ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه89

پرسش : نظر اسلام در مورد فال چیست؟

پاسخ اجمالی

فال و فال‌گیری؛ یکی از شیوه‌هایی بوده و هست که برخی از انسان‌ها به‌وسیله‌ی آن می‌خواهند از رویدادهای فردا و آینده‌ی خویش آگاهی یابند، و بدانند چه رخ‌دادهای نیک و یا بدی در انتظار آنها است.

بدون شک فال نیک و بد، اثر طبیعى و تکوینی ندارند، ولى داراى آثار روانى هستند؛ چرا که فال نیک امید آفرین است، در حالی‌که فال بد موجب نومیدى و ناتوانى می‌شود. از این‌رو، دین اسلام از فال نیک نهى نکرده، ولى فال بد را به شدّت محکوم کرده است.

تطیّر و فال بد؛ بیشتر به حالت نفسانی خود افراد بازگشت می‌کند که برای نجات از آن، پیشوایان معصوم(ع) راه‌حل‌هایی؛ همچون بی‌اعتنایی، توکل بر خدا و دعا را ارائه داده‌اند.

علاوه بر تفأل به قرآن کریم (استخاره)، تفأل به دیوان حافظ نیز میان مردم رواج دارد، که به بیان صاحب جواهر؛ «تفأّل به غیر قرآن [از قبیل دیوان شعرا همچون دیوان حافظ] اگر منجرّ به صدور حکم قطعى و جزمى نگردد، جایز است»؛ هر چند به پای استخاره‌ی شرعی با قرآن کریم نمی‌رسد، اما باید توجه داشت؛ عادت نمودن به استفاده از فال حافظ چندان صحیح به نظر نمی‌رسد. جایی که انسان باید از نیروی عقل و خرد استفاده نماید و یا از تجارب و آگاهی دیگران با مشورت از ایشان بهره گیرد، باید بر طبق آن عمل نماید. توقّع ما از حافظ آن است که با شیرینی سخنانش، اندیشه‌ای نو و معرفتی تازه در قالب ادبیات فارسی به ما بیاموزد. رویکرد ما به دیوان حافظ، باید رویکردی از سر اخلاص و محبت به کسی باشد که چون معلمی عزیز می‌تواند گره از مشکلات فکری بگشاید و در این راه هیچ‌گاه نباید حد اعتدال و میانه‌روی را در استفاده از آن فراموش کرد.

پاسخ تفصیلی

از دیرباز، عموم مردم همیشه در پی آن بوده‌اند که از رویدادهای فردا و آینده‌ی خویش آگاهی یابند، و بدانند چه رخ‌دادهای نیک و یا بدی در انتظار آنها است و سرنوشت و بخت برای آنها چه پدید خواهد آورد. از این‌رو، به هر گونه راه و ترفندی، در جست‌وجوی این آگاهی بودند که یکی از این شیوه‌ها فال و فال‌گیری به نیک و بد بوده است.

معنا و گستره‌ی فال و تطیّر

فال؛ به معانی «شگون، پیش‌بینی و پیشگویی» آمده است.[1] در زبان عربی «فأل» می‌گویند که به معنای خوشبینی و تفأل به نیکی و خوبی، و ضد «طیرة»(شُوم) است.[2]

واژه‌ی «تطیّر» از ریشه‌ی «طیر» (پرنده) گرفته شده است و به معنای فال زدن به پرندگان است، ولى بعدها درباره‌ی هر چیزى که با آن فال نیک یا فال بد بزنند به‌ کار رفته است (تفاؤل و تشاؤم).[3]

رابطه‌ی بین تطیّر و طیر و نحوه‌ی اشتقاق تطیّر از طیر را این چنین شرح داده‌اند: عرب به مرغان فال می‌زدند، و آن را «زجر» می‌نامیدند، و چون به سفر می‌رفتند، و در راه به آن برمی‌خوردند، کارى می‌کردند که آن را از خود دور کنند، اگر از طرف چپ ایشان به طرف راستشان پرواز می‌کرد آن را به فال نیک می‌گرفتند، و اگر از طرف راست ایشان به سوى چپ‏شان می‌پرید آن را شوم دانسته و به فال بد می‌گرفتند، به همین جهت فال بد را تطیّر نامیدند.[4] تا این‌که پس از گذشت زمان غالباً در تشاؤم به‌کار رفت و مترادف آن شد؛ یعنی تنها در مورد چیزهایی به‌کار برده شد که انسان‌ها آنها را اسباب بدی می‌پنداشتند.[5]

طائر واژه‌ی دیگری است که یکی از موارد استعمال آن در قرآن کریم در ارتباط با موضوع تطیّر است[6] و به معنای بدبختی و شوم به‌کار رفته است؛ بدبختی و عقوبتی که خداوند در برابر اعمال بد کفار و مشرکان تدارک دیده است:[7] «(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامى که نیکى (و نعمت) به آنها می‌رسید، می‌گفتند: به خاطر خود ماست، ولى موقعى که بدى (و بلا) به آنها می‌رسید، می‌گفتند: از بدشگونی موسى و کسان اوست! آگاه باشید سرچشمه‌ی همه اینها، نزد خداست ولى بیشتر آنها نمی‌دانند».[8]

پیشینه‌ی فال و فال‌گیری

فال بد و نیک، در بین بسیارى از ملت‏ها رواج داشته و دارد. و به انواع گوناگونی همچون کف‌بینی، شانه‌بینی، ماسه‌بندی و ... از قدیم رواج داشته و عموم مردم در مواقع دودلی، نگرانی و درماندگی دست به این‌کار می‌زنند.

 

ادامه مطلب ...

شبهه(15)

پرسش : دست به هر کاری می‌زنم با شکست رو به رو می‌شوم، در حالی که به اقرار تمام اطرافیان فرد مستعد و با هوشی هستم، بسیاری از بدشانسی‌هایی آن قدر مهم بوده‌اند که مسیر زندگی وشغل مرا به طور کلی و به شکل باورنکردنی تغییر داده‌اند ...، به خدا هم شک کرده‌ام.

پاسخ :

 

این شکواییه و نتیجه حاصله مبنی بر شک در توحید یا اسلام، به مثابه‌ی آن است که کسی بگوید: «عالَم هستی، با تمام گستردگی و عظمتش، یعنی "من"! پس اگر بالای سر من قدرتی بود که مطیع "من" بود و هر چه فرمان دادم او انجام داد و کارها بر وفق مراد من شد، خدایی هست، وگرنه نیست و دین نیز ذهنیت است و ...! خب اگر خدایی نباشد، این همه گله‌مندی و داد و فغان نیز لازم نیست، چون نظم جهان بی‌شعور، بی‌هدف و رهاست، یکی شانس می‌آورد و دیگری نمی‌آورد.

قبل از هر سخن، به نکته‌‌ی مهمی باید دقت کنیم، این که در این عالم هستی، اصلاً چیزی به "شانس" و متقابلاً "بد شانسی" وجود ندارد. این واژه را بدین معنا، برای بی‌بصیرت کردن و اغفال مردمان درست کرده‌اند.

نظام این عالم، نظام "علت و معلول" است و هیچ پدیده‌ای خارج از این نظام، پدید نمی‌آید. اگر با پدیده یا حادثه‌ی خوشایند یا نوخوشایندی که محاسبه‌اش را نکرده بودیم نیز مواجه شدیم، هیچ شانس یا بدشانسی در کار نیست، بلکه علت و معلول‌هایی داشته که ما از آن بی‌خبر بودیم و یا به آنها توجه نکرده‌ایم. لذا برای این که از سویی ذهن‌مان تنبل شود و از سوی دیگر متوجه مظالم نگردیم، اسمش را گذاشتند "شانس و بدشانسی"! 

 

ادامه مطلب ...