ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : ما خدا را قبول داریم و میخواهیم خدایمان را آن طور که دوست داریم عبادت کنیم، نه آن طور که دیگران دیکته میکنند.
سوال : وقتی در اعتراض به رفتار دوستان هم دانشجوی خود میگویم: «مگر مسلمان نیستید؟!» میگویند: « چرا شما هر کس نماز نمیخواند و یا ... را غیر مسلمان مینامید و ما خدا را قبول داریم و میخواهیم خدایمان را آن طور که دوست داریم عبادت کنیم، نه آن طور که دیگران دیکته میکنند». پاسخ چیست؟
پاسخ :
به دوستان بفرمایید: اولاً مسلمانی که نماز نخواند و یا در نماز تنبل باشد، مثلاً گاهی بخواند و گاهی نخواند و یا آخر وقت و بیحوصله بخواند را «تارک الصلوه – یعنی ترک کنندهی نماز» و یا «کاهل الصلوه – یعنی تنبل در نماز» میخوانند.
ثانیاً «شناخت خداوند» به این عنوان که «خدایی هست» به تنهایی کافی
نیست. چرا که نه تنها خداوند متعال از هر چیزی آشکارتر و شناخته
شدهتر است، بلکه همه چیز به او شناخته میشود.
ابلیس هم خدا را میشناخت. سالها او را عبادت کرده بود و به هنگام
استکبار، گردنکشی و معصیت نیز با خدا سخن گفت. اما فرمانش را اطاعت
ننمود و به همین دلیل از درگاه قرب الهی طرد شد و در جرگهی اهل جهنم و
عذاب قرار گرفت.
حتی کفار نیز همگی خداوند را میشناسند، اگر چه گاهی برای توجیه و فرار
از اقرار اسمهای متفاوتی برایش انتخاب میکنند. چنان چه حقتعالی در
شش آیه به صورت صریح میفرماید: اگر از آنان بپرسی که چه کسی زمین و
آسمان را خلق نموده است، میگویند: «الله»!
مانند: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ
وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّه» (العنکبوت
61)
ادامه مطلب ...
پرسش : اگر در فرانسه یا سایر کشورهای اروپایی قانون منع حجاب تصویب شده است، ما نیز قانون رعایت حجاب را تصویب کردهایم، پس چرا باید از آنها انتقاد کنیم؟!
پاسخ: دلایل بسیار است، از جمله:
الف – قانون به صرف تصویب اکثریت، غیر قابل انتقاد نمیشود. بلکه باید
با عقل، ارزشهای انسانی و حقوق واقعی بشر نیز سازگاری داشته باشد. این
سؤال مثل آن است که از آمریکا بپرسیم: چرا قانون شکنجه توسط بازجویان
را تصویب کردید؟! چرا قانون بازداشت طولانی مدت و حبس بدون محاکمه را
تصویب کردید؟! چرا ربایش مخالفان خود در سرتاسر جهان و انتقال به نقاط
نامعلوم (مثل زندانهای ابوغریب یا گواتناما) را تصویب کردید؟! چرا به
دادگاههای خود اجازه دادهاید که اتباع و حتی رؤسای کشورهای دیگر را
محاکمه کنند و برایشان قرار بازداشت صادر کنند؟ یا هزاران چرای دیگر؟!
در پاسخ بگویند: چون شما هم قوانینی بر خلاف اینها را تصویب کردید، پس
جای اعتراض و انتقادی نیست! خیر. دست کم در جهان امروز ـ و به ویژه
کشورهای مدعی دمکراسی – به ویژه در مواردی که نه تنها اتباع یک کشور،
بلکه انسانیت و اخلاق دچار خسران میشود و همهی آحاد بشر دچار خطر
میشوند، جای انتقاد و اعتراض باقی است.
ب – یک مادهی قانونی باید با قانون اساسی و حقوق مدنی آن کشور مطابقت
داشته باشد. قانون حجاب در کشور ما هیچ منافاتی با قانون اساسی و حقوق
مدنی ما ندارد. اما قانون [سیاسی] منع حجاب در فرانسه یا برخی دیگر از
کشورهای اروپایی، با قانون اساسی و حقوق مدنی خودشان منافات دارد. پس
جای دارد که دیگران انتقاد کرده و معترض باشند که چهطور به خاطر اهداف
سیاسی و مقطعی خودتان یا تحت فشار لجنههای صهیونیستی و یا فشار
آمریکا، قانون اساسی و حقوق مدنی خودتان را زیر پا میگذارید؟!
ادامه مطلب ...
پرسش : چرا امام علی (ع) به دختران جوان سلام نمینمودند و چرا این امر از نظر مراجع مکروه است؟
پاسخ :
به طور حتم این طور نبوده که مثلاً اگر آن حضرت در جمعی از دختران یا
بانوان جوان وارد میشدند، ابتدای به سلام نمیکردند، بلکه احیاناً اگر
به صورت منفرد یا جمعهای کوچک دو یا سه نفری مواجه میشدند، ابتدای به
سلام نمینمودند [نه این که سلام نمیدادند] و این امر به خاطر حفظ
حرمت بانوان در فرهنگ اسلام است.
همان طور که میدانید، از یک سو «سلام» کلید و آغاز یک مراوده و ارتباط
است و به همین خاطر مستحب است که مسلمان و مؤمن در برقرار ارتباط و
مراوده با مسلمانان و مؤمنین دیگر پیش قدم شود و از سوی دیگر، «سلام»
کردن امری مستحب و پاسخ آن واجب است. یعنی اگر مسلمان یا مؤمنی یا هر
کس دیگری [حتی کافر] خواست با شما مراودهای برقرار نماید و به شما
داد، بر شما واجب است که به او پاسخ مثبت و بهتر بدهید.
بدیهی است آزادیها و حقوقی که اسلام برای بانوان قائل شده است، در هیچ
دین یا مکتبی نمونه ندارد و از آن جمله است «حریت زن» از هر گونه
اجباری و نیز اختیار او در برقراری ارتباط با نامحرمان، اگر چه طرف
مقابل امام معصوم (ع) باشند.
پس با توجه به وجوب پاسخ سلام، اگر ابتدا کردن سلام به بانوان – به
ویژه دختران جوان – مکروه نبود، هر کسی که به هر دختری سلام میداد، او
مجبور به پاسخ بود و این اجبار به برقراری ارتباط، با جلال، مقام و عفت
والای بانوان مسلمان، نه تنها سازگاری ندارد، بلکه منافات هم دارد.
فرض بفرمایید بر یک «مرد» در هر مقام یا سن و سالی که باشد مستحب است
صبح که از در خانه در میآید، به تمامی همسایگان یا کسبهای که با آنها
مواجه میشود، ابتدای به سلام کند و پاسخ نیز بر همهی آنان واجب
میگردد و بدین گونه ارتباط صمیمانه و محبتآمیزی بین مسلمانان ایجاد
خواهد شد. حال اگر دختر خانم جوانی صبح از در منزل خارج شود و همهی
همسایهها و کسبه به او سلام کنند و او نیز به خاطر رعایت وجوب پاسخ
سلام، مجبور شود به رغم میلش با همه سلام و علیک نماید! حتی اگر افراد
فاسد به قصد و غرض به او سلام دهند، جواب سلام واجب میشود. حال آیا
چنین قانونی با اصولی که اسلام برای مقام، حرمت و عفت زن قائل شده است
منافات ندارد؟!
لذا خداوند متعال در شریعت مقدس و والای اسلام، ابتدا کردن به سلام به
خانمهای جوان را مکروه (لازم الترک) بیان میدارد، مگر ضرورتی باشد و
مفسدهای نیز نداشته باشد.
www.x-shobhe.com
پرسش : دین پیامبر (ص) قبل از اسلام چه بوده است؟ اگر میگویید به دین ابراهیم (ع) بودهاند، پس چرا به دین مسیحی که دین ماقبل است نبودهاند، مگر ادیان همه انبیای اولی العزم جهانی نبوده است؟
پاسخ :
الف - اگر چه امروزه یهودیت و مسیحیت در سرتاسر جهان نفوذی دارند، اما
به هیچ وجه آنان پیامبر جهانی نبودهاند. چنان چه قرآن کریم در آیات
متفاوتی بیان داشته است که حضرت موسی علیهالسلام را برای قوم
بنیاسرائیل ارسال نموده است و هم چنین است حضرت عیسی علیهالسلام.
«وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنی إِسْرائیلَ
أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونی وَکیلاً» (الإسراء - 2)
ترجمه: و به موسى کتاب تورات را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنى
اسرائیل قرار دادیم تا غیر من که خداى عالمم هیچکس را حافظ و نگهبان
فرا نگیرند.
«وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی
رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ
التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ
أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ»
(الصف - 6)
ترجمه: و چون عیسى بن مریم به بنى اسرائیل گفت: من فرستاده خدا به سوى
شمایم در حالى که کتاب آسمانى قبل از خود یعنى تورات را تصدیق دارم و
به آمدن رسولى بعد از خودم که نامش احمد است بشارت مىدهم ولى همین که
آیات روشن برایشان آورد گفتند این سحرى است آشکار.
پرسش : در رابطه با محدودیتهایی که اسلام برای زن و ارتباط با زنان قائل شده، مگر حضرت علی (ع) نفرمود که انسان به چیزی که از منع شود حریص است و مگر فروید نیز ریشهی رشد یا عدم رشد فردی و اجتماعی را ارضای غرایض نمیداند؟
پاسخ :
در این سؤال سه مقولهی متفاوت مطرح شده است که باید هر یک به طور
مستقل مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شود، اما ذیلاً پاسخی اجمالی
ایفاد میگردد:
الف – مسئلهی اول «قایل شدن محدودیت برای زن و ارتباط زناشویی در
اسلام است»! این یک تهمتی است که دیگران
بر اسلام وارد کردهاند و عوامها نیز آن با بیان یا رفتار خود آن را
تثبیت کردهاند و حتماً لازم است که در ذهن ما [اذهان عمومی]، از اسلام
و احکام و فلسفهی احکامش تهمتزدایی شود تا بتوانیم واقعگرا باشیم.
اسلام نه تنها محدودیتی برای روابط جنسی بین زن و مرد قایل نشده است،
بلکه نسبت به آن توجه ویژه داشته و به تکرار این رابطه، از «نگاه»
گرفته تا «ملاعبه» و تا «همبستری» توصیه و تأکید مینماید. بلکه برای
حفظ و تداوم رابطهی سالم، به گونهای که به دیگر قوا و نیازهای فردی و
اجتماعی انسان ضرری وارد ننماید، تعاریف و قوانین خاصی دارد. (چنان چه
همهی مکاتب تعاریف و چارچوبهای متفاوتی دارند). مثل این است که
بگوییم: نیاز به تغذیه و شهوت به خوردن در انسان هست و خوردن نیز سبب
رفع گرسنگی و حتی رشد میگردد. اما چارچوبهایی دارد تا به قوای دیگر
ضرر نرساند. مثلاً آن قدر ننوشد که مغزش آب بیاورد و یا آن قدر نخورد
که قند و عوره و فشار خون و ... بگیرد. بلکه حدود غذا را به لحاظ مقدار
و نیز ترکیب رعایت کند تا هم لذت ببرد و هم مفیدش واقع گردد.
ارتباط زناشویی نیز همینگونه است. محدودیتی (به آن معنا که میگویند)
وجود ندارد، بلکه چارچوبهایش بیان شده تا هم انسان لذت ببرد و هم برای
رشد مادی و معنویاش مفید باشد و نه مضر.
ادامه مطلب ...