ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

رشدمعنوی9


مجموعه ای از احادیث، روایات و آیات قران کریم در قالب عکس-نوشته
آدرس ما در اینستا گرام: ROSHDEMANAVI


 

 

 

 

 

 

ادامه مطلب ...

شبهه120

پرسش
چهار معجزه عمده پیامبر را که منبع قرآنی دارد، برایم توضیح دهید. (قرآن آن را تأیید کند و رفرنس آن قرآن باشد).
پاسخ اجمالی

معجزه به عملی گفته می شود که پیامبران برای اثبات ادعای نبوت خود انجام می دهند و دیگران از انجام مثل آن عاجزند.

قرآن کریم بزرگترین معجزه پیامبر اکرم (ص) است. در قرآن آیات متعددی وجود دارد که معجزه بودن این کتاب الاهی را ثابت می کند. علاوه بر این آیات فراوانی نیز در قرآن وجود دارد که بخشی از آنها از جهتی معجزه پیامبر اکرم (ص) به حساب می آید؛ نظیر اخبار از آینده، اخبار گذشتگان، معارف بلند الاهی و ...؛ زیرا مردم از طریق پیامبر اکرم (ص) با این مطالب وحیانی آشنا شده اند. قرآن از دو معجزه دیگر پیامبر به صراحت یاد می کند: معجزه اول اسراء و معراج رسول خدا است.

معجزه دوم حضرت، شق القمر (شکافته شدن ماه با اشاره حضرت) است که در ابتدای سوره قمر به آن اشاره شده است.

پاسخ تفصیلی

اعجاز در لغت؛ یعنی عاجز کردن و ناتوان ساختن و در اصطلاح؛ یعنی انجام دادن کار یا ارائه کردن کلامی که کسی نتواند نظیر آن کار را انجام دهد یا همانند آن کلام را بیان کند. پس به آیات و علائمی که پیغمبران برای اثبات نبوت خویش می آورند، و دیگران از انجام مثل آن عاجزند. معجزه می گویند؛ مانند: اژدها شدن عصای حضرت موسی (ع) و زنده شدن اموات از دم مسیحایی عیسی (ع).

 

ادامه مطلب ...

شبهه117

خلاصه پرسش
آیا تنها فضیلت علی (ع) شمشیر زدن است؟ چرا نام ایشان در قرآن نیامده است؟ آیا امامت علی با خاتمیت پیامبر اسلام منافات ندارد؟
پرسش
حضرت علی چه برتری نسبت به سایر اشخاص دارد آنچه که ما از گفته های خود شما از علی می دانیم علی مردی است خشن و تنها هنر او شمشیر زدن و کشتن آدم ها است حال چرا خدا یک قاتل هزاران نفر را جانشین پیغمبر محبوب خود می کند اگر چنین است پس چرا خدا را عادل می نامید. من هرچه در قرآن خواندم چیزی در رابطه با علی نیافتم و این حرف های شما کاملا غلط است اگر خداوند علی را به جانشینی تعیین کرده پس منظور از پیامبر آخر زمان چیست؟
پاسخ اجمالی

با توجه به اینکه در این سؤال مطالب و ادعاهایی مطرح شده است که هریک نیاز به پاسخ جداگانه ای دارد لذا در سه بخش ذیل بطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت :

 

1. عدم انحصار فضائل علی (ع) در شمشیر زدن و جهاد در راه خدا

2. علت عدم ذکر نام حضرت علی(ع) در قرآن

3. عدم منافات خاتمیت با امامت

خواهشمند است برای دریافت جواب، به پاسخ تفصیلی مراجعه شود.

پاسخ تفصیلی

1. عدم انحصار فضائل علی (ع) در شمشیر زدن و جهاد در راه خدا

شمشیر به خودی خود نشانه هیچ ارزش یا ضد ارزشی نیست، اما آن گاه که هنگامه نبردی نابرابر فراهم شود و دست ظلم و کفر و تعدی به سوی انسانیت و حقیقت دراز گردد و نَفَس ها در سینه حبس شود و پاسخی برای تجاوزگرانی که "َل مِن مُبارِز" سر می دهند وجود نداشته باشد، در این هنگام است که جانباز طریق حق و حقیقت، شمشیر را در آغوش می کشد و در این جا است که بنا به قول پیامبر (ص): ضربت شمشیر علی در روز خندق ارزشی بالاتر از عبادت انس و جن می یابد. [1]

 

بنابراین، شمشیر زدن اگر نشانه اخلاص در راه خداوند باشد، البته بهترین محک برای شناختن انسان است و به قول قرآن: "فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْکَمَةٌ وَ ذُکِرَ فیهَا الْقِتالُ رَأَیْتَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى‏ لَهُمْ [2] هنگامی که سوره واضح و روشنی نازل می شود که در آن سخنی از جنگ است منافقان بیمار دل را می بینی که همچون کسی که در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه می کنند پس مرگ و نابودی برای آنان سزاوارتر است.

 

تقدس شمشیر علی (ع) علاوه بر حمایتی که از اسلام داشت به این دلیل عمده است که خالی از هوای نفس و تابع اراده خداوند بوده و ذره ای منیت در آن راه نداشت ولی آیا فضیلت علی (ع) تنها محدود به شمشیر و شجاعت و جانبازی در راه حق بوده است؟

 

چنین قضاوتی بسیار ظالمانه خواهد بود اگر سلطان معرفت و عشق و عرفان را، تنها مرد شمشیر و جهاد بدانیم.


 

ادامه مطلب ...

شبهه 125

چند آیه از قرآن در فضائل علی بن ابی‌طالب(ع) نازل شده است؟
پرسش
آیا رسول خدا(ص) فرمودند: «قرآن در فضائل علی بن ابی‌طالب(ع) نازل شده است» صحیح است؟
پاسخ اجمالی
آنچه در این‌باره در برخی از منابع اهل‌سنت آمده، این است که ابن عباس گفت: «نزلت فی علی ثلاث مائة آیه»؛[1] سی‌صد آیه در شأن علی(ع) نازل شده است.
همچنین در برخی منابع شیعه از ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل شده است: «ما انزل آیة فیها "یا ایها الذین آمنوا" و علی رأسها و امیرها»؛[2] آیه‌ای که در آن "یا ایها الذین آمنوا" آمده، نازل نشده است، مگر آن‌که علی در رأس آن قرار دارد»؛ یعنی تمامی این آیات در ابتدا و قبل از همه در شأن علی(ع) و مربوط به آن‌حضرت است.

[1]. کوفى حبرى‏، حسین بن حکم‏، تفسیر الحبری، ص 162، بیروت، مؤسسه آل البیت‏، چاپ اوّل‏، 1408ق؛ ابن مردویه اصفهانى‏، ابو بکر احمد بن موسى، مناقب على(ع)، ص 217، قم، دار الحدیث‏، چاپ دوم‏، 1424ق؛ خطیب بغدادی، ابو بکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج ‏6، ص 219، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق؛ ابن عساکر، ابوالقاسم على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏42، ص 364، بیروت، دار الفکر، 1415ق. 

[2]. سید ابن طاوس، الیقین باختصاص مولانا علی(ع) بإمرة المؤمنین‏، ص 463، قم، دار الکتاب‏، چاپ اوّل‏، 1413ق.

