ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : در روایات داریم که 14معصوم سلام الله علیهم اجمعین، برای قبر و قیامت خود گریه میکردند و به خداوند عارض میشدند: «خدایا به حقارت ما رحم کن». حالا این سوال پیش میآید: انان که این طوری در درگاه خداوند خود را هیچ و پوچ میدانستند و از ترس قبر و برزخ بیهوش میشدند، چگونه میتوانند در برزخ و قیامت به داد شیعیان خود برسند؟
نه متکبر اذن شفاعت مییابد و نه شفاعت شافعان، شامل هیچ متکبری میگردد.
اگر چه به حسب ظاهر فقط یک سؤال طرح شده است، اما در متن به چند نکته اشاره شده و البته شامل القای مطالب نادرست، ولی قطعی فرض شده نیز میباشد، اگر چه از روی سهو باشد. مانند: « در درگاه خداوند خود را هیچ و پوچ میدانستند »! اگر چه منظور شما روشن است، اما در یک بحث علمی، باید کلمات و جملات که هر کدام بار مفاهیم معین و معلومی را حمل میکنند، درست و به جا به کار گرفته شوند.
«خود را در مقابل حق تعالی هیچ دیدن و دانستن»، بسیار متفاوت است با «خود را پوچ دیدن و دانستن»!
خود را پوچ دیدن:
دقت نماییم که حتی یک انسان معمولی و عاقل نیز خود را "پوچ" نمیبیند و نمیشناسد، چه رسد به یک انسان مؤمن که میداند او خلق خداوند علیم و حکیم است و او نیز کار پوچ و عبث نمیکند؛چه رسد به معصوم علیه السلام، که خود مظهر اتمّ اسمای الهی و حجتالله میباشد.
« أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ » (المؤمنون، 115، 116)
ترجمه: آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمىشوید * پس والاست خدای فرمانرواى برحق؛ خدایى (إلهی که قابل پرستش باشد) جز او نیست، [اوست] پروردگار عرش گرانمایه.
خود را هیچ دیدن:
کسی میتواند در برابر خداوند متعال، خودش را هیچ نبیند که از خود چیزی در "وجود و ..." داشته باشد و مالک چیزی باشد. اما کسی که میداند خودش و همگان مخلوق هستند، پس همگان (در اصل وجود خویش) فقیر و نیازمند هستند، چه رسد به سایر نیازهایشان، و فقط او "غنی" است، خود را در مقابل او "هیچ" میبیند.
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ » (فاطر، 15)
ترجمه: اى مردم! شما (همگی) به خدا نیازمندید و خداست که بىنیاز ستوده است.
پاسخ : ابتدا دقت کنید که چه شده این شبهه در میان اقشار گوناگون (به ویژه در فضای مجازی و محافل) فرافکنی و القا میگردد؟ آیا تظاهرات چند میلیونی اربعین آنها را به وحشت انداخته است؟ کدام شیعهای [بر اساس آیات صریح قرآن کریم، نه نظرات آنها] مشرکانه به اهل بیت علیهم السلام، توجه، معرفت، محبت و مودت دارد؟!
حدّ توجه به اهل بیت علیهم السلام چقدر است و آن را کی تعیین کرده است که بتوان توجه و علاقهی مردم را با آن سنجید و گفت: «این بیش از حد است»؟!
اتفاقاً نگاه و برداشت ما درست بر عکس میباشد؛ یعنی نه تنها "احساس" میکنیم، بلکه کاملاً مشهود است که این رویکرد شیعه و سنی و حتی پیروان سایر ادیان به اهل عصمت علیهم السلام به اهل بیت علیهم السلام، که در شعائری چون برپایی جشنها یا عزاداریها و به ویژه تظاهرات چند میلیونی اربعین نمود و ظهور بیرونی و جهانی دارد، سبب وحشت بیش از حد نظام سلطه، صهیونیسم بینالملل و تشکلهای ساختهی آنان [از جمله وهابیت و بهاییت] گردیده است و از این رو بیشتر به آن میتازند! و البته آنها در این "جنگ نرم"، با هر قشری به زبان خودش حرف میزنند؛ به یک قشر میگویند: «این شرک است»، به قشر دیگر میگویند: «خوب است، اما بیش از حد است» و به قشر مؤمن و موحد نیز میگویند: «یاد خدا را کمرنگ میکند»!
ادامه مطلب ...
پسش : برخی ازاهل سنت میگویند: ما سنت خود
را از سنت پیامبر (ص) گرفتهایم، شما شیعیان چی؟
پاسخ :
این ادعا جدید نیست، هر چند که در برههای مجدداً مطرح میشود. بالاخره (نه اهل تشیع یا تسنن واقعی)، بلکه دستاندرکاران ضد تبلیغ جهت تشدید اختلافات، چنین محاسبه میکنند که در هر نسلی (هر پنج یا حتی سه سالی)، یگ مخاطبین جدیدی وارد عرصه میشوند که شبهات و پاسخها را نشنیدهاند و یا امکانات و تجهیزات جدیدی برای گسترش شعاع شبهه و اختلاف به بازار میآید؛ پس میشود روی فکر و ذهن آنها کار کرد.
ما بخیل نیستیم، دعا میکنیم که چنین باشد. اصلاً باید که چنین باشد. همه مسلمانان از هر مذهبی که هستند، باید به سنّت رسول الله صلوات الله علیه و آله تأسی کنند. چرا که خداوند متعال ایشان را نبی، رسول، اسوهی حسنه (الگو) و رهبر امت مسلمان قرار داد و فرمود که او را جز برای اطاعت نفرستادهام. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ ... - و ما هیچ رسولى را نفرستادیم مگر آنکه به اذن الهی (یارى و توفیق) خدا از وى اطاعت شود / النساء، 64». و از این رو مکرر و مؤکد امر به اطاعت از خدا و رسول نمود و مشمول رحمت الهی قرار گرفتن را مرهون این اطاعت فرمود:
«وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ - و خدا و پیامبر را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید / آلعمران، 132»