ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

رشد معنوی21

مجموعه ای از احادیث،روایات و آیات قران کریم در قالب عکس - نوشته

   آدرس ما در اینستاگرام :Roshdemanavi

Roshdemanavi2 

Roshdemanavi3

ترجمه آیات قران از عبدالله یوسف علی است که البته گاهی با تصحیح برخی واژه ها همراه بوده است

Quran translator: Abdollah Yusuf Ali


 

 

 

 


 


رشد معنوی20

مجموعه ای از احادیث،روایات و آیات قران کریم در قالب عکس - نوشته

 آدرس ما در اینستاگرام : Roshdemanavi

Roshdemanavi2

Roshdemanavi3

ترجمه آیات قران از عبدالله یوسف علی است که البته گاهی با تصحیح برخی واژه ها همراه بوده است

Quran translator: Abdollah Yusuf Ali


 

 



شبهه 189

از طرفی گفته میشه که نماز اول و آخر دین هستش، اگر نماز نباشه حساب و کتابی هم نمیشه. از طرفی در حدود 600 صفحه از قرآن حرفی از نماز زده نشده است؟!


  به هیچ وجه نباید اهمیت یا جایگاه یک موضوع را با تعداد تکرار کلمات، یا تعداد صفحاتی که در یک کتاب به آن اشاره شده، فهمید و سنجید. اسم "محمد صلوات الله علیه و آله" فقط چهار بار در قرآن کریم تکرار شده است – اسم "موسی علیه السلام" 136 بار – فرعون 68 بار – "الشیطان"، 63 بار – "الظالمین" 70 بار و ...؛ حال آیا می‌شود بر اساس رقم تکرار این اسم‌ها، هیچ شناختی به دست آورد و یا به اهمیت آنها پی‌برد؟!

در مذمت "غیبت"، در یک آیه فرمود که از خوردن گوشت برادر مرده بدتر است. آیا می‌توان گفت: چون یکبار آمده، نه غیبت گناه کبیره است و نه خوردن گوشت جسد برادر، ناخوشایند می‌باشد؟!

الف – هیچگاه در مطالعات و باورها، به منبع "گفته شده یا می‌شود"، استناد نفرمایید، چون ناموثق‌ترین منبع مطالعاتی همین می‌باشد؛ مگر می‌شود برای آیات الهی، اصول و فروع اسلام و معارف آنها، "گفته می‌شود" را منبع قرار داد و بر اساس آن باور نمود و یا ننمود؟!

ب – هیچ کجا نیامده که "اول و آخر دین، نماز است"؛ بلکه فرموده‌اند: «نماز ستون دین است».

اول دین، معرفت (شناخت)، محبت و ایمان به الله جلّ جلاله می‌باشد؛ و آخر دین نیز شناخت و ایمان بازگشت به سوی او "معاد" می‌باشد؛ پس اول و آخر خود اوست. « هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ » - « إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ».

ج – کسی که هم او را شناخت و هم به آن شناختش ایمان آورد، فهم می‌کند که چون اول و آخر اوست، پس نباید إله دیگری را بندگی نماید و بالتبع حُکم، حُکم اوست:

« وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » (القصص، 79)

ترجمه: و اوست خدا[یى که‌] جز او معبودى نیست. در این [سراى‌] نخستین و در آخرت، ستایش از آنِ اوست، و فرمان، او راست و به سوى او بازگردانیده مى‌شوید.

نماز:

نماز، نه تنها اول و آخر دین نیست، بلکه از "فروع دین" می‌باشد، اگر چه نقش آن، مانند ستون خیمه است که اگر نباشد خیمه برپا نمی‌گردد و اگر باشد، اما کشیده شود، خیمه فرو می‌ریزد و یا اگر باشد، اما بنیانیش یا خودش سست باشد، ویران می‌گردد، اگر چه سایر اجزایش بسیار محکم، زیبا، بزرگ و ... باشد.

نماز (صلاة)، از احکامی است که از سوی خداوند متعال، توسط تمامی انبیایش، به تمامی بندگانش امر شده است و این خود بیانگر اهمیت نقش آن، در اتصال عبد با معبود می‌باشد.

اما با تمامی اوصاف و آثاری دارد، از احکام و فروع دین است و اول و آخر و اصول دین نمی‌باشد.

د – نفرموده‌اند: «اگر نماز نباشه، حساب و کتابی هم نمیشه»! در کدام آیه یا حدیثی چنین آمده است؟ آیا این همه کافر، مشرک، منافق، ظالم و فاسق که اصلاً به دین خدا نگرویدند، چه رسد به این که اقامه نماز نمایند، حساب و کتابی ندارند؟!

بلکه فرموده‌اند: "در عرصه‌ی عمل، اصل نماز است و اگر نماز نباشد و یا مقبول نباشد، سایر اعمال خوب فایده‌ای برای رستگاری‌اش نخواهد داشت"، چرا که اساساً برای بی‌نماز یا کسی که آن را سبک بشمارد، "وصلی" با رحمت الهی صورت نپذیرفته است که مشمول آن گردد.

●- ممکن است گفته شود: «حالا به جمله‌بندی کاری نداشته باشید، مقصود همین بود»، بله، ولی دقت نماییم که وقتی منبع دین شناسی "گفته شده، گفته می‌شه، می‌گویند" باشد، تمامی این کلمات و جمله‌ها نیز مبدل و جابجا شده و معنا، مفهوم، و مقصود اصلی را از جایگاهش منحرف می‌سازند؛ همان که فرمود: « یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ – کلمه را از جایگاه و مواضعش منحرف می‌سازند / النساء، 46» ، و انسان از طریق همین کلمات و جملات، مفاهیم و مقاصد را درک می‌کند و سپس می‌پذیرد و یا نمی‌پذیرد.

پس چنین نیست که می‌گویند: « اگر نمازی نباشه، حساب و کتابی هم نمیشه»!

نکات:

یک – نماز خواندنی نیست، بلکه اقامه نمودنی است، پس برخی نماز می‌خوانند، اما آن را اقامه (برپا) نمی‌دارند؛ چنان که شاهدیم بسیاری نماز خواندند و امام کشتند – نماز می‌خوانند و مسلمانان را قتل عام می‌کنند - بسیاری قرآن کریم و نماز می‌خوانند، اما نه تنها هیچ "اتصالی" برایشان رخ نمی‌دهد، بلکه به جدایی دورتری نیز دچار می‌گردند – و بسیاری دیگر نماز می‌خوانند، ولی این نماز خواندنشان، نه تنها آنها را رشد نمی‌دهد و مقرب نمی‌سازد، بلکه حتی از تکرار و استمرار "فحشا و منکر" نیز بازشان نمی‌دارد، در حالی که فرمود: « نماز، از کار زشت و ناپسند باز مى‌دارد ».

دو – نماز (صلاة)، ستون دین و طبق حدیث، صورت و شناسنامه‌ی مسلمان و مؤمن (دیندار) می‌باشد، اما هدف نیست که اول و آخر دین قلمداد گردد؛ بلکه "مبدأ و هدف"، همان "معبود" است؛ اصل "یاد خدا بودن (ذکر) است"، اصل "وصل شدن ذهن، فکر، عقل، قلب و عمل"، به رحمت بیکران الهی است؛ پس او "نماز" را وسیله‌ی این اتصال مقرر نمود.

امر (حُکم)، اثر و هدف (حکمت) در یک آیه:

« اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ » (العنکبوت، 45)

ترجمه: آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه بازمی‌دارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند می‌داند شما چه سازید!

* - در این آیه، به جای واژه‌ عمل، که کلی است، واژه‌ی "صُنع" آورده شده است، به معنانی صنعت و ساختن؛ چرا که انسان با رویکرد به برپا داشتن نماز، و یا ترک و یا سبک شمردن آن، خودش، اطرافیان، جامعه و دنیا و آخرت خود و آنها را می‌سازد.

بنابراین:

1- هدف؛ یاد خداوند متعال و اتصال تمام وجود به رحمت او می‌باشد، که سبب رشد، کمال و تقرب می‌گردد. (وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ)

2- اصلی‌ترین، والاترین و کامل‌ترین طریق این یاد (ذکر) و وصل، تلاوت قرآن کریم و اقامه نماز (صلاة) می‌باشد. (اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ)

3 – اثر نماز و این وصل با عظمت، دور شدن از پلیدی‌ها و گناهان می‌باشد که تا محقق نگردد، از رشد، کمال، قرب و اتصال به رحمت بیکران الهی نیز خبری نیست.

لذا فرموده‌اند: اگر نماز مقبول در کارنامه‌ی عمل نباشد، سایر عبادات و اعمال خوب نیز حبط شده هستند؛ چنان که فرمود: «جایگاه نماز، به منزله‌ی سر است به بدن»؛ پس اگر سر جدا شود، بدن رشید و زیبا نیز جز جسدی متعفن نخواهد بود.


www.x-shobhe.com

رشد معنوی 19

مجموعه ای از احادیث،روایات و آیات قران کریم در قالب عکس - نوشته

آدرس ما در اینستاگرام : Roshdemanavi

Roshdemanavi2

Roshdemanavi3

ترجمه آیات قران از عبدالله یوسف علی است که البته گاهی با تصحیح برخی واژه ها همراه بوده است

Quran translator: Abdollah Yusuf Ali

 

 

 

 


 


شبهه 179

پرسش : غیر از آموزه‌های دینی، چه دلیلی برای اثبات جهان آخرت دارید؟

 

 ابتدا دقت کنیم که چه تمایزی بین آموزه‌ی دینی و آموزه‌ی غیر دینی (علم دینی و علم غیر دینی) وجود دارد؟! و آیا اساساً این مرزکِشی درست است؟!

یکی بگوید: «علم غیر دینی»، کدام علم است و وجه تمایزش با علم دینی کدام است؟! بله، ممکن است که جهت نگاه به علم و نیز چگونگی بهره‌مندی از علم، دینی یا غیر دینی باشد، یا به تعبیر در چارچوب جهان‌بینی توحیدی یا جهان‌بینی مادی باشد، اما خود علم که دینی و غیر دینی ندارد.

