ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

مهدویت 13

شبهه پیرامون مقوله مهدویت

پرسش : مگر هدف از آمدن پیامبران و امامان هدایت انسان نیست، پس چرا در شرایط و برهه‌ی حساس کنونی، امام زمان در غیبت به سر میبره و دسترسی بهش (به ایشان) این قدر سخت دشواره؟! نعوذ باالله، مگر خدا میخواد انسان رو اذیت کنه؟! (شبهه‌ی رایج شده در فضای مجازی)


پاسخ :  این که چرا امام زمان علیه السلام در غیبت به سر می‌برند، یک مقوله و سؤال است، اما سوق دادن ذهن به این که «مگر خدا می‌خواهد انسان را اذیت کند»، یک مقوله‌ی دیگری است. و البته اپ"ادب" در گفتار، بیانگر شخصیت و مواضع می‌باشد. در هر حال، پاسخ سؤال اول مبتنی و مستلزم "امام شناسی و غیبت شناسی" می‌باشد، اما پاسخ سؤال دوم، مبتنی و مستلزم "خداشناسی و توحید" می‌باشد؛ چرا که حتی فرض ظلم و اذیت کردن از ناحیه خداوند متعال، در عین نشناختن و عدم باور و ایمان، افترا و اهانت به او می‌باشد (حتی در عالَم فرض).

الف – البته که انبیا و امامان علیهم السلام، به منظور هدایت بشر و جامعه‌ی بشری گسیل شده‌اند، اما معنا و مصداق هدایت نیز این نیست که آنها در خانه‌ای نشسته باشند و همه بتوانند به دیدار آنها بروند! چنین چیزی در زمان حیات آنها نیز برای همگان میسر نبود، اما هدایت عمومی بود و هست.

ب – به زندگی روزمره‌ی خود نگاه کنیم؛ حتی هدایت یک گروه کوچک علمی، ورزشی، فرهنگی، اقتصادی ... و حتی گردشگری، هزاران هزار تدبیر، وسیله، برنامه، راهبرد و کار علنی و پنهان دارد، پس چگونه تصور می‌شود که هدایت تکوینی و تشریعی خداوند متعال به واسطه‌ی انبیا یا ائمه اطهار علیهم السلام، به چند کار ظاهری که ما می‌بینیم، مانند آمدن به مسجد، رفتن بر منبر، یا قرار گرفتن پشت تریبون و وعظ، خطبه و یا کارهایی از این قبیل خلاصه می‌گردد؟!

ج – بنابر این، امام زمان علیه السلام هستند و به امر الهی، به کارهای امامت می‌پردازند و از فیض وجود گرفته، تا افاضه علم و تمامی انوار هدایتی، تمامی امور گوناگون عالَم، تا حفظ قرآن کریم، تا هدایت انسان‌ها و تمامی مقدرات عالَم هستی، همه از جانب خداوند متعال و توسط کارگزارانش انجام می‌گیرد که "امام" در رأس آنهاست. سوره‌ی القدر چه می‌فرماید؟

« تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ » (القدر، 4)

ترجمه: فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‌شوند.

د – "امام"، حبلُ الله، عروةُ الوثقی، مصباحُ الهداة، سفینةُ النجاة و حلقه‌ی "اتصال" است، چه در غیبت باشد یا نباشد، چه مردم او را ببینند و یا نبینند!

امام رضا علیه السلام: « اِنَّ الامامة اَجَلُّ قدراً واَعْظَمُ شاْناً واَعْلامکاناً واَمْنَعُ جانباً واَبْعَدُ غَوراً من اَنْ یبلغها النّاس بعقولهم » (اصول کافی، جلد 1، کتاب الحجة)

ترجمه: امامت، ارزشی والاتر، شأنی بزرگ‌تر، جایگاهی برتر، موقعیتی فراتر و ژرفایی فزون‌تر از آن دارد که مردم بتوانند با ملاک‌های عقلی خویش، آن را اندازه گیرند و به آن برسند»

غیبت:

بنابر این، نه تنها نباید اجازه دهیم که امر "هدایت" این‌گونه سخیف ترسیم شود، و امر خطیر "ولایت و امامت"، با شعارهایی چون: «پس کجاست؟ چرا نیامد؟ مگر برای من (ما) فرستاده نشده است و ...؟ سبک قلمداد گردد! بلکه باید در "امام‌شناسی" و نیز "امر غیبت"، اهتمام ورزیم.

"غیبت"، به معنای نبودن، نیست شدن و نابود بودن نمی‌باشد، بلکه در مقابل امر "ظهور" قرار دارد که از حیث شناختی، یعنی "غیبت از شناخته شدن ظاهری" می‌باشد و از حیث اداره‌ی امور، یعنی هنوز بر مسند حکومت مستقر نگردیده است و حکومت نمی‌نماید.

تکالیف امام:

امام دو شأن دارد: یکی "ولایت و امامت" به معنای عام آن می‌باشد، که انتخابش با خداوند است و مردم در آن نقشی ندارند و در هیچ زمان، مکان و شرایطی، منقطع نمی‌گردد؛ اما دیگری "حکومت" است که مستلزم خواست مردم، مساعد بودن زمینه، آمادگی برای پذیرش، فراهم بودن شرایط و ... می‌باشد؛ و خلاصه آن که به "مردم" بر می‌گردد.

خلافت و حکومت حق "امام" است، اما مردم از روی جهل و نادانی خود، در یک برهه، تابع تصمیمات سقیفه‌ها می‌شوند؛ در یک برهه نیز گرد امام جمع می‌شوند و از او با تمنا و اصرار مسئلت می‌دارند که زعامت و حکومت بر ما را بپذیر.

دست کم در عصر خودمان بسیار تجربه کرده‌ایم و هر روز نیز شاهد فراز و نشیب‌هایش می‌باشیم. مردم مسلمان و حتی شیعه‌ی ایران، در یک برهه‌ای «جاوید شاه» می‌گفتند و در شهادتین، نماز و ...، برای بقای ابدی طاغوت شعار می‌دادند و برای قدوم نامبارکش فرش قرمز پهن می‌کردند ...، او نیز پنجه‌ی حکومت ظالمانه‌ی خود را در جسم و جان این مردم فرو برده بود. اما در یک برهه‌ی دیگری، مردم هوشیار و بیدار شدند، "مرگ بر شاه، مرگ بر امریکا و انگلیس و الله اکبر" گفتند، برای ظهور « فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ » به میدان آمدند، تلاش و جهاد و ایستادگی کردند ...، بالتبع آن حکومت سقوط کرد و حکومتی که خواست مردم بود، استقرار یافت، تداوم، رشد و قوتش نیز به مردم بستگی دارد.

تکلیف مردم:

ظهور امام زمان، حضرت مهدی سلام الله علیه برای حکومت نیز خارج از این قواعد کلی نمی‌باشد؛ بنابر این مردم باید با بصیرت تمام، دنبال قابلیت خود و مهیا نمودن زمینه و شرایط لازم، برای حکومت ایشان باشند که با توجه به استیلای ظلم و حکومت طواغیت در عالم، بدون قیام و انقلاب صورت نمی‌پذیرد.

شعار مهدی بیا، مهدی بیا:

این شعار بسیار ژرف و زیباست، اما (از باب مزاح معنادار) به دوستان می‌گفتیم: اولاً بگویید: "مهدی علیه السلام، کجا رفته‌اند که بیاید؟ ایشان در بین ما هستند و جایی نرفته‌اند" – ثانیاً چقدر تنبل هستید که به ایشان می‌گویید: ما نمی‌آییم، تو بیا؟!" انسان عاقل به نور نمی‌گوید: "تو بیا"، بلکه خودش به سمت نور می‌رود.

خدا هست، روز موعود و تحقق وعده‌ها نیز هست، لقاء الله در بهشت برین نیز هست، رسول و کتاب و امام نیز موهبت شده است، اما انسان (مردم)، خودشان باید توجه کنند، انتخاب هدف و مسیر نمایند و گام بردارند. چنان که خدا هست، عبادت هم هست، نماز و قبله هم هست، اما هر کسی خودش باید برای نماز قیام نماید. کسی به بهشت نمی‌گوید: تو بیا!

بنابر این، اگر مردم به گوشه‌ای بخزند – در خواب و چرت عظما فرو روند - ولایت و سلطه‌ی شیاطین جنّ و انس را بپذیرند – به کمی چرب و شیرین دنیا که آنها مقابل مسلمانان پرت می‌کنند راضی شوند - مقابل ظلم رضایت داشته باشند و یا سکوت کنند - ضمن مخالفت نظری با هر گونه فسادی، در عمل یا آلوده باشند و یا دست کم خوش‌شان بیاید و...، با شعار "مهدی بیا، مهدی بیا"، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. هم چنان که قرآن کریم سبب خسران بیشترشان می‌گردد و نمازشان نیز به جای آن که آنها را وصل کند، دورتر می‌نماید.

دسترسی به امام علیه السلام:

دسترسی یعنی چه؟ یعنی دیدن با چشم، شنیدن صدا با گوش و احیاناً دست دادن و مصافحه و گرفتن عکس سلفی با ایشان؟!

بسیاری از مردم، امام عصر خویش را ندیدند، اما او را شناختند، مرتبط و متصل شدند، نسبت به او محبت و مودت پیدا کردند، تبعیت کردند و هدایت شدند؛ اما بسیاری دیگر، امام زمان خویش را با دیده‌ی ظاهری دیدند، صدایش را هم شنیدند، اما فرقش را شکافتند، یا سینه‌اش را دریدند و یا سرش را بریدند.

  ادامه مطلب ...

مهدویت11

آیا پیامبر اکرم(ص) مسئله غیبت و قیام حضرت مهدی(عج) را بیان کرده‌اند؟

اصل وجود مهدی (عج) در صدر اسلام موضوع مسلمی بوده به طوری که مسلمانان در اصل وجود آن حضرت شک و تردیدی نداشتند. پیغمبر اکرم (ص) اصل وجود مهدی (عج) و اجمالی از صفاتش و تشکیل دادن حکومت توحید و دادگستری و ریشه کن نمودن ظلم و ستم و غلبه ی دین اسلام و بعضی از اصلاحاتی را که به دست آن جناب انجام می گیرد، را برای عموم مسلمین بیان فرمودند و آنان را به این گونه نویدهای مسرت بخش دلگرم می نمود.
پیرامون وجود مقدس حضرت مهدی موعود (عج) و قیام و ظهورش احادیث زیادی از پیغمبر (ص) صادر شده که سنی و شیعه آنها را نقل کرده اند، هر کس در آنها دقت کند برایش روشن می شود که موضوع مهدی و قائم (عج) در زمان پیغمبر اسلام (ص) در میان مسلمانان امر مسلمی بوده است و به طوری عقیده به وجود مبارک آن حضرت در آینده ای مشخص در بین مردم رایج بوده که مردم تنها از فروعاتی در باره ی آن حضرت (مثل نسب ، نام ،کنیه، زمان نهضت، علائم ظهور، علت غیبت و ...) سؤال می کردند و از پیغمبر اکرم (ص) جواب می گرفتند. پیغمبر اکرم (ص) هم گاه و بی گاه از آن وجود مقدس خبر داده و مطالبی در باره آن حضرت می فرمودند؛ مثل اینکه: مهدی موعود (عج) از نسل من و از فرزندان فاطمه (س) و حسین (ع) متولد خواهد شد. گاهی نام و کنیه ایشان را بیان می داشتند و گاهی علائم و مشخصات دیگری را بیان می کردند.
این احادیث علاوه بر کتب شیعه در کتب معتبر اهل سنت مانند "ینابیع المودة" به خوبی روشن و منعکس است.
پاسخ تفصیلی

