1. در مقابل آیاتی که برخی به آنها استدلال میکنند تا اسلام را به منطقۀ
حجاز و عربستان محدود کنند، آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که رسالت
پیامبر اسلام(ص) را جهانی و فرا منطقهای اعلام میکند؛ مانند:
1-1. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»؛
[1] و ما تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم.
1-2. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون»؛
[2]
و ما تو را نفرستادیم مگر نگهدارنده همه مردم (از عصر خود تا انقراض
نسلشان) و مژده دهنده (صالحان) و بیم کننده (بدکاران) باشی، اما بیشتر
مردم نمىدانند.
1-3. «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرى لِلْعالَمینَ»؛
[3] این (قرآن) جز تذکرى براى جهانیان نیست.
بنابر این، با توجه به این آیات و آیات مشابه، رسالت پیامبر اسلام(ص) تنها
برای مردم مکه و عربستان نبوده، بلکه آن حضرت مأموریت جهانی داشتند. البته
موفق نشدن در یک منطقه نمیتواند دلیلی بر تبلیغ نکردن و خودداری از ایفای
مسئولیت در مناطق دیگر باشد. کسی که محتوای تعالیمش برای تمام مردم جهان
است، هدف از بعثتش نجات جهانیان از جهل و خرافهپرستی است، تعالیم و
آموزههایش را به مردم عرضه میکند. منتها مردم برخی از مناطق توفیق پذیرش
آن تعالیم و آموزهها را که مطابق با خواست فطرت و سرشت انسانی است پیدا
میکنند، و ملتی دیگر این سعادت نصیبشان نمیشود. به شهادت خود قرآن -که
میفرماید: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا
کَفُوراً»؛
[4]ما
راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس -
وظیفه پیامبر راهنمایی بشر به سوی سعادت است، نه سلطه و تصرف مناطق
جغرافیایی؛ لذا مسلمان نشدن مردم مکه مانع دعوت از مردم ایران، روم، حبشه
و... نخواهد شد.
2. اما متن نامههای پیامبر اسلام(ص) به سران کشورهایی؛ مانند پادشاه
حبشه، روم، ایران و... در کتابهای تاریخی وجود دارد. ما در این مقال سه
نامه را به عنوان نمونه بیان میکنیم: