ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه46

پرسش : چرا امام علی (ع) به دختران جوان سلام نمی‌نمودند و چرا این امر از نظر مراجع مکروه است؟

پاسخ :
 

به طور حتم این طور نبوده که مثلاً اگر آن حضرت در جمعی از دختران یا بانوان جوان وارد می‌شدند، ابتدای به سلام نمی‌کردند، بلکه احیاناً اگر به صورت منفرد یا جمع‌های کوچک دو یا سه نفری مواجه می‌شدند، ابتدای به سلام نمی‌نمودند [نه این که سلام نمی‌دادند] و این امر به خاطر حفظ حرمت بانوان در فرهنگ اسلام است.
همان طور که می‌دانید، از یک سو «سلام» کلید و آغاز یک مراوده و ارتباط است و به همین خاطر مستحب است که مسلمان و مؤمن در برقرار ارتباط و مراوده با مسلمانان و مؤمنین دیگر پیش قدم شود و از سوی دیگر، «سلام» کردن امری مستحب و پاسخ آن واجب است. یعنی اگر مسلمان یا مؤمنی یا هر کس دیگری [حتی کافر] خواست با شما مراوده‌ا‌ی برقرار نماید و به شما داد، بر شما واجب است که به او پاسخ مثبت و بهتر بدهید.
بدیهی است آزادی‌ها و حقوقی که اسلام برای بانوان قائل شده است، در هیچ دین یا مکتبی نمونه ندارد و از آن جمله است «حریت زن» از هر گونه اجباری و نیز اختیار او در برقراری ارتباط با نامحرمان، اگر چه طرف مقابل امام معصوم (ع) باشند.
پس با توجه به وجوب پاسخ سلام، اگر ابتدا کردن سلام به بانوان – به ویژه دختران جوان – مکروه نبود، هر کسی که به هر دختری سلام می‌داد، او مجبور به پاسخ بود و این اجبار به برقراری ارتباط، با جلال، مقام و عفت والای بانوان مسلمان، نه تنها سازگاری ندارد، بلکه منافات هم دارد.
فرض بفرمایید بر یک «مرد» در هر مقام یا سن و سالی که باشد مستحب است صبح که از در خانه در می‌آید، به تمامی همسایگان یا کسبه‌ای که با آنها مواجه می‌شود، ابتدای به سلام کند و پاسخ نیز بر همه‌ی آنان واجب می‌گردد و بدین گونه ارتباط صمیمانه و محبت‌آمیزی بین مسلمانان ایجاد خواهد شد. حال اگر دختر خانم جوانی صبح از در منزل خارج شود و همه‌ی همسایه‌ها و کسبه به او سلام کنند و او نیز به خاطر رعایت وجوب پاسخ سلام، مجبور شود به رغم میلش با همه سلام و علیک نماید! حتی اگر افراد فاسد به قصد و غرض به او سلام دهند، جواب سلام واجب می‌شود. حال آیا چنین قانونی با اصولی که اسلام برای مقام، حرمت و عفت زن قائل شده‌ است منافات ندارد؟!

لذا خداوند متعال در شریعت مقدس و والای اسلام، ابتدا کردن به سلام به خانم‌های جوان را مکروه (لازم الترک) بیان می‌دارد، مگر ضرورتی باشد و مفسده‌ای نیز نداشته باشد.

www.x-shobhe.com

شبهه45

پرسش : دین پیامبر (ص) قبل از اسلام چه بوده است؟ اگر می‌گویید به دین ابراهیم (ع) بوده‌اند، پس چرا به دین مسیحی که دین ماقبل است نبوده‌اند، مگر ادیان همه انبیای اولی العزم جهانی نبوده است؟

پاسخ :

الف - اگر چه امروزه یهودیت و مسیحیت در سرتاسر جهان نفوذی دارند، اما به هیچ وجه آنان پیامبر جهانی نبوده‌اند. چنان چه قرآن کریم در آیات متفاوتی بیان داشته است که حضرت موسی علیه‌السلام را برای قوم بنی‌اسرائیل ارسال نموده است و هم چنین است حضرت عیسی علیه‌السلام.
«وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنی‏ إِسْرائیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونی‏ وَکیلاً» (الإسراء - 2)
ترجمه: و به موسى کتاب تورات را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنى اسرائیل قرار دادیم تا غیر من که خداى عالمم هیچکس را حافظ و نگهبان فرا نگیرند.
«وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی‏ مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ» (الصف - 6)
ترجمه: و چون عیسى بن مریم به بنى اسرائیل گفت: من فرستاده خدا به سوى شمایم در حالى که کتاب آسمانى قبل از خود یعنى تورات را تصدیق دارم و به آمدن رسولى بعد از خودم که نامش احمد است بشارت مى‏دهم ولى همین که آیات روشن برایشان آورد گفتند این سحرى است آشکار.

ادامه مطلب ...

شبهه44

پرسش : در رابطه با محدودیت‌هایی که اسلام برای زن و ارتباط با زنان قائل شده، مگر حضرت علی (ع) نفرمود که انسان به چیزی که از منع شود حریص است و مگر فروید نیز ریشه‌ی رشد یا عدم رشد فردی و اجتماعی را ارضای غرایض نمی‌داند؟

پاسخ :


در این سؤال سه مقوله‌ی متفاوت مطرح شده است که باید هر یک به طور مستقل مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شود، اما ذیلاً پاسخی اجمالی ایفاد می‌گردد:

الف – مسئله‌ی اول «قایل شدن محدودیت برای زن و ارتباط زناشویی در اسلام است»! این یک تهمتی است که دیگران بر اسلام وارد کرده‌اند و عوام‌ها نیز آن با بیان یا رفتار خود آن را تثبیت کرده‌اند و حتماً لازم است که در ذهن ما [اذهان عمومی]، از اسلام و احکام و فلسفه‌ی احکامش تهمت‌زدایی شود تا بتوانیم واقع‌گرا باشیم.

اسلام نه تنها محدودیتی برای روابط جنسی بین زن و مرد قایل نشده است، بلکه نسبت به آن توجه ویژه داشته و به تکرار این رابطه، از «نگاه» گرفته تا «ملاعبه» و تا «همبستری» توصیه و تأکید می‌نماید. بلکه برای حفظ و تداوم رابطه‌ی سالم، به گونه‌ای که به دیگر قوا و نیازهای فردی و اجتماعی انسان ضرری وارد ننماید، تعاریف و قوانین خاصی دارد. (چنان چه همه‌ی مکاتب تعاریف و چارچوب‌های متفاوتی دارند). مثل این است که بگوییم: نیاز به تغذیه و شهوت به خوردن در انسان هست و خوردن نیز سبب رفع گرسنگی و حتی رشد می‌گردد. اما چارچوب‌هایی دارد تا به قوای دیگر ضرر نرساند. مثلاً آن قدر ننوشد که مغزش آب بیاورد و یا آن قدر نخورد که قند و عوره و فشار خون و ... بگیرد. بلکه حدود غذا را به لحاظ مقدار و نیز ترکیب رعایت کند تا هم لذت ببرد و هم مفیدش واقع گردد.

ارتباط زناشویی نیز همین‌گونه است. محدودیتی (به آن معنا که می‌گویند) وجود ندارد، بلکه چارچوب‌هایش بیان شده تا هم انسان لذت ببرد و هم برای رشد مادی و معنوی‌اش مفید باشد و نه مضر.

 

ادامه مطلب ...

شبهه 42

پرسش : در متنی که به صورت گسترده ایمیل شده است، [البته با الفاظی رکیک] مدعی شده‌اند که آن چه که اسلام از بهشت تعریف کرده است، همه با توجه به گرایشات و لذاید طبیعی دنیوی می‌باشد.

پاسخ

این ایمیل را توسط کاربران گرامی دریافت نموده و خوانده‌ایم. از الفاظ رکیک آنها اصلاً ناراحت نشوید، چرا که معرف فرهنگ خودشان است و معمولاً چنین بوده و هست که مخالفین اسلام و انقلاب اسلامی، چون سخنی منطقی ندارند، عصبی شده و این ناهنجاری روانی خود را با فحش، دروغ، تهمت و جوسازی بروز می‌دهند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: «الناس اعداء ما جهلوا». یعنی انسان‌ به آن چه جاهل است، دشمنی می‌کند.

