ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه 157


پرسش : چگونه مرتاض‌های (هندی، چینی و ...)، با سخت گرفتن بر جسم شان بر روح شان تسلط می‌یابند بدون آنکه بندگی خداوند را کنند؟ اساسا فرق پیغمبران و مرتاض‌ها در چیست؟ مگر این نیست که این قدرت با اجازه خدا باید اعطا شود آنان که خداوند را قبول ندارند. لطفا در رابطه با این مباحث توضیح دهید.


پاسخ:  مرتاض، هیچ‌گاه به روحش تسلط ندارد که بیان شود بدون ایمان، چگونه چنین تسلطی یافته است!

برای شناخت بیشتر، لازم است به دو مقوله‌ی مهم «انسان شناسی» و سپس «دین‌شناسی» پرداخته شود که چون در این مجال کوتاه، امکانی برای شرح مفصل آن وجود ندارد، به چند محور اساسی اشاره می‌شود:

الف – آدمی، دارای چگونگی‌ها (یا ابعاد) بسیار متفاوتی می‌باشد که هر کدام نیز نیروهای متفاوتی دارند. در یک دسته‌بندی کلی می‌توان به «جسم، روان و روح» و البته قوای آنها اشاره نمود.

ب – قوای جسمی، با ورزش، تغذیه، بهداشت ... و رعایت اصول و فروع "سلامتی و تندرستی" تقویت می‌شود. قوای روانی، با سلامت جسم و تمرین ذهن و کنترل سلسله اعصاب، تقویت می‌گردد؛ و قوای روحی نیز با توجه روح به مبدأ و معاد، عالَم معنویت، روحانیت و حاکمیت بر مملکت وجود و قوای آن [جسم، نفس، روان و ...] تقویت می‌گردد.

ج – هر یک از ابعاد وجودی انسان و قوای بالفعل (آن چه هست)، و قوای بالقوه یا استعداد (آن چه می‌تواند باشد) در انسان، از توان و نیروی فوق تصور و ناشناخته‌ای برخوردار است که حتی علم تجربی امروز، به نشانه‌هایی از آن دست یافته است. به عنوان مثال:

●- بلند کردن یک وزنه‌ی بالای 150 یا 200 کیلوگرم برای انسان معمولی [هر چه قدر هم که سالم و تنومند باشد] ممکن نیست؛ اما یک وزنه‌بردار حرفه‌ای، به رغم قد کوتاه و وزن کمش، آن را به راحتی از زمین کنده، بلند شده و بالای سرش نگه می‌دارد!

نیروی تن:

بنابر این، قوای بینایی، شنوایی، حرکت، سکون، خوردن، خوابیدن، احساس یا عدم احساس درد و سایر قوای بدنی نیز همین‌طور می‌باشند.

اراده:

قوی‌ترین نیروی آدمی، همان "اراده" می‌باشد که مسلماً از سنخ قوای بدنی یا فیزیکی نمی‌باشد و شاید بتوان گفت که قوای «روحی» است. بنابر این آدمی می‌تواند که با قدرت اراده‌ی خود، روح را متوجه معبود حقیقی، یا دنیا و بدن نماید – می‌تواند نفس حیوانی و قوای بدنی را در کنترل عقل در آورد – می‌تواند تمامی قوای عاقله و روحی خود را در اختیار نفس حیوانی قرار دهد و ... .

قوای بدنی، همه توسط "نفس حیوانی"، زنده و فعال و پویا هستند. بنابر این، اگر کسی با تمرین زیاد "اراده"ی خود را تقویت کند، می‌تواند افسار نفس را در اختیار عقل و روح قرار دهد و یا هر طوری که دوست دارد با آن رفتار کند.

پخش نیرو:

به خورشید به عنوان یک منبع انرژی دقت نمایید. نورش روشنی‌بخش و حرارتش گرمابخش و انرژی‌زاست؛ نه تنها نمی‌سوزاند، بلکه از منابع اصلی حیات می‌باشد. اما اگر شعاع اندکی از این نور – مثلاً به شعاع یک ذره‌بین با قطر 10 سانت – را تجمیع کنید و از یک کانون بیرون بدهید، کاغذ، برگ، چوب و ... را می‌سوزاند و حتی جنگلی را به آتش می‌کشد.

قوای روحی، روانی، بدنی (فیزیکی) ما نیز پخش شده است؛ بنابر این اگر کسی با تمرین، بتواند بخشی از این قوا را متمرکز نموده و از یک کانون خارج نماید، می‌تواند به لحاظ روحی، دچار و مقهور نفسانیات و یا وسوسه‌ها نشود و یا به لحاظ فیزیکی، با یک ضربه‌ی دست، چند قالب یخ را بشکند، یا با یک ضربه سر، چند قطعه چوب یا سنگ را بشکند، یا حتی با نیروی چشم و نگاه کردن، یک چنگال فلزی را خم کند؛ یا حتی از پشت یک مانع ضخیم، چیزی را ببیند؛ یا خطورات ذهنی کسی را بخواند و یا به او القا نماید و ... .

دستور به تجمیع نیرو در دین:

در قرآن کریم و هم چنین احادیث، آیات و روایات بسیاری وجود دارد که دستور به تجمیع نیرو، چه در وجود شخص و چه در جامعه داده است و از پراکندگی نیروها برحذر داشته است و تأکید نموده که این پراکندگی، سبب ناتوانی شما و فَشل شدن قوای شما می‌گردد. دقت کنیم که "فَشَل" شدن، یعنی نیرو هست، اما به خاطر پراکندگی، قدرتی ندارد و کاری از آن بر نمی‌آید.

مثال: به نیروی الکتریسته دقت کنید که همه جا و در همه چیز وجود دارد، اما اگر در باطری‌ها بزرگ و کوچک، مخازن بسیار میکرونی و یا بسیار بزرگ تجمیع شود و از یک کانون خارج شود، یک قدرت محرکه‌ی قوی می‌باشد.

« وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ » (الأنفال، 46)

ترجمه: و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت و مهابت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است!

توحید (وحدت نیرو):

معنای توحید، فقط شناخت خداوند سبحان به یگانگی نیست، بلکه این شناخت به انضمام "یکتاپرستی" می‌باشد.

  ادامه مطلب ...

