ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه51

پرسش : در کامنت پرسیده‌اند: کجای این دین حق است که می‌گوید زنان را بزنید و اسیران را به بردگی بگیرید؟ چه جوابی باید داد؟

پاسخ :


 به ایشان (و هر کس دیگری که چنین نظراتی دارد) بفرمایید به نکات ذیل توجه نمایند:
الف – ملاک حقانیت (الهی بودن) یک دین، نظرات و خوشایندهای غیر کارشناسانه‌ی افراد نمی‌باشد.
ب – احکام اسلامی در قالب «فروع دین» مطرح می‌گردد، لذا منتقد باید ابتدا ببیند که آیا اساساً اصول یک دین و در رأس آن توحید و یکتاپرستی را پذیرفته است که اکنون راجع به فروعش بحث دارد، یا خیر؟ بدیهی است اگر کسی خداوند متعال را منکر باشد، با او سخن گفتن از احکام دین خدا بی‌مورد است. چرا که او فاعل را قبول ندارد تا راجع به فعلش بحث کند.
ج – اما اگر به خداوند متعال اعتقاد داشت و فهمید که خداوند حکیم بندگانش را هدفدار خلق نموده است، لذا پس از خلقت آنها را رها ننموده و به سوی هدف هدایت می‌کند، پس الزاماً انبیاء را با دینی که شامل جهان‌بینی و شریعت (دین: چه باید کردها و چه نباید کردها) ارسال می‌کند، اما راجع به یک اصل فلسفی یا یک قانون حقوقی سؤال تخصصی دارد، آن وقت به او توصیه می‌گردد که در رشته‌ی مورد علاقه‌ی خود تحصیل کند و اگر نمی‌تواند تقلید نماید.
سؤال در باره‌ی چرایی احکام خداوند مثل این است که کسی بپرسد: چرا در حقوق بشر، حقوق مدنی، حقوق جزا، حقوق بین‌الملل و ... چنین یا چنان قانونی وجود دارد؟ بدیهی است که به او پاسخ خواهند داد که بهتر است در رشته‌ی حقوق و شاخه‌ی مورد نظر تحصیلات و تحقیقات تخصصی بنمایید و یا این که مانند سایر مردم، اصول (مانند: مجلس‌ها، شوراها و ...) را پذیرفته و در فروعش تابع باشید.
چه طور شد که برای یک قانون ساده‌ در یک حرفه (مانند حسابداری، انبارداری، کتابداری و ...، چه رسد به پزشک، مهندسی، حقوق و ...) سال‌ها تحصیلات تخصصی را لازم می‌دانند و کمترین دخالت غیر متخصص در این امور را جرم محسوب می‌کنند، اما نوبت به احکام خدا که می‌رسد، به خود اجازه می‌دهند در یک وبلاگ یا ایمیل ساده، سؤال نقدآمیز یا گاهی استهزاء کنند که چرا چنین حکمی وجود دارد؟! باید بروند تحصیل «فقه» کنند و بفهمند که چرا؟

  

 د – در هر حال اگر خدایی باشد [که هست]، دین او – چه احکامش خوشایند ما باشد یا نباشد – حق است، و اگر خدایی نباشد [که هست]، هر چه که هست، باطل است. لذا هیچ کس نباید به هیچ کس دیگری اعتراض یا انتقاد کند و هر که هر کاری کرد، همان خوب است. (فلسفه‌ی امروز مکاتب غربی). چرا که هیچ ملاکی برای تمیز حق از باطل وجود ندارد. میل اشخاص حاکم و ملاک است و هر کسی هم میلی دارد. پس هر کس زور بیشتری داشت میل خود را بر دیگران اعمال می‌کند.

ﻫ - اما راجع به احکامی که در سؤال مطرح شده بود. این گونه نیست که هر کسی بتواند به ظاهر آیات بسنده نموده و آن را به میل خود و هر گونه که خواست به اجرا درآورد و یا تکذیب نماید. بلکه حد و حدود و قوانینی دارد که در سنت رسول خدا (ص) و بالتبع اهل بیت (ع) تشریح و بیان شده است و خداوند نیز در قرآن کریم رجوع و اطاعت از اولی‌الامر را در راستای اطاعت از خود بیان و واجب نموده است.
به عنوان مثال: در قرآن کریم تصریح شده است که با فتنه‌گران آن قدر بجنگید و بکشید که ریشه‌ی فتنه کنده شود. و یا دستور داده است که پیشوایان و رهبران کفر را بکشید:
«وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمینَ» (البقره - 193)

ترجمه: و با ایشان کارزار کنید تا به کلى فتنه ریشه‏کن شود و دین تنها براى خدا شود و اگر به کلى دست از جنگ برداشتند، دیگر هیچ دشمنى و خصومتى نیست مگر علیه ستمکاران‏.
«وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فی‏ دینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ» (التوبه - 12)
ترجمه: و اگر سوگندهاى خود را بعد از عهدشان شکستند و در دین شما طعنه زدند پس کارزار کنید با پیشوایان کفر که ایشان پاى بند سوگندهایشان نیستند، شاید به وسیله کارزار دست بردارند.
حال آیا هر کسی می‌تواند در خیابان راه بیافتد و با هر فتنه‌گری بجنگد و یا او را بکشد؟ و یا هر کس را که نسبت به اسلام و مسلمین عهد شکنی کرد و به دین طعنه زد را از پای درآورد؟
خیر. بلکه اینها قوانین و مجازات‌هاست و اجرای هر کدام نیز اصول و فروعی دارد. مگر در زمان پیامبر اکرم (ص) هر کسی می‌توانست هر فتنه‌گر یا عهدشکن یا طعنه زننده‌ای را بکشد؟! یا مگر چون قرآن فرموده است که انگشتان دزد را قطع کنید، هر کسی سر خود انگشتان هر دزدی که به خانه‌اش می‌آمد را قطع می‌کرد؟! خیر. بلکه قانون وجود داشت و دارد، قاضی و محکمه نیز با تمامی اصول و فروعش وجود داشت و دارد. یا به عنوان مثالی دیگر، در اسلام خرید و فروش اسلحه آزاد و حلال است. اما همین اسلام حکومت اسلامی را نیز تعریف و واجب نموده است و احکام حکومتی را واجب‌تر از هر واجبی بر شمرده است. آیا کسی می‌تواند به بهانه‌ی آزاد و حلال بودن، به خرید و فروش اسلحه بپردازد. آیا دستگیر، محاکمه و محکوم به جزاهای متفاوت و حتی اعدام نمی‌شود؟ احکام جزای زنی که به شوهر خیانت می‌کند نیز از این قواعد مستثنی نیست. و این طور نیست که گمان کرده‌اند اسلام اجازه می‌دهد، هر مردی زنش را به هر بهانه‌ای و به هر شکل و میزانی که دلش می‌خواهد، بزند.
در باره‌ی اسیر گرفتن نیز باید دقت شود که به اسارت درآوردن زنان، مردان و حتی کودکان، طبیعت و لازمه‌ی جنگ است و در جنگ سپاه غالب، نه تنها زنان یا مردان، بلکه کشور، ثروت، ذخایر ... و حتی هویت مغلوب را به تصاحب و تملک خود در می‌آورد. چنان چه شاهدیم امروزه نیز نه تنها در جنگ میدانی، بلکه در جنگ نرم، طی حملات سایبری، اینترنتی، صوتی و تصویری، فرهنگی و اقتصادی، همه هویت یک ملت، حتی زنان و دختران آن را تصاحب می‌کنند، اگر چه خودشان نفهمند و گمان کنند که آزاد و مستقل هستند!
البته باید اذعان داشت به رغم ادعاهای حقوق بشری، تنها دینی که احکام بسیار جامع، صحیح و منطبق با فطرت و حقوق فردی اجتماعی بشر برای «اسارت» دارد اسلام است. چنان چه رفتار پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) با اسراء، مانند آزاد کردن آنها پس از اتمام جنگ، اطعام و مراقبت کردن از آنها در دوره‌ی اسارت و ازدواج با آنها مبین آن است.
البته حکم اسیر گرفتن و میزان تملک نیز از قاعده‌ی فوق خارج نیست و حکم حکومتی می‌خواهد و این طور نیست که هر کسی هر گونه که دلش خواست رفتار کند. چنان چه در جنگ با عراق، ایرانی‌ها هیچ تعرضی به نوامیس آنها نداشتند.

www.x-shobhe.com

------------------------------------------------

1.همانطور که در بالا هم ذکر شد تفسیر آیات قران کریم و شناخت احکام شرعی به دست متخصص صورت می گیرد چنانکه در حوزه های مختلف اجتماعی نیز شاهد این فرایند هستیم.اگر کسی اتومبیلش خراب شود آن را نزد خیاط نمی برد چون خیاط تخصص تعمیر ماشین را ندارد.اگر هم کسی بخواهد لباس بدوزد به مکانیک مراجعه نمی کند.کسی که دندان درد دارد به چشم پزشک مراجعه نمی کند و نظایر اینها....

