ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه72

پرسش

شبهه‌ای در یک گروه تربیتی بارگزاری شده مبنی بر این که شیعیان مدعی علم غیب پیامبراکرم و امامان علیهم السلام هستند؛ اگر راست می‌گویند، فقط یک آیه از قرآن کریم در تأیید آن بیاورند.

پاسخ


آیا مطمئن هستید که این گروه تربیتی است، یا فقط نام‌شان را چنین گذاشته‌اند؟!

ابتدا چهار سؤال اساسی مطرح می‌شود که بدون توجه جدی به آنها، هیچ پاسخی اثری ندارد:

1- آیا طرح کننده‌ی شبهه، می‌داند که "غیب" و "علم غیب" یعنی چه؟!

2- آیا قرآن کریم را قبول دارند که از آن آیه‌ای در تأیید علم غیب انبیا و اولیاء الله می‌خواهند؟!

2- آیا قرآن کریم را خوانده و نیافته‌اند و یا نخوانده مدعی شده‌اند و حتی حوصله‌ی خواندنش را نیز ندارد و می‌‌گویند: «شما یک آیه بیاورید»؟!

4- آیا مطمئن هستند که فقط شیعیان به علم غیب انبیا و اولیای الهی اعتقاد دارند و مثلاً اهل سنت چنین اعتقادی ندارند؟!

پس اگر طرح کننده‌ی شبهه، هیج کدام را نمی‌داند و انجام نداده، کدام پاسخ را خواهد پذیرفت؟! آیا اساساً به دنبال کسب علم است، یا فقط می‌خواهد "شیعه و سنّی" بگوید؟!

غیب و علم غیب:

غیب در لغت به معنای « ناپیدا و پنهان » می‌باشد. هر چیزی که از نظر کسی پنهان باشد، برای او در غیب است و اگر آن از نظر همگان پنهان باشد، برای همگان در غیب است. بنابراین "علم غیب" یعنی آگاه شدن و علم یافتن به آن پنهانی‌ها.

تمام عالَم هستی، پرده در پرده در غیب است و هر کس به هر حدی که از آن آگاه شود، پرده‌ای از غیب برای او کنار می‌رود و معلوم و مشهودش می‌گردد. حتی نام شما برای من و نام من برای شما، تا وقتی مطلع و آگاه نگردیم، برای ما در غیب است، اما برای بسیاری دیگر در غیب نیست.

قرآن کریم:

از قرآن کریم دلیل می‌خواهند، و حال آن که کل قرآن کریم، اطلاع از "غیب" می‌باشد! نه تنها معارفش، بلکه "احکامش" نیز مبتنی بر علوم و حکمت‌هایی بوده و هست که برای دیگران در غیب بوده و هنوز هم برای آنان که نمی‌دانند در غیب است و آنان که می‌دانند نیز فقط به بخشی از آن که بیان یا کشف شده است دست یافته‌اند.

به عنوان مثالی در احکام: از یک سو امر می‌نماید که نماز را اقامه کنید و از سوی دیگر می‌فرماید که این نماز شما را از بدی‌ها، منکرات، زشتی‌ها و پلیدی‌ها دور می‌کند. حال اگر کسی بخواهد تشریح کند که چگونه چنین می‌شود، باید چندین کتاب بنویسد و هر چه بداند و بنویسد، هنوز علوم دیگری برای او در غیب است.

پس قرآن کریم، سراسر علم غیب است؛ حتی همین ظاهر قرآن که مشهود همگان است، معلوم همگان نشده است و برای عالمان نیز باطن‌هایی در غیب دارد.

پس آن که قرآن کریم بر او نازل شده و او مأمور به ابلاغ و تعلیم آن و نیز هدایت بر اساس آن گردیده، تمامی علوم غیب قرآنی را می‌داند، و بالتبع آنان که به فرموده‌ی خداوند متعال و رسول او صلوات الله علیه و آله، حاملان وحی، عالمان، معلمان و عاملان به وحی هستند، همه دارای این علوم غیبی می‌باشند.

علم غیب برای دیگران:

نه فقط پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام، بلکه همگان مکلفند که با دانش‌پژوهی نزد آنان، آنقدر به این "غیب" علم پیدا کنند که برای‌شان مشهود گردد و به آن ایمان بیاورند. لذا در توصیف مؤمنان و متقیان فرمود: « الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ – آنان که به غیب ایمان می‌آورند / البقره، 3».

آیا خداوند علیم و حکیم، از بندگانش خواسته تا به آن چه نمی‌دانند و نمی‌شناسند ایمان بیاورند؟! یا خواسته با تفکر، تعقل، تعلیم و تربیت، به این علوم و اخباری که برای‌شان معلوم و مشهود نبوده (در غیب بوده) آگاه شوند و ایمان بیاورند؟!

آیا ما اکنون "علم غیب" نداریم؟ مگر خداوند متعال، یک شیء مادی و دیده شدنی یا لمس کردنی می‌باشد، پس چگونه به او ایمان آوردیم؟ آیا قیامت، محشر، سؤال و جواب و پاداش و عقاب (بهشت و جهنم) اقامه شده است؟ یا ما به حکم عقل (که آن نیز در غیب است و ما نشانه‌ها و آثارش را درک می‌کنیم) و بر اساس بینه‌ها، به واسطه وحی از آن چنان آگاه شدیم که به این "غیب" ایمان آورده‌ایم؟!

بنابراین، علم غیب نیز مانند سایر علوم، شدت و ضعف مرتبه دارد، یکی کمتر از علوم غیبی آگاه شده و یکی بیشتر، و آن که قرآن کریم به او نازل شده، بیش از همگان به علوم غیبی آگاه می‌باشد. پس اگر او خبر داد که من شهر علم هستم و امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام دروازه‌ی آن است، یعنی نه تها دارای این علوم می‌باشد، بلکه کسی نمی‌تواند وارد عالَم این علوم شود و به آن عالِم گردد، مگر این که از راه و دروازه وارد شود.

می‌گویند علم غیب فقط مال خداست:

با استناد به آیات قرآنی، مانند: « وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ... - و (آگاهی از) غیب (و اسرار نهان) آسمان‌ها و زمین، تنها از آن خداست / هود علیه السلام، 123» مدعی می‌شوند که دیگران فاقد علم غیب هستند! در صورتی که همین آیه نیز به خودشان وحی و نازل نشده است، بلکه به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نازل شده و ایشان به دیگران ابلاغ نموده‌اند.

یک - همین « وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ...» خودش خبر از غیب است که به اطلاع و آگاهی عموم رسیده است.

دو – چه چیزی مال خدا نیست، در حالی که می‌فرماید: « وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ - و فرمانروایى آسمان‌ها و زمین از آن خداست و خداوند بر هر چیزى تواناست / آل‌عمران، 189».

عزت نیز تماماً مال خداست « فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا / النساء، 139» - حجت بالغه نیز مال خداست « فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ / پس، برهان رسا مال خداست» - قوت نیز تماماً مال خداست «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا – البقره، 165» و همین‌طور علم به آن چه در زمین و آسمان‌ها نزد ما در غیب است، نزد او مشهود است، چرا که خودش آفریده است، پس علم غیب نیز مال خداست «إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَیْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ - خداوند از غیب آسمان‌ها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون دل‌هاست می‌داند / فاطر، 38»

●- بله، همه چیز از اوست و مال اوست و تجلی اوست، ولی نفرمود که به هیچ کسی، هیچ مرتبه‌ای از آن را نمی‌دهم و هیچ تجلی در مخلوقاتم نخواهم داشت! چنان که به همگان وجود، حیات، علم، قدرت، حکمت، جمال، رأفت، جود، کرم، رحمت ... داده است، منتهی در شدت و ضعف مرتبه نسبت به یک دیگر؛ و هر چه هست، تجلی اسمای حسنای اوست، در مراتب وجودی.

آیات قرآنی:

بیان شد که قرآن کریم علوم اول و آخر است و تماماً علم غیب است که به پیامبرش صلوات الله علیه و آله نازل نموده و ایشان نیز فرموده که تمامی علوم خود را به امیرالمؤمنین علیه السلام منتقل نموده است، بنابراین، نه تنها علوم معارفی، نه تنها حکمت‌های احکام، بلکه هر چه خبر از گذشته و آینده (چه برای دنیا و چه برای آخرت) به ایشان داده است نیز همه خبر از غیب می‌باشد:

*- سوره‌ی مبارکه "الکوثر" که به لحاظ تعداد آیات، کوچک‌ترین سوره‌ی قرآن مجید می‌باشد، هم خبر از غیب گذشته [اندیشه‌ها، گمان‌ها، تصورات و امیدهای واهی کفار] داده است – هم امر به احکامی که حکمت‌هایش در غیب است [نماز و قربانی] نموده است و هم خبر از غیب آینده‌ای ابتر برای کفار و بقای نسل و دین ایشان داده است.

