ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

مهدویت11

آیا پیامبر اکرم(ص) مسئله غیبت و قیام حضرت مهدی(عج) را بیان کرده‌اند؟

اصل وجود مهدی (عج) در صدر اسلام موضوع مسلمی بوده به طوری که مسلمانان در اصل وجود آن حضرت شک و تردیدی نداشتند. پیغمبر اکرم (ص) اصل وجود مهدی (عج) و اجمالی از صفاتش و تشکیل دادن حکومت توحید و دادگستری و ریشه کن نمودن ظلم و ستم و غلبه ی دین اسلام و بعضی از اصلاحاتی را که به دست آن جناب انجام می گیرد، را برای عموم مسلمین بیان فرمودند و آنان را به این گونه نویدهای مسرت بخش دلگرم می نمود.
پیرامون وجود مقدس حضرت مهدی موعود (عج) و قیام و ظهورش احادیث زیادی از پیغمبر (ص) صادر شده که سنی و شیعه آنها را نقل کرده اند، هر کس در آنها دقت کند برایش روشن می شود که موضوع مهدی و قائم (عج) در زمان پیغمبر اسلام (ص) در میان مسلمانان امر مسلمی بوده است و به طوری عقیده به وجود مبارک آن حضرت در آینده ای مشخص در بین مردم رایج بوده که مردم تنها از فروعاتی در باره ی آن حضرت (مثل نسب ، نام ،کنیه، زمان نهضت، علائم ظهور، علت غیبت و ...) سؤال می کردند و از پیغمبر اکرم (ص) جواب می گرفتند. پیغمبر اکرم (ص) هم گاه و بی گاه از آن وجود مقدس خبر داده و مطالبی در باره آن حضرت می فرمودند؛ مثل اینکه: مهدی موعود (عج) از نسل من و از فرزندان فاطمه (س) و حسین (ع) متولد خواهد شد. گاهی نام و کنیه ایشان را بیان می داشتند و گاهی علائم و مشخصات دیگری را بیان می کردند.
این احادیث علاوه بر کتب شیعه در کتب معتبر اهل سنت مانند "ینابیع المودة" به خوبی روشن و منعکس است.
پاسخ تفصیلی

اخبار و روایات فراوانی از پیامبر اسلام (ص) و هر یک از امامان در باره ی تولد، غیبت، ظهور و قیام جهانی و سایر ویژگی های حضرت مهدی (عج) نقل شده است. در واقع سال ها پیش از تولد آن حضرت، خصوصیات و ویژگی های ایشان از قبیل این که او از خاندان پیامبر (ص) از فرزندان فاطمه (س) و از نسل امام حسین (ع) است و با قیام جهانی خونین، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد پیشگویی شده است. تعداد این روایات به حدی فراوان است که درباره ی کمتر موضوعی از موضوعات اسلامی این اندازه حدیث وارد شده است.[1] به گونه ای که این مسأله از ضروریات مذهب شیعه ی اثنی عشری است.[2]حضرت آیت الله صافی گلپایگانی قسمتی از این احادیث را در کتاب ارزشمند "منتخب الاثر" جمع آوری نموده اند.

 

ادامه مطلب ...

معرفی کتاب 2

اشعاری در فراق حضرت ولی عصر عجّل اللّه تعالی فرجه

جلد اول

شبهه(28)

پرسش : برخی افراد می گویند: حضرت علی (ع) فرموده اول حق را بشناس و بعد اهل آن را، لذا ما فقط قرآن و نهج البلاغه می‌خوانیم و بدان عمل می‌کنیم و هیچ یک از علما را قبول نداریم؟

پاسخ :

 

یا در این گروه اصلاً مطالعات و اندیشه راه نیافته است و صورت نمی‌پذیرد و یا یک گروهی برای ترویج اندیشه‌ی منحط وهابیت راه انداخته‌اند و به نام قرآن و نهج البلاغه، خود و دیگران را فریب می‌دهند.
انحراف در شناخت اسلام از همان جا شروع شد که گفتند: «حسبنا کتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست» و معلم (علی علیه السلام) را رد کردند و سپس شخص خود پیامبر اکرم (ص) را نیز رد کردند و امروزه همین شعار را به اشکال مختلف می‌دهند تا خود و دیگران را منحرف کنند.
همین قرآن یا نهج البلاغه‌ای که می‌خواهند به آن رجوع کنند را چگونه به دست آورده‌اند؟ آیا به خودشان وحی شده است و یا خود نگاشته‌اند؟ یا مستقیم در محضر رسول اعظم (ص) یا امیرالمؤمنین (ع) حضور داشته و بلا واسطه کسب علم و فیض کرده‌اند؟

پس، چه بخواهند و چه نخواهند، به علمایی رجوع کرده‌اند که قرآن و نهج البلاغه را تدوین، منتشر، ترویج و تعلیم کرده‌اند تا امروز به دست آنها رسیده است. حال چطور می‌گویند که چند صفحه کاغذ برای ما کافیست؟ دیگر معلم یا معلم‌هایش را نمی‌خواهیم؟! اینها اول معلم را شناخته و سپس الفبا را آموختند و یا چون الفبا آموختند فهمیدند معلم کیست؟!

