ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه77

خلاصه پرسش
بر اساس برخی آیات، در روز قیامت، فرزندان و بستگان هیچ سودی به انسان نخواهند رساند، پس چگونه روایاتی ناظر به شفاعت فرزندان برای والدین و نیز سرایت اعمال نیکشان به پرونده پدر و مادر وجود دارد؟!
پرسش
در آیه 3 سوره ممتحنه آمده است: «لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ». با توجه به این آیه:1. مگر این‌طور نیست که اولاد صالح باعث می‌شوند پدر و مادر فوت شده در عالم برزخ از کارهای خوبی که انجام می‌دهند بهره‌مند شوند؟ و همین‌طور بعضا در قیامت؟ 2. مگر در بعضی روایات و آیات قرآن نیامده - البته تفسیر آیات - در قیامت حسرت بعضی جهنمیان دو برابر می‌شود زمانی که می‌بینند با اموال حرامی که به دست آورده‌اند وراثشان به بهشت می‌روند؟ 3. ولی بعضی وراث دیگر برای برخی جهنمیان که با اموال حرام پدر و مادرشان معصیت خدا را کرده‌اند عذاب اینها مضاعف می‌شود؟ پس چطور آیه 3 سوره ممتحنه این‌طور تفسیر می‌کند و همه خانواده را غیر مرتبط می‌داند؟!
پاسخ اجمالی
آیات فراوانی وجود دارند که بی‌فایده‌بودن نسبت‌های فامیلی را در آخرت اعلام می‌کنند. به عنوان نمونه در آیه‌ای می‌خوانیم: هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودى به حالتان نخواهند داشت! روز قیامت میانتان جدایی افکنده خواهد شد و ...،[1] این آیه اشاره به افرادی مانند «حاطب بن ابى بلتعه» دارد که اسرار مسلمانان را در اختیار مشرکان مکه قرار می‌داد و وقتی پیامبر اسلام(ص) از او  می‌پرسید؛ چرا اسرار مسلمانان را در اختیار دشمنان قرار می‌دهی؟ می‌گفت: خویشاوندان و بستگانى در مکه دارم که در دست کفار گرفتارند، مى‏ترسم آسیبى به آنها برسانند، خواستم از این طریق آنها را حفظ کنم.[2]
خداوند در این آیه می‌فرماید کسانی که برای نفع رساندن به فرزندان و بستگان کافر و مشرک خود، به مسلمانان خیانت می‌کنند، بدانند که این بستگان کافر در روز حساب هیچ دردی از آنها دوا نخواهند نمود. بدیهی است که فرزندان و بستگان مؤمن انسان مشمول این آیه نخواهند شد.
در همین ارتباط، مفسران معتقدند؛ جمله «لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ»، در صدد رفع این توهم است که ممکن است کسی فکر کند دوستى با مشرکان برای حفظ فرزندان و بستگان نباید اشکال داشته باشد. در حالی‌که آیه شریفه پاسخ مى‏دهد، اگر حفظ ارحام به قیمت عذاب دوزخ برایتان تمام شود؟ قطعاً و عقلاً نباید در صدد حفظ آنان برآیید؛ به دلیل آن‌که فرزندان و بستگان که برای حفظ آنان امروز با دشمنان خدا دوستى کردید، در روزى که کیفر معصیت و اعمال زشت خود را مى‏بینید، به درد شما نمى‏خورند، و دردى از شما دوا نمى‏کنند.[3]
«یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ» یعنى روز قیامت خداى تعالى با از کار انداختن اسباب دنیوى، میان انسان‌‌ها جدایى می‌اندازد و این در حقیقت دلیلى است بر این‌‌که در قیامت انسان‌ها که از یکدیگر جدا می‌شوند و پیوندها به کلى بریده می‌‌شود و سودى برای همدیگر نخواهند داشت؟!
«وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ». این جمله تمام کننده جمله «لَنْ تَنْفَعَکُمْ» و در حقیقت تأکید آن است. معنایش این است که روز قیامت أرحام و اولاد، شما را در برطرف کردن آثار این خیانت و امثال آن، کمک نخواهند کرد، و خدا بدانچه می‌کنید بینا است؛ چیزى بر او پوشیده نیست؛ به عظمت این خیانت شما آگاه است، و خواه ناخواه شما را بر آن مؤاخذه خواهد نمود.[4]
مشابه این مضمون را قرآن در آیه‌ای دیگر چنین بیان می‌دارد: «کسانى که کافر شدند، هرگز نمی‌توانند در پناه اموال و فرزندانشان، از مجازات خدا در امان بمانند»![5]
واضح است که رها‌کردن دین و فروختن آن به دنیای فرزندان و بستگان، خطای بزرگی است که نتیجه ناگوار آن در قیامت قابل مشاهده خواهد بود: «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ»؛[6] هنگامى که در «صور» دمیده شود، هیچ‌یک از پیوندهاى خویشاوندى میان آنها در آن روز نخواهد بود.[7]
با توجه به آنچه بیان شد، انسان نباید چنین تصور کند که می‌تواند در قیامت از فرزندان و بستگان خود مانند دنیا کمک خواسته و از بحران‌ها خلاصی یابد زیرا هیچ موردی در قیامت یافت نخواهد شد که فردی تنها به دلیل کمک فرزندان و بستگانش از عذاب جهنم رهایی یابد و آیات فوق می‌گویند که حمایت از فرزندان و بستگان ناخلف برای افراد با ایمان در قیامت هیچ سودی نخواهد داشت، اما این بدان معنا نیست که مؤمنانی که به هر نحو به هم وابسته هستند بعد از مرگ، نمی‌توانند هیچ نقشی در حمایت از هم ایفا کنند بلکه به عنوان نمونه در برخی روایات تصریح شده که فرزندان صالح به عنوان باقیات صالحات در اعمال انسان نقش دارند.[8]
این روایات با آن آیات ناهمگون نیستند زیرا همانگونه که گفته شد مجرد نسبت فامیلی، نقشی در منفعت و یا ضرر رساندن به انسان ندارد، بلکه آنچه که از طریق فرزندان و بستگان در عالم برزخ و قیامت نصیب انسان می‌شود، به نحوی بازتاب کارهای خود انسان است. به عنوان نمونه، فردی که فرزند خوبی تربیت کرده و به عنوان باقیات صالحات از خود به جای گذاشته، خوراک و پوشاک یکی از بستگان مجاهدش را تهیه کرده که بعدها در راه حق به شهادت رسیده و ... در حقیقت نتیجه سال‌ها زحمت خودش را می‌بیند که از این طریق به او می‌رسد، نه آنکه مجرد وابستگی نسبی به فرزند و فامیلش موجب نجات او شده باشد.
البته و با این وجود، روز قیامت صحنه‏اى هول انگیز است که – به ویژه در ابتدای آن و قبل از پایان حسابرسی – همه از هم فرار مى‏کنند، هم چنان‌که قرآن کریم فرمود: «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ».[9] روزی که فرد از برادر، مادر، پدر، همسر و فرزندانش می‌گریزد زیرا هرکدامشان درگیر حسابرسی شخصی خود می‌باشند.
 