*- به فرض که فرازهایی از تاریخ حضرت موسی علیه السلام که چند قرن قبل از ایشان اتفاق افتاده را عده‌ای دیده باشند، اما هنگام نزول وحی و بعثت، چه کسی همراه ایشان بوده که خبری بیاورد؟ پس این علم غیبی است که خداوند علیم، پیامبرش را از آن آگاهی داده و به آن تعلیم نموده است و به وسیله‌ی ایشان، همگان را از این غیب مطلع و آگاه نموده است:

« وَمَا کُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِیِّ إِذْ قَضَیْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا کُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِینَ » (القصص، 44)

ترجمه: تو در جانب غربی نبودی هنگامی که ما فرمان نبوّت را به موسی دادیم؛ و تو از شاهدان نبودی (در آن هنگام که معجزات را در اختیار موسی گذاردیم)!

« وَمَا کُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَیْنَا وَلَکِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ » (القصص، 46)

ترجمه: تو در کنار طور نبودی زمانی که ما ندا دادیم؛ ولی این رحمتی از سوی پروردگارت بود (که این اخبار را در اختیار تو نهاد) تا بوسیله آن قومی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذارکننده‌ای برای آنان نیامده است؛ شاید متذکّر شوند!

لذا فرمود که اینها همه علم غیب و خبر از غیب است که به واسطه وحی، تعلیم داده می‌شود تا تو از غیب خبر یابی و دیگران را نیز باخبر و آگاه سازی:

« ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ یَمْکُرُونَ » (یوسف علیه السلام، 102)

ترجمه: این از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌فرستیم! تو (هرگز) نزد آنها نبودی هنگامی که تصمیم می‌گرفتند و نقشه می‌کشیدند!

علم غیب اولیاء الله، نزد اهل سنت:

اهل سنت نیز می‌گویند: «علیم خداوند است و به هر کس که بخواهد، تعلیم می‌دهد؛ پس علم غیب نیز نزد اوست و به هر کس بخواهد می‌دهد».

●- «... حق این است که علم غیبی که از غیر خداوند عزوجل نفى شده، علمى است که براى ذات شخص و بدون واسطه، ثابت باشد... و اما آنچه را که براى بعضى از خواص به وقوع پیوسته، علم غیبی نیست که از غیر خداوند عزوجل نفى شده، بلکه جزء افاضات الهى است که خداوند آن را بر عده‌اى از بندگان خود افاضه نموده است، بنابراین نباید گفته شود که این گروه علم غیب ذاتی دارند و کسی که چنین بگوید مسلماً کافر شده است. بلکه باید گفت که به طریقی برای آنها علم غیب نمایان و ظاهر شده است. » (روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، شهاب الدین محمود بن عبد الله الحسینی الألوسی، ج20، ص11 ذیل آیه 65، سوره النمل)

●- « اینکه خداوند، انبیا و اولیاء را به پاره‌اى از علم غیب آگاه و مطلع مى‌کند امرى است ممکن و هرگز مستلزم محال نمى‌شود و انکار آن عناد و مکابره است. » (الفتاوی الحدیثیة، ابن حجر الهیتمی، ج1، ص223)


www.x-shobhe.com

 

شبهه71

پرسش

نظرتان راجع به این اظهار نظر چیست؟

اینکه می‌گویند زن حجاب داشته باشد تا مرد به گناه نیفتد مثل این است که بگویند خورشید نتابد تا بستنی‌هایتان آب نشود.

پاسخ

آن که با این تشبیه‌ها و تمثیل‌های غلط، چنین جمله‌ی سبکی را بیان داشته، نه خورشید، نور و حرارتش را شناخته – نه زن و مرد و شهوت را شناخته و نه حجاب را، چه رسد به اسلام، قرآن کریم و معارف حقه را.

چهار حجاب فهم و ایمان:

یک - یکی از ظالمانه‌ترین مواضع و رفتارها این است که انسان از خودش چیزی بگوید و آنه را به دیگران نسبت دهد، چه رسد به این که به خدا، اسلام و قرآن کریم نسبت دهد.

« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ » (الصف، 7)

ترجمه: چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته در حالی که دعوت به اسلام می‌شود؟! خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند!

دو - و یکی از جاهلانه‌ترین کارها، این است که انسان در آن چه نمی‌داند، به عنوان یک صاحب‌نظر ورود نماید و سخن بگوید:

« وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا » (الإسراء، 36)

ترجمه: و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن (بر آن ایستادگی مکن و از آن پیروی منما)، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.

سه - و بدتر، این است که کسی مستند به همان جهلش، با القائات نادرست، به گمراه کردن مردم نیز بپردازد!

« إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُمْ مَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمٌ » (النّور، 15)

ترجمه: به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر می‌گرفتید (به یک دیگر منتقل و القا می‌کردید)، و با دهان خود سخنی می‌گفتید که به آن یقین نداشتید؛ و آن را کوچک می‌پنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است!

چهار - و از همه بدتر این است که انسان حقتیقت را بداند، اما به خاطر امیال و عداوتش، به مخالفت و دشمنی برخیزد:

« أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ »

ترجمه: آیا طمع (انتظار) دارید که [اینان] به شما ایمان بیاورند با آنکه گروهى از آنان سخنان خدا را مى شنیدند سپس آن را بعد از فهمیدنش تحریف می‌کردند و خودشان هم مى‏‌دانستند؟!

حکمت حجاب زنان:

یک عده دوست ندارند که حکمت احکام خداوند علیم و حکیم را بدانند، بفهمند، درک و باور کنند؛ از این رو ابتدا خودشان برای آن حکمتی مطلق می‌سازند و پس از نسبت دادن آن به حُکم خدا، شدیداً به آن می‌تازند و آن چه را خود بافته‌اند، به شدت رد می‌کنند!

●- آیا خداوند فرمود که حکمت و تنها دلیل "حجاب برای بانوان" این است که آقایان تحریک نشوند؟! خداوند متعال دو حکمت اصلی را بر می‌شمرد که یکی «خوب شناخته شدن، شناخته شدن به کرامت و بزرگی» است و دیگری «ممانعت از آزار» و البته آزار نیز فقط جنسی نیست.

●- همانقدر که دون شأن انسان مرد است که او را به قد و قامت، دور بازو یا طول شانه‌اش بشناسند، نه به انسانیت، علم، کرامت، شعور، فهم و سایر ارزش‌های انسانی، برای یک خانم نیز بسیار دون شأن است که او را به سایز دور سینه‌ یا کمرش و یا شکل اندام و جذابیت‌های جنسی‌اش بشناسند.

●- مضافاً بر این که شخصیت و حیای فطری و ذاتی زن، ایجاب نمود که اگر مردم (اعم از زن و مرد)، دوشیزه یا خانمی را ببینند که برای منظر عمومی، آرایش تحریک کننده جنسی نموده – لباس نازک، چسبان و بدن‌نما و چه بسا شرم‌آور (مثل ساپورت‌ها) پوشیده – همین طور که به خیابان آمده تا مثلاً سیب‌زمینی بخرد، با عشوه راه می‌رود و حرف می‌زند، و از هر رهگذری دلبری می‌کند و هر بیینده‌ای را تحریک جنسی می‌نماید، اگر او را لاابالی ندانند، دست کم بی‌شخصیت، سخیف و بی‌حرمت می‌شناسند.

●- همین شناخت ابتدایی و کلی که با نگاه حاصل می‌گردد، سبب آزار و اذیت زن می‌شود، خواه آزار در همین حد باشد که بداند همه به چشم شهوت به او نگاه می‌کنند – خواه تا این حد باشد که دیگران (مردان بی‌تقوا)، هر گونه تعرضی به او [از فریب و اغفال گرفته تا ...] را برای خود مجاز بدانند، و خواه این باشد که دچار بیماری‌های کمبود، خودناباوری و رذیلت‌های اخلاقی شود و خود نداند. اینها همه آزار است.

وجه نخست احکام:

بنابراین، وجه نخست تمامی احکامی فردی و اجتماعی اسلام [از طهارت و نماز و روزه گرفته، تا حجاب و احکام تجاری و حتی جهاد و تلاش در راه‌خدا و کسب علم و تقوا و ...]، در درجه‌ی اول متوجه امنیت، اخلاق، تقوا و بالتبع رشد و کمال خود شخص است، سپس در تعاملات و ارتباطات، به واسطه اثراتش، متوجه دیگران و جامعه می‌گردد.

تا انسان سالم نباشد، جامعه سالم نخواهد بود و البته بیماری‌های اعتقادی، قلبی، اخلاقی و رفتاری، چون فساد برانگیز است، واگیر دارد و جامعه را مبتلا می‌کند، پس حقوق جامعه نیز باید لحاظ گردد.

حکمتی از حجاب در نظام هستی:

اگر به عالم خلقت نگاه کنید، همه چیز در حجاب‌ و حجاب در حجاب است، جز برای اهل و محرمش. جمال، اسم خداوند متعال است و رخ نمودن جمال، حجاب در حجاب است.

عالَم همه مظهر جمال (زیبایی) اوست، لذا حتی آن چه می‌بینیم و در معرض دید همگان قرار دارد نیز در حجاب است، و هر کس محرم‌تر باشد، حجاب‌ها بیشتر برای او کنار می‌رود.

شما وقتی به یک کوه، جنگل یا دشت سرسبز، یا رود و دریا و اقیانوس می‌نگرید، چه می‌بیند؟! ظاهری که باطن و اسرار باطن را پوشانده است. پوست بدن نیز همین‌طور است و هم چنین است تمامی حقایق عالم هستی.

همین خورشیدی که مثال آورده، برای عموم در حجاب است و هر کس به آن علم و شناخت بیشتری پیدا کرد، محرم‌تر می‌گردد و بهره‌های بیشتری می‌برد.

وقتی به قرآن کریم، نماز، روزه یا جهاد می‌نگرید، چه می‌بینید؟! ظاهری که اسرار بسیاری را در نهان خود دارد و هیچظاهربینی به آنها واقف نشده و نظر نمی‌اندازد، مگر آن که به واسطه معرفت و ایمان و عمل صالح، "محرم" گردد.

زن نیز مظهر جمال الهی است، نه البته نه ظاهرش به عنوان یک انسان مؤنث در مقابل یک انسان مذکر، بلکه وجودش مظهر جمال است و جمال همیشه در حجاب است، مگر برای اهلش (محرم).

اما، نباید فراموش کنیم همانگونه که باطن در ظاهر پدیدار می‌گردد، ظاهر نیز در باطن اثر می‌گذارد، چنان که ظاهر نماز نیز رفتارها و گفتارهایی است که با اعضا و جوارح انجام می‌پذیرد، اما باطن را به معراج می‌برد.

حجاب ظاهر نیز [چه برای مرد و چه برای زن]، در چارچوب‌هایی که برای تنهایی، تفکیک محارم (مثل پدر و مادر، همسر و فرزند و ...)، و نیز غیر محارم تعریف شده، همین گونه است و تنها حکمتش آب شدن بستنی نمی‌باشد.

 

www.x-shobhe.com
روشنگران اضافه می کند که:
برهنگی زنان مایه طمع و لذت مردان هوسران خواهد بود و این بزرگترین ظلم به زنان است اگر بخواهند که بدانند و بفهمند.البته درک این حقیقت پیش زمینه هایی لازم دارد مثل آنکه اگر زن برای خودش ارزشی قائل نباشد و زندگی را در لذت و خوشگذرانی های شهوانی و خودنمایی ببیند نمی تواند به سادگی فلسفه حجاب را  درک کند.پس ابتدا باید به مقام انسانی خود ارج نهد تا دیدگاهی وسیع و متعالی پیدا کند.البته این خاص زنان نیست و برای مردان هم در مراتبی لازم است.



قران3


فایل صوتی ترتیل سوره های قران کریم به صورت جداگانه و باصدای استاد شهریار پرهیزگار

1.دانلود ترتیل سوره حمد

2.دانلود ترتیل سوره بقره

3.دانلود ترتیل سوره آل عمران

4.دانلود ترتیل سوره نساء

5.دانلود ترتیل سوره مائده
6.دانلود ترتیل سوره انعام

7.دانلود ترتیل سوره اعراف

8.دانلود ترتیل سوره انفال

9.دانلود ترتیل سوره توبه
10.دانلود ترتیل سوره یونس
11.دانلود ترتیل سوره هود
12.دانلود ترتیل سوره یوسف
13.دانلود ترتیل سوره رعد
14 .دانلود ترتیل سوره ابراهیم
15.دانلود ترتیل سوره حجر
16.دانلود ترتیل سوره نحل
17.دانلود ترتیل سوره اسراء

18.دانلود ترتیل سوره کهف
19.دانلود ترتیل سوره مریم
20.دانلود ترتیل سوره طه
21.دانلود ترتیل سوره انبیاء
22.دانلود ترتیل سوره حج
23.دانلود ترتیل سوره مؤمنون
24.دانلود ترتیل سوره نور

25.دانلود ترتیل سوره فرقان

26.دانلود ترتیل سوره شعراء
27.دانلود ترتیل سوره نمل

28.دانلود ترتیل سوره قصص

29.دانلود ترتیل سوره عنکبوت

30.دانلود ترتیل سوره روم

31.دانلود ترتیل سوره لقمان

32.دانلود ترتیل سوره سجده

33.دانلود ترتیل سوره احزاب
34.دانلود ترتیل سوره سبأ

35.دانلود ترتیل سوره فاطر

36.دانلود ترتیل سوره یس
37.دانلود ترتیل سوره صافات
38.دانلود ترتیل سوره ص
39.دانلود ترتیل سوره زمر
40.دانلود ترتیل سوره غافر
41.دانلود ترتیل سوره فصلت

42.دانلود ترتیل سوره شوری

43.دانلود ترتیل سوره زخرف

44.دانلود ترتیل سوره دخان
45.دانلود ترتیل سوره جاثیه
46.دانلود ترتیل سوره احقاف
47.دانلود ترتیل سوره محمد
48.دانلود ترتیل سوره فتح

49.دانلود ترتیل سوره حجرات
50.دانلود ترتیل سوره ق

51.دانلود ترتیل سوره ذاریات
52.دانلود ترتیل سوره طور
53.دانلود ترتیل سوره نجم
54.دانلود ترتیل سوره قمر
55.دانلود ترتیل سوره الرحمن
56.دانلود ترتیل سوره واقعه

57.دانلود ترتیل سوره حدید
58.دانلود ترتیل سوره مجادله
59.دانلود ترتیل سوره حشر
60.دانلود ترتیل سوره ممتحنه
61.دانلود ترتیل سوره صف

62.دانلود ترتیل سوره جمعه
63.دانلود ترتیل سوره منافقون
64.دانلود ترتیل سوره تغابن
65.دانلود ترتیل سوره طلاق

66.دانلود ترتیل سوره تحریم
67.دانلود ترتیل سوره ملک
68.دانلود ترتیل سوره قلم

69.دانلود ترتیل سوره حاقه
70.دانلود ترتیل سوره معارج
71.دانلود ترتیل سوره نوح
72.دانلود ترتیل سوره جن
73.دانلود ترتیل سوره مزمل

74.دانلود ترتیل سوره مدثر
75.دانلود ترتیل سوره قیامت
76.دانلود ترتیل سوره انسان
77.دانلود ترتیل سوره مرسلات
78.دانلود ترتیل سوره نبأ
79.دانلود ترتیل سوره نازعات

80.دانلود ترتیل سوره عبس
81.دانلود ترتیل سوره تکویر

82.دانلود ترتیل سوره انفطار

83.دانلود ترتیل سوره مطففین

84.دانلود ترتیل سوره انشقاق

85.دانلود ترتیل سوره بروج
86.دانلود ترتیل سوره طارق
87.دانلود ترتیل سوره اعلی
88.دانلود ترتیل سوره غاشیه
89.دانلود ترتیل سوره فجر
90.دانلود ترتیل سوره بلد
91.دانلود ترتیل سوره شمس
92.دانلود ترتیل سوره لیل
93.دانلود ترتیل سوره ضحی
94.دانلود ترتیل سوره انشراح
95.دانلود ترتیل سوره تین
96.دانلود ترتیل سوره علق
97.دانلود ترتیل سوره قدر
98.دانلود ترتیل سوره بینه
99.دانلود ترتیل سوره زلزال
100.دانلود ترتیل سوره عادیات
101.دانلود ترتیل سوره قارعه
102.دانلود ترتیل سوره تکاثر

103.دانلود ترتیل سوره عصر

104.دانلود ترتیل سوره همزة
105.دانلود ترتیل سوره فیل
106.دانلود ترتیل سوره قریش
107.دانلود ترتیل سوره ماعون
108.دانلود ترتیل سوره کوثر
109.دانلود ترتیل سوره کافرون
110.دانلود ترتیل سوره نصر
111.دانلود ترتیل سوره لهب
112.دانلود ترتیل سوره اخلاص

113.دانلود ترتیل سوره فلق
114.دانلود ترتیل سوره ناس

التماس دعا