 

ادامه مطلب ...

مهدویت (8)mahdaviat

غیبت و دورى حجت خدا از بین مردم امرى تازه و جدید نیست که در این امت آن هم در آخرین وصى پیامبر خاتم صلى الله علیه و آله تحقق پیدا کرده باشد، بلکه سنتى الهى بوده که حتى در بین انبیا نیز پیدا شده است. اینک به اختصار، به برخى از آن‌ها اشاره مى‌کنیم:

1- حضرت ادریس علیه السلام
مطابق برخى روایات ادریس پیامبر به جهت مشاجره‌اى که بین او و جباران زمانش ایجاد شد، بیست سال از میان امتش غایب شد و در کوه‌ها و غارها به سر مى‌برد. خداوند ملکى را موکل بر او نموده بود تا هنگام غروب آفتاب افطارى او را حاضر کند ...(1)

2- حضرت صالح علیه السلام
صدوق رحمة الله علیه به سندش از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «ان صالحا علیه السلام غاب عن قومه زمانا و کان یوم غاب عنهم کهلا ... فلما رجع الى قومه یعرفوه بصورته ...(2)؛ همانا صالح علیه السلام مدتى از قومش غایب شد هنگام غیبت پیرمردى بود ... و وقتى که به قومش بازگشت کسى او را به چهره نمى‌شناخت ...»

3- حضرت ابراهیم علیه السلام
حضرت ابراهیم علیه السلام نیز بنابر نقل روایات مدتى از ابتداى ولادت تا سال‌هاى زیادى مخفى بود و امر خود را کتمان مى‌کرد تا آن که خداوند او را مأمور به ابلاغ رسالتش نمود.(3)

4- حضرت موسى علیه السلام
صدوق نقل مى‌کند: «... حضرت موسى علیه السلام از شهر مصر به مدین فرار کرده، در آنجا مدت زیادى نزد حضرت شعیب علیه السلام اقامت نمود ...»(4)

5- حضرت شعیب علیه السلام
مجلسى به سندش از امام على علیه السلام نقل کرده که فرمود: «ان شعیبا النبى علیه السلام دعا قومه الى الله حتى کبر سنه، ودق عظمه ، ثم غاب عنهم ما شاء الله ثم عاد الیهم شابا(5)؛ شعیب پیغمبر، قومش را به سوى خدا دعوت کرد تا پیر شد استخوان‌هایش ضعیف شد، آن گاه تا مدتى که خواست خدا بود از میان مردم غایب شد و سپس در حالى که جوان شده بود به سوى آن‌ها بازگشت ...»

6- حضرت الیاس علیه السلام
قطب راوندى نقل مى‌کند که حضرت الیاس علیه السلام از میان قومش هفت سال غایب شد در آن مدت در صحراها و بیابان‌ها متوارى بود.(6)

7- حضرت دانیال نبى علیه السلام
صدوق رحمة الله علیه مى‌گوید: «دانیال نبى 90 سال از میان قومش غایب و اسیر دست بخت النصر بود و پیروانش همگى در این مدت انتظارش را مى‌کشیدند.»(7)

8- حضرت عیسى علیه السلام
حضرت عیسى علیه السلام دو نوع غیبت داشته است: یکى در مدت 12 سال در سرزمین‌هاى شام و مصر و دیگر از هنگامى که خواستند او را به دار آویزند، تا هم اکنون که بیش از دو هزار سال از عمر او مى‌گذرد و هنوز زنده است. وى هنگام ظهور حضرت مهدى علیه السلام براى تشکیل حکومت عدل جهانى ایشان را مساعدت خواهد نمود.

پی نوشتها:
1- کمال الدین، ج 1، ص 130، ح 1 ؛ سعد السعود، ص 125.
2- کمال الدین، ص 136 و 137.
3- کمال الدین، ج 1، ص 138.
4- کمال الدین، ج 1، ص 145.
5- بحارالانوار، ج 12، ص 385، ح 10.
6- قصص راوندى، ص 248.
7- کمال الدین، ج 1، ص 385، ح 10.

منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
.



------------------------------------------------------------------------


پاسخ از حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مهدویان:

ادامه مطلب ...