت های مختلف میانمار پراکنده اند؛ اما مورد حمله نیستند.

مطابق آمار مجمع جهانی اهل بیت(ع) که در سال 1387ش. منتشر شد جمعیت شیعیان این کشور حدود ۴۰.۰۰۰ تن اعلام گردید. آمار مرکز تحقیقات pew نیز شمار آنان را ۱۹.۰۰۰ تن تخمین زده‌اند.

شیعیان میانمار در "یانگون" پایتخت میانمار و سایر شهرها مساجد، حسینیه ها و امام باره‌هایی دارند. در شهر "تانجی" (واقع در شرق میانمار) نیز حسینیه های شیعیان فعال است و حتی در عاشورا دسته‏ عزاداری در خیابان راه می اندازند. در شهر "تاندو" واقع در ایالت آشوب زده "راخین" نیز حسینیه شیعیان وجود دارد.

علاوه بر شیعیان گروه‌های دیگری مانند چولیامسلم و بودامسلم در میانمار زندگی می‌کنند که به اهل بیت(ع) گرایش دارند.

• قوم روهینگا

"قوم روهینگا (به تلفظ میانماری: روهینجا)" از اقوام اقلیت میانمار است که صد درصد مسلمان هستند و بیشتر در ایالت راخین (غرب میانمار) زندگی می کنند. آمار رسمی جمعیت روهینجیا ۶ میلیون نفر است اما طبق آمار غیررسمی، جمعیت این قوم به ۸ میلیون نفر می‌رسد.

بخش دیگری از مردم روهینگا در کشورهای بنگلادش، پاکستان، عربستان سعودی، تایلند، مالزی، اندونزی یا اروپا و استرالیا زندگی می‌کنند. این قوم، بازماندگان تجار و جهانگردان عرب و بنگلادشی هستند و فرهنگ، زبان و هویتی خاص دارند. مذهب آنان "سنی" با عناصری از "تصوف" است.

بوداییان ادعا می‌کنند که این قوم مهاجرانی هستند که از "بنگلادش" به میانمار آمده اند. دولتمردان میانمار هم با اعلام رسمی اینکه "مسلمانان روهینگا، شهروند میانمار نیستند" به دنبال اخراج این قوم از کشور می باشند؛ اما کشورهایی مثل بنگلادش نیز این افراد را نمی پذیرند.

• تبعیض و فشار بر مسلمانان روهینگا

در سال 1982م. قانون حقوق شهروندی در میانمار به تصویب رسید که به واسطه آن، از میان ۱۴۴ قومیت موجود در میانمار ۱۳۵ قومیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹ دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند. بزرگ‏ترین قومیت‌ محروم "قوم روهینجیا (روهینگیا)" بودند.

دولت میانمار با این سیاست، برنامه کوچ اجباری همه 6 یا 8 میلیون مسلمان روهینجیایی را از ایالت راخین (منطقه آرکان) در پیش گرفت. در نتیجه قریب به ۱۵۰ هزار نفر از این مسلمانان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند.

دولت همچنین فرصت‌های آموزشی را برای آنها بسیار محدود کرد و تحصیل در مدارس اسلامی محلی، تنها گزینه آموزشی آنهاست. این مساجد و مدارس هم بیشتر در روستاها هستند.

• نسل کشی مسلمانان

کشتار مسلمانان روهینگا از سال 2012م. (1391ش.) آغاز شد. شروع ماجرا از آنجا بود که سه جوان مسلمان به تجاوز و قتل یک دختر بودایی متهم شدند. یک نفر از آنان پس از دستگیری خودکشی کرد و دو تن دیگر به اعدام محکوم شدند. جامعه مسلمانان مدعی است که دختر مذکور همراه یکی از این سه پسر فرار کرده بود؛ اما این واقعه، خشم مردم محلی و مأموران دولتی را برانگیخت و بهانه‌ای برای بوداییان افراطی جهت حمله به روستاهای مسلمان نشین و آتش زدن منازل آنها ایجاد کرد.

روایت دیگر این است که ماجرا در شهر "مندلی" در غرب مینمار رخ داد؛ شهری که مانند اکثر شهرهای این کشور دارای جمعیت غالب بودایی است. گفتند یک مرد مسلمان به یک زن بودایی تجاوز کرده است. خبر واقعه که به رسانه‌ها رسید برخی گروه‌های بودایی به خشم آمدند. مرد مسلمانی که به او اتهام تجاوز زده بودند، صاحب یک چای‌خانه کوچک بود. گروهی از اراذل و اوباش بودایی برای گرفتن انتقام از او به این چای‌خانه هجوم بردند، اما مسلمانان به کمک صاحب مغازه آمدند و این‌جا بود که درگیری‌ها آغاز شد. سرانجام آن مرد مسلمان به قتل رسید اما بعداً معلوم شد که آن تجاوز کذایی اصلاً اتفاق نیفتاده بود. روزنامه‌ها و رسانه‌های رسمی، وقوع چنین جرمی را رد کردند و آن را تنها یک "اتهام" دانستند. واقعیت ماجرا این بوده که به این زن پول داده بودند که بگوید: "به من تجاوز شده است." البته در اعترافات بعدی این خانم هم نیامده که چه کسی به او پول داده است.

هر کدام از این داستانها که درست یا غلط باشد، تصاویر این تجاوز برای تحریک احساسات مردم، روی اینترنت پخش شد. در نتیجه مسلمانان و بوداییان که پیش از این اتهام، با صلح و آرامش در کنار هم زندگی می‌کردند به جان یکدیگر افتادند.

دولت در آن سال با اعمال حکومت نظامی و افزایش نیرو، در راخین وضع اضطراری اعلام کرد و به نظامیان اجازه داد در اداره منطقه دخالت کنند. در نتیجه خشونت‏های سال 1391 ، نهصدهزار نفر آواره شدند و بیش از ۲۵۲۸ خانه سوزانده شد (که ۱۳۳۶ خانه متعلق به راخینها و ۱۱۹۲ مربوط به مسلمانان بوده ‌است).

پلیس و ارتش میانمار متهم به داشتن نقش اساسی در هدف قرار دادن روهینجیاهای مسلمان از طریق بازداشتهای دست جمعی و خشونت بوده‌اند. گفته می‌شود که نیروهای نظامی میانمار، به مهاجمین بودایی در این کشتار کمک می‌کنند.

همچنین دولت جدید و دموکرات ـ که مورد تحسین آمریکا و اتحادیه اروپا ‌است ـ از سوی "سازمان عفو بین‌الملل" و دیگر گروههای حقوق بشری متهم به تبعیض سازمان یافته دولتی است.

در حالی که به گزارش "سازمان عفو بین‌الملل"، بوداییان عامل کشتار، تجاوز و آتش‌زدن هزاران خانه مسلمانان هستند، دولت میانمار مانع دسترسی خبرنگاران به منطقه می‌شود. در نتیجه حقیقت یابی دشوار است.

   

• دلیل واقعی کشتار مسلمانان چیست؟

اما به نظر می رسد که دلیل اصلی حمله و کشتار مسلمانان، ترس از نفوذ و گسترش دین اسلام در این کشور است.

این را می توان از سخنان «آشین ویراتو» رهبر بوداییان افراطی میانمار فهمید. وی ــ که به "بن لادن میانمار" معروف است ــ "جنبش 969" را به راه انداخت که با حمایت ارتش و دولت میانمار همراه شد. این جنبش در واقع همان برنامه بودایی‌ها برای مبارزه با گسترش اسلام در میانمار است. اعداد 9، 6 و 9 نشان‌گر فضایل بودا است. عدد "9" نماد 9 صفت مشخصه بودا، "6" نماد 6 مشخصه "نظام گیتی یا درمه" بودا و "9" آخر نماد 9 ویژگی راهب‌های نزدیک به بودا است.

ویراتو در بین راهب‌های ایالت "راخین" بسیار محبوب است در سخنانش هشدار می دهد که این منطقه دارد مسلمان می‌شود. وی با تأکید بر اینکه "دشمن ما (مسلمانان) قوی‌تر و خطرناک‌تر می‌شود" مردم را از پیامدهای حضور مسلمانان می ترساند!

طرفداران این جنبش نیز تبلیغات می‌کنند که "مسلمانان دارند میانمار را می‌گیرند"؛ "مسلمانان حداقل چهار زن دارند و پشت سر هم بچه‌دار می‌شوند"؛ "یک روز مسلمانان در میانمار تبدیل به اکثریت می‌شوند و نسل بودایی‌ها را برمی‌دارند" و...

به دلیل وضعیت فرهنگی و تحصیلی پایین، این شایعات نفوذ زیادی در بین مردم پیدا کرده است؛ در حالی که درصد مسلمانان نسبت به بودایی ها اصلاً قابل مقایسه نیست.

• دور جدید نسل کشی مسلمانان

درگیری بین روهینگاها از یک سو و بوداییان افراطی و ارتش از سوی دیگر در طول پنج سال گذشته ادامه یافته و شدت و ضعف داشته است.

درگیری های شدید اخیر از سال گذشته آغاز شد که طی حملات هماهنگ که در 18 مهر 1395 علیه نگهبانان مرزی انجام شد، 9 پلیس کشته شدند. پس از آن، نیروهای امنیتی میانمار سرکوب مجدد و وسیع مسلمانان را در ایالت راخین آغاز کردند.

مسلمانان روهینگا هم با استفاده از سلاح های ابتدایی و بمب های دست ساز از خود دفاع می کنند و تاکنون تعداد زیادی از بوداییان را کشته اند.

از جمله جنایات در جریان دور جدید نسل کشی این بود که 20 پسر بچه مسلمان از مدرسه ربوده و پس از قطعه قطعه شدن، اجسادشان به آتش کشیده شد.

نقشه زیر مربوط به حدود بازه زمانی 8 تا 18 شهریور 1396 است.

• داعش و گروههای تکفیری

دولت میانمار، مسلمانان را به وجود تروریست‏های تکفیری در بین آنان متهم کرده است.

"گروه بین المللی بحران" نیز افرادی که مهرماه پارسال به نگهبانان مرزی حمله کردند و بحران بین مسلمانان روهینجیا و بوداییان را دامن زدند، در ارتباط با کشورهای عربستان و پاکستان دانسته است.

"حرکة الیقین" که مسئولیت حمله مرزی را پذیرفته بود تحت رهبری فردی به نام «عطاء الله» هستند که از پدری مهاجر روهینجیایی متولد کراچی پاکستان بوده و در زمان کودکی به عربستان سعودی رفته است. گفته می شود عطاء الله یکی از 20 روهینجیایی است که از عربستان سعودی، رهبری عملیات این گروه در راخین را بر عهده دارد.

"ارتش رستگاری روهینگای آراکان" نیز از دیگر گروههای مسلح فعال در این منطقه است که به بوداییان، حمله متقابل می‏کند.

طالبان پاکستان ـ از متحدان القاعده ـ هم در بیانیه ای خطاب به مسلمانان میانمار اعلام کرد: "ما شما را فراموش نکرده ایم، ما انتقام خون شما را می گیریم".

اما مسلمانان مظلوم روهینگا که سالهاست هدف حمله بودائیان تندرو قرار گرفته اند، در واقع از سوی گروه های افراطی به عنوان طعمه هایی نگریسته می شوند تا در فعالیت های تروریستی به کار گرفته شوند.

«سیدنی جونز» مدیر "مؤسسه تحلیل سیاست تعارض در اندونزی" نیز پیش از این اعلام کرده بود: "بدترین چیزی که ممکن است برای مسلمانان روهینگیا رخ دهد اتهام ارتباط آنها با گروه های وابسته به القاعده است".

• آمار بزرگ قربانیان و انفعال مجامع جهانی

اما انفعال مرگبار مجامع جهانی موجب شده تا مسلمانان میانمار ضمن زندگی در بدترین وضعیت ممکن، همچنان قربانی نسل کشی و خشونت های قومی و مذهبی در این کشور باشند.

به دلیل عدم دسترسی آزاد خبرنگاران، عمق فاجعه از عکس های ماهواره ای هویدا می‏شود.

آمار قربانیان روهینگا که در این چند سال به قتل رسیده اند تا 400هزار نفر نیز اعلام شده است و تعداد زیادی از خانه ‏ها و روستاها کاملاً سوزانده و نابود شده اند. بنا بر برخی گزارش ها نیروهای ارتش و شبه نظامیان بودایی بر علیه مسلمانان موج جدیدی از جنایات مثل بریدن سر کودکان و آتش زدن غیر نظامیان به صورت زنده، را آغاز کرده اند که تاکنون باعث مهاجرت نزدیک به 60000 نفر در هفته های اخیر (مرداد و شهریور 1396) به بنگلادش شده است.

• اتهام "پاکسازی نژادی" به ارتش میانمار

سازمان ملل متحد هشدار داده است که: وضعیت فعلی در میانمار نمونه کامل پاکسازی نژادی است.

دیده بان حقوق بشر هم اعلام کرده است که: حاکمان میانمار یک روستای 700 خانواره را به صورت کامل در آتش سوزاندند و این روستا یکی از 17 مکانی است که به آتش کشیده شده و نسل کشی در آن صورت می گیرد.

در این میان یک کمیسیون بین المللی که «کوفی عنان» دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد آن را رهبری می کند روز پنج شنبه 9 شهریور 1396 درباره وضع ایالت راخین به دولت میانمار توصیه کرد قدرت و اختیارات بیشتری به اقلیت مسلمان این ایالت اعطا کند تا مانع افزایش گرایشات تندرو گرایانه در بین مسلمانان روهینگا شود.

• انفعال کشورهای اسلامی

مطابق معمول، کشورهای اسلامی به دلیل "حاکمیت دست نشاندگان در داخل" و "تفرقه و تشتت در خارج" نتوانسته اند موضع مناسبی در این زمینه اتخاذ کنند.

روزنامه بین المللی "القدس العربی" در سرمقاله چند روز پیش خود را به این موضوع اختصاص داد و نوشت: زمانی که در مورد قتل عام مسلمانان سخن به میان می آید بسیاری منتظر عکس العمل شفاف از سوی عربستان سعودی به خاطر جایگاه دینی موثر آن هستند ولی به غیر از موضع گیری ضعیف که دیروز از سوی نماینده دائم عربستان در سازمان ملل صادر شد، سکوت عربستان سعودی ادامه پیدا کرد در حالی که انتظار می رفت ریاض کشورهای اسلامی را برای متوقف کردن قتل عام مسلمانان و کمک کردن به آنان بسیج کند. به گمان قوی منطق سیاسی نهفته ورای این موضع عربستان، رویکرد جدیدی است که اخیرا این کشور به تبعیت از امارات متحده عربی در پیش گرفته است؛ رویکردی که براساس آن انکار هر نوع همدردی با مسلمانان در راستای این هدف صورت می گیرد که برای صاحبان قدرت و نفوذ در جهان بویژه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا ثابت کند که به اصطلاح عربستان از سوء ظن های مربوط به تروریسم مبرا است. ناگزیر باید نوعی گفتمان داخلی نهانی و حاوی تهدید و هشدار نیز در این پیام وجود داشته باشد که متوجه گرایش های سلفی و سیاسی مشخص در این کشور باشد تا به صراحت به آنها بگوید که کشتی عربستان مسیر جدیدی را در پیش گرفته و از مسیر امارات تقلید می کند که زیر هر سنگی به دنبال یک دشمن اسلامی است و تمام تلاش هایش را بر فاکتورهای اقتصادی مصرف گرایی متمرکز می کند که جبران کننده عدم وجود آزادی سیاسی و پیامدهای آن است.

با افزایش درگیری و خشونت ها در غرب میانمار، شرایط برای زندگی یکصد و بیست هزار مسلمان ایالت راخین میانمار دشوار تر شده است.



www.fa.abna24.com

محورشرارت(تاریخ پیدایش)

چگونگی پیدایش آمریکا

پدر افسانه ای آمریکا چگونه فردی بود؟ دانشمندی فرهیخته یا طماعی هوسران؟رفتار او بومیان سرزمین هایی که کشف کرد،چگونه بود؟یهودیان در سفر او چه نقشی داشتند؟ هولوکاست بومیان آمریکا را چه کسی بنیان نهاد؟جمله معروف «یک سرخ پوست خوب، سرخ پوست مرده است» را اولین بار چه کسی بر زبان آورد؟

-----------------------------------------------

شاید در میان چهره های سرشناس جهان کسی به مانند کریستف کلمب نباشد که اصالت وی، آیین و مذهبش این چنین محل بحث و اختلاف مورّخان و کارشناسان قرار گرفته باشد. به هرحال پیگیری و یافتن سرنخ حقیقت در میان گستره ی این شبهات از مجال این نوشتار خارج است و در این گزارش تنها به طرح اهمّ مباحث واختلافات پیرامون کلمب بسنده می شود و در پایان قضاوت به خوانندگان فهیم مشرق واگذار می گردد.


صحنه ورود کلمب به سرزمینی که بعدها آمریکا نام گرفت
 
کریستف کلمب؛
به راستی او چگونه انسانی بود؟
کریستف کلمب (Christopher Columbus) در سال 1451 در جمهوری ژنوا(جنوب غربی ایتالیای امروزی) متولد شد. برخی نیز معتقدند او یک اسپانیایی تبار است و در نزدیکی های شهر «پانته ودرا» در اسپانیا متولد شده است. عده ای دیگر سفر اول دریایی کلمب تحت پرچم پرتغال و وجود شواهدی دالّ بر زندگی وی در آنجا را دلیل بر پرتغالی بودن وی می دانند. به هرحال در اصالت کلمب و محل تولد وی اختلافاتی وجود دارد ولی آنچه غالبا مطرح می گردد و قوت بیشتری دارد ایتالیایی تبار بودن کلمب است.


گراور چوبی از جمهوری ژنوا (قرن پانزدهم میلادی)
 
کلمب مردی طمّاع، حریص، پول دوست و هوس ران بود، وی در تمام طول عمرش به دنبال کسب ثروت و مال اندوزی بود، از این رو به سفرات دریایی تجاری متعدد  می رود.

نخستین دریانوردی های کلمب
کریستف کلمب از دوران نوجوانی دریانوردی را آغاز نمود و در چندین سفر دریایی تجاری در دریای مدیترانه و دریای اژه شرکت نمود. نخستین تجربه اقیانوس نوردی اش ممکن بود به ازدست دادن جانش منجر شود. وی در سال 1476 میلادی برای اولین بار پا به عرصه اقیانوس نوردی گذاشت و با یک کشتی تجاری راهی اقیانوس اطلس شد، کشتی در نزدیکی پرتغال مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفت و غرق شد، کلمب به طرز عجیبی نجات یافت و مجبور شد در حدود 6 مایل شنا کند تا به سواحل پرتغال برسد. بعد از این واقعه کلمب بارها به منظور تجارت و یافتن طلا به سفرهای دریایی می رود.


کریستف کلمب در ایام نوجوانی دریانوردی را آغاز نمود



کریستف کلمب در ایام جوانی
به اعنقاد مورخین کلمب مردی طمّاع، حریص، پول دوست و هوس ران بود،
 وی در تمام طول عمرش به دنبال کسب ثروت و مال اندوزی بود


ایده سفر به هند از راه غرب
از دیرباز و به ویژه در عصر استعمار، هندوستان در کانون توجه استعمارگران بوده است. در قرن پانزدهم نیز از طرفی دستیابی به ثروت این منطقه در رأس اهداف پادشاهان اروپایی قرار داشته است و از طرف دیگر امپراتوری عثمانی(که در آن دوران در اوج قدرت خود بود) به دلیل سیطره کاملی که بر راه های ارتباطی منتهی به هندوستان داشت مانع رسیدن اروپاییان به هند می شد و یا حداقل هزینه های سفر را برای آنان بسیار بالا می برد.

کریستف کلمب طرحی ارائه کرد که طبق آن اروپاییان با سفر دریایی(به سمت غرب) و پیمودن عرض اقیانوس اطلس می توانستند سریع تر و ایمن تر به منطقه هندوستان برسند. کلمب زمین را به صورت یک کره تقریبا 63درصد ارزیابی نمود و فاصله جزایر قناری تا ژاپن را حدود 2300 مایل تخمین زد.

کلمب در حال مطالعه محیط جغرافیایی زمین (قرن پانزدهم)



کلمب سفر به سمت غرب را چاره کار می داند
  
بسیاری از کارشناسان دریایی معاصر وی با نظرش مخالف بودند و به ارزیابی که دو قرن پیش از میلاد درمورد محیط و پیرامون کره زمین شده بود، معتقد بودند. ارزیابی آن دوران محیط زمین را 25000 مایل بیان می نمود، با این وضعیت فاصله میان جزایر قناری و ژاپن 12200 مایل ارزیابی می شد و درنتیجه هرگونه سفر دریایی در آن زمان را کاملا غیر ممکن می نمود.


یکی از نقشه های جهان در قرن پانزدهم که کریستف کلمب در اختیار داشت.
 

تلاش کلمب برای جلب رضایت پادشاهان برای سفر دریایی به غرب
کریستف کلمب در پی جلب حمایت مالی برای این سفر برآمد، وی ابتدا طرح خود را به پادشاه پرتغال ارائه داد و سپس آن را به ژنو و ونیس برد ولی به دلیل هزینه بالای سفر و احتمال زیاد ناکامی آن، مورد پذیرش هیچ یک قرار نگرفت. کلمب به اسپانیا و نزد ایزابل ملکه کاستیل و فردیناند رفت و طرح خود را بازگو نمود، در ابتدا طرح رد شد اما با پادرمیانی یک یهودی سرشناس به نام لویی دوسانتانگل(وزیر مالیه فردیناند) ایزابل موافقت نمود.


تلاش کریستف کلمب برای جلب رضایت ملکه کاستیل(اسپانیا)
او با وساطت یک یهودی موفق به جلب رضایت ملکه شد




فردیناند، در زمان درخواست کلمب،
 پادشاه آراگون ، کاستیا و لئون، سیسیل بود




لویی دوسانتانگل(وزیر مالیه فردیناند)





سه کشتی سانتاماریا، نینیا و پینتا همراه با نود نفر خدمه
 به فرماندهی کلمب از سواحل اسپانیا حرکت می کنند


 
ادامه مطلب ...

هولوکاست در ایران!

قحطی بزرگ

ماجرای قتل عام حدود 9 میلیون ایرانی به دست استعمارگران خبیث انگلیسی


خبرگزاری فارس: هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر + عکس


 آیا می‌دانید هولوکاست واقعی در ایران رخ داده است؟ از قحطی بزرگ در ایران چه می‌دانید؟ آیا می‌دانید مابین سال‌های

1917 تا 1919 بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را از دست دادند؟

طی سال‌های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند.

اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آنها ممانعت می‌کند؛ گزارش زیر با توجه به کتاب "قحطی بزرگ" نوشته دکتر محمد قلی مجد نوشته شده است که یکی از منابع انگشت شمار موجود درباره هولوکاست 9 میلیون نفری ایرانیان بوده و با استناد به اظهارات شاهدان و برخی اسناد تاریخی در دسترس نوشته شده است.

عکس‌های مربوط به تلفات قحطی برگرفته از کتاب دکتر مجد و دیگر منابع تاریخی است.

با کشته شدن ولیعهد اتریش در سال 1914 جرقه جنگ جهانی اول زده شد؛ کشورهای روسیه، فرانسه و بریتانیا تحت عنوان "دول متفق" و کشورهای اتریش و آلمان به عنوان "دول محور" آغاز شد و سپس عثمانی، ایتالیا و ژاپن نیز با پیوستن به این گروه، میدان جنگ را به آسیا و خاورمیانه نیز گسترش دادند.

در زمان آغاز جنگ جهانی اول، وضعیت داخلی ایران بسیار متزلزل بود؛ اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی و سیاسی و مداخله بدون حد و مرز قدرت‌های خارجی، ایران را تا آستانه یک دولت ورشکسته پیش برد.

8 روز پس از تاجگذاری احمدشاه قاجار، جنگ جهانی اول آغاز شد و مستوفی الممالک نخست وزیر ایران رسماً موضع بی‌طرفانه ایران را به دول متخاصم اعلام کرد.

با وجود اعلام بی‌طرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلیس و روس از نقاط مختلف وارد کشور شدند؛ جدا از دلایل ژئوپلتیک و منابع حیاتی ایران که برای ادامه جنگ ضروری بود، یکی از دلایل این تعرض به ایران، شکل‌گیری احساسات همسو با آلمان از طریق یکی از مقامات دربار بود و بریتانیا از بیم وقوع کودتای آلمانی در ایران، نیروهای خود را تا پشت دروازه‌های پایتخت پیش آورد.

دولت عثمانی نیز با بهانه تراشی در مورد حضور نیروهای روس در آذربایجان، از مرزهای شمال غرب نیروهای خود را وارد کشور کرده و توقف نقض بی‌طرفی را به خروج روسیه از آذربایجان موکول کرد؛ قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور داشتند و بخش‌هایی از جنوب کشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود.

همچنین واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه نیروهای هندی تحت امر خود از بحرین وارد آبادان شدند و این شهر را اشغال کردند؛ عمده‌ترین توجیه ورود این نیروی نظامی، ضرورت محافظت از تأسیسات استخراج نفت در منطقه خوزستان بود.

با انقلاب اکتبر 1917 روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر کردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمان‌ها و عثمانی آغاز کرد و بدین ترتیب انگلیسی‌ها از سال 1917 ایران را تحت اشغال خود درآوردند.

حکومت مرکزی صرف نظر از معضلات سیاسی، با بحران‌های متعددی در ابعاد اقتصادی نیز مواجه بود و به دلایل گوناگون از جمله : دخالت بیگانگان، درگیری‌های سیاسی جناح‌های حاکم، بی‌لیاقتی و فساد جمعی از دولتمردان، فقر و محرومیت توده‌های مردم که به طرز اعجاب‏ انگیری رو به گسترش بود، اوضاع نابسامان موجود را پیچیده‌تر کرده بود.

*اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزم‌وار بر روی هم انباشته شده بود

در همین زمان قحطی در ایران بیداد می‌کرد و همه روزه کودکان، زنان و سالمندان بسیاری را به کام مرگ می‌کشاند؛ نیروهای اشغالگر انگلیس تمامی منابع و تولیدات کشاورزی را برای گذران نیاز نظامیان در جنگ خود، خریداری کرده و احتکار می‌کردند؛ عجیب‌تر اینکه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین النهرین و هند و حتی از آمریکا به ایران شد.

جعفر شهری نویسنده و شاهد این قحطی بزرگ می‌نویسد: "در همین قحطی نیز بود که نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزم‏ وار بر روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمی‏‌شد و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها حاضر به فروش نمی‏‌شدند."

میرزا خلیل خان ثقفی، پزشک دربار در خاطرات خود از اوضاع حاکم بر تهران می‌گوید که نشان دهنده عمق فاجعه در پایتخت است: "از یکی از گذرگاه‌های تهران عبور می‏‌کردم؛ به بازارچه‏‌ای رسیدم که در آنجا دکان دمپخت‌پزی بود؛ رو به روی آن دکان، 2 نفر زن پشت به دیوار ایستاده بودند؛ یکی از آنها پیرزنی بود صغیرالجثه و دیگری زنی جوان و بلندقامت؛ پیرزن که صورتش باز بود و کاسه گلینی در دست داشت، گریه‏ کنان گفت: ای آقا، به من و این دختر بدبختم رحم کنید؛ یک چارک از این دمپخت خریده و به ما بدهید، مدتی است که هیچ کدام غذا نخورده‏‌ایم و نزدیک است از گرسنگی هلاک شویم.

گفتم : قیمت یک چارک دمپخت چقدر است تا هر قدر پولش شد، بدهم خودتان بخرید؛ گفتند: نه آقا، شما بخرید و به ما بدهید چون ما زن هستیم، فروشنده ممکن است دمپخت را کم کشیده و ما متضرر شویم؛ یک چارک دمپخت خریده و در کاسه آنها ریختم؛ همان جا مشغول خوردن شدند و به طوری سریع این کار را انجام دادند که من هنوز فکر خود را درباره وضع آنها تمام نکرده بودم، دیدم که دمپخت را تمام کردند.

گفتم: اگر سیر نشده‏‌اید یک چارک دیگر برایتان بخرم، گفتند: آری بخرید و مرحمت کنید، خداوند به شما اجر خیر بدهد و سایه‏‌تان را از سر اهل و عیالتان کم نکند.

از آنجا گذشتم و رسیدم به گذرِ تقی خان؛ در گذر تقی خان یک دکان شیربرنج فروشی بود؛ در روی بساط یک مجموعه بزرگ شیربرنج بود که تقریباَ ثلثی از آن فروخته شد و یک کاسه شیره با بشقابهای خالی و چند عدد قاشق نیز در روی بساط گذاشته بودند؛ من از وسط کوچه رو به بالا حرکت می‏‌کردم و نزدیک بود به دکان برسم که ناگهان در طرف مقابلم چشمم به دختری افتاد که در کنار دیواری ایستاده و چشم به من دوخته بود.

دفعتاً نگاهش از سوی من برگشت و به بساط شیربرنج فروشی افتاد؛ آن دختر، 6-7 سال بیشتر نداشت؛ لباس‌ها و چادرش پاره پاره بود و چشمان و ابروانش سیاه و با وصف آن اندام لاغر و چهره زرد که تقریباً به رنگ کاه درآمده بود بسیار خوشگل و زیبا بود.


 

ادامه مطلب ...

غده سرطانی5


دروغ بزرگ هولوکاست
در اهمیت و ضرورت بحث از هولوکاست همین بس که حساسیت این موضوع در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا و تاکید فراوان و غیرمتعارف یهودیان و صهیونیستها از این، به ظاهر واقعه تاریخی، یک اسطوره بزرگ و پرمنفعت برای یهودیان ساخته است. حساسیت این موضوع در نزد آنان به حدی است که در بسیاری از کشورها همچون استرالیا، فرانسه، سوئیس، کانادا، آلمان، رژیم صهیونیستی و اتریش علیه محققانی که به رد آن پرداخته‌اند قانون وضع شده است.

هدف از مطلبی که در پی می‌آید ابهام‌زدایی از ماجرای هولوکاست و طرح برخی از جوانب نکاویده این موضوع است که به اجمال مطرح خواهد شد.
 
جنگ جهانی دوم که از سال 1939 آغاز گردید و تا سال 46-1945 تداوم یافت، جنگی به مرکزیت اروپا بود که دیگر نقاط جهان را به مصائب خود مبتلا نمود. در این جنگ آلمان ناسیونال سوسیالیست (نازی) به همراه ایتالیای فاشیست و امپراطوری ژاپن مجموعه دول محور را تشکیل می‌دادند که در برابر آنها فرانسه، انگلیس و چین (به همراه کشورهای شوروی و آمریکا که بعدا به آنها ملحق شدند) مجموعه متفقین را تشکیل دادند.

در این جنگ خانمان‌سوز، تقریبا تمامی بخش‌های اروپا به همراه قسمت‌های مهمی از آسیا و آفریقا دستخوش جنگ و درگیری شد و آمار تلفات مستقیم و غیرمستقیم این جنگ از مرز میلیونها نفر گذشت. در این جنگ بیشترین خسارتها و تلفات متوجه آلمان، شوروی، ژاپن، چین و سپس دیگر کشورهای اروپایی گردید و در این میان کمترین میزان خسارات و تلفات را ایالات متحده آمریکا متحمل شد حال آنکه منفعت این جنگ بیش از همه به این کشور رسید.


آدولف هیتلر
یهودیان مدعی هستند هیتلر 6 میلیون از آنها را خفه کرده و سوزانده است

ماجرای ادعایی هولوکاست به همین دوران از تاریخ اروپا باز می‌گردد و یهودیان مدعی‌اند که در طول سال‌های جنگ جهانی دوم دولت آلمان هیتلری براساس تفکرات ضدیهودی شخص هیتلر و نگاه نژادپرستانه حاکم بر شخصیتش، او ابتدا دستور جمع کردن یهودیان آلمان و دیگر کشور‌های تحت تصرف این کشور را به اردوگاه‌هایی خاص صادر نمود و پس از متجمع کردن یهودیان در این اردوگاه‌ها دستور کشتار جمعی آنها را صادر نموده است.

مهمترین ادعاهای یهودیان در این زمینه عبارتند از:

سیاست رسمی دولت آلمان بر کشتار جمعی یهودیان

یهودیان مدعی‌اند که آلمان هیتلری رسما درصدد حذف نژاد یهود و کشتار همه یهودیان بوده است و از این رو سیاست‌های رسمی این کشور در دوران حاکمیت هیتلر مبنی بر کشتار همه یهودیان بوده است. 


هاینریش هیملر (رییس گشتاپو) نفر سمت چپ
یهودیان مدعی اند که آلمان هیتلری رسما درصدد حذف نژاد یهود و کشتار همه یهودیان بوده است
راه‌حل نهایی
یهودیان در این ادعای خود به عبارت «راه‌حل نهایی»  (Final Solution) که در برخی اسناد دوران نازیسم آمده است، استناد می‌کنند و مدعی‌اند که منظور از راه حل نهایی مساله یهود، کشتار دسته جمعی همگی آنها بوده است.


عده‌ای از زندانیان در اردوگاه‌های کار آلمان در اواخر جنگ
 
رفتار ویژه
علاوه بر این یهودیان به عبارت «رفتار ویژه» (Special Treatment) که در اسناد نازی آمده است، استناد می‌کنند و مدعی‌اند که رفتار ویژه مورد نظر مقامات آلمان هیتلری همانا کشتار دسته‌جمعی و نسل‌کشی نژاد یهود بوده است.از این طریق یهودیان مدعی شده‌اند که میلیون‌ها یهودی در دوران حاکمیت نازیسم در آلمان هیتلری کشته شده‌اند.


زندانیان اروگاه داخائو لحظاتی پس از آزادی
به روحیه شاد و وضعیت جسمی سالم زندانیان دقت کنید

6 میلیون یهودی
هر چند جمع آمارهایی که برای کشتار صورت گرفته در هر اردوگاه از سوی یهوریان ارائه می‌شود، گاه از ده میلیون نیز بالاتر می‌رود. اما با گذشت زمان یهودیان بر سر 6 میلیون کشته خود به توافق رسیده‌اند و اکنون با قاطعیت اعلام می‌کنند که بیش از 6 میلیون یهودی در اردوگاه‌هایی که خود آن را اردوگاه‌های مرگ می‌نامند، کشته شده‌اند.

یهودی سوزی
عبارت «هولوکاست» یا «شواه» که یهودیان برای این ماجرا به کار می‌برند، دلالت دارد که کشتار یهودیان از طریق سوزاندن اجساد آنان صورت می‌گرفته است. (هولوکاست به معنی قربانی کردن از طریق سوزاندن است). به عبارت بهتر مکانیسم نسل‌کشی ادعایی برای دوران آلمان هیتلری این است که نازی‌ها برای کشتار یهودیان از اتاق‌های گاز و کوره‌های آدم‌سوزی استفاده می‌کردند.

 
ادامه مطلب ...