[1]. ممتحنه، 3. «لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ».
[2]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏9، ص 404- 405، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏19، ص 229، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. همان، ج ‏19، ص 230.
[5]. آل عمران، 116.
[6]. مؤمنون، 101.
[7]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏19، ص 229.
[8] . إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا عَنْ‏ ثَلَاثٍ‏ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ وَ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ بَعْدَهُ وَ صَدَقَةٍ جَارِیَة.
[9]. عبس، 34- 37.
www.islamquest.net

شبهه50

پرسش : سرنوشت افرادی هم چون ادیسون که فاقد ولایت و امامت بوده‌اند و در ضمن خدماتی به جامعه بشری نموده‌اند در آخرت چیست؟

پاسخ :


بدیهی است خداوند متعال که نه تنها عادل، بلکه حکیم و رحیم است، از هیچ کس بیش از توان و امکانش سؤالی نمی‌نماید، چنان چه فرمود: «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها - خدا هیچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلّف نمى‏کند (البقره – 286)». پس اگر یک دانشمند یا یک عامی، فرصت، امکان و شرایط کسب معلومات و شناخت داشته، اما اهمال کرده، مسئول و پاسخ‌گو است و اگر به نسبت امکان و شرایط خود پیگری نموده، اما به خاطر محدودیت‌های زمانی – محیطی و ... به حقایق لازم دست نیافته، تکلیفی بر او نیست.
اگر چه ادیسون، انیشتاین و امثالهم، ولایت امیرالمؤمنین را نمی‌شناختند و نداشتند، اما بنا به اقرارهای خودشان انسان‌های موحدی بودند و به خاطر دانش و خدماتشان به نوعی مأجور هستند (اجر می‌برند). مگر آن که از روی عمد اهمال یا لجاجت کرده باشند.
آیات ذیل و ده‌ها آیه‌ی دیگر، بیان از آن دارد که هیچ چیز (دانش، نیت، عمل و ...) حتی اگر به کوچکی ذره‌ و مثقالی باشد، از نظر خداوند متعال، عادل، حکیم و رحیم مخفی و پوشیده نمی‌ماند و هر کس نتیجه‌ی اعمال و رفتار خود را می‌بیند.

- إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظیماً .
خدا ذره‏اى هم ستم نمى‏کند. اگر نیکی باشد آن را دو برابر مى‏کند و (به غیر از اجر متقابل) از جانب خود نیز مزدى به کرامت مى‏دهد. (النساء – 40)

 

ادامه مطلب ...

شبهه 35

پرسش :وقتی زمان در آن جهان مفهومی ندارد، یعنی کل فیزیک مفهمومی ندارد، پس علم مخصوص این جهان و مادی است. حالا از نظر فلسفه اسلام علم مادی است یا معنوی؟

پاسخ :


واژگان، هر کدام معانی و مفاهیمی دارند که گاه به کلی و جزئی تعریف می‌شوند و گاه در مصادیق گوناگون، مفهوم‌شان متفاوت می‌گردد. بدیهی است که واژگانی چون: "علم" و "زمان" نیز از این دو قاعده مستثنی نمی‌باشند.

الف – علم:

علم، یعنی "دانایی". البته معانی متفاوتی چون: آگاهی، آموختن و ... نیز برای آن بیان شده است که همه به همان ریشه دانایی بر می‌گردد. از این رو، هر آن چه "دانسته" شود، علم است و آن که دارای این علم می‌شود، "عالم" است و هر که بشتر بداند عالم‌تر است تا برسد به "علیم و اعلم".

این جامعیت تعریف سبب می‌گردد تا "علم"، قابلیت تقسیم به کلی و جزئی، بسیط – ازلی و نیز حادث و اکتسابی و ...، داشته باشد و هم چنین به موضوعات متفاوت نیز تقسیم و اطلاق می‌گردد و لازم می‌آید مصادیق گوناگونی داشته باشد. به عنوان مثال:

*- علم خداوند علیم به ظاهر و باطن مخلوقات خود، علم است؛ چنان چه فرمود:

«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» (البقره، 29)

ترجمه: اوست که آنچه در این زمین است همه را براى شما آفرید، سپس به (آفرینش) آسمان پرداخت پس آنها را به صورت هفت آسمان (مطابق حکمت و خالى از نقص در خلقت) مرتب و منظم ساخت، و او به همه چیز داناست

 

ادامه مطلب ...

شبهه(33)

پرسش : مامسلمانان اعتقاد داریم اولین سوال در ان دنیا نماز است ،هرکس نمازش قبول است به باقی اعمال رسیدگی می‌کنند. پس تکلیف یک آفریقایی، امریکایی و ... که از نماز نشنیده و یا مسیحی است چیست؟

پاسخ :

 
دین اسلام نیز مانند هر بنا و ساختار دیگری بر اساس «اصول و فروع» استوار شده است و نماز یکی از فروع دین و البته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، تا آنجا که فرمود‌ه‌اند «هر چیزی صورتی دارد و صورت دین اسلام، نماز است» و یا «نماز ستون دین است».

الف – با توجه به نکته‌ی فوق، معلوم می‌شود که ابتدا از اصول و در رأس آن سؤال می‌شود. چنان چه تصریح شده و می‌دانیم که اولین سؤال «من ربّک – پروردگارت کیست؟» می‌باشد. و دقت شود که پرسیده نمی‌شود خالقت کیست؟ بلکه پرسیده می‌شود «ربّ تو کیست؟» یعنی در طول زندگی چه کسی را صاحب اختیار و تربیت کننده‌ی امورت می‌شناختی؟ فرعون زمان، طاغوت‌ها، شهوت، ثروت ... و یا الله جل جلاله؟ و پاسخ نیز با جمله‌باقی نخواهد بود، بلکه منطبق با واقعیت شخص خواهد بود.

 

ادامه مطلب ...

شبهه(12)

پرسش : اگر فردی در یک کشور دوری مانند کره شمالی به دنیا آمده باشد و در یک محیط بسته و در فرهنگ آن کشور بزرگ شود و هیچ امکانی برای شناخت حق و حقیقت نداشته باشد. به فرض که در اعصار گذشته نبی هم برای آنها آمده باشد، اما هیچ اثری از او باقی نمانده باشد ... حکم این فرد در قیامت چگونه است؟

پاسخ "


این سؤال بارها و بارها به اشکال متفاوت مطرح شده است، با مثال‌هایی از امریکای شمالی، چین، ژاپن ... و اکنون کره؛ و هر بار نیز پاسخ‌های مشروح ایفاد شده است.

الف – برخی با خواندن آیه‌هایی چون «فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»، گمان می‌کنند که حتماً و یقیناً باید برای هر چند نفری که در یک جا جمع شده‌اند، یک نبی الهی آمده باشد! اما اصلاً چنین نیست.

باید دقت شود که اولاً معنای هر «امت»، و حتی هر «قوم»، الا و لابد یک ملیت (دیروزی یا امروزی)، یا اهالی یک عشیره نمی‌باشد، و ثانیاً معنای رسول (فرستاده)، الزاماً یک نبی‌ای که وحی را اخذ و ابلاغ کند نمی‌باشد.

ب – مقوله‌های «نبوت»، «رسالت» و «امامت» و تعریف و شرح وظایف هر کدام متفاوت است، به ویژه «امامت»، که وظیفه هدایت و رهبری مردم بر عهده‌ی این مقام می‌باشد. حال ممکن است گاهی هر سه مقام در یک نفر جمع شود، ممکن است جمع نشود.

به آیه ذیل دقت نمایید که چگونه این تفاوت‌ها را تشریح نموده و البته پاسخ سؤال در باره‌ی هدایت امت‌ها را نیز بیان داشته است:

 

ادامه مطلب ...

شبهه(11)

 

پرسش : آیا خداوند همان طور که در دنیا عیوب و گناهان بندگانش را می پوشاند، اگر کسی از گناهی که مرتکب شده پشیمان باشد و توبه کند، خداوند در قیامت نیز گناهانش را از دید دیگران مخفی نگه می دارد؟

پاسخ اجمالی


آنچه را که تعالیم و آموزه­های دینی به ما می گوید؛ این است که خداوند «ستار العیوب» است؛ یعنی عیب­های بندگان را می­پوشاند و از دید دیگران مخفی نگه­می دارد. منظور از عیب­ها در این­جا گناهان و خطاهایی است که از بندگان سر می زند. در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است: «از خدا خواستم که حساب امت مرا به من واگذارد تا پیش امت‌هاى دیگر رسوا نشود، پس خداى عز و جل به من وحى کرد، اى محمد نه، بلکه من حسابشان را می‌رسم و اگر گناهى از آنها سر زده از تو پوشیده مى‏دارم که پیش تو نیز رسوا نشوند. بنابر این، اگر انسان در این دنیا موفق به توبه واقعی شود، خداوند او را مورد لطف و رحمت خویش قرار می­دهد، از گناهانش می­گذرد، همان­گونه که در این دنیا آبرویش را حفظ کرده، در آخرت نیز گناهانش را از دید دیگران مخفی نگه­می دارد.

پاسخ تفصیلی

در مورد پرسش مطرح شده؛ یعنی پوشاندن عیوب و گناهان بندگان در قیامت، باید گفت؛ آنچه را که تعالیم و آموزه­های دینی به ما می گوید این است که خداوند «ستار العیوب» است؛


ادامه مطلب ...