اگر کسی شبهه ای در مورد دین دارد لازم است که به افراد آگاه و متخصص مراجعه کند نه اینکه در کوچه و خیابان و داخل تاکسی از رهگذران و مسافران بپرسد و بعد هم انتظار داشته باشد به جواب درست برسد!

2.ملاک درست بودن یک قانون این نیست که ما از آن خوشمان بیاید یا خوشمان نیاید.این موضوع در مورد قوانین اجتماعی و مدنی هم کاملاً صادق است.ممکن است در دستگاه قانون گذاری یک کشور قانونی تصویب شود که به مذاق بعضی ها خوش نیاید .اما این الزاماً به معنای نادرست بودن آن نیست.قانون به طور کلان وضع و اجرا می شود نه صرف اشخاص خاص.یک مثال ساده: قانون رانندگی می گوید شما در پشت چراغ قرمز باید بایستید تا کسانی که در مسیر چراغ سبز هستند عبور کنند.ظاهراًقانون جلوی شما را گرفته اما اینگونه نیست.برای حفظ نظم و جلوگیری از تصادف، این کار لازم است.چند لحظه بعد آنها که در مسیر مقابل بودن باید بایستند تا شما عبور کنید.قانون نه به شما ظلم کرد و نه به طرف مقابل شما.بلکه همه موظفند از آن تبعیت کنند.نباید ماهیت و محتوی قوانین مدنی یا شرعی را فقط از منظر شخصی ببینیم.

3.در شریعت الهی ظلم کردن حتی به حیوانات و گیاهان هم حرام است .شکستن شاخه درختان ظلم است!تعدی به محیط زیست و آلوده کردن آن جرم است.آزار دادن حیوانات گناه است و مراقبت از حیواناتی که برای انسان کار می کنند و اجب است.شکار حیوانات اگر برای تفریح باشد نه برای امرار معاش حرام است. حال شما چگونه تصور می کنید که نعوذباللّه خداوند اجازه ظلم کردن به انسان ها راداده است؟!یعنی خدایی که ما را به خاطر ظلم به حیوانات و درختان مؤاخذه و مجازات می کند به ما اجازه داده که زنان را کتک بزنیم!!!

چرا قران کریم را از دید خودتان تفسیر می کنید؟ مگر همین دین اسلام نیست که می گوید بهشت زیر پای مادران است؟ مگر همین دین اسلام نیست که درمحیط خانواده مرد را مکلف به کار می نماید و به مرد هم می گوید که نباید همسرش را مجبور به انجام کاری بکند .اگر مرد کار کرد واجب است که دستمزد آن را خرج خانواده کند .اما اگر زن کار کرد دستمزدش متعلق به خودش است و الزامی برای خرج آن ندارد.حتی بابت شیردادن به بچه ها هم می تواند دستمزد مطالبه کندو بسیاری موارد دیگر که بهتر است در مورد آن و منزلتی که دین برای زن قائل شده است مطالعه کنید.شما باور می کنید شریعتی که اینگونه مقام زن را ارج می نهد به مرد اجازه داده باشد تا به هر بهانه ای همسرش را کتک بزند؟!به خدا سوگند که اگر کسی خدا را بشناسد هرگز چنین تهمت های ناروایی به شریعت خدا نخواهد زد.کمی هم به رفتار پیامبر اسلام و ائمه اطهار با خانواده و فرزندانشان نگاه کنید.شیوه زندگی امیرالمؤمنین با حضرت زهرا و فرزندانش را ببینید و خودتان قضاوت کنید.

نکته لازم به ذکر: ظلم کردن با مجازات کرد ن کاملاً متفاوت است.در عین حالی که شریعت به کسی اجازه ظلم کردن نمی دهد  اما ظالم را هم مجازات می کند .چه زن باشد چه مرد.البته مسلم است که مجرم باید توسط دادگاه محکوم و توسط نیروی اجرایی مجازات شود نه اینکه هر کسی هر جا دلش خواست حکم صادر کند و خودش اجرا کند.


نظرات 1 + ارسال نظر
علی رضا چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت 10:48 http://socialbook.ir

مطلب مفیدی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد