ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه108

پرسش
چه مدارکی وجود دارد که حدیث غدیر را اثبات می‌کند؟

پاسخ اجمالی

واقـعـه غـدیـر و مـعـرفـى امـام عـلى (ع) بـه خـلافـت و جـانـشـیـنـى رسـول خـدا(ص) در آن روز، از چـنان عظمتى برخوردار است که آن رویداد تاریخى را یکصد و ده نفر صـحابى پیامبر(ص) نقل کرده اند! البته این بدان معنى نیست که از آن گروه کثیرى که همراه رسـول خـدا(ص) شـاهـد آن حـادثـه بـودنـد، فـقـط هـمـیـن تـعـداد ایـن واقـعـه را نـقـل کـرده بـاشـنـد، بـلکـه تـنـهـا اسـامـى ایـن تـعـداد از صـحـابـى در کـتـاب هـاى اهل سنت آمده است.

پاسخ تفصیلی

واقـعـه ی غـدیـر و مـعـرفـى امـام عـلى (ع ) بـه خـلافـت و جـانـشـیـنـى رسـول خـدا(ص) در آن روز، از چـنان عظمتى برخوردار است که آن رویداد تاریخى را یکصد و ده نفر صـحابى پیامبر(ص ) نقل کرده اند! البته این بدان معنى نیست که از آن گروه کثیرى که همراه رسـول خـدا(ص ) شـاهـد آن حـادثـه بـودنـد، فـقـط هـمـیـن تـعـداد ایـن واقـعـه را نـقـل کـرده بـاشـنـد، بـلکـه تـنـهـا اسـامـى ایـن تـعـداد از صـحـابـى در کـتـاب هـاى اهل سنت آمده است.

تعدادى از آن 110 راوى واقعه غدیر عبارتند از: "ابـوبـکـر بن ابى قحافه، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان، طلحه، زبیر، عبدالله بن جعفر، عـبـاس بـن عبدالمطلب، عبداللّه بن عبّاس، ابوایوب انصارى، ابوذر غفارى، سلمان فارسى، ابـوقـتـاده، ابـوهـریـره، زیـد بـن ارقـم، عـدى بـن حـاتـم، سـهـل بـن حـنیف، حسان بن ثابت و... [و از زنان ] فاطمه زهرا(س )، ام سلمه، عایشه، ام هانى، فاطمه بنت حمزه و..."[1]

بعد از صحابه، 84 نفر از تابعین، از جمله ابو راشد، ابو سلمه، ابو سلیمان، مؤ ذن ابو صالح و... نیز حدیث غدیر را نقل کرده اند.[2]

هـمـچـنـیـن عـلمـا و محدثان قرن هاى بعد در حفظ این اثر جاودانه نهایت مراقبت را داشته، و در هر قـرنـى، بـا دقـت نـظر، این حدیث گرانبها را از گروه پیشین دریافت و به طبقه ی بعدى تسلیم کرده اند:

در قـرن دوم هـجـرى 56 نـفر، قرن سوم 92 نفر، قرن چهارم 43 نفر، قرن پنجم 24 نفر، قرن شـشم 20 نفر، قرن هفتم 21 نفر، قرن هشتم 18 نفر، قرن نهم 16 نفر، قرن دهم 14 نفر، قرن یازدهم 12 نفر، قرن دوازدهم 13 نفر، قرن سیزدهم 12 نفر و در قرن چهاردهم 21 نفر از علماى اهل سنّت حدیث غدیر را نقل کرده اند که مجموع این افراد به 360 نفر مى رسد.[3]

شـاهـد دیـگـر بـر جـاودانـگـى حـدیـث غـدیـر، کـتـاب هـاى مـسـتـقـلى اسـت کـه گـروهـى از عـلمـاى اهل سنّت افزون بر نقل حدیث، پیرامون سند و مفاد آن نوشته اند؛ مانند:

1 ـ ابو جعفر طبرى، مورخ بزرگ اسلامى (متوفى 310 ق )، در کتاب "الولایة فى طرق حدیث الغـدیـر"، ایـن حـدیـث را بـا بـیـش از هـفـتـاد طـریـق از پـیـامـبـر(ص ) نقل کرده است.

2 ـ ابـوالعـباس احمد بن محمد همدانى، معروف به ابن عقده (م 333 ق)، در کتاب "الولایة فى طرق حدیث الغدیر"، حدیث غدیر را از 105 نفر نقل کرده است.