هر چه در عالم هستی وجود دارد، تجلی علم، حکمت، قدرت و جمال و جلال الهی است که در کتاب هستی، به قلم "صُنع" (خلقت) نوشته است و امر به مطالعه‌ی این کتاب عظیم نموده است؛ و آن چه در عالم هستی تجلی داده را در کتاب قرآن مجید، به قلم "وحی" تقریر نموده است و امر به مطالعه‌ی این کتاب حکیم نموده است.

علوم طبیعی (تجربی):

برخی بین علوم تجربی و سایر علوم مرزبندی کرده‌اند که این یک خطای عمدی در انکار و فریب است. بر اساس همین دسته‌بندی خطا، برخی که به علومی دست می‌یابند، گمان می‌کنند که خودشان خالق آن بوده‌اند! در صورتی که آدمی، خلق نمی‌کند، بلکه فقط بخشی از آن چه خلق شده و هست را کشف می‌نماید. لذا هر چه در عالم طبیعت وجود دارد و به لحاظ عینی و یا علمی کشف می‌شود نیز خلقت خدا و تجلی علم، حکمت، قدرت، جمال و جلال الهی می‌باشد.

هر موقع دانشمندان خودشان چیزی را خلق کردند، سخن از علم غیر دینی به میان آورند! آیا نام شناخت "فعل" با انکار "فاعل" را علم می‌گذارند؟!

عقل و علم:

اگر علم را به "نور" و عقل را به "دیده =  شهود" تشبیه نماییم، به خوبی متوجه می‌شویم که "علم نور عقل است و عقل با نور علم می‌بیند" یعنی چه؟ در خود نور، کوه و دریا، یا خانه و خیابان، یا انسان و حیوان وجود ندارد؛ اما تابش آن سبب دیده شدن آنها می‌گردد، و سپس این عقل است که به حکمت علوم پی‌برده و صدور حکم می‌کند، وگرنه علم به تنهایی، هیچ گونه راهنمایی ندارد. آب جوش حکم نمی‌کند که آدمی دستش را در آن فرو نبرد، بلکه عقل با علم به حرارت این آب و مضر بودن آن برای پوست و گوشت آدمی، چنین حُکمی می‌کند.

شما در علم شیمی، به عناصر تشکیل دهنده یک اسید و خواص آن پی‌می‌برید و چون به عناصر تشکیل دهنده پوست و گوشت نیز پی‌برده‌اید، اطلاعات را عقل انتقال می‌دهید و سپس عقل حکم می‌کند که نباید پوست دست، با اسید تماس داشته باشد. پس این حکم عقل است، نه حکم اسید یا پوست.

شناخت توحید و معاد (حتی از طریق علوم طبیعی) نیز بر همین قاعده استوار است. 

مطالعه‌ی عالمانه و عاقلانه‌ی طبیعت:


خداوند متعال در آیات بسیاری امر به مطالعه‌ی زمین و آسمان‌ها و هر چه در آنهاست نموده است؛ بدیهی است که ما     از طریق طبیعی و تجربی، به آسمان‌های دیگر راهی نداریم ، پس باید همین زمین و آسمان را مطالعه نماییم، اما مطالعه‌‌ای عاقلانه و حکیمانه، نه صرفاً عنصر شناسی.

*- چرا می‌فرماید: هر چه در زمین و آسمان وجود دارد، آیات (نشانه‌های) من هستند، منتهی فقط عده‌ای که اهل تفکر و تعقل هستند، به این نشانه‌ها توجه می‌نمایند؟! چرا که بسیاری فقط خود نشانه را می‌بینند و نه جهت آن را!

امروزه دانشمندان غربی نیز به این حقیقت رسیده‌اند که «علم یعنی نشانه شناسی» و می‌گویند: «هیچ چیزی خودش نیست و هر چیزی نشانه‌ی چیز دیگریست»، اما نمی‌گویند: جهت نهایی این نشانه‌ها کجاست و چه مقصدی را نشان می‌دهد؟!

اما خداوند متعال، چه در کتاب خلقت و چه در کتاب وحی، علم را به همراه حکمت عرضه نموده است تا آدمی از این نشانه‌ها راه رشد و کمال را بیابد، لذا فرمود: زمین آسمان را مطالعه کنید، علوم تجربی را بیاموزید، منتهی هدفدار و به همراه حکمت، یعنی مطالعه‌ی علمی و نتیجه‌گیری عقلی – به آیه زیر دقت نمایید که به علوم طبیعی و تجربی توجه داده است، منتهی با حکمت عقلی در توجه به نشانه‌شناسی:

« إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ » (البقرة، 164)

ترجمه: در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتی‌هایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه‌هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می‌اندیشند!

  ادامه مطلب ...

رشد معنوی18

مجموعه ای از احادیث،روایات و آیات قران کریم در قالب عکس - نوشته

آدرس ما در اینستاگرام : Roshdemanavi

ترجمه آیات قران از عبدالله یوسف علی است که البته گاهی با تصحیح برخی واژه ها همراه بوده است

Quran translator: Abdollah Yusuf Ali