ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه64

پرسش : ما بوسیله ائمه و اولیاء خدا ازخداوند شفا و حاجت می‌گیریم‌؛ هندو‌ها هم از گاوها و بت‌هایشان و همینطور ملل و مذاهب دیگر ازچیزی که به آن اعتقاد دارند و همه هم به آن معجزه می‌گویند. پس ازاین نظر چه فرقی با هم داریم.

پاسخ :


معمولاً فرق اساسی اعمال و رفتارهای انسان، چه عبادی و چه غیر عبادی و رفتارهای روزمره‌ی زندگی آنها، در شکل و فیزیک ظاهری آن رفتارها نیست، بلکه در هدف، نیّت و چرایی آنهاست که به چگونی و جهان‌بینی و اعتقاد آنها بر می‌گردد.

الف – ما در مقابل خداوند متعال سجده می‌کنیم؛ بت‌پرستان مقابل بت‌هایشان سجده می‌کنند و طاغوت پرستان نیز مقابل فراعنه و قدرت‌های زمان‌شان به سجده می‌افتند؛ پس فرق در فیزیک رفتار نیست، بلکه در همان «لا إله الا الله» و «أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ» می‌باشد.

ما غذا می‌خوریم و مایه‌جات می‌نوشیم و دیگران نیز همین‌کار را می‌کنند، ما کسب معاش می‌کنیم، دیگران نیز همین کار را می‌کنند، ما جماع می‌کنیم و دیگران نیز همین‌کار را می‌کنند ...، اما فرق در حلال و حرام، محرم و نامحرم، زناشویی یا زنا است. در واقع فرق در صراط مستقیم و صراط جحیم است؛ فرق در حکم‌ الله یا حکم شیطان و هوای نفس است.

در جنگ، هم پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین، حضرت عباس و ... علیهم‌السلام شمشیر می‌زدند و هم سفیانی‌ها، خوارج و امثال شمر و خولی – امروزه هم مجاهدین می‌جنگند، می‌کشند و کشته می‌شوند و هم لشکریان کفر و شرک و نفاق؛ پس در فیزیک رفتار آنها تفاوتی نیست، بلکه تفاوت در همان «فی‌سبیل‌ الله» و «فی‌سبیل الطاغوت» است.

 

ادامه مطلب ...

شبهه 54

پرسش : عبادت چیست؟ خدا چه نیازی دارد؟ چرا باید عباداتی مثل نماز یا روزه را عیناً آن طور که دستور داده شده انجام دهیم؟ چه خاصیتی دارد؟

پاسخ :


عبد یعنی «بنده» و عبادت یعنی «بندگی» که کار عبد است. اما معنای بندگی به هیچ وجه نماز، روزه، حج ... یا سایر اعمال عبادی واجب یا مستحب وارد شده در اسلام نمی‌باشد، چرا که اینها همه مقتضای بندگی معبودی به نام «الله» است، و حال آن که هر کس برای خود معبودی دارد که او را به شکل مقتضی‌اش عبادت و بندگی می‌کند. لذا برای درک بیشتر مفهوم عبادت و چرایی و تأثیر آن، باید به محورهای ذیل دقت نمود:

الف – عبادت یا بندگی، انجام اعمال عبادی (در هر دین یا مکتبی که باشد) نیست، بلکه بندگی یعنی تعلق و وابستگی. انسان وقتی به چیزی تعلق و وابستگی پیدا کرد، عاشق او می‌شود و چون همه‌ی محبت‌اش جلب او شد، او را هدف قرار می‌دهد و چون او را هدف قرار داد، به سوی او حرکت می‌کند و در این حرکت سعی می‌کند به هیچ وجه از جاده‌ی اصلی که او را به محبوبش می‌رساند خارج و منحرف نگردد، لذا قوانین این حرکت و مسیر را نیز مو به مو اجرا می‌کند.

فرض کنیم، کسی وابسته و متعلق به پول است، به گونه‌ای که هدفی جز رسیدن به پول ندارد. چنین کسی عبد و بنده‌ی پول می شود و پول را معبود و إله خود می‌گیرد. این فرد عبد و بنده‌ی پول است و در راه رسیدن به آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌نماید. آن چه او در راه رسیدن به پول انجام می‌دهد، همان مقتضای عبادت معبودی چون پول است. بدیهی است برای او دیگر حلال و حرام، مال غیر، مال صغیر، مال یتیم، ربا و ... معنایی ندارد. همین طور است کسی که «شهوت» یا «هوای نفس» یا ... را هدف، إله و معبود خود می‌گیرد. بدیهی است برای کسی که به «هوای نفس» وابسته شده و آن را بندگی می‌کند، دیگر مقوله‌هایی چون: عقل، علم، وجدان، بصیرت و دوراندیشی، عمل صالح و ... معنایی ندارد، چرا که مقتضای عبادت چنان معبودی، اطاعت محض و برآوردن سریع خواسته‌ی نفسانی به هر قیمتی می‌باشد:

«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» (الجاثیه -23)

ترجمه: هیچ دیدى آن کسى را که هواى نفس خود را خداى خود گرفت و خدا او را با داشتن علم گمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده انداخت، دیگر بعد از خدا چه کسى او را هدایت مى‏کند آیا باز هم متذکر نمى‏شوید؟

 

ادامه مطلب ...

شبهه48

 پرسش : ما خدا را قبول داریم و می‌خواهیم خدایمان را آن طور که دوست داریم عبادت کنیم، نه آن طور که دیگران دیکته می‌کنند.

سوال : وقتی در اعتراض به رفتار دوستان هم دانشجوی خود می‌گویم: «مگر مسلمان نیستید؟!» می‌گویند: « چرا شما هر کس نماز نمی‌خواند و یا ... را غیر مسلمان می‌نامید و ما خدا را قبول داریم و می‌خواهیم خدایمان را آن طور که دوست داریم عبادت کنیم، نه آن طور که دیگران دیکته می‌کنند». پاسخ چیست؟

پاسخ :

به دوستان بفرمایید: اولاً مسلمانی که نماز نخواند و یا در نماز تنبل باشد، مثلاً گاهی بخواند و گاهی نخواند و یا آخر وقت و بی‌حوصله بخواند را «تارک الصلوه – یعنی ترک کننده‌ی نماز» و یا «کاهل الصلوه – یعنی تنبل در نماز» می‌خوانند.


ثانیاً «شناخت خداوند» به این عنوان که «خدایی هست» به تنهایی کافی نیست. چرا که نه تنها خداوند متعال از هر چیزی آشکارتر و شناخته‌ شده‌تر است، بلکه همه چیز به او شناخته می‌شود.
ابلیس هم خدا را می‌شناخت. سال‌ها او را عبادت کرده بود و به هنگام استکبار، گردنکشی و معصیت نیز با خدا سخن گفت. اما فرمانش را اطاعت ننمود و به همین دلیل از درگاه قرب الهی طرد شد و در جرگه‌ی اهل جهنم و عذاب قرار گرفت.

حتی کفار نیز همگی خداوند را می‌شناسند، اگر چه گاهی برای توجیه و فرار از اقرار اسم‌های متفاوتی برایش انتخاب می‌کنند. چنان چه حق‌تعالی در شش آیه به صورت صریح می‌فرماید: اگر از آنان بپرسی که چه کسی زمین و آسمان را خلق نموده است، می‌گویند: «الله»!

مانند: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّه» (العنکبوت 61)‏

 

ادامه مطلب ...