ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه58

پرسش : ثابت شده که انسان می‌تواند هر چه می‌خواهد را با اراده‌ی خود به دست آورد، پس دیگر نیازی به خدا باقی نمی‌ماند و یا نیازی به حاجت خواستن نمی‌ماند. پاسخ چیست؟

پاسخ :


روان‌شناسان غربی از آن جهت که اکثراً ماده‌گرا (ماتریالیست) و دنیاگرا هستند، از جهانی بسیار کوچک و جهان‌بینی بسیار کوچک‌تری برخوردار هستند و عالم آنها به محدوده‌ی «من» و آن هم «من» جسم و جسد خلاصه می‌شود و به همین دلیل دچار فرضیه‌ها و نظریه‌های خطا و غلط می‌گردند.

الف – آن چه که روانشناسان غربی در این مقوله و بسیاری از مقوله‌های دیگر بیان داشته‌اند، صرفاً نظریه است و هیچ گاه به اثبات نرسیده که صورت علمی به خود بگیرد، اگر چه به چند مثال خطا نیز استناد می‌کنند.

ب – اگر از کلیه‌ی روانشاسان ماده‌گرا سؤال نمایید که «اراده» چیست و مکانیسم آن کدام است؟ پاسخی برای ارائه ندارند، بلکه شاید فقط آن را تعریف کنند و یا مصداق‌هایی از آن را بیان نمایند. در حالی که اگر معتقدند ماوراء الطبیعه‌ای وجود ندارد، روان هم باید مادی باشد و اگر مادی هست باید چیستی و مکانیسم آن شناخته شود و اگر شناخته نشده است، هر گونه اظهار نظر در مورد آن فقظ نظریه خواهد بود.


 

ادامه مطلب ...

شبهه51

پرسش : در کامنت پرسیده‌اند: کجای این دین حق است که می‌گوید زنان را بزنید و اسیران را به بردگی بگیرید؟ چه جوابی باید داد؟

پاسخ :


 به ایشان (و هر کس دیگری که چنین نظراتی دارد) بفرمایید به نکات ذیل توجه نمایند:
الف – ملاک حقانیت (الهی بودن) یک دین، نظرات و خوشایندهای غیر کارشناسانه‌ی افراد نمی‌باشد.
ب – احکام اسلامی در قالب «فروع دین» مطرح می‌گردد، لذا منتقد باید ابتدا ببیند که آیا اساساً اصول یک دین و در رأس آن توحید و یکتاپرستی را پذیرفته است که اکنون راجع به فروعش بحث دارد، یا خیر؟ بدیهی است اگر کسی خداوند متعال را منکر باشد، با او سخن گفتن از احکام دین خدا بی‌مورد است. چرا که او فاعل را قبول ندارد تا راجع به فعلش بحث کند.
ج – اما اگر به خداوند متعال اعتقاد داشت و فهمید که خداوند حکیم بندگانش را هدفدار خلق نموده است، لذا پس از خلقت آنها را رها ننموده و به سوی هدف هدایت می‌کند، پس الزاماً انبیاء را با دینی که شامل جهان‌بینی و شریعت (دین: چه باید کردها و چه نباید کردها) ارسال می‌کند، اما راجع به یک اصل فلسفی یا یک قانون حقوقی سؤال تخصصی دارد، آن وقت به او توصیه می‌گردد که در رشته‌ی مورد علاقه‌ی خود تحصیل کند و اگر نمی‌تواند تقلید نماید.
سؤال در باره‌ی چرایی احکام خداوند مثل این است که کسی بپرسد: چرا در حقوق بشر، حقوق مدنی، حقوق جزا، حقوق بین‌الملل و ... چنین یا چنان قانونی وجود دارد؟ بدیهی است که به او پاسخ خواهند داد که بهتر است در رشته‌ی حقوق و شاخه‌ی مورد نظر تحصیلات و تحقیقات تخصصی بنمایید و یا این که مانند سایر مردم، اصول (مانند: مجلس‌ها، شوراها و ...) را پذیرفته و در فروعش تابع باشید.
چه طور شد که برای یک قانون ساده‌ در یک حرفه (مانند حسابداری، انبارداری، کتابداری و ...، چه رسد به پزشک، مهندسی، حقوق و ...) سال‌ها تحصیلات تخصصی را لازم می‌دانند و کمترین دخالت غیر متخصص در این امور را جرم محسوب می‌کنند، اما نوبت به احکام خدا که می‌رسد، به خود اجازه می‌دهند در یک وبلاگ یا ایمیل ساده، سؤال نقدآمیز یا گاهی استهزاء کنند که چرا چنین حکمی وجود دارد؟! باید بروند تحصیل «فقه» کنند و بفهمند که چرا؟

  

ادامه مطلب ...

شبهه50

پرسش : سرنوشت افرادی هم چون ادیسون که فاقد ولایت و امامت بوده‌اند و در ضمن خدماتی به جامعه بشری نموده‌اند در آخرت چیست؟

پاسخ :


بدیهی است خداوند متعال که نه تنها عادل، بلکه حکیم و رحیم است، از هیچ کس بیش از توان و امکانش سؤالی نمی‌نماید، چنان چه فرمود: «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها - خدا هیچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلّف نمى‏کند (البقره – 286)». پس اگر یک دانشمند یا یک عامی، فرصت، امکان و شرایط کسب معلومات و شناخت داشته، اما اهمال کرده، مسئول و پاسخ‌گو است و اگر به نسبت امکان و شرایط خود پیگری نموده، اما به خاطر محدودیت‌های زمانی – محیطی و ... به حقایق لازم دست نیافته، تکلیفی بر او نیست.
اگر چه ادیسون، انیشتاین و امثالهم، ولایت امیرالمؤمنین را نمی‌شناختند و نداشتند، اما بنا به اقرارهای خودشان انسان‌های موحدی بودند و به خاطر دانش و خدماتشان به نوعی مأجور هستند (اجر می‌برند). مگر آن که از روی عمد اهمال یا لجاجت کرده باشند.
آیات ذیل و ده‌ها آیه‌ی دیگر، بیان از آن دارد که هیچ چیز (دانش، نیت، عمل و ...) حتی اگر به کوچکی ذره‌ و مثقالی باشد، از نظر خداوند متعال، عادل، حکیم و رحیم مخفی و پوشیده نمی‌ماند و هر کس نتیجه‌ی اعمال و رفتار خود را می‌بیند.

- إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظیماً .
خدا ذره‏اى هم ستم نمى‏کند. اگر نیکی باشد آن را دو برابر مى‏کند و (به غیر از اجر متقابل) از جانب خود نیز مزدى به کرامت مى‏دهد. (النساء – 40)

 

ادامه مطلب ...

شبهه48

 پرسش : ما خدا را قبول داریم و می‌خواهیم خدایمان را آن طور که دوست داریم عبادت کنیم، نه آن طور که دیگران دیکته می‌کنند.

سوال : وقتی در اعتراض به رفتار دوستان هم دانشجوی خود می‌گویم: «مگر مسلمان نیستید؟!» می‌گویند: « چرا شما هر کس نماز نمی‌خواند و یا ... را غیر مسلمان می‌نامید و ما خدا را قبول داریم و می‌خواهیم خدایمان را آن طور که دوست داریم عبادت کنیم، نه آن طور که دیگران دیکته می‌کنند». پاسخ چیست؟

پاسخ :

به دوستان بفرمایید: اولاً مسلمانی که نماز نخواند و یا در نماز تنبل باشد، مثلاً گاهی بخواند و گاهی نخواند و یا آخر وقت و بی‌حوصله بخواند را «تارک الصلوه – یعنی ترک کننده‌ی نماز» و یا «کاهل الصلوه – یعنی تنبل در نماز» می‌خوانند.


ثانیاً «شناخت خداوند» به این عنوان که «خدایی هست» به تنهایی کافی نیست. چرا که نه تنها خداوند متعال از هر چیزی آشکارتر و شناخته‌ شده‌تر است، بلکه همه چیز به او شناخته می‌شود.
ابلیس هم خدا را می‌شناخت. سال‌ها او را عبادت کرده بود و به هنگام استکبار، گردنکشی و معصیت نیز با خدا سخن گفت. اما فرمانش را اطاعت ننمود و به همین دلیل از درگاه قرب الهی طرد شد و در جرگه‌ی اهل جهنم و عذاب قرار گرفت.

حتی کفار نیز همگی خداوند را می‌شناسند، اگر چه گاهی برای توجیه و فرار از اقرار اسم‌های متفاوتی برایش انتخاب می‌کنند. چنان چه حق‌تعالی در شش آیه به صورت صریح می‌فرماید: اگر از آنان بپرسی که چه کسی زمین و آسمان را خلق نموده است، می‌گویند: «الله»!

مانند: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّه» (العنکبوت 61)‏

 

ادامه مطلب ...

شبهه47

پرسش : اگر در فرانسه یا سایر کشورهای اروپایی قانون منع حجاب تصویب شده است، ما نیز قانون رعایت حجاب را تصویب کرده‌ایم، پس چرا باید از آنها انتقاد کنیم؟!


پاسخ: دلایل بسیار است، از جمله:

الف – قانون به صرف تصویب اکثریت، غیر قابل انتقاد نمی‌شود. بلکه باید با عقل، ارزش‌های انسانی و حقوق واقعی بشر نیز سازگاری داشته باشد. این سؤال مثل آن است که از آمریکا بپرسیم: چرا قانون شکنجه توسط بازجویان را تصویب کردید؟! چرا قانون بازداشت طولانی مدت و حبس بدون محاکمه را تصویب کردید؟! چرا ربایش مخالفان خود در سرتاسر جهان و انتقال به نقاط نامعلوم (مثل زندان‌های ابوغریب یا گواتناما) را تصویب کردید؟! چرا به دادگاه‌های خود اجازه داده‌اید که اتباع و حتی رؤسای کشورهای دیگر را محاکمه کنند و برایشان قرار بازداشت صادر کنند؟ یا هزاران چرای دیگر؟! در پاسخ بگویند: چون شما هم قوانینی بر خلاف اینها را تصویب کردید، پس جای اعتراض و انتقادی نیست! خیر. دست کم در جهان امروز ـ و به ویژه کشورهای مدعی دمکراسی – به ویژه در مواردی که نه تنها اتباع یک کشور، بلکه انسانیت و اخلاق دچار خسران می‌شود و همه‌ی آحاد بشر دچار خطر می‌شوند، جای انتقاد و اعتراض باقی است.

ب – یک ماده‌ی قانونی باید با قانون اساسی و حقوق مدنی آن کشور مطابقت داشته باشد. قانون حجاب در کشور ما هیچ منافاتی با قانون اساسی و حقوق مدنی ما ندارد. اما قانون [سیاسی] منع حجاب در فرانسه یا برخی دیگر از کشورهای اروپایی، با قانون اساسی و حقوق مدنی خودشان منافات دارد. پس جای دارد که دیگران انتقاد کرده و معترض باشند که چه‌طور به خاطر اهداف سیاسی و مقطعی خودتان یا تحت فشار لجنه‌های صهیونیستی و یا فشار آمریکا، قانون اساسی و حقوق مدنی خودتان را زیر پا می‌گذارید؟!

 

ادامه مطلب ...

شبهه45

پرسش : دین پیامبر (ص) قبل از اسلام چه بوده است؟ اگر می‌گویید به دین ابراهیم (ع) بوده‌اند، پس چرا به دین مسیحی که دین ماقبل است نبوده‌اند، مگر ادیان همه انبیای اولی العزم جهانی نبوده است؟

پاسخ :

الف - اگر چه امروزه یهودیت و مسیحیت در سرتاسر جهان نفوذی دارند، اما به هیچ وجه آنان پیامبر جهانی نبوده‌اند. چنان چه قرآن کریم در آیات متفاوتی بیان داشته است که حضرت موسی علیه‌السلام را برای قوم بنی‌اسرائیل ارسال نموده است و هم چنین است حضرت عیسی علیه‌السلام.
«وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنی‏ إِسْرائیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونی‏ وَکیلاً» (الإسراء - 2)
ترجمه: و به موسى کتاب تورات را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنى اسرائیل قرار دادیم تا غیر من که خداى عالمم هیچکس را حافظ و نگهبان فرا نگیرند.
«وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی‏ مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ» (الصف - 6)
ترجمه: و چون عیسى بن مریم به بنى اسرائیل گفت: من فرستاده خدا به سوى شمایم در حالى که کتاب آسمانى قبل از خود یعنى تورات را تصدیق دارم و به آمدن رسولى بعد از خودم که نامش احمد است بشارت مى‏دهم ولى همین که آیات روشن برایشان آورد گفتند این سحرى است آشکار.

ادامه مطلب ...