www.islamquest.net

شبهه 126

چرا خداوند اراده نکرده که همه انسان‌ها هدایت شوند و به این خیر نائل آیند؟
پرسش
با توجه به آیه شریفه «وَ لو شئنا لَأتینا کُلَّ نفس هُدها...» روشن می‌شود که هدایت شدن همه انسان‌ها را خداوند اراده نکرده است. اگر خداوند خیر تمام موجودات را می‌خواست هدایت همه را اراده می‌کرد، ولى این کار را نکرده است. چرا؟
پاسخ اجمالی
آنچه به استناد آیه شریفه گفته شده که خداوند هدایت همه انسان‌ها را اراده نکرده، باطل است. بلکه مطلب عکس آن است، و خداوند هدایت تمامى موجودات را اراده کرده است؛ چون بنابر آنچه از آیات استفاده می‌شود: الف. هدایت الهى به هدایت تکوینى و تشریعى تقسیم می‌گردد. هدایت تکوینى که هدایتى عام است به همه پدیده‌هاى هستى تعلق گرفته، و خداوند او را به واسطه آنچه در سرشتش نهاده به سوى کمال و هدفى که برایش تعیین کرده به جریان انداخته است. و هدایت تشریعى که هدایتى خاص براى صاحبان عقل و اندیشه است مربوط به امور تشریعى از قبیل اعتقادات حقّه و قوانین الهى بایدها و نبایدها و... می‌باشد که به وسیله انبیا و ائمه معصومین(ع) نسبت به بشر انجام پذیرفته است، و این هدایت نیز منّتى می‌باشد بر همه انسان‌ها و نوع بشر از هر دو هدایت برخوردار است. ب. آیات بسیارى بر مختار بودن انسان دلالت می‌کند چنانچه می‌فرماید: «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و یا ناسپاس» و این حق انتخاب و اختیار، هدایتى تکوینى از ناحیه خداست، چراکه منشأ اختیار انسان نمی‌تواند خود انسان باشد و الّا اشکال دور و یا تسلسل پیش می‌آید. ج. هستى بر مبناى نظام علّى و معلولى است و سنّت خداى تبارک و تعالى این‌گونه است که امور را از مجراى اسباب به جریان اندازد، و در مسئله هدایت هم وسیله‌اى فراهم می‌کند تا مطلوب و هدف براى هرکس که او بخواهد روشن گشته، بنده‌اش در مسیر زندگى به هدف نهایى خود برسد. در نتیجه، بر اساس صریح آیات قرآن، هدایت تکوینى خداوند شامل همه موجودات شده و علاوه، انسان مشمول هدایت تشریعى نیز گردیده است، ولى از طرفى چون در سرشت و جوهره آدمى اراده و اختیار به صورت تکوینى نهفته شده، او مختار است با یارى جستن از هدایت‌هاى خاصه الهى، زمینه هدایت افزون‌تر را فراهم نماید و یا با چشم بستن بر هدایت‌هاى خاصه در خلاف جریان هدایت طىّ طریق نماید که سرانجامش کفر و ظلم است. و از آیه مورد نظر می‌توان فهمید که اگر اراده خداوند تعلق می‌گرفت سرشت آدمى را همانند دیگر پدیده‌ها، بدون اختیار می‌آفرید. ولى خداوند با اعطای حق انتخاب به انسان، او را در پرتو هدایت‌هاى تکوینى و تشریعى خویش مکلف و مسئول نمود تا به این وسیله، حق را از باطل جدا سازد. و بنابر همان سنت الهى اگر انسانى با انتخابش در مسیر ظلم و کفر قدم بردارد به طور طبیعى هدایت الهى نمی‌تواند به ظلم و کفر تعلق بگیرد، و انسانى که با انتخابش در مسیر حق حرکت کند، توفیق هدایت افزون‌تر را می‌یابد.
پاسخ تفصیلی
قبل از ورود به بحث ذکر چند نکته ضرورى به نظر می‌رسد:
 
ادامه مطلب ...

شبهه95

آیا مطرح نمودن برتری مردان نسبت به زنان در قرآن موجب تحقیر زن و فخر فروشی مرد نمی‌گردد؟
پرسش
خدای تعالی در آیه 228 سوره بقره می‌فرماید: «زنان را بر شوهران حقوق مشروعی است چنان‌چه شوهران را بر زنان لیکن مردان را بر زنان فزونی و برتری است». آیا این آیه ابزاری برای تحقیر زن و فخر فروشی مردان نخواهد شد؟
پاسخ اجمالی
مسئله برتری مردان بر زنان در آیاتی از قرآن کریم مطرح گردیده است. طرح این موضوع به معنای برتر دانستن مردان در تمام جنبه‌ها نمی‌باشد. طبق نظر بسیاری از علما و مفسران علت برتری مردان نسبت به زنان به دلیل ویژگی‌هایی است که مردان از آن بهره‌مند گردیده‌اند تا بتوانند بر اساس آن به وظیفه اداره شئون خانواده بپردازند. در واقع این برتری یک وظیفه است که مردان مکلف‌اند براساس عدالت و معروف  آن‌را به انجام رسانند نه یک امتیاز همه جانبه که منشأ تفاخر و نادیده انگاشتن حقوق زنان گردد.
پاسخ تفصیلی
موضوع تفضیل و برتری انسان‌ها نسبت به یکدیگر به شکل‌ها و مناسبت‌های مختلف در برخی آیات قرآن کریم وارد شده است که از جمله آن می‌توان به موارد زیر اشاره نمود.
1. برتری انسان‌ها نسبت به سایر خلائق: «ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم و آنها را در خشکى و دریا، (بر مرکب‌هاى راهوار) حمل کردیم و از انواع روزی‌هاى پاکیزه به آنان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کرده‌ایم، برترى بخشیدیم».[1]
2. برتری برخی انسان‌ها نسبت به یکدیگر: «خداوند بعضى از شما را بر بعضى دیگر از نظر روزى برترى داد (چرا که استعدادها و تلاش‌هایتان متفاوت است)...».[2]
3. برتری دادن قومی بر قوم دیگر: «اى بنى اسرائیل! نعمت‌هایى را که به شما ارزانى داشتم به خاطر بیاورید و (نیز به یاد آورید که) من، شما را بر جهانیان، برترى بخشیدم».[3]
4. برتری پیامبران نسبت به یکدیگر: «آن پیامبران، ما بعضى از آنان را بر بعضى برترى دادیم. از آنان کسى بود که خداوند با او سخن گفته و درجات بعضى از آنان را بالا برد، و به عیسى بن مریم نشانه‌هاى روشن (و معجزات) دادیم و او را با روح القدس (جبرئیل) تأیید نمودیم».[4]
5. برتری مرد بر زن: «مردان داراى ولایت بر زنانند از آن جهت که خدا بعضى از ایشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، تولیدى و اراده بیشترى دارند) و از آن جهت که از اموال خود نفقه می‌دهند، پس زنانِ شایسته، فرمان بردارند...».[5]
6. برتری مؤمنان نسبت به هم: «هر یک از آنان به‌وسیله اعمالى که انجام داده‌اند درجاتى دارند و پروردگار تو از آنچه که انجام می‌دهند غافل نیست».[6]
بنابر آنچه ذکر شد؛ جای هیچ شک و تردیدی نیست که خداوند بر اساس اراده حکیمانه خود برخی از افراد را در ویژگی‌هایی بر سایرین برتری داده است، ولی لازم است بدانیم برتری‌هایی که خداوند به برخی افراد عنایت فرموده است، گاه جنبه مادی دارد؛ مانند برتری انسان‌ها نسبت به سایر مخلوقات در رزق، و گاهی نیز جهاتی معنوی است؛ مانند نعمت هدایت پیامبران نسبت به سایر انسان‌ها. گاه منظور از این درجات و تفضیل‌ها برتری در دنیا و گاهی نیز تفضیل در آخرت می‌باشد.
اما برتری مردان که در آیاتی از قرآن مطرح گردیده، موجب اظهار نظرهای متفاوتی میان علما و اندیشمندان گردیده است. برخی از مفسران با برداشتی ظاهری سعی در فضیلت بخشیدن به مردان در تمام جنبه‌ها دارند.[7] همچنین عدّه‌ای که تحت تأثیر تفکرات غرب و مسئله حقوق بشر به این بحث پرداختند، تلاش نمودند به گونه‌ای برتری مردان را تبیین نمایند تا با قواعد حقوقی حاکم بر جوامع غربی سازگارتر باشد. در این میان نگاه سوّمی وجود دارد که فارغ از گرایش‌های مردسالاری و زن محوری به تبیین این موضوع پرداخته‌اند.
 
ادامه مطلب ...