ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه71

پرسش

نظرتان راجع به این اظهار نظر چیست؟

اینکه می‌گویند زن حجاب داشته باشد تا مرد به گناه نیفتد مثل این است که بگویند خورشید نتابد تا بستنی‌هایتان آب نشود.

پاسخ

آن که با این تشبیه‌ها و تمثیل‌های غلط، چنین جمله‌ی سبکی را بیان داشته، نه خورشید، نور و حرارتش را شناخته – نه زن و مرد و شهوت را شناخته و نه حجاب را، چه رسد به اسلام، قرآن کریم و معارف حقه را.

چهار حجاب فهم و ایمان:

یک - یکی از ظالمانه‌ترین مواضع و رفتارها این است که انسان از خودش چیزی بگوید و آنه را به دیگران نسبت دهد، چه رسد به این که به خدا، اسلام و قرآن کریم نسبت دهد.

« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ » (الصف، 7)

ترجمه: چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته در حالی که دعوت به اسلام می‌شود؟! خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند!

دو - و یکی از جاهلانه‌ترین کارها، این است که انسان در آن چه نمی‌داند، به عنوان یک صاحب‌نظر ورود نماید و سخن بگوید:

« وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا » (الإسراء، 36)

ترجمه: و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن (بر آن ایستادگی مکن و از آن پیروی منما)، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.

سه - و بدتر، این است که کسی مستند به همان جهلش، با القائات نادرست، به گمراه کردن مردم نیز بپردازد!

« إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُمْ مَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمٌ » (النّور، 15)

ترجمه: به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر می‌گرفتید (به یک دیگر منتقل و القا می‌کردید)، و با دهان خود سخنی می‌گفتید که به آن یقین نداشتید؛ و آن را کوچک می‌پنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است!

چهار - و از همه بدتر این است که انسان حقتیقت را بداند، اما به خاطر امیال و عداوتش، به مخالفت و دشمنی برخیزد:

« أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ »

ترجمه: آیا طمع (انتظار) دارید که [اینان] به شما ایمان بیاورند با آنکه گروهى از آنان سخنان خدا را مى شنیدند سپس آن را بعد از فهمیدنش تحریف می‌کردند و خودشان هم مى‏‌دانستند؟!

حکمت حجاب زنان:

یک عده دوست ندارند که حکمت احکام خداوند علیم و حکیم را بدانند، بفهمند، درک و باور کنند؛ از این رو ابتدا خودشان برای آن حکمتی مطلق می‌سازند و پس از نسبت دادن آن به حُکم خدا، شدیداً به آن می‌تازند و آن چه را خود بافته‌اند، به شدت رد می‌کنند!

●- آیا خداوند فرمود که حکمت و تنها دلیل "حجاب برای بانوان" این است که آقایان تحریک نشوند؟! خداوند متعال دو حکمت اصلی را بر می‌شمرد که یکی «خوب شناخته شدن، شناخته شدن به کرامت و بزرگی» است و دیگری «ممانعت از آزار» و البته آزار نیز فقط جنسی نیست.

●- همانقدر که دون شأن انسان مرد است که او را به قد و قامت، دور بازو یا طول شانه‌اش بشناسند، نه به انسانیت، علم، کرامت، شعور، فهم و سایر ارزش‌های انسانی، برای یک خانم نیز بسیار دون شأن است که او را به سایز دور سینه‌ یا کمرش و یا شکل اندام و جذابیت‌های جنسی‌اش بشناسند.

●- مضافاً بر این که شخصیت و حیای فطری و ذاتی زن، ایجاب نمود که اگر مردم (اعم از زن و مرد)، دوشیزه یا خانمی را ببینند که برای منظر عمومی، آرایش تحریک کننده جنسی نموده – لباس نازک، چسبان و بدن‌نما و چه بسا شرم‌آور (مثل ساپورت‌ها) پوشیده – همین طور که به خیابان آمده تا مثلاً سیب‌زمینی بخرد، با عشوه راه می‌رود و حرف می‌زند، و از هر رهگذری دلبری می‌کند و هر بیینده‌ای را تحریک جنسی می‌نماید، اگر او را لاابالی ندانند، دست کم بی‌شخصیت، سخیف و بی‌حرمت می‌شناسند.

●- همین شناخت ابتدایی و کلی که با نگاه حاصل می‌گردد، سبب آزار و اذیت زن می‌شود، خواه آزار در همین حد باشد که بداند همه به چشم شهوت به او نگاه می‌کنند – خواه تا این حد باشد که دیگران (مردان بی‌تقوا)، هر گونه تعرضی به او [از فریب و اغفال گرفته تا ...] را برای خود مجاز بدانند، و خواه این باشد که دچار بیماری‌های کمبود، خودناباوری و رذیلت‌های اخلاقی شود و خود نداند. اینها همه آزار است.

وجه نخست احکام:

بنابراین، وجه نخست تمامی احکامی فردی و اجتماعی اسلام [از طهارت و نماز و روزه گرفته، تا حجاب و احکام تجاری و حتی جهاد و تلاش در راه‌خدا و کسب علم و تقوا و ...]، در درجه‌ی اول متوجه امنیت، اخلاق، تقوا و بالتبع رشد و کمال خود شخص است، سپس در تعاملات و ارتباطات، به واسطه اثراتش، متوجه دیگران و جامعه می‌گردد.

تا انسان سالم نباشد، جامعه سالم نخواهد بود و البته بیماری‌های اعتقادی، قلبی، اخلاقی و رفتاری، چون فساد برانگیز است، واگیر دارد و جامعه را مبتلا می‌کند، پس حقوق جامعه نیز باید لحاظ گردد.

حکمتی از حجاب در نظام هستی:

اگر به عالم خلقت نگاه کنید، همه چیز در حجاب‌ و حجاب در حجاب است، جز برای اهل و محرمش. جمال، اسم خداوند متعال است و رخ نمودن جمال، حجاب در حجاب است.

عالَم همه مظهر جمال (زیبایی) اوست، لذا حتی آن چه می‌بینیم و در معرض دید همگان قرار دارد نیز در حجاب است، و هر کس محرم‌تر باشد، حجاب‌ها بیشتر برای او کنار می‌رود.

شما وقتی به یک کوه، جنگل یا دشت سرسبز، یا رود و دریا و اقیانوس می‌نگرید، چه می‌بیند؟! ظاهری که باطن و اسرار باطن را پوشانده است. پوست بدن نیز همین‌طور است و هم چنین است تمامی حقایق عالم هستی.

همین خورشیدی که مثال آورده، برای عموم در حجاب است و هر کس به آن علم و شناخت بیشتری پیدا کرد، محرم‌تر می‌گردد و بهره‌های بیشتری می‌برد.

وقتی به قرآن کریم، نماز، روزه یا جهاد می‌نگرید، چه می‌بینید؟! ظاهری که اسرار بسیاری را در نهان خود دارد و هیچظاهربینی به آنها واقف نشده و نظر نمی‌اندازد، مگر آن که به واسطه معرفت و ایمان و عمل صالح، "محرم" گردد.

زن نیز مظهر جمال الهی است، نه البته نه ظاهرش به عنوان یک انسان مؤنث در مقابل یک انسان مذکر، بلکه وجودش مظهر جمال است و جمال همیشه در حجاب است، مگر برای اهلش (محرم).

اما، نباید فراموش کنیم همانگونه که باطن در ظاهر پدیدار می‌گردد، ظاهر نیز در باطن اثر می‌گذارد، چنان که ظاهر نماز نیز رفتارها و گفتارهایی است که با اعضا و جوارح انجام می‌پذیرد، اما باطن را به معراج می‌برد.

حجاب ظاهر نیز [چه برای مرد و چه برای زن]، در چارچوب‌هایی که برای تنهایی، تفکیک محارم (مثل پدر و مادر، همسر و فرزند و ...)، و نیز غیر محارم تعریف شده، همین گونه است و تنها حکمتش آب شدن بستنی نمی‌باشد.

 

www.x-shobhe.com
روشنگران اضافه می کند که:
برهنگی زنان مایه طمع و لذت مردان هوسران خواهد بود و این بزرگترین ظلم به زنان است اگر بخواهند که بدانند و بفهمند.البته درک این حقیقت پیش زمینه هایی لازم دارد مثل آنکه اگر زن برای خودش ارزشی قائل نباشد و زندگی را در لذت و خوشگذرانی های شهوانی و خودنمایی ببیند نمی تواند به سادگی فلسفه حجاب را  درک کند.پس ابتدا باید به مقام انسانی خود ارج نهد تا دیدگاهی وسیع و متعالی پیدا کند.البته این خاص زنان نیست و برای مردان هم در مراتبی لازم است.



شبهه51

پرسش : در کامنت پرسیده‌اند: کجای این دین حق است که می‌گوید زنان را بزنید و اسیران را به بردگی بگیرید؟ چه جوابی باید داد؟

پاسخ :


 به ایشان (و هر کس دیگری که چنین نظراتی دارد) بفرمایید به نکات ذیل توجه نمایند:
الف – ملاک حقانیت (الهی بودن) یک دین، نظرات و خوشایندهای غیر کارشناسانه‌ی افراد نمی‌باشد.
ب – احکام اسلامی در قالب «فروع دین» مطرح می‌گردد، لذا منتقد باید ابتدا ببیند که آیا اساساً اصول یک دین و در رأس آن توحید و یکتاپرستی را پذیرفته است که اکنون راجع به فروعش بحث دارد، یا خیر؟ بدیهی است اگر کسی خداوند متعال را منکر باشد، با او سخن گفتن از احکام دین خدا بی‌مورد است. چرا که او فاعل را قبول ندارد تا راجع به فعلش بحث کند.
ج – اما اگر به خداوند متعال اعتقاد داشت و فهمید که خداوند حکیم بندگانش را هدفدار خلق نموده است، لذا پس از خلقت آنها را رها ننموده و به سوی هدف هدایت می‌کند، پس الزاماً انبیاء را با دینی که شامل جهان‌بینی و شریعت (دین: چه باید کردها و چه نباید کردها) ارسال می‌کند، اما راجع به یک اصل فلسفی یا یک قانون حقوقی سؤال تخصصی دارد، آن وقت به او توصیه می‌گردد که در رشته‌ی مورد علاقه‌ی خود تحصیل کند و اگر نمی‌تواند تقلید نماید.
سؤال در باره‌ی چرایی احکام خداوند مثل این است که کسی بپرسد: چرا در حقوق بشر، حقوق مدنی، حقوق جزا، حقوق بین‌الملل و ... چنین یا چنان قانونی وجود دارد؟ بدیهی است که به او پاسخ خواهند داد که بهتر است در رشته‌ی حقوق و شاخه‌ی مورد نظر تحصیلات و تحقیقات تخصصی بنمایید و یا این که مانند سایر مردم، اصول (مانند: مجلس‌ها، شوراها و ...) را پذیرفته و در فروعش تابع باشید.
چه طور شد که برای یک قانون ساده‌ در یک حرفه (مانند حسابداری، انبارداری، کتابداری و ...، چه رسد به پزشک، مهندسی، حقوق و ...) سال‌ها تحصیلات تخصصی را لازم می‌دانند و کمترین دخالت غیر متخصص در این امور را جرم محسوب می‌کنند، اما نوبت به احکام خدا که می‌رسد، به خود اجازه می‌دهند در یک وبلاگ یا ایمیل ساده، سؤال نقدآمیز یا گاهی استهزاء کنند که چرا چنین حکمی وجود دارد؟! باید بروند تحصیل «فقه» کنند و بفهمند که چرا؟

  

ادامه مطلب ...

شبهه47

پرسش : اگر در فرانسه یا سایر کشورهای اروپایی قانون منع حجاب تصویب شده است، ما نیز قانون رعایت حجاب را تصویب کرده‌ایم، پس چرا باید از آنها انتقاد کنیم؟!


پاسخ: دلایل بسیار است، از جمله:

الف – قانون به صرف تصویب اکثریت، غیر قابل انتقاد نمی‌شود. بلکه باید با عقل، ارزش‌های انسانی و حقوق واقعی بشر نیز سازگاری داشته باشد. این سؤال مثل آن است که از آمریکا بپرسیم: چرا قانون شکنجه توسط بازجویان را تصویب کردید؟! چرا قانون بازداشت طولانی مدت و حبس بدون محاکمه را تصویب کردید؟! چرا ربایش مخالفان خود در سرتاسر جهان و انتقال به نقاط نامعلوم (مثل زندان‌های ابوغریب یا گواتناما) را تصویب کردید؟! چرا به دادگاه‌های خود اجازه داده‌اید که اتباع و حتی رؤسای کشورهای دیگر را محاکمه کنند و برایشان قرار بازداشت صادر کنند؟ یا هزاران چرای دیگر؟! در پاسخ بگویند: چون شما هم قوانینی بر خلاف اینها را تصویب کردید، پس جای اعتراض و انتقادی نیست! خیر. دست کم در جهان امروز ـ و به ویژه کشورهای مدعی دمکراسی – به ویژه در مواردی که نه تنها اتباع یک کشور، بلکه انسانیت و اخلاق دچار خسران می‌شود و همه‌ی آحاد بشر دچار خطر می‌شوند، جای انتقاد و اعتراض باقی است.

ب – یک ماده‌ی قانونی باید با قانون اساسی و حقوق مدنی آن کشور مطابقت داشته باشد. قانون حجاب در کشور ما هیچ منافاتی با قانون اساسی و حقوق مدنی ما ندارد. اما قانون [سیاسی] منع حجاب در فرانسه یا برخی دیگر از کشورهای اروپایی، با قانون اساسی و حقوق مدنی خودشان منافات دارد. پس جای دارد که دیگران انتقاد کرده و معترض باشند که چه‌طور به خاطر اهداف سیاسی و مقطعی خودتان یا تحت فشار لجنه‌های صهیونیستی و یا فشار آمریکا، قانون اساسی و حقوق مدنی خودتان را زیر پا می‌گذارید؟!

 

ادامه مطلب ...

شبهه44

پرسش : در رابطه با محدودیت‌هایی که اسلام برای زن و ارتباط با زنان قائل شده، مگر حضرت علی (ع) نفرمود که انسان به چیزی که از منع شود حریص است و مگر فروید نیز ریشه‌ی رشد یا عدم رشد فردی و اجتماعی را ارضای غرایض نمی‌داند؟

پاسخ :


در این سؤال سه مقوله‌ی متفاوت مطرح شده است که باید هر یک به طور مستقل مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شود، اما ذیلاً پاسخی اجمالی ایفاد می‌گردد:

الف – مسئله‌ی اول «قایل شدن محدودیت برای زن و ارتباط زناشویی در اسلام است»! این یک تهمتی است که دیگران بر اسلام وارد کرده‌اند و عوام‌ها نیز آن با بیان یا رفتار خود آن را تثبیت کرده‌اند و حتماً لازم است که در ذهن ما [اذهان عمومی]، از اسلام و احکام و فلسفه‌ی احکامش تهمت‌زدایی شود تا بتوانیم واقع‌گرا باشیم.

اسلام نه تنها محدودیتی برای روابط جنسی بین زن و مرد قایل نشده است، بلکه نسبت به آن توجه ویژه داشته و به تکرار این رابطه، از «نگاه» گرفته تا «ملاعبه» و تا «همبستری» توصیه و تأکید می‌نماید. بلکه برای حفظ و تداوم رابطه‌ی سالم، به گونه‌ای که به دیگر قوا و نیازهای فردی و اجتماعی انسان ضرری وارد ننماید، تعاریف و قوانین خاصی دارد. (چنان چه همه‌ی مکاتب تعاریف و چارچوب‌های متفاوتی دارند). مثل این است که بگوییم: نیاز به تغذیه و شهوت به خوردن در انسان هست و خوردن نیز سبب رفع گرسنگی و حتی رشد می‌گردد. اما چارچوب‌هایی دارد تا به قوای دیگر ضرر نرساند. مثلاً آن قدر ننوشد که مغزش آب بیاورد و یا آن قدر نخورد که قند و عوره و فشار خون و ... بگیرد. بلکه حدود غذا را به لحاظ مقدار و نیز ترکیب رعایت کند تا هم لذت ببرد و هم مفیدش واقع گردد.

ارتباط زناشویی نیز همین‌گونه است. محدودیتی (به آن معنا که می‌گویند) وجود ندارد، بلکه چارچوب‌هایش بیان شده تا هم انسان لذت ببرد و هم برای رشد مادی و معنوی‌اش مفید باشد و نه مضر.

 

ادامه مطلب ...