اخبار و روایات فراوانی از پیامبر اسلام (ص) و هر یک از امامان در باره ی تولد، غیبت، ظهور و قیام جهانی و سایر ویژگی های حضرت مهدی (عج) نقل شده است. در واقع سال ها پیش از تولد آن حضرت، خصوصیات و ویژگی های ایشان از قبیل این که او از خاندان پیامبر (ص) از فرزندان فاطمه (س) و از نسل امام حسین (ع) است و با قیام جهانی خونین، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد پیشگویی شده است. تعداد این روایات به حدی فراوان است که درباره ی کمتر موضوعی از موضوعات اسلامی این اندازه حدیث وارد شده است.[1] به گونه ای که این مسأله از ضروریات مذهب شیعه ی اثنی عشری است.[2]حضرت آیت الله صافی گلپایگانی قسمتی از این احادیث را در کتاب ارزشمند "منتخب الاثر" جمع آوری نموده اند.

 

ادامه مطلب ...

مهدویت10

چرا امام زمان(عج) در آن هنگام که باید ظهور کند، متولد نشده است؟
-------------------------------------------------------------
پاسخ اجمالی

پاسخ به این سؤال با تبیین فلسفه غیبت، مسئله‏ى انتظار و آثار و برکاتى که بر وجود امام زمان (عج) در زمان غیبت مترتب است، ممکن مى‏گردد.

 

گفته مى‏شود از حکمت‏هاى غیبت آن است که بیعت احدى در گردن آن حضرت نباشد و یا آن امام از خطر قتل نجات یابد. بدیهی است که این گونه حکمت ها اقتضا ندارند امام زمان (عج) قبل از ظهور متولد گردند، اما حکمت‏هاى دیگرى وجود دارد که زنده بودن امام عصر (عج) را توجیه مى‏کند و چنین فواید و آثارى بدون زنده بودن حضرت مهدى (عج) وجود نخواهد داشت.

 

الف- بناست آن حضرت دنیا را متحول ساخته و بر اساس ارزشهای الاهی تمدنى نو بنیان نهد، و این میسر نمی شودمگر آن که مردم جهان تجربه ی حکومت ها و تمدن های مختلف را دیده باشند و ناکامی آنها را در تحقق آرمان های بشریت به چشم مشاهده کرده باشند تا انتظار جهانی برای تشکیل حکومت حضرت تحقق پیدا کند و زمینه پذیرش آن فراهم آید.

 

ب- غیبت امام زمان (عج) وسیله‏اى است براى امتحان بندگان خدا. آنچه که ضرورت امتحان را تبیین مى‏کند، ضرورت امام زنده‏ى غایبى که وسیله‏اى بشود براى اجراى این سنت الاهى، را هم تبیین خواهد کرد.

 

ج- در کنار واژه‏ى غیبت امام زمان (عج) واژه انتظار قرار دارد. انتظار، هم موجب خودسازى فردى مى‏شود و هم خودسازى اجتماعى و این دو مقوله گرچه با معتقد نبودن به امام زنده هم قابل دسترسى است، اما تأثیر اعتقاد به امام زنده‏اى که هر لحظه امکان دارد ظهور کند، در حصول این دو اثر فردى و اجتماعى، دو صد چندان است.

 

برکات امام زمان (عج) در زمان غیبت:

 

در روایات، امام زمان (عج) در دوران غیبت به خورشید پشت ابر تشبیه شده و از برکات این خورشید مواردى است که در زیر مى‏آید:

 

1. زنده بودن فرمانده در میدان جنگ موجب دلگرمى سربازان است، لذا زنده بودن امام زمان امید بخش است.

 

2. نظارت امام زنده‏اى که ناظر بر اعمال پیروان خود ‏باشد، تأثیر تربیتى ویژه‏اى بر افراد مى‏گذارد و موجب خودسازى مى‏گردد.

 

3. تمامى امامان معصوم (‏ع) و اوصیاى الاهى که خاتم آنان، امام زمان (عج) است در هر عصر و زمانى خزانه داران و گنجینه‏هاى علوم الاهى و مخازن اسرار و نگهبانان دلایل و اسناد دین مبین اسلام اند، خواه ظاهر و آشکار، یا مخفى و پنهان. از این رو آرایش‏ها و پیرایش‏هاى کوته بینانه‏ى افراد و شاخ و برگ‏هاى افزون شده بر پیکره‏ى دین الاهى را زدوده و مفاهیم جاوید اسلامى را در شکل اصلى خود احیا و حفظ مى‏نمایند و "دین خاتم" را که با "ختم و منقطع شدن همیشگى وحى" کامل شده است، به طور گسترده به عرصه‏ى زندگى وارد مى‏نماید. این وظیفه‏ى بزرگ الاهى با وجود مبارک امام عصر (عج) تحقق مى‏یابد.

 

4. گروهى این توان را دارند که از ابرها بالا رفته و مستقیماً از شعاع خورشید (امام مهدى) استفاده نمایند و در پرتو این ارتباط، تدریجاً ساخته شوند.

 

5. ما معتقدیم که امام زمان (عج) بر باطن و اعمال مردم ولایت دارد و در واقع، هدایت (سعادت و شقاوت) تحت نظر اوست و رساندن به مقصود از وظایف آن امام معصوم (عج) است و این هم مستلزم آن است که امام زمان (عج) زنده باشد.

 

ادامه مطلب ...

مهدویت8

دلایل عقلی و نقلی زنده بودن امام زمان(عج) چیست؟
---------------------------------------------------------
پاسخ اجمالی

وجود امام زمان(ع) و امامت آن حضرت از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت، بلکه با استخدام دلیل عقلی در امامت عامه و ضرورت وجود امام در همه زمان ها و استناد به روایات و نقل های تاریخی که در این زمان، امام را منحصر در وجود حضرت مهدی(عج) می کند، می توان به مقصود نائل آمد.
ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی در همه زمانها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است مثلاً نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است و بر اساس قاعده لطف باید چنین لطفی همیشگی باشد.
روایاتی هم که دلالت می کنند آن انسان معصوم و کامل در وجود امام زمان (عج) منحصر گشته است به حدی زیاد است که قابل انکار نیست تا جایی که بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته و در کتاب هایشان متذکر شده اند که: مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(ع) است و در سامراء در سال 255 هجری متولد شده است و در پس پرده غیبت زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد.
پذیرش طول عمر حضرت مهدی(عج) نیز هیچ گونه استبعادی ندارد. زیرا آن حضرت با دانش خدادادی و با استفاده از روش‏های طبیعی و علمی می‏تواند برای مدتی بسیار طولانی و بدون اینکه آثار فرسودگی و پیری در او پدیدار گردد، در این دنیا زندگی کند. علاوه بر اینکه استبعادی ندارد که در عالم انسانی خداوند حجت خود را به عنوان ذخیره و پشتوانه اجرای عدالت و نفی و طرد ظلم و ظالمان، به صورت استثناء و فراتر از عوامل طبیعی و ظاهری قرار دهد.

پاسخ تفصیلی

امامت امام زمان(ع) و وجود حضرت از مباحث امامت خاصه است . در امامت خاصه مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت [1] ، بلکه دلیل عقلی امامت عامه و ضرورت وجود امام (ع) در تمام زمان ها را اثبات می کند.

 

در امامت عامه برهان عقلی بر ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی روی زمین اقامه می شود.

 

حال اگر ادله تاریخی و روائی دال بر ولادت و حیات حضرت مهدی(ع) به مقدمه اول ضمیمه گردد، اثبات می شود که در این زمان تنها آن حضرت(عج) واسطه فیض الهی است و زنده هم می باشد [2] .

 

بررسی دو رکن استدلال:

 

ادامه مطلب ...

مهدویت (8)mahdaviat

غیبت و دورى حجت خدا از بین مردم امرى تازه و جدید نیست که در این امت آن هم در آخرین وصى پیامبر خاتم صلى الله علیه و آله تحقق پیدا کرده باشد، بلکه سنتى الهى بوده که حتى در بین انبیا نیز پیدا شده است. اینک به اختصار، به برخى از آن‌ها اشاره مى‌کنیم:

1- حضرت ادریس علیه السلام
مطابق برخى روایات ادریس پیامبر به جهت مشاجره‌اى که بین او و جباران زمانش ایجاد شد، بیست سال از میان امتش غایب شد و در کوه‌ها و غارها به سر مى‌برد. خداوند ملکى را موکل بر او نموده بود تا هنگام غروب آفتاب افطارى او را حاضر کند ...(1)

2- حضرت صالح علیه السلام
صدوق رحمة الله علیه به سندش از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «ان صالحا علیه السلام غاب عن قومه زمانا و کان یوم غاب عنهم کهلا ... فلما رجع الى قومه یعرفوه بصورته ...(2)؛ همانا صالح علیه السلام مدتى از قومش غایب شد هنگام غیبت پیرمردى بود ... و وقتى که به قومش بازگشت کسى او را به چهره نمى‌شناخت ...»

3- حضرت ابراهیم علیه السلام
حضرت ابراهیم علیه السلام نیز بنابر نقل روایات مدتى از ابتداى ولادت تا سال‌هاى زیادى مخفى بود و امر خود را کتمان مى‌کرد تا آن که خداوند او را مأمور به ابلاغ رسالتش نمود.(3)

4- حضرت موسى علیه السلام
صدوق نقل مى‌کند: «... حضرت موسى علیه السلام از شهر مصر به مدین فرار کرده، در آنجا مدت زیادى نزد حضرت شعیب علیه السلام اقامت نمود ...»(4)

5- حضرت شعیب علیه السلام
مجلسى به سندش از امام على علیه السلام نقل کرده که فرمود: «ان شعیبا النبى علیه السلام دعا قومه الى الله حتى کبر سنه، ودق عظمه ، ثم غاب عنهم ما شاء الله ثم عاد الیهم شابا(5)؛ شعیب پیغمبر، قومش را به سوى خدا دعوت کرد تا پیر شد استخوان‌هایش ضعیف شد، آن گاه تا مدتى که خواست خدا بود از میان مردم غایب شد و سپس در حالى که جوان شده بود به سوى آن‌ها بازگشت ...»

6- حضرت الیاس علیه السلام
قطب راوندى نقل مى‌کند که حضرت الیاس علیه السلام از میان قومش هفت سال غایب شد در آن مدت در صحراها و بیابان‌ها متوارى بود.(6)

7- حضرت دانیال نبى علیه السلام
صدوق رحمة الله علیه مى‌گوید: «دانیال نبى 90 سال از میان قومش غایب و اسیر دست بخت النصر بود و پیروانش همگى در این مدت انتظارش را مى‌کشیدند.»(7)

8- حضرت عیسى علیه السلام
حضرت عیسى علیه السلام دو نوع غیبت داشته است: یکى در مدت 12 سال در سرزمین‌هاى شام و مصر و دیگر از هنگامى که خواستند او را به دار آویزند، تا هم اکنون که بیش از دو هزار سال از عمر او مى‌گذرد و هنوز زنده است. وى هنگام ظهور حضرت مهدى علیه السلام براى تشکیل حکومت عدل جهانى ایشان را مساعدت خواهد نمود.

پی نوشتها:
1- کمال الدین، ج 1، ص 130، ح 1 ؛ سعد السعود، ص 125.
2- کمال الدین، ص 136 و 137.
3- کمال الدین، ج 1، ص 138.
4- کمال الدین، ج 1، ص 145.
5- بحارالانوار، ج 12، ص 385، ح 10.
6- قصص راوندى، ص 248.
7- کمال الدین، ج 1، ص 385، ح 10.

منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
.



------------------------------------------------------------------------


پاسخ از حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مهدویان:

ادامه مطلب ...