اما در خصوص بهشت یا به تعبیر قرآنی «جنت» نیز باید توجه داشت: کسانی که هیچ باوری به خداوند متعال و حیات پس از مرگ ندارند و همه چیز را از پنجره‌ی طبیعت مادی مشاهده می‌کنند، از مفاهیم نیز هیچ درکی به جز درک مادی نخواهند داشت. اگر به آنان گفته شود که کسی به خاطر عشق و محبت شاخه گلی به مادر یا همسرش هدیه داد، آنها نه عشق را می‌بینند و نه محبت و عواطف انسانی را و فقط همان شاخه گل مادی و طبیعی را می‌بینند و هیچ روحی در پشت این طبیعت یا فعل فیزیک اهدا را درک نمی‌کنند. لذا جا دارد که بگویند: کار مهمی نکرده است، باغبان‌های شهرداری نیز هر روز وانت وانت گل می‌آورند و می‌کارند. و یا بگویند: اگر عشق و محبت داشت و یا می‌خواست به نوعی قدردانی کند، چرا طلا یا پول ندارد؟! چرا که او به جز عناصر طبیعی چیزی را نمی‌شناسد و بالتبع قبول ندارد. لذا خالق‌شان از آنها به عنوان «حیوان» یا حتی پست‌تر یاد می‌کند. بدیهی است که منظور از اطلاق «حیوان یا بدتر» به این دسته از مخلوقات، فحش نیست. بلکه بیان واقعیت و حقیقت وجودی آنهاست.

 

ادامه مطلب ...

شبهه 40

پرسش : اسلام و ملیّت - ما باید اول بگوییم که مسلمانیم یا بگوییم ایرانی هستیم؟ چرا از ایرانی بودن خود با قدمت و تاریخ کهنی که داریم فرار می‌کنیم؟

پاسخ :


ما نه تنها از ایرانی بودن و مسلمان بودن خود فرار نمی‌کنیم، بلکه به هر دو افتخار نیزمی‌کنیم. از یک سو بهترین و کامل‌ترین دین را برگزیدیم و از سوی دیگر از ملّتی با شعور و برخوردار از تاریخ و فرهنگ والا هستیم.
«دین» و «ملیّت» از یک سنخ نیستند که با هم مقایسه شوند، یا به رقابت پرداخته و نسبت به یک دیگر تقدم و تأخر یابند و یا احیاناً یکی جایگزین دیگری شود.

این که می‌بینید اخیراً (به ویژه در ایران) سعی می‌کنند تا ملیّت ایرانی، یا فارسی، یا پارسی، در مقابل دین قرار دهند [و با نزدیک شدن انتخابات این جوّ داغ‌تر نیز شده است] - عده‌ای شعار می‌دهند که اسلام عربی است و ما ایرانی هستیم عده‌ای دیگر اسلام ایرانی را طرح می‌کنند و عده‌ای نیز با واژگان «فارس و پارس» به جنگ اسلام و دین مردم آمده‌اند، علّتش این است که از این دین و دینداری مردم ضرر دیده‌اند. اعتقاد و علاقه مردم ما به دین اسلام را می‌دانند و برایش هیچ جایگزین (آلترناتیوی) به جز «ملّیت» پیدا نمی‌کنند. چرا که پس از حبّ دین، قوی‌ترین حبّ عمومی مردم همان حبّ به کشور، میهن و وطن‌شان است. همین گروه وقتی به مخاصمه به نفع امریکا بر می‌خیزند، بسیار عالمانه ملیّت را ردّ کرده و سخن از «حکومت جهانی» و البته به سرکردگی امریکا و نه حضرت مهدی (عج) به میان می‌آورند.

 

ادامه مطلب ...

شبهه(30)

پرسش : آیا عاشقی حرام است؟

پاسخ :


اگر بگوییم عالم هستی جز تجلی معشوق نیست و حیات و زندگی نیز به جز عشق نیست، خلاف یا گزاف نگفته‌ایم. لذا مقوله «عشق» بسیار والاتر از حلال و حرام است. عشق، هدف گرفتن معشوق است و حلال و حرام، راه زودتر و سالم‌تر رسیدن به معشوق. به قول حافظ: «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید – ناخوانده درس رمزی از کارگاه هستی»

منتهی به شرطی که «عشق»، حقیقتاً و واقعاً عشق باشد و نام هر نیاز، غریزه، جاذبه یا کشش، پسند و احیاناً تعلق خاطر اندکی عشق گذاشته نشود.

نگاه مادیون به عالم هستی، عشق را بی‌معنی کرده‌ است، تا آنجا که در ادبیات غرب معمولاً واژه‌هایی چون «Love » یا «Sex » به یک معنا و منظور نیز به کار می‌رود. چرا که در این نوع نگاه یا جهان‌بینی، انسان همین بدن است و بدن نیز مادی است و بدن مادی انسان هیچ فرقی با بدن مادی حیوان ندارد. پس عشق همان «غریزه جنسی» است.

عشق عاشق انعکاس عشق معشوق است:

 

ادامه مطلب ...