نوشتاری پیرامون حجاب hijab

حجاب  Hijab

--------------------------------------------------------------


انسان موجودی اجتماعی است واجتماع انسانهاپیچیدگیهای خاصی داردکه اززوایای مختلف قابل بررسی هستند یکی ازاین ویژیگیهاکیفیت روابط اجتماعی بویژه چگونگی معاشرت مردان وزنان است .زن ومردازنظرجسمی وروحی تفاوت هایی باهم دارندبه خاطر همین تفاوت هاست که به یکی مردگفته می شودوبه یکی زن

 

به هرکدام ویژیگیهاوجایگاه خاصی داده شده است که البته درنهایت مکمل یکدیگرخواهندبودبه شرط آنکه ازآنچه به آنهاداده شده به آنهاداده شده به جا ودرراه درست استفاده کنند. متاسفانه تجربه نشان داده شده است که بواسطه روابط بی قاعده روابط زنان ومردان به هردوگروه وبلکه به کل جامعه لطمات زیادی واردشده که البته باتوجه به ویژگیها وجایگاه زنان آسیب های جسمی وروحی برای این قشر بسیاربیشتربوده است.تاکنون دقت کرده ایدکه درعالم هستی هرآنچه که باارزش ترمهم تر وآسیب پذیرتراستازآن مراقبت بیشتری می شود.مغز مهمترین عضوبدن واستخوان جمجمه محکمترین استخوان بدن است مهمترین عضوبدن درمحکمترین پوشش قرارداده شده است چراکه هرگونه آسیبی به مغزبرسدناگزیربه تمام اعضای بدن سرایت خواهدکردمرگ مغز مرگ تمام بدن رابه دنبال دارد.

گلها وشکوفه هانیزبواسطه آنکه لطافت زیادی دارند ودرصدآسیب پذیریشان بالاست پیش ازشکوفاشدن درون پوششی محافظت می شوندهرگونه لطمه خوردن به این پوشش به پژمرده شدن گل ویاخشک شدن آن خواهدانجامیدمواردمشابه زیادی رادرنظام آفرینش می توانیدمشاهده کنیدانسان نیزازاشیاء گرانبهایش درمحل های مطمئن وامن محافظت می کندواما......

آیا ارزشهای اخلاقی چون حیا وعفت آنقدرگرانبها نیستند که با حساسیت ارآنان مراقبت نماییم آیا... 

گوهروجودزن آنقدرارزش نداردکه پوشیده باشد تادرمعرض تهدیدات وآسیب هاقرارنگیرد.آیا سزاواراست که وجودارزشمندزن بدون مراقبت رهاشودازآن دخترانی که به اشتباه تصور می کنندداشتن پوشش نامناسب ودوستی باپسران برای آنهامشکل خاصی ایجادنخواهدکردمی پرسیم گه آیاشمامردبودن راتجربه کرده ایدآیاویژیگیهای جسمی وروحی مردان رامی شناسیدآیاازاحساس یک مرد وواکنش اودرمواجهه با زنان کاملاً آگاهیدقطعاً آگاه نیستیدکه اگرآگاه بودیددرروابطتان ودرنوع پوششتان تجدیدنظرمی کردیدمشاهده می شودکه ازدیدبرخی دختران جوان اینگونه معاشرت هاتنهابه عنوان یک رفت وآمدودوستی ساده تلقی می گرددامااکثراًازعواقب خطرناک وناخوشاینداین ارتباطهابی اطلاعندویابه اهمیت آن پی نبرده اندیکی ازتبعات منفی معاشرت خارج ازچهارچوب وقاعده زنان ومردان آن است که انگیزه هابرای ازدواج کردن ،تشکیل خانواده ووفاداری به آن ازبین می رودچون افراد مشاهده می کنندکه محدودیت وحریمی وجودنداردوبراحتی می توانندباهرکسی رابطه داشته باشنداین همان معضلی است که ازآن به عنوان به عنوان معضل ازهم پاشیدگی خانواده یادمی شودتصورکنیدوقتی آماراین ارتباطهابالامی رودچه تعدادازخانواده هادرگیرمعضلات ناشی ازاین روابط ناسالم ونابهنجارخواهندشد البته لازم به ذکراست که نه مرددشمن زن است ونه زن دشمن مرد این وسوسه های نفس است که دشمن هردوست وچه مردان وچه زنان لازم است درمقابل آنچه هوی نفس دعوت به آن می کندوآن راجذلب وخوشایندنشان می دهدبایستندصحبت ازقطع ارتباطها نیست هدف قانونمندکردن این ارتباطهاست ماوشمابایدبدانیم که برای حفظ ارزشها وجلوگیری ازنشرضدارزشهالازم است گاهی ازخواسته هاوتمایلاتمان چشم پوشی کنیم وسختی هایی رابه جان بخریم حجاب پوششی است که شما دختران جوان رادرمقابل بسیاری آفات اجتماعی که درمعرض آنها خواهیدبودمحافظت می کندشمامادران فردای جامعه هستیدهم پسران وهم دختران این جامعه دردامن شما بزرگ خواهندشدوپرورش خواهندیافت لذاشماجایگاه بسیارمهم وتأثیرگذاری درجامعه داریدوخواهیدداشت به جاست که آمادگی های لازم رابرای احرازچنین جایگاهی کسب کنیدبرخی عنوان می کنندکه نوع پوشش مسأ له ای خصوصی است این تصوردرست نیست بدیهی است که جامعه ازتجمع تک تک افرادشکل می گیردشما آنگاه که واردجامعه می شویدجزئی ازآن خواهیدبودواعمال ورفتاروظاهرتان خصوصی محسوب نمی شودافراددرجامعه درحوزه های مختلف هم بریکدیگرتأثیرمی گذارندوهم ازیکدیگرتأثیرمی پذیرنداگرپوشش مسأله ای خصوصی است آیا کسی می تواندبگویدمن تمایل دارم برهنه واردجامعه شوم برخی نیزحجاب رامحدودیت می خواننددرجامعه خیلی محدودیت هاهست مثل قوانین مدنی مثل قوانین راهنمایی ورانندگی عده ای بایدپشت چراغ قرمزبایستندتاعده ای دیگربگذرند برخی خیابان هایکطرفه است ورودبه برخی خیابانها ومناطق ممنوع است استفاده ازکمربندوکلاه ایمنی اجباری است و..... اینهاهمه محدودیت است اماچون بودنشان ضروری است درقالب قانون وضع واجرامی گردنداین قوانین وقوانین مشابه درحوزه های دیگربرای حفظ نظم جامعه وسلامتی افرادلازمندوکسی نبایدونمی تواندلزوم آنهاراانکارکندبرای حصول برخی اهداف بایدبرخی محدودیت هاوسختی هاراتحمل کردبرای حفظ سلامت جامعه وبقای ارزشهالازم است به هنجارهای اجتماعی احترام بگذاریم بویژه دریک جامعه اسلامی که اخلاق جایگاه والایی دارددرمدرسه ،دانشگاه ومحل کارنیزبامحدودیت هایی روبرو خواهیدبودکه البته لازمنددرواقع آزادی هرفردتاآنجاست که به آزادی دیگران تجاوزنکندوالااگرکسی به آزادی شماتجاوز کندشمادیگرآزادنخواهیدبوداگرشماآزادیدبقیه افرادجامعه هم آزادندپس آزادی بی حدومرزنیست واساساًنمی تواند اینگونه باشدهیچ کس حق نداردبگویدمن آنگونه که دلم می خواهدزندگی می کنم آنچه دلخواه شماست ممکن است دلخواه دیگران نباشدوبالعکس ازبرخی بانوان که باظاهرنامناسب واردجامعه می شوندشنیده می شودکه می گویندماتمایل داریم اینگونه باشیم مردان صورتشان رابرگردانندبه این عده عرض می کنیم که این سخن نه تنهاحاکی ازخودخواهی شماست درعین حال ظالمانه وساده لوحانه نیزهست چون مردا ن به جزمومنان متعهدبواسطه طبیعتشان صورتشان رابرنخواهند گرداندواین شماهستیدکه دراین بازی خطرناک بازنده خواهیدشدطبیعت آتش سوزاندن است انتظاربی جاوساده لوحانه ای است که درمعرض آتش قراربگیریدوتوقع داشته باشیدکه آتش شمارانسوزانداگرتوانستیدطبیعت آتش راعوض کنیدطبیعت مردان راهم می توانیدشماگمان کرده ایدکه خداوندحجاب رابرای چه واجب کرده است ویابرای چه به مردان توصیه می کند باحیا باشندونگاهشان رانیزمحافظت کنندآیااینهاصرفاًقانون است آیااندیشیده ایدکه هدف ازوضع این قوانین چه بوده است براستی اگرمردان نخواهندنگاهشان رانگه دارندوزنان هم نخواهندپوشش مناسب داشته باشندچگونه می توان انتظارداشت که جامعه به فساددچارنشود

 


 



                                                                 
ادامه مطلب ...