ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش: وقتی با کسانی زندگی میکنی که نجس و پاکی برایشان مهم نیست و رعایت نمیکند، چه باید کرد؟ خیلی زندگی برام سخت شده. در سایتهای دیگر که پاسخ این سوال به دیگران را میخوندم، فورا نوشتهاند وسواس نداشته باشید که گناه است. خواهش میکنم شما اینو نگید؛ چون من اگر فرق وسواس داشتن را با رعایت طهارت میدانستم و تشخیص میدادم که اصلا سوال نمیکردم! واقعا مرز تشخیص وسواس و رعایت نجاست چیه؟!
در این متن، دو پرسش مطرح است، یکی «به هنگام معاشرت با کسانی که طهارت را رعایت نمیکنند، چه باید کرد» و دیگری «مرز رعایت احکام با وسواس»، که سایتهای دیگر، به تناسب سؤال، به این بخش پاسخ دادهاند.
الف – بیتردید زندگی و معاشرت با کسانی که طهارت را رعایت نمیکنند، سخت است. چنان که معاشرت با جاهل، لجباز، متکبر، احمق سخت است و یا همزیستی با بخیل یا حسود سخت است، چنان که زندگی در محیط یا اجتماعی که بهداشت در آن رعایت نمیشود، سخت است، و یا کسب و کار و درآمد حلال، در محیط یا بازاری که در آن حلال و حرام رعایت نمیشود، سخت است، و هم چنین زندگی با آدم وسواسی سخت است.
اما، توجه به این نکته ضروری است که "نجس بودن"، از مواردی است که فقط با "یقین" اطلاق میگردد و با حساب احتمالات و حدسیات، چیزی متنجس (نجس شده) محسوب نمیگردد.
به عنوان مثال: نمیتوانید بگویید که چون میدانم فلانی طهارت را رعایت نمیکند، پس حتماً دستانش نجس است! یا بگویید: لابد یکبار از بینیاش خون آمده و آب نکشیده، پس حتماً صورتش نجس است. بلکه باید یقین نمایید که نجس شده و تطهیر ننموده است.
به عنوان مثالی آشنا؛ کیف، کفش، کمربند و کالای چرمی که از بلاد کفر بیاید، نجس است، چرا که یقین دارید روش تهیه با ذبح اسلامی صورت نگرفته است، اما اگر همان از یک کشور اسلامی بیاید، محکوم به پاکی است، و دیگر لازم نیست که تجسس و تحقیق نمایید تا یقین حاصل کنید ذبح اسلامی صورت پذیرفته است.
الف / 1 – تعمیم حکم نجاست:
متأسفانه حتی بسیاری از آنان که رعایت میکنند، احکام طهارت و نجاست را نمیدانند و بالتبع خود و دیگران را به زحمت انداخته و با مشکل مواجه مینمایند. به عنوان مثال: شیء متنجس (نجس شده)، فقط تا سه واسطه نجس میکند، مثلاً دست نجس شده اگر تر باشد یا با لباس تر تماس داشته باشد، لباس نجس میشود و ...، اما اگر منتجس سوم، با چیزی تماس داشته باشد، دیگر آن را نجس نمیکند.
مقام معظم رهبری:
«چیزی که با عین نجس تماس یافته و نجس شده است، اگر باز با چیزی که پاک است تماس پیدا کند و یکی از آنها تر باشد، آن چیز پاک را نجس میکند، و باز این چیزی که بر اثر ملاقات با متنجس نجس شده است، اگر با چیز پاکی برخورد نماید، بنابر احتیاط واجب آن را نجس میکند، ولی این متنجس سوم هیچ چیزی را با ملاقات خود نجس نمیکند» (اجوبة الاستفتاءات، آیة الله العظمی خامنه ای، ج 1، ص 58. سؤال283)
آیت الله العظمی سیستانی:
ایشان مثالی را مطرح نمودهاند: « در صورتى که دست راست به بول متنجس شود، آنگاه آن دست با رطوبت جدیدى با دست چپ ملاقات کند، این ملاقات موجب نجاست دست چپ خواهد بود و اگر دست چپ بعد از خشک شدن با لباس مرطوب مثلًا ملاقات کند، لباس نیز نجس مىشود، ولى اگر آن لباس با چیز دیگرى با رطوبت ملاقات کند حکم به نجاست آن چیز نمىشود» (توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 88)
ب – وسواس:
اما "وسواس" که اختصاصی نیز به مسلمانان و وسواس در احکام ندارد، یک عارضه و بیماری است که در هر مبتلایی، نسبت
به موضوع یا موضوعاتی [چیز یا چیزهایی] ظهور و بروز مییابد. ممکن است کسی مسلمان نباشد و اصلاً در محیط اسلامی هم نباشد، ولی به چیزی وسواس پیدا میکند، به عنوان مثال: دائماً دستان خود را بو میکند و هر چه میشوید، دوباره بو میکند، آخرش هم خسته میشود، نه این که راضی شود.
اگر آدم وسواسی به حسب ظاهر مسلمان باشد، ممکن است به تکبیر گفتن خود و یا تلفظ صحیح "والضالّین" و مقدار کشیدن مدّ آن وسواس پیدا کند، و البته بیشتر نسبت به احکام طهارت وسواسشان عود میکند.
این آدم وسواسی، خودش به خوبی تشخیص میدهد که مثلاً دستش نجس شد؛ و خوب میداند که با یک بار طهارت با آب کُر، تطهیر شده و پاک میشود، اما دهبار، بیستبار و بیشتر، این دست را زیر آب کُر میبرد، و آخرش نیز خسته میشود و رها میکند، نه این که راضی شده باشد.
این گروه، به تبع وسواسشان، همگان و همه چیز را نجس قلمداد میکنند، حتی سوار تاکسی یا اتوبوس هم که بشوند، پس از رسیدن به منزل، خود و لباسهایشان را آب میکشند! حال خدا نکند با کسی معاشرتی داشته باشند که بدانند او رعایت نمیکند!
در هر حال، تا یقین ننمایید که چیزی نجس شده و "متنجس" است، نمیتوانید حکم نجس به آن بدهید و اگر یقین پیدا کردید نیز با یک بار تطهیر با آب کُرّ، یا سه بار با آب قلیل (آب تمیز و کمتر از کُر)، پاک میشود و اضافه بر آن وسواس میباشد.
فرض کنید که در خانه میدانید "مادر" رعایتی ندارد. اما میبینید که او ظروف را با دستهایش زیر آب کُر شسته است؛ پس هم دستش پاک است و هم ظروف، و تجسس لازم نیست.
حکم خداوند حکیم:
نجاست و احکام آن، تطهیر و احکام آن، همگی حُکم خداوند حکیم میباشند؛ بنابراین کسی که به خاطر غفلت یا اهمال و یا وسواس، از این احکام عدول کند، به حدود الهی تجاوز نموده است؛ او از سوی خود احکام وضع میکند و بدتر آن که آنها را به اسلام نسبت میدهد! لذا فرمودند که «وسواس از شیطان است»؛ چنان که میدانیم، وسواس، با وسوسه ایجاد و تحریک میگردد.
www.x-shobhe.com