3 ـ ابوبکر محمد بن عمر بغدادى معروف به جحانى (م 355 ق)، در کتاب "من روى حدیث غدیر خم"، از 125 طریق از پیامبر(ص ) حدیث غدیر را آورده است.

4 ـ ابـوغـالب احـمـد بـن مـحمّد الرازى (م 368 ق) و محسن بن حسین نیشابورى خزاعى و على بن عـبـدالرحـمـان بـن عـیـسـى جـراحـى قـنـاتـى و 26 نـفـر دیـگـر از عـلمـاى مـشـهـور اهل سنّت، از حدیث غدیر در کتاب هاى مستقلّى بحث کرده اند.[4]

دانـشـمـنـدان بـزرگ شـیـعـه نـیز، واقعه ی غدیر را در کتاب هاى بزرگ و ارزشمندى همچون اعیان الشیعه، الغدیر، المراجعات، الطرائف، عوالم العلوم، بحارالانوار (ج 37)، عبقات الاَنوار و... ذکر کرده اند.

شاءن نزول آیه تبلیغ از دیدگاه اهل سنّت

دربـاره ی شـأن نـزول آیه: "یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بـَلَّغـْتَ رِسـالَتـَهُ وَاللّهُ یـَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ."[5]، در کتاب هاى مختلفى که دانشمندان اهـل سـنـّت ـ اعـم از تـفسیر، حدیث و تاریخ ـ نگاشته اند، روایات بسیارى به چشم مى خورد که تـصـریح در نزول این آیه درباره بیان ولایت على (ع ) در غدیر خم دارد. براى نمونه به چند کتاب و نقل آنها اشاره مى کنیم:

1 ـ فـخـر رازى در تـفـسـیـر خـود از ابـن عـبـاس، چـنـیـن نـقـل مـى کـنـد: وقـتى آیه تبلیغ نازل شد، پیامبر(ص ) دست على (ع ) را گرفت و فرمود: "مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌ مَوْلاهُ..." در همین هنگام عمر بن خطاب، على (ع ) را ملاقات کرد و به او گفت: "ـَنـیـئاً لَکَ یـَا بـْنَ اَبى طالِبٍ، اَصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ"[6] اى پسر ابو طالب، [این مقام ] بر تو مبارک باد! مولاى من و مولاى همه ی مردان و زنان مؤ من گردیدى.

2 ـ ابـن کـثـیـر دمـشـقـى، نـیـز نـزول ایـن آیـه دربـاره عـلى (ع ) و بـه دنبال آن ایراد خطبه ی غدیر از پیامبر(ص) را مورد تأیید قرار داده است.[7]

3 ـ شـیـخ مـحـمـد عـبـده در تـفـسـیـر خـود، ذیـل آیـه تـبـلیـغ از ابـوسـعـیـد خـدرى نـقـل مـى کـنـد کـه ایـن آیـه ی شـریـفـه در روز غـدیـر خـم در شـأن عـلى بـن ابـیـطـالب (ع) نازل شده است. وى سپس از براء بن عازب، نقل مى کند که حدیث "مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعلِىٌ مَوْلاهُ"، از پیامبر(ص ) صادر شده است.[8]

4 ـ سیوطى در "الدُّرُالمنثور"، ذیل آیه ی شریفه تبلیغ ، مى نویسد: "ابوسعید خدرى گفت: این آیه در شأن على بن ابیطالب در غدیر خم نازل شده است.[9]،[10]

 

 

[1]  ابـن شـهـر آشوب، در کتاب ((مناقب ))، ج 3، ص 25، نام 110 نفر را ذکر کرده، همچنین علامه امینى در ((الغدیر))، ج1، ص 14، نام 110 نفر را به ترتیب حروف الفبا آورده است.

 [2] الغدیر، ج 1، ص 129 ـ 151.

[3]  همان، ج 1، ص 73 ـ 151.

[4] همان، 152 ـ 157.

[5]  مائده (5)، آیه 67.

[6]  تفسیر فخر رازى، ج 12، ص 42.

[7]  بدایه و نهایه، ابن کثیر، ج 5، ص 183 ـ 189.

[8]  تفسیر المنار، ج 6، ص 463 ـ 465.

[9]  تفسیر الدرر المنثور، ج 2، ص 298.

[10] اقتباس از گنجنامه امام علی (ع)، مبحث غدیر و ولایت.

--------------------------------------------------------------------


پرسش2
در حین خطابه پیامبر گرامی اسلام(ص) در محل غدیر خم چند نفر از مسلمانان حضور داشتند؟ آیا آنچه در برخی کتاب‌ها آمده مبالغه‌آمیز نیست؟!
 
ادامه مطلب ...

شبهه107

برخی از جزئیات حادثه کربلا با عقل سازگار نیست! چگونه توجیه می شود؟
پرسش
من یک شهروند تهرانی هستم. امروز پنجم فروردین 89 ایمیلی را دریافت کردم که در آن به یکی از اصلی ترین عقاید شیعیان، یعنی موضوع کربلا، شبهه وارد نموده اند. با توجه به این که مرکز شما دارای محقّقین و متخصّصین علوم اسلامی است و پاسخ دادن به این انحرافات فکری جزو رسالت شما می باشد، خواهشمندم به این موضوع رسیدگی فرمایید و اطلاع رسانی مناسب را منظور نمایید. توفیق شما را از خداوند متعال خواستارم متن ایمیل ارسال شده به شرح زیر می باشد:
فارغ از حب و بغض بخوانید تا بتوان آن را نقد کرد در این پست می خواهم به بیان چند نمونه از افسانه های معروف و البته تأمل برانگیز روز عاشورا بپردازم. نخست در مورد بی آبی، وضعیت بیابانی و عطش حسین و یارانش: همان طور که می دانید جنگی که در روز عاشورا رخ داده در نزدیکی رود فرات بوده. در هیچ کجای کره زمین نمی توانید سرزمینی در کنار یک رود را بیابید که صحرا و بیابان بی آب و علف باشد، مگر رودی که از میان کوهستان می گذرد. همه در درازای تحصیلمان خوانده ایم که در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید. واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل می دهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است. از آن گذشته در چنین مناطقی به دلیل نزدیکی به رودخانه بستر زیرین زمین را سفره های پهناور آبی تشکیل می دهد و دست رسی به آب آسان تر از آن چیزی است که به ذهن می رسد. تنها با کندن 4 یا 5 متر از زمین می توان به آب رسید. در منطقه اهواز یکی از مشکلات ساخت و ساز همین سفره های زیرزمینی است که کاملاً زیر شهر را فرا گرفته اند. 72 نفر نتوانسته اند یک گودال 4 متری حفر کنند؟ از طرفی بر طبق گفتار شیعیان این رویداد در تابستان و هوای گرم و جهنمی رخ داده، ولی با مراجعه به این سایت و وارد کردن تاریخ دهم محرم سال 61 هجری قمری در قسمت Islamic Calendar درمی یابید که عاشورا در روز چهارشنیه 21 مهر ماه بوده است. البته 21 مهر نیز هوای کربلا آن چنان خنک نیست، ولی آن تابستان جهنمی هم که شیعیان می گویند نیست. اکنون می گویند شرایط آب و هوایی 1400 سال پیش با امروز فرق دارد. نخست این که در یک پریود 1400 ساله آن تغییر آب و هوایی که در ذهن مسلمانان است نمی تواند رخ دهد و دوّم این که اگر هم تغییری باشد مطمئناً هوا خنک تر نشده، بلکه دما بالاتر هم رفته است؛ یعنی 1400 سال پیش نسبت به امروز خنک تر بوده. اما یک نکته جالب دیگر در داستان هایی که از واقعه عاشورا گفته شده اشاره ای به گرسنگی نگردیده؛ یعنی کاروان حسین مشکل گرسنگی نداشته است. این کاروان نیز مانند سایر کاروان ها حیوانات اهلی به همراه خود داشته که با مشکل گرسنگی مواجه نشود؛ مثلاً گوسفند یا بز، برای رفع تشنگی نیز می توانستند از شیر همین حیوانات اهلی استفاده کنند. در ضمن شتر نیز همراه آنها بوده، عرب ها که به خوردن شیر شتر علاقه بسیار دارند، می توانستند از شیر شتر ها نیز استفاده کنند .باز هم نکته ای دیگر، سه نقل قول در مورد مقبره حسین: هارون الرشید را در حالى پشت سر گذاشتم که قبر حسین (علیه السلام) را خراب کرده و دستور داده بود که درخت سدرى را که آن جا بود به عنوان نشانه قبر براى زوار، و سایه‏بانى براى آنان قطع کنند. (تاریخ‏الشیعه، محمد حسین المظفری، ص 89، بحار الانوار، ج 45، ص 39 8) قبر شریف آن حضرت مورد تعرض‏ و دشمنى متوکل عباسى قرار گرفت. او توسط گروهى از لشکریانش قبر را احاطه کرد تا زائران به آن دست رسی نداشته باشند و به تخریب قبر و کشت و کار در زمین آن جا دستور داد... ) اعیان الشیعه،ج 1، ص 628، تراث کربلا، ص 34; بحارالانوار،ج 45، ص 397) سال 236 متوکل دستور داد که قبر حسین بن على و خانه‏هاى ‏اطراف آن و ساختمان هاى مجاور را ویران کردند و امر کرد که جاى قبر را شخم زدند و بذر افشاندند و آب بستند و از آمدن مردم به آن جا جلوگیرى کردند. (همان) از این دست نقل قول ها بسیار است که تنها به سه مورد اشاره کردم. در بیابان بی آب علف و صحرای جهنمی کشت و کار کرده اند و بذر افشانده اند؟ پس با این همه موارد، چگونه حسین و کاروانش از تشنگی و گرمای هوا رنج دیده اند؟
 
ادامه مطلب ...

شبهه106

پرسش
تاریخ پیدایش شیعه در چه زمانی بوده است؟
پاسخ اجمالی
در مورد پیدایش تاریخى شیعه و ظهور آن نظریات گوناگونى از سوى مورّخان ارائه شده است.[1] شیعه امامیه معتقد است که بذر اولیّه تشیع را خداوند در قرآن کریم نشانده و پیامبر اکرم(ص) در طول دوران رسالتش آن‌را آبیارى کرده است.[2] بنابراین شجره طیبه تشیع در زمان حضور نبىّ گرامى اسلام(ص) به ثمر نشسته و به همین جهت عدّه‌اى در زمان پیامبر به این عنوان معروف بوده‌اند؛ مثل: سلمان فارسى، ابوذر غفارى، و مقداد بن اسود.
گروهى از صحابه در زمان پیامبر اکرم(ص) با شنیدن آیات و روایات در امر امامت و ولایت و خلافت امام على(ع)، بعد از پیامبر خدا، به او اعتقاد پیدا کرده زعامت و امامت او را پذیرفتند و از ارادت‌مندان آن‌حضرت قرار گرفتند. این گروه از همان زمان به «شیعه على(ع)» معروف شدند. ابن ‏خلدون در این‌باره می‌نویسد: «جمعى از صحابه، شیعه على بودند و او را سزاوارتر از دیگران به خلافت می‌دانستند».[3]
همچنین گفته شده است: «گروهى از بزرگانِ صحابه، معروف به موالیان على(ع) در عصر رسول خدا(ص) بودند. از آن جمله سلمان فارسى است که می‌گفت: ما با رسول خدا بیعت کردیم بر خیرخواهى مسلمانان و اقتدا به على بن ابی‌طالب و موالیان او. و ابى سعید خدرى است که گفت: مردم به پنج کار امر شدند؛ چهار تا را انجام دادند و یکى را ترک نمودند. از او سؤال شد آنچه را که ترک نمودند چه بود؟ او در جواب گفت: ولایت على بن ابی‌طالب. از او سؤال شد آیا ولایت با چهار عمل دیگر واجب است؟ پاسخ داد: آرى. و ابوذر غفارى، عمار بن یاسر، حذیفة بن یمان، ذی‌الشهادتین خزیمة بن ثابت، ابی‌ایوب انصارى، خالد بن سعید بن عاص و قیس بن سعد بن عباد».[4]
طبق روایات نیز، پیامبر اکرم(ص) لقب «شیعه» را در حال حیاتشان به پیروان امیرمؤمنان علی(ع) عطا فرموده‌اند. مانند این‌که با اشاره به حضرت علی بن ابی‌طالب می‌فرماید: «وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، إِنَّ هَذَا وَ شِیعَتَهُ لَهُمُ الْفَائِزُونَ یَوْمَ الْقِیَامَة»؛[5] به آن خدایى که جان من به دست قدرت او است که این (علی) و شیعه او در روز قیامت‏ رستگارانند.
برای آگاهی بیشتر و روشن شدن بحث نمایه‌های زیر را مطالعه کنید:
1. «تعریف شیعه»، سؤال 6976
2. «حقانیت شیعه»، سؤال 1523
 

[1]. برای آگاهی از این دیدگاه‌ها ر.ک: رضوانى‏، على اصغر، شیعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج ‏1، ص 39 – 41، تهران، نشر مشعر، چاپ دوم، 1384ش؛ «فرقه‌های اساسی شیعه»، سؤال 922 
[2]. طباطبائى‏، سیدمحمد حسین، الشیعة فی الإسلام، ص 21، بیروت، بیت الکاتب‏، چاپ اول،  1999م‏؛ سبحانی، جعفر، الأضواء على عقائد الشیعة الإمامیة، ص: 17 – 18، قم، مؤسسه امام صادق(ع)؛ حکیم،  سید محمد باقر، الإمامة و أهل البیت النظریة و الإستدلال، ص 267، قم، المرکز الإسلامی المعاصر، چاپ اول، 1424ق. ‏
[3]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، شحادة، خلیل، ج ‏3، ص 215، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[4]. کُرْد عَلی، خطط الشام، ج 5، ص 251، محمد بن عبد الرزاق، دمشق، مکتبة النوری، چاپ سوم، 1403ق. 
[5]. ابن عقده کوفی، احمد بن محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق، حرز الدین، عبد الرزاق محمد حسین، ص 219، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1424ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، الأمالی، ص 251، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
www.islamquest.net

شبهه105

پرسش
درباره عزاداری، مرثیه خوانی، سینه زنی در منابع اهل سنت هم احادیث صحیح وجود دارد؟ اگر هست لطفاً ذکر فرمایید.
پاسخ اجمالی
روایتی وجود دارد که مرده، به سبب گریه خانواده‌اش بر او دچار عذاب می‌گردد. طبق این حدیث و روایات شبیه آن، اعتقادی در وهابیت شکل گرفته که عزاداری و گریه برای مردگان را عمل حرام و شرک می‌دانند.
در این زمینه باید گفت که چنین برداشتی از روایان صحیح نبوده و چنین اعتقادی نیز هیچ هم‌خوانی با طبع انسانی ندارد؛ چگونه می‌توان مادری که در عزای فرزندش نشسته را از گریه و عزاداری محروم داشت. علاوه بر این، روایات بسیار زیادی از منابع اهل سنت وجود دارد که از پیامبر(ص) عزاداری و گریه بر مردگان نقل شده است، برای نمونه؛ گریه پیامبر اکرم(ص) بر شهادت عمویش حمزه، در فوت فرزندش ابراهیم، بر شهادت جعفر، بر سر قبر مادرش آمنه و ...
بر اساس چنین روایاتی است که بسیاری از اهل سنت – مانند شیعیان – چنین عزاداری‌هایی را مجاز می‌دانند.
 
پاسخ تفصیلی
موضوع عزاداری و گریه بر مردگان، از موضوعاتی است که طبع انسانی اقتضای آن‌را دارد و طبیعی است که انسان در مصیبت‌ها، اندوهگین و گریان بشود.
در دین اسلام هم در منابع شیعی روایات فراوانی وجود دارد که موضوع را برای ما کاملاً حل می‌کند و اصل این عزاداری را نه تنها منع نمی‌کند، بلکه آن‌را در بسیاری از مواقع تشویق هم می‌کند.[1]
در طرف مقابل، موضع برخی اهل سنت کاملاً متفاوت است و نیاز به بررسی دقیق دارد.
در این‌جا به بررسی عزاداری بر مردگان در اهل سنت و با توجه به روایات آنها می‌پردازیم:
 
ادامه مطلب ...

شبهه104

پرسش
این‌که در مقاتل با تعابیر گوناگون آمده که بعد از ماجرای اسارت اهل بیت امام حسین(ع)؛ معجر و مقنعه‌های آنان را بردند و سر آنها را برهنه گذاشتند، درست است؟ آیا غیرت خداوند به این کار اجازه می‌دهد؟ آیا این مطالب درست است؟ آیا بیان آنها با شأن اهل بیت سازگار است؟
پاسخ اجمالی
بر پایه منابع روایی و مقاتل معتبر و قابل استناد؛ پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاه عمر بن سعد به خیمه‌های اهل بیت‏ آن حضرت حمله کردند و به غارت اموال خیمه‌ها و زیور آلات زنان پرداختند. و لباس رویین زنان را کشیدند.
در متن عربی بیشتر این روایات، عباراتی مانند «جاذَبُوا النِّساءَ مَلاحِفَهُنَّ عَن ظُهورِهِنَّ»، «یَنزِعونَ المَلاحِفَ عَن ظُهورِنا»، «یَنتَزِعونَ مِلحَفَةَ المَرأَةِ عَن ظَهرِها» و «تُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها» آمده است و اینها – با توجه به معنای ملحفه - به معنای برهنه شدن و نمایان شدن موها و بدن زنان نیست، بلکه چون زنان آن موقع علاوه بر رواندازهایی شبیه چادر؛ لباس زیرین دیگری نیز داشتند که موی سر و بدن را می‌پوشاند، و سپاه دشمن تنها لباس رویین آنها را به غارت بردند. و این به معنای بی‌حجابی و بدون پوشش نیست.
بر فرض پذیرش آنچه در پرسش آمده؛ باز هم این موضوع با شأن اهل بیت و غیرت خداوند منافاتی ندارد؛ زیرا بی‌حجابی زمانی مذموم است که از روی اختیار باشد، نه اجبار.
 
پاسخ تفصیلی
بر پایه منابع روایی و مقاتل معتبر و قابل استناد؛ پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاه عمر بن سعد به خیمه‌های اهل بیت‏ آن حضرت حمله کردند و به غارت اموال پرداختند. زنان و کودکان در صحرا پراکنده شدند، گریان و داغدار و صیحه‌زنان‏ و استغاثه‌‌کنان.
پس از آن خیمه‌ها را آتش زدند. لباس رویین زنان را کشیدند، زیور آلات زنان را به غارت بردند، انگشتر از انگشت‌ها بیرون آوردند و گوشواره از گوش‌ها و خلخال از پاها.
 
ادامه مطلب ...

شبهه103

پرسش
امیرمؤمنان(ع) در سخنی فرمود: «من احبنا اهل البیت فلیستعد للفقر جلبابا»؛ هر کس ما اهل بیت را دوست‏ بدارد پس باید فقر و محرومیت‏ها را چونان لباس رویین بپذیرد. اگر این‌گونه است پس؛ چرا این همه پولدار محب امام علی(ع) و اهل بیت، با ماشین‌های آنچنانی و خانه‌های آنچنانی و بریزو بپاشها.... همه هم که ادعای تشیع می‌کنند، و خیلی هم محب اهل بیت هستند، اتفاقاً از تولید ثروت هم خیلی طرفداری می‌کنند که بچه شیعه بایستی پولدار باشد و... می‌خواهم بدانم که این مسائل چگونه با هم جمع می‌شوند؟
پاسخ اجمالی
امام علی(ع) می‌فرماید: «هر کس ما اهل بیت را دوست بدارد، باید براى پوشیدن لباس فقر آماده شود!».
این روایت لزوماً به معنای آن نیست که تمام شیعیان در اثر محبت اهل بیت(ع) فقیر خواهند بود، بلکه اعلام می‌کند که شیعه باید آمادگی تحمل هر شرایطی؛ مانند فقر را داشته باشد.
ولایت اهل بیت و دلباختگی به این خاندان بدون آمادگی برای رنج و محنت‌ها و با گریختن از انواع محرومیت‌ها دشوار خواهد بود؛ زیرا که حقیقی بودن علاقه درونی شخص، هنگامی نمایان می‌شود که فرد مورد امتحان قرار گیرد و حوادثی تلخ و ناراحت کننده در زندگی انسان رخ نماید، آن‌گاه است که دوستان حقیقی از دوستان مجازی جدا می‌گردند، و گرنه در هنگام راحتی و آسایش هر کسی می‌تواند ادعای دوستی اهل بیت(ع) را داشته باشد.
لذا باید در راه ولایت و محبت اهل بیت سختی‌ها و رنج‌ها را تحمل کرد و دم بر نیاورد، و این یکی از بارزترین نشانه‌های مهم شیفتگان اهل بیت است.
 
پاسخ تفصیلی
در راستای آنچه در پرسش مطرح شده، باید گفت که امام علی(ع) در سخنی فرمود:
«مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَابا»؛[1] هر کس ما اهل بیت را دوست بدارد، باید براى پوشیدن لباس فقر آماده شود!
مشابه این سخن نیز از حضرتشان نقل است:
 
ادامه مطلب ...