فمنیسم

پرسش
فمینیسم چیست؟
پاسخ اجمالی
فمینیسم (Feminism)، واژه‌اى فرانسوى و از ریشه لاتینى (Femind) است و با اندکى تغییر، در زبان‌هاى دیگر مثل انگلیسى و آلمانى هم به یک معنا به کار می‌رود.
Feminine (فمینین) به معناى زن یا جنس مؤنث است. فمینیسمِ مصطلح، ممکن است در دو معنا به کار رود:
معناى اوّل، که همان کاربرد عمومى و شناخته شده آن است، به اندیشه و نهضتى گفته می‌شود که مدافع برابرى حقوق زنان با مردان در ساحت‌هاى اجتماعى، اقتصادى و سیاسى می‌باشد که در فارسى ممکن است از این واژه به زن‌سالارى، زن‌گرایى و... تعبیر شود. البته با پیشرفت این اندیشه، از جمله نتایج به دست آمده، تحقق و تشکیل مجموعه‌هاى منظم و سازمان یافته‌اى براى فعالیت‌هاى زنان است که با عناوین مختلفى مانند تشکل زنان، انجمن زنان، نهضت زنان و... بروز و ظهور می‌یابد.
معناى دوم، نمود و ظهور خُلقیات و صفات زنانه در مردان است، که این معنا مورد نظر نیست.
فمینیسم به عنوان دفاع از حقوق زنان و برابرى این حقوق با مردان، پیشینه‌اى بیش از چند صده دارد، ولى می‌توان گفت که این واژه در اواسط قرن نوزدهم میلادى به این معنا به کار رفت. به منظور تحقق اندیشه فمینیستى، به تدریج جنبش‌هاى گوناگونى شکل گرفته و براى رسیدن به خواسته‌هاى خویش، راه‌هاى متفاوتى را در پیش گرفتند. از نظر تاریخى تکامل جریان فمینیستى را می‌توان به دو مقطع و مرحله تقسیم نمود. مرحله اوّل، از اوایل قرن 19 تا 1920 (بعد از جنگ جهانى اوّل)، و مرحله دوم، از دهه 60 به بعد است. البته فمینیسم در تعریف اوّلیه خود، نهضت حق‌طلبى زنان بود که از آمریکا شروع شد؛ یعنى زنان در برابر تبعیض‌هایى که ریشه در «جنسیت» داشت و در آن زمان مطرح بود، حرکتى را با انگیزه و هدف حق‌طلبى شروع نمودند که تنها بر مبناى دیدگاه‌ها و نگرش‌هاى خاص اجتماعى و بعضاً دینى خود قدم در این مسیر نهاده بودند.
این نهضت، نقطه ضعف‌هایى هم در برداشت، ولى در سال‌هاى 1970 - 1980 گرایش‌هاى متعددى از فمینیست‌ها، از گروه‌هاى بسیار افراطى گرفته تا طیف‌هاى محافظه کار، و حتى دینى مذهبى ظهور نمودند.
در نتیجه، گرایش و نظرات متعددى در ایده فمینیستى وجود دارد، ولى همه آنها در این‌که حقوق زنان نادیده گرفته شده و می‌بایست با انتخاب راه‌کارهاى مناسب، این تضییع حقوق و تبعیض از میان برود، مشترک‌اند. البته محورهایى هم وجود دارد که موجب اختلاف و تعدد آنان گشته است.
در مورد گرایشاتى که در زمینه فمینیسم وجود دارد، به این موارد می‌توان اشاره کرد: فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکیستى، فمینیسم رادیکال، سوسیال فمینیسم، فمینیسم فرامدرن و فمینیسم اسلامى. فمینیسم که پیشینه‌اى نسبتاً زیاد دارد، از اواخر قرن نوزدهم به طرق گوناگون به کشورهاى اسلامى هم وارد شده است.
فمینیسم که یک نهضت و جنبش اجتماعى بود، در طى حرکت چند دهه خویش توانسته است، علاوه بر این‌که نظریات خود را به صورت منظم و دانشگاهى به نام Women’s Studied (مطالعات زنان)، علمى نماید، شرایط مناسب را براى پیدایش حرکت جدیدى که ثمره آن ظهور کارشناسان مسائل زنان ‏باشد، فراهم نماید. توجه به این نکته حائز اهمیت خواهد بود که پیدایش فمینیسم غربى، به عنوان یک حرکت اجتماعى فرهنگى در شرایط و بستر خاصى شکل گرفته است. لذا نقدهاى جدّى بر هر یک از مبانى و دیدگاه‌هاى متعدد فمینیسم مطرح است که نیازمند بررسى و فرصت دیگرى است.
www.islamquest.net

شبهه121

خلاصه پرسش
آیا حضرت زینب(س) پس از دیدن سر برادرشان، پیشانی خود را به چوبه محمل زدند؟ آیا این ماجرا می‌تواند تأییدی بر جواز قمه‌زنی باشد؟
پرسش
آیا این قضیه که حضرت زینب(س) پس از دیدن سر امام حسین(ع)، پیشانی خود را به چوبه محمل زدند، صحیح است؟ بر فرض صحت؛ آیا این ماجرا می‌تواند تأییدی بر جواز قمه‌زنی باشد؟

پاسخ اجمالی
جریان «سر به چوبه محمل زدن حضرت زینب(س)» که در برخی کتاب‌های روایی از مسلم جَصّاص(گچکار) نقل شده است، با توجه به تحقیق انجام گرفته؛ از نقل چندان قابل اعتمادی برخوردار نبوده و با فرض پذیرش نیز مشخص نیست حضرت زینب(س) در آن شرایط سخت و بحرانی، به صورت عامدانه با این کار تصمیم به شکستن سر خود داشته است، تا مجوزی برای قمه‌زنی عامدانه بشمار آید.
پاسخ تفصیلی
در برخی از کتاب‌های روایی مرتبط با واقعه کربلا نقل شده است؛ مسلم جَصّاص(گچکار) به استقبال اسراى کربلا رفت و گزارشى از چگونگى حضور آنها در شهر کوفه ارائه داده است که در ضمن آن به ماجرای کوبیدن سر حضرت زینب(س) به محمل نیز اشاره شده است.
علامه مجلسی چنین نقل می‌کند: در بعضى از کتب معتبره دیدم از مسلم جصّاص نقل شده است: «ابن زیاد مرا خواست تا دارالاماره کوفه را تعمیر نمایم. زمانی که درهای دار الاماره را گچکارى می‌کردم، ناگاه شنیدم فریادهایى از اطراف بلند شد. از کارگر زیر دستم پرسیدم: چرا کوفه دچار زاری و فغان گشت!؟
گفت: همین حالا سر یکى از خارجی‌هایی که بر یزید خروج کرده را آورده‌اند!
گفتم: آن خارجى کیست!؟
گفت: حسین بن على(ع)! من صبر کردم تا کارگر رفت؛ ‌چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم؛ جایی که مردم منتظر ورود اسیران و سرهاى بریده بودند. در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهل‌بیت حضرت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند؛ دیدم که على بن الحسین(ع) بر شترى برهنه سوار است و غل و زنجیر به او آسیب رسانده و خون از رگ‌هاى گردنش جارى است. او گریه می‌کرد و اشعاری با این مضامین می‌خواند:
 
ادامه مطلب ...

بدعت ها (قمه زدن)

پیامبراکرم (ص)می فرماید

من وَقَّرصاحبَ بِدعَهٍ فَقَدأعانَ عَلی هَدمِ الاسلام

هرکه بدعت کننده ای راعزیزبداردبرنابودی اسلام کمک کرده است   نهج الفصاحه


Aberration

--------------------------------------------------

بدعت هاوخرافات ازجمله آفت هایی هستندکه ادیان توحیدی (به سبب جهل یاعناد برخی افراد)همواره باآنهاروبروبوده اندبدعت وخرافه باایجادتغییردرمحتوای دین،ازدین چهره ای واژگونه می سازدبه طوری که گاه به نام دین علیه دین عمل می شودوگاه نیزبه جای هدایت انسان به سمت اهداف متعالی وی رابه گمراهی می کشاند

ازجمله این بدعت هاقمه زدن درمحرم است که بارهامستمسک دشمنان اسلام واهل بیت قرارگرفته وآنهاسعی می کنندتابابهانه قراردادن این بدعت هاچهره تشیع وبلکه اسلام راتخریب کنند.

مادرابتداازکسانی که این عمل حرام رابه نام محبت به امام حسین علیه السلام مرتکب می شوندمی پرسیم که آیامی دانندامام حسین کیست ثانیامی پرسیم آن حضرت برای چه قیام کردوبرای چه شهیدشد؟


آیا جزاین است که امام حسین حجت خداست وپیشوای مردم است برای آنکه مردم درشناخت وعمل به دستورات دین اسلام ازاو پیروی کنندآیا خدا،شرع خداویاحجت خداازشماچنین چیزی خواسته اند؟ عزاداری برای معصومین صرفاًسوگواری کردن نیست این عزاداری هابهانه ای است برای شناخت پیداکردن ، برای آنکه تکرارکنیم که مابایددرچه مسیری قدم برداریم این عزاداری هاتلنگوری است تاراه درست راگم نکنیم.

کدامیک ازائمه بعدازامام حسین اینگونه عزاداری کرده اندامام سجاد که خودشاهدآن ماجرابوده کی چنین عزاداری کرده است چرابرخی ازائمه معصومین پیشی گرفته اندشیعه یعنی پیرو یعنی دنباله رو یعنی دنبال امام رفتن نه ازاو سبقت گرفتن ازامام سبقت بگیرید راه راگم خواهیدکرد

اگرقصداهدای خون است به مراکزانتقال خون برویدوخونتان رااهداکنیدتا به بیماران نیازمند کمکی کرده باشیدآیااین بهترازآن نیست که بی دلیل به بدنتان لطمه بزنیدوخونتان راهدردهیدوسرتاپایتان رانجس کنیدوآبروی تشیع رابه بازی بگیریدوبعدهم ادعاکنیداین محبت است این چگونه محبتی است؟  مهمترین چیزی که امام حسین ازمامی خواهدعمل به واجبات وترک محرمات است. ازامام اطاعت کنیدوبدعت های خودساخته وخرافات راترک کنید.آبروی اهل بیت راحفظ کنید.نه به شرع خدا چیزی بیافزاییدونه ازآن کم کنید.بدعت هایی چون قمه زدن خلاف شرع خداست وآنچه خلاف شرع است سبب ناخرسندی امام حسین خواهدبود حجت خداهرگزازشمانمی خواهدخلاف شرع خداعمل کنیدو حیثیت دین خدا واولیای خدارابه بازی بگیرید

امام صادق علیه السّلام می فرمایند : ای شیعیان! شما به ما منسوب هستید پس مایه زینت ما باشید نه مایه آبروریزی ما

                                                                                                     

  روشنگران  roshangaran

1.سخنرانی تأمل برانگیز استادرائفی پور





2.کلیپی درموردتصویری که "گوگل" ازتشیع به جهان  نشان می دهد





3.پاسخ مابه تصویری که "گوگل" ازشیعیان نشان می دهد:

ترجمه متن انگلیسی استفادده شده درکلیپ:
--------------------------------------
بخش ابتدایی:
وقتی کلمه "شیعه" رادرگوگل جستجوکنیدتصاویربسیاری شبیه به این تصاویرمشاهده خواهیدکرد.
حقیقت چیست؟
انتشارگسترده اینگونه تصاویرکاملاًمغرضانه است.کسانی که این رفتارغلط رامرتکب می شوندانسانهای نادان وگمراهی هستند.این عده کمتراز1% شیعیان راتشکیل می دهند.رهبران روحانی شیعیان این عمل راحرام اعلام کرده اندوانجام آن ممنوع است.
امّامتأسفانه عده بسیارکمی بازهم این رفتارنادرست راتکرارمی کنند.
بعضی موتورهای جستجومثل" گوگل" وبعضی سامانه هامثل" یاهو"رفتاراین عده اندک راعمداًبه طورگسترده منتشرمی کنندوآن رابه همه شیعیان نسبت می دهند.
شیعیان مسلمان هستند.آنهایکتاپرستند.کتاب مقدسشان ،قران وپیامبرشان حضرت محمد(ص)است.شیعیان معتقدندکه خداوندیکتاپس ازحضرت محمد(ص)،12نفررابه ترتیب برای رهبری مسلمانان انتخاب کرده است.به هرکدام ازاین 12 نفر"امام" گفته می شود.11تن ازاین امامان ،مظلومانه به شهادت رسیدند.
شیعیان برای فوت پیامبروشهادت امامانشان سوگواری می کنند (بویژه امام سوّم:امام حسین(ع))
دراین سوگواری هااشعاری خوانده می شودکه به آن "نوحه"می گویند.هنگام خواندن نوحه،مردم دستهای خودرابرسریاسینه می کوبندوگریه می کنند.
به فیلمهایی که درادامه می آیدنگاه کنید:
-------------------------------------
بخش انتهایی:
همانطورکه می بینیددرعزاداری شیعیان ازخنجروخونریزی وخودزنی خبری نیست.
عجیب است که جستجوگر"گوگل" میلیون هانفرازعزاداران راکه درست عزاداری می کنندنمی بیندامّارفتارغلط عده بسیارکمی رابسیاربزرگنمایی می کند.
اگرمی خواهیدمذهب تشیع رادرست بشناسیدازمنابع معتبروموثق استفاده کنید.
روشنگران  Roshangaran