ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه 160

پرسش :  با اینکه فقیر‌های مسلمانی هم داریم که دعا می‌کنن، ولی چرا توی همون وضع باقی میمونن؟! چرا خدا به دادشون نمی‌رسه؟! اینو اکثر کانال‌های ضد اسلامی میگن. خواهشا جواب بدین.


پاسخ: روش و تاکتیک فعالان در این کانال‌ها، همان روش ابلیس لعین می‌باشد، چرا که پیرو، عبد، مطیع و تحت تعلیم و تربیت او و جنودش هستند.

ابلیس لعین وقتی از روی تکبرش، خداوند سبحان را در امر سجده به آدم نافرمانی کرد، به محاکمه کشیده شد که «چرا نافرمانی کردی و علتش چه بود؟!»؛ او بهانه‌هایی از قبیل برتری آتش از خاک آورد و چون دید این بهانه‌ها هیچ کدام توجیه مقبولی نیست، گناه تکبر خودش را گردن خدا انداخت و گفت: « رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی ... پروردگارا! حال که تو مرا فریب دادی و گمراه ساختی ...» من نیز چنین و چنان می‌کنم.

*- از آن پس، همین اندیشه و روش غلط را به گناهکاران القا کرد تا گناه خودشان را گردن خدا بیاندازند. چنان که فرعون گفت: «من موسی (ع) را می‌کشم، او برود از خدای خودش کمک بگیرد» - قوم بنی اسرائیل به حضرت موسی علیه السلام گفتند: «تو با خدایت برو و این سرزمین را تسخیر کن و مردان جنگجویش را از پا درآور و یا از شهر بیرون کن، هر گاه موفق شدی، ما وارد خواهیم شد» [و البته خدا هم فرمود: پس چهل سال در بیابان آواره باشید] – کفار نیز در برهه‌ای، ظلم خود را اینگونه توجیه کردند که اگر خدا نمی‌خواست، چنین نمی‌شد – یزید و عبیدالله بن زیاد و ... نیز گناه جنایات خود را در کربلا، گردن خدا انداختند و به حضرت زینب علیهاالسلام گفتند: «دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟» و به مردم نیز می‌گفتند: این برتری را خدا به ما داده است – پادشاهان و حُکام جایر نیز می‌گفتند: «سلطنت موهبتی الهی است که از جانب خدا به پادشاه اعطا شده است»، حتی جرج بوش (پسر) گفت: من نماینده‌ی خدا هستم و ... .

*- از آن پس، این اندیشه‌ی جاهلی با تقویت القائات شیطانی، در بین انسان‌ها (حتی مسلمانان) رواج یافت؛ تا آنجا که به قول آیت الله جوادی آملی: «اسلامی حرف می‌زنند، اما قارونی فکر می‌کنند»، یعنی حرف از خدا، قرآن، نماز و دعا دارند، اما اگر موفقیتی حاصل شود، آن را صرفاً از هنر خود می‌دانند و بدتر آن که تمامی ضعف‌ها، مشکلات و گرفتاری‌ها را گردن خدا می‌اندازند! مانند کسی که به خاطر عدم رعایت مقررات و ضوابط رانندگی، تصادف می‌کند و احتمالاً مجروح و معلول هم می‌شود، بعد می‌گوید: «نمی‌دانم چه حکمتی داشت که خدا خواست من تصادف کنم و مجروح و معلول شوم؟!»

اقتصاد و معیشت:

اقتصاد و معیشت نیز مانند دیگر شئون و امور زندگی می‌باشد. رونق اقتصادی به صورت کلی، یا اشتغال، کسب و درآمد شخصی، هزاران هزار علت و عامل شخصی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی، ملی و بین‌المللی دارد، پس چنین نیست که اگر این شرایط مهیا نبود و یا تلاشی برای مساعد نمودن آن صورت نگرفت، به صرف "دعا"، همه چیز حل شود.

اقتصاد بیمار، مانند انسان بیمار است؛ آیا تا به حال شنیده‌اید که بگویند: « فلانی بیمار شد، اقدام به مداوا نکرد، اما خیلی دعا کرد که بهبود یابد، ولی نیافت؛ پس چرا خدا او را شِفا نمی‌دهد؟!»

حکایت:

در حکایت آورده‌اند: حضرت موسی (ع) مبتلا به قولنج شد و هنگامی که برای مناجات با حضرت رب الارباب به کوه طور رفت عرض کرد : خداوندا‌! مریض شده‌ام مرا شفا عنایت فرما   .

خطاب شد یا موسی به طبیب مراجعه کن‌. عرض کرد : خداوندا‌! پاسخ مردم را چه بگویم در حالی که خواهند گفت: "تو کلیم اللهی و مرده زنده می‌کنی و کور را شفا می‌دهی‌، آنگاه برای مرض خود به طبیب مراجعه می‌کنی‌؟!" - خطاب شد یا موسی‌! ما این گیاهان را عبث نیافریدیم و علم طب را بیهوده به انسان الهام نکردیم‌؛ حال آیا چون تو موسی هستی، انتظار داری که این همه گیاهان را عبث بگذاریم و بی سبب مرض تو را شفا دهیم‌؟! (زندگینامه مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی، ج 1)

*- بنابر این، همان‌گونه که حفظ سلامتی و یا مداوا برای بهبود بیماری، هزاران هزار شرط و شروط و دستورالعمل دارد و هر کاری با اسباب لازمش انجام می‌پذیرد، برخورداری از اقتصاد سالم و یا مداوای اقتصاد بیمار نیز هزاران هزار شرط‌، دستورالعمل، برنامه، راه‌کار و وسایل دارد. چه برای شخص و چه برای جامعه؛ که البته از هم جدا نیستند.

*- در آموزه‌ها و دستورالعمل‌های اسلامی (قرآن کریم و حدیث) نیز صدها برنامه و دستورالعمل فردی و اجتماعی وجود دارد؛ از دستور به تلاش گرفته تا کسب حلال و پرهیز از حرام – پرداخت‌ انواع زکات‌ها، صدقات، انفاق، انفال، خمس، قناعت، پرهیز از اسراف، تولید مرغوب، توزیع عادلانه، مصرف بهینه ... تا مقابله با ظلم‌های فردی و اجتماعی، فزهنگی و سیاسی و اقتصادی، تا امور مربطو به مدیریت‌های داخلی و انواع مقابله با فتنه‌ها و دشمنی‌های داخلی و خارجی. آیا همان‌گونه که امریکا توسط داعش و سایر گروه‌های تروریستی، در کشورها جنگ نظامی نیابتی راه می‌اندازد، توسط وابستگانش جنگ نیابتی اقتصادی راه نمی‌اندازد؟!

حالا اگر فرد و یا جامعه (ملت)، این زنجیره را پاره کردند، حلقه‌های آن را جدا و مفقود کردند، توجه و همت لازم را نداشتند، با بصیرت به امور داخلی و خارجی ننگریستند، خوب تدبیر و مدیریت نکردند و ...، انتظار نداشته باشند که به صرف سر سجاده نشستن و دعا کردن، اتفاقی بیافتد.  

دعا:

دعا، وِرد، جادو، سحر، طلسم و ... نمی‌باشد، بلکه درخواست از خداوند علیم، حکیم و منّان می‌باشد. بنا بر این، منشأ دعا نیز باید فکر، قلب و اراده باشد، نه لفظ خالی. در حالی که اغلب دعاهای ما، از لفظ نشأت می‌گیرد و به همان لفظ پایان می‌پذیرد. نه خواست و اراده‌ای حکیمانه پشت سر این دعا قرار گرفته است و نه عزم، همت و تلاشی مجدانه در پی‌اش می‌آید. لذا مرتب می‌گویند: «پس چرا این همه دعا کردیم، نشد؟!» خب این نه تنها دعا نیست، بلکه مسخره کردن دعا نیز هست. خداوند سبحان و حکیم، مستجاب کننده‌ی دعاهای ماست، نه الفاظ و اورادِ ما.

*- آیا تا به حال شنیده‌اید که بگویند: «فلانی خیلی دوست داشت که دانشمند شود، بدون این که تلاشی برای تحصیل علم کند، بسیار دعا کرد، اما نشد! پس چرا خدا او را دانشمند نمی‌کند؟!»

اما می‌گویند: مردمان فقیر خیلی دعا می‌کنند، پس چرا خدا مستجاب نمی‌کند؟!  و این چنین گناه را گردن خدا می‌اندازند! و هیچ گاه نمی‌گویند که «ما طبق برنامه‌ی تدوین شده و به وظایف محوله عمل نمی‌کنیم و نتیجه‌اش فقر در جامعه می‌شود» - «نتیجه‌ی اسراف و تبذیر، از سوی یک قشر، فقر برای قشر دیگر می‌شود» - «نیتجه بخل و خسّت، همان‌طور که روح را بیمار می‌کند، اقتصاد و معیشت مردم را نیز بیمار می‌کند» - «نتیجه انباشت سرمایه و بلوکه کردن آن، فقر است» - «وابستگی به غیر (خارج)، حاصلی جز بدبختی، عجز و فقر ندارد» - «حاصل رشوه دادن و گرفتن، رانت‌خواری، سوء استفاده از اموال دیگران و بیت المال، سوء مدیریت دولتی و ...، جز عمق بخشیدن به شکاف طبقاتی و فقر نخواهد بود» - «ضایع کردن نعمت‌ها، اعم از مادی و معنوی، از پول و ثروت و کار گرفته، تا نعمت ایمان، اسلام، ولایت، استقلال، عقل، علم، شعور، بصیرت، توان‌ها و سرمایه‌های طبیعی و ملی و ...، همه فقر می‌آورد»!

انتظار:

حال چه انتظاری دارند؟! آیا مثل قوم بنی اسرائیل می‌گویند: امام زمان علیه السلام بیاید و با خدایش تمامی این مشکلات را برطرف کند، بعد ما می‌آییم؟! – یا می‌گویند: ما همین جا سر سجاده نشسته و مرتب وِرد و اورادی را به نام "دعا" می‌خوانیم، تا شاید خداوند متعال، تمامی قوانین حاکم بر خلقت (تکوین) و هدایت (تشریع) را به خاطر اورادِ ما بر هم زند، معجزه شود و همه چیز تغییر یابد؟!

« ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ » (الأنفال، 53)

ترجمه: این [کیفر] بدان سبب است که خداوند نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته تغییر نمى‌دهد، مگر آنکه آنان آنچه را [در دل دارند و عمل دارند] تغییر دهند، و خدا شنواى داناست.


www.x-shobhe.com


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد