ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه 130

پرسش
آیا میان مکتب پیامبران همبستگی وجود دارد؟ منظور از این همبستگى میان مکتب پیامبران چیست؟
پاسخ اجمالی
با بررسى اجمالى در آیات قرآن که اهداف و برنامه‌هاى پیامبران را بیان کرده است، برنامه‌ها و اهداف مشترک فراوانی میان پیامبران مشاهده می‌شود:
دعوت به توحید و پرستش خداى یکتا، پرهیز از اطاعت طاغوت‌ها، اعتقاد به معاد و روز قیامت و ایمان به این‌که روزى به اعمال ما رسیدگى می‌شود و به نیک و بد آنها پاداش و کیفر داده خواهد شد، ایجاد جامعه‌اى براساس عدل و قسط، مبارزه با ظلم و ستم و هرگونه تبعیض و بی‌عدالتى و ...
 
پاسخ تفصیلی
پیامبرانى که از جانب خداوند براى هدایت انسان‌ها برانگیخته شده‌اند، با برنامه‌اى هماهنگ و اهدافى مشترک در این راه تلاش کرده‌اند. مطالعه درباره شخصیت پیامبران، شیوه آنان در زندگى فردى و اجتماعى، محتواى پیام و دعوتشان، انسان را از وجود نوعى هماهنگى و همبستگی آگاه می‌کند. پیامبران متعدد، همه فرستاده و نماینده خداوند بوده‌اند و حکمت او ایجاب کرده است که براى هدایت مردم، هماهنگى کامل میان فرستادگانش باشد.
با بررسى اجمالى در آیات قرآن که اهداف و برنامه‌هاى پیامبران را بیان کرده است، این واقعیت اثبات خواهد شد که دعوت به توحید، پرستش خداى یکتا، پرهیز از اطاعت طاغوت‌ها، اعتقاد به معاد و روز قیامت و ایمان به این‌که روزى اعمال ما رسیدگى می‌شود و به نیک و بد آنها پاداش و کیفر داده خواهد شد، ایجاد جامعه‌اى براساس عدل و قسط، مبارزه با ظلم و ستم و هرگونه تبعیض و بی‌عدالتى و ... تمام اینها از برنامه‌هاى مشترک پیامبران الهى بوده است.
اهداف اساسى پیامبران‏
همه پیامبران، مردم را به تسلیم در برابر خداوند فراخوانده‌اند گرچه در به‌کارگیری برخی روش‌ها برای اجرا و رساندن اهداف، تفاوت‌هایی وجود داشته است. از مهم‌ترین مصادیق این همبستگى، وحدت در اهداف پیامبران است. بر اساس قرآن کریم؛ این اهداف مشترک را می‌توان چنین برشمرد:
1. دعوت به توحید
نخستین و اساسی‌ترین آموزه نهضت پیامبران، توحید و پرستش خداوند است. پیامبران الهى کوشیده‌اند مردم را از شرک و بت‌پرستى و بندگى غیر خدا رها ساخته، تحت عبودیت و بندگى خداى یکتا درآورند. اهداف دیگرِ آنان همگى براى رسیدن به این هدف نهایى بوده است.
قرآن کریم می‌فرماید:
«ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که: خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!».[1]
«ما نوح را به سوى قومش فرستادیم او به آنان گفت: اى قوم من! [تنها] خدای یگانه را پرستش کنید، که معبودى جز او براى شما نیست! [و اگر غیر او را عبادت کنید،] من بر شما از عذاب روز بزرگى می‌ترسم!».[2]
«[حضرت ابراهیم(ع)] گفت: اى قوم من از شریکهایى که شما [براى خدا] می‌‏سازید، بیزارم! من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم».[3]
«ما پیش از تو هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر این‌که به او وحى کردیم که: معبودى جز من نیست پس تنها مرا پرستش کنید».[4]

حضرت على(ع) نیز در سخنانش پیرامون فلسفه وحى و نبوت، به همین هدف واحد همه پیامبران اشاره کرده، می‌‏فرماید: «خداوند پاک و منزّه، پیمان وحى را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آن‌گاه که در عصر جاهلیت‌ها بیشتر مردم، پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین روى آوردند، و شیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا کرد، خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چندگاه، متناسب با خواسته‌هاى انسان‌ها، رسولان خود را پى در پى اعزام کرد تا وفادارى به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمت‌هاى فراموش شده را به یاد آورند و با ابلاغ احکام الهى، حجّت خدا را بر آنها تمام نمایند و توانمندی‌هاى پنهان شده عقل‌ها را آشکار سازند و نشانه‌هاى قدرت خدا را معرّفى کنند».[5]

 

ادامه مطلب ...

شبهه129

پرسش
آیا این موضوع صحت دارد که حضرت یوسف(ع) به جهت گناهانی؛ مانند بی‌احترامی به پدر خود یعقوب(ع) و... کسی از نسل او پیامبر نشد؟ همچنین بدن او به دلیل بی‌احترامی به پدرش پوسیده شد؟
پاسخ اجمالی
در ردّ شبهات مطرح شده درباره حضرت یوسف(ع) چنین گفته می‌شود:
1. با توجه به آیاتی که درباره احترام حضرت یوسف(ع) به پدرش (حضرت یعقوب)، وجود دارد، بی‌احترامی او به پدرش به سبب دیر پیاده شدن از اسب بعید به نظر می‌رسد. و پوسیده شدن (از بین رفتن) بدن حضرت یوسف(ع) در هیچ روایتی نیامده، و مورد قبول نیست.
2. در نسبت دزدی؛ اولاً: معلوم نیست که گوینده این سخن چه کسانى بودند؛ ثانیاً: نام‌گذارى به سرقت، نام‌گذارى جدّى و تهمت حقیقى نبوده، بلکه توصیفى صورى بوده که مصلحت لازم و جازمى آن‌را اقتضا می‌کرده است. با در نظر داشتن این جهات، گفتار یوسف(ع) جزو افتراهاى مذموم عقلى و حرام شرعى نبوده تا با عصمت انبیا منافات داشته باشد.
3. قرآن کریم، حضرت یوسف(ع) را از مخلَصین دانسته و نیز تصریح کرده که مخلصین کسانى هستند که شیطان در ایشان نفوذ ندارد، اما اخلاص براى خدا باعث آن نمی‌شود که انسان به سبب‌هاى دیگر متوسل نشود؛ زیرا این از نهایت درجه نادانى است که آدمى توقع داشته باشد که به‌طور کلى اسباب را لغو بداند و مقاصد خود را بدون سبب انجام دهد، بلکه تنها اخلاص سبب می‌شود که انسان به سبب‌هاى دیگر دلبستگى و اعتماد نداشته باشد. پس، فراموش کننده در آیه «فَأَنْساهُ الشَّیْطانُ» ساقى بوده نه یوسف(ع).
4. امام رضا(ع) درباره داستان مربوط به همسر عزیز مصر می‌فرماید: «همسر عزیز تصمیم به کام‌جویى از یوسف گرفت، و یوسف نیز اگر برهان پروردگارش را نمی‌دید، همچون همسر عزیز مصر تصمیم می‌گرفت، ولى او معصوم بود و معصوم هرگز قصد گناه نمی‌کند و به سراغ گناه هم نمی‌رود». بنابراین، آن‌حضرت گناهى مرتکب نشد؛ چراکه به عقیده ما تمام پیامبران الهی معصوم‌اند.
 
پاسخ تفصیلی

سراسر آیه‌های مربوط به حضرت یوسف(ع) بر علم و دانش، بردباری و شکیبایی و پاکی و عصمت او گواهی می‌دهد. قرآن، سرگذشت او را به عنوان نمونه پاکی و مظهر عفّت و عصمت بیان می‌کند. با این حال؛ پرسش‌هایی درباره عصمت یوسف(ع) مطرح می‌شود که در ذیل به بررسی و پاسخ آنها می‌پردازیم.

 

ادامه مطلب ...

شبهه128

پاسخ شما به کسانی که می‌گویند تا پیامبر و امام زمان خود و معجزه‌های او را نبینیم ایمان نمی‌آوریم، چیست؟
پرسش
سلام. بعضی‌ها می‌گویند ما تا پیامبر و امام زمانمان و معجزه‌های او را نبینیم ایمان نمی‌آوریم. جواب شما به این افراد چیست؟
پاسخ اجمالی
همان‌گونه که می‌دانید این افراد در همیشه تاریخ وجود داشته‌اند. این‌گونه افراد حتی پیامبران(ع) و معجزات آنان را دیده بودند، اما ایمان نمی‌آوردند و می‌گفتند ما تا خدا را به چشم نبینیم، به او ایمان نخواهیم آورد: «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً»؛[1] و (نیز به یاد آورید) هنگامى را که گفتید: اى موسى! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر این‌که خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم.
این آیه داستان بنى اسرائیل یادآور می‌شود، و نشان می‌دهد چگونه آنها مردمى لجوج و بهانه‌‌‏گیر بودند.
به نظر می‌رسد چنین منطقی، نیاز به پاسخ‌گویی ندارد. به اینان باید گفت؛ آیا اکسیژنی که ادامه زندگی ما کاملاً بدان وابسته است را می‌بینیم؟ پس باید آن را انکار کرده و به وجودش ایمان نیاوریم؟
البته ما باید سخن پیامبران را بشنویم، هدف و رسالت آنان را درک کنیم تا به آنان ایمان آوریم. این نیز در زمان ما با مطالعه قرآن که معجزه جاوید پیامبر اسلام است و با مطالعه و دقت در تاریخ زندگی آن‌حضرت و مکارم اخلاقی‌اش قابل درک و فهم است.
 

[1]. بقره، 55.
www.islamquest.net

شبهه 127

آیا عبارت «اشهد انّ محمداً رسولُ الله» از اصول دین است یا از فروع دین؟ یعنی منظور، مصداق نبی است یا خود اصل نبوت؟

پرسش
عبارت «اشهد ان محمدا رسول الله» از اصول دین است یا از فروع دین منظور مصداق نبی است نه خود اصل نبوت ؟ اگر از اصول دین است راه اثبات عقلی آن چیست؟ و این آیا به این اصل عدم تقلیدی بودن اصول دین تناقض ندارد؟


پاسخ اجمالی
در عبارت «اشهد انّ محمّداً رسول الله»، گواهى به نبوت رسول اکرم(ص) داده می‌شود. هر چند در این عبارت مقصود، مصداق نبی؛ یعنی فردی از پیامبران الهی، می‌باشد، ولی این حقیقت جدای از اصل نبوت نیست؛ چون گواهی به مقوله اثباتی بدون در نظر گرفتن مقام ثبوتی معنا ندارد؛ یعنی درست نیست کسی بگوید که من اصل نبوت را قبول دارم، اما در خارج نبوت حضرت محمد(ص) را نمی‌پذیرم. از این‌رو؛ کسی که اصل و حقیقت نبوت را پذیرفت، باید نبوت تمام پیامبران را بپذیرد. بنابراین، طبق تعریف مشهور از اصول دین،[1] اصل نبوت از اصول دین است و عبارت «اشهد انّ محمّداً رسول الله»، در مقام اثبات بیانگر اصول دین می‌باشد. پس معنا ندارد که بگوییم نبوت از اصول دین است ولی نبوت حضرت محمد(ص) از فروع دین.
جای اثبات عقلی اصل نبوت و نیز تصدیق نبوت حضرت محمد مصطفی(ص) در اذان نیست، بلکه پیش از آن؛ اصل نبوت با استناد به دلایل عقلی و نقلی در مباحث مربوط به خود اثبات شده است و در اذان و اقامه با گفتن عبارت «اشهد انّ محمّداً رسول الله»، اعلام می‌کنیم که با توجه به پذیرش اصل نبوت؛ اقرار می‌کنیم که حضرت محمد(ص) پیامبر خداست.



[1]. واژه «اصول دین» به بخش عقاید و واژه«فروع دین» به بخش احکام عملی، گفته می‌شود. اصول دین از این باب اصل نامیده شده که در محدوده فکر و عقیده است؛ یعنی چیزی که پایه و اساس و ریشه دین است، و کیفیت و کمیت توجه هر انسانی به فروع دین بستگی به میزان اعتقاد وی به اصول دین دارد.  .
www.islamquest.net

رشد معنوی 13

مجموعه ای از احادیث و روایات و آیات قران کریم در قالب عکس-نوشته

آدرس ما در اینستاگرام :ROSHDEMANAVI

ترجمه آیات قران از عبدالله یوسف علی است که البته گاهی با تصحیح برخی واژه ها همراه بوده است

Quran translator: Abdollah Yusuf Ali

 

 

 

 

 

 

 

 



رشدمعنوی12

مجموعه ای از احادیث و روایات و آیات قران کریم در قالب عکس-نوشته

آدرس ما در اینستاگرام :ROSHDEMANAVI

ترجمه قران از عبدالله یوسف علی است که البته گاهی با تصحیح برخی واژه ها همراه بوده است

Quran translator: Abdollah Yusuf Ali