ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه108

پرسش
چه مدارکی وجود دارد که حدیث غدیر را اثبات می‌کند؟

پاسخ اجمالی

واقـعـه غـدیـر و مـعـرفـى امـام عـلى (ع) بـه خـلافـت و جـانـشـیـنـى رسـول خـدا(ص) در آن روز، از چـنان عظمتى برخوردار است که آن رویداد تاریخى را یکصد و ده نفر صـحابى پیامبر(ص) نقل کرده اند! البته این بدان معنى نیست که از آن گروه کثیرى که همراه رسـول خـدا(ص) شـاهـد آن حـادثـه بـودنـد، فـقـط هـمـیـن تـعـداد ایـن واقـعـه را نـقـل کـرده بـاشـنـد، بـلکـه تـنـهـا اسـامـى ایـن تـعـداد از صـحـابـى در کـتـاب هـاى اهل سنت آمده است.

پاسخ تفصیلی

واقـعـه ی غـدیـر و مـعـرفـى امـام عـلى (ع ) بـه خـلافـت و جـانـشـیـنـى رسـول خـدا(ص) در آن روز، از چـنان عظمتى برخوردار است که آن رویداد تاریخى را یکصد و ده نفر صـحابى پیامبر(ص ) نقل کرده اند! البته این بدان معنى نیست که از آن گروه کثیرى که همراه رسـول خـدا(ص ) شـاهـد آن حـادثـه بـودنـد، فـقـط هـمـیـن تـعـداد ایـن واقـعـه را نـقـل کـرده بـاشـنـد، بـلکـه تـنـهـا اسـامـى ایـن تـعـداد از صـحـابـى در کـتـاب هـاى اهل سنت آمده است.

تعدادى از آن 110 راوى واقعه غدیر عبارتند از: "ابـوبـکـر بن ابى قحافه، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان، طلحه، زبیر، عبدالله بن جعفر، عـبـاس بـن عبدالمطلب، عبداللّه بن عبّاس، ابوایوب انصارى، ابوذر غفارى، سلمان فارسى، ابـوقـتـاده، ابـوهـریـره، زیـد بـن ارقـم، عـدى بـن حـاتـم، سـهـل بـن حـنیف، حسان بن ثابت و... [و از زنان ] فاطمه زهرا(س )، ام سلمه، عایشه، ام هانى، فاطمه بنت حمزه و..."[1]

بعد از صحابه، 84 نفر از تابعین، از جمله ابو راشد، ابو سلمه، ابو سلیمان، مؤ ذن ابو صالح و... نیز حدیث غدیر را نقل کرده اند.[2]

هـمـچـنـیـن عـلمـا و محدثان قرن هاى بعد در حفظ این اثر جاودانه نهایت مراقبت را داشته، و در هر قـرنـى، بـا دقـت نـظر، این حدیث گرانبها را از گروه پیشین دریافت و به طبقه ی بعدى تسلیم کرده اند:

در قـرن دوم هـجـرى 56 نـفر، قرن سوم 92 نفر، قرن چهارم 43 نفر، قرن پنجم 24 نفر، قرن شـشم 20 نفر، قرن هفتم 21 نفر، قرن هشتم 18 نفر، قرن نهم 16 نفر، قرن دهم 14 نفر، قرن یازدهم 12 نفر، قرن دوازدهم 13 نفر، قرن سیزدهم 12 نفر و در قرن چهاردهم 21 نفر از علماى اهل سنّت حدیث غدیر را نقل کرده اند که مجموع این افراد به 360 نفر مى رسد.[3]

شـاهـد دیـگـر بـر جـاودانـگـى حـدیـث غـدیـر، کـتـاب هـاى مـسـتـقـلى اسـت کـه گـروهـى از عـلمـاى اهل سنّت افزون بر نقل حدیث، پیرامون سند و مفاد آن نوشته اند؛ مانند:

1 ـ ابو جعفر طبرى، مورخ بزرگ اسلامى (متوفى 310 ق )، در کتاب "الولایة فى طرق حدیث الغـدیـر"، ایـن حـدیـث را بـا بـیـش از هـفـتـاد طـریـق از پـیـامـبـر(ص ) نقل کرده است.

2 ـ ابـوالعـباس احمد بن محمد همدانى، معروف به ابن عقده (م 333 ق)، در کتاب "الولایة فى طرق حدیث الغدیر"، حدیث غدیر را از 105 نفر نقل کرده است.

3 ـ ابوبکر محمد بن عمر بغدادى معروف به جحانى (م 355 ق)، در کتاب "من روى حدیث غدیر خم"، از 125 طریق از پیامبر(ص ) حدیث غدیر را آورده است.

4 ـ ابـوغـالب احـمـد بـن مـحمّد الرازى (م 368 ق) و محسن بن حسین نیشابورى خزاعى و على بن عـبـدالرحـمـان بـن عـیـسـى جـراحـى قـنـاتـى و 26 نـفـر دیـگـر از عـلمـاى مـشـهـور اهل سنّت، از حدیث غدیر در کتاب هاى مستقلّى بحث کرده اند.[4]

دانـشـمـنـدان بـزرگ شـیـعـه نـیز، واقعه ی غدیر را در کتاب هاى بزرگ و ارزشمندى همچون اعیان الشیعه، الغدیر، المراجعات، الطرائف، عوالم العلوم، بحارالانوار (ج 37)، عبقات الاَنوار و... ذکر کرده اند.

شاءن نزول آیه تبلیغ از دیدگاه اهل سنّت

دربـاره ی شـأن نـزول آیه: "یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بـَلَّغـْتَ رِسـالَتـَهُ وَاللّهُ یـَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ."[5]، در کتاب هاى مختلفى که دانشمندان اهـل سـنـّت ـ اعـم از تـفسیر، حدیث و تاریخ ـ نگاشته اند، روایات بسیارى به چشم مى خورد که تـصـریح در نزول این آیه درباره بیان ولایت على (ع ) در غدیر خم دارد. براى نمونه به چند کتاب و نقل آنها اشاره مى کنیم:

1 ـ فـخـر رازى در تـفـسـیـر خـود از ابـن عـبـاس، چـنـیـن نـقـل مـى کـنـد: وقـتى آیه تبلیغ نازل شد، پیامبر(ص ) دست على (ع ) را گرفت و فرمود: "مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌ مَوْلاهُ..." در همین هنگام عمر بن خطاب، على (ع ) را ملاقات کرد و به او گفت: "ـَنـیـئاً لَکَ یـَا بـْنَ اَبى طالِبٍ، اَصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ"[6] اى پسر ابو طالب، [این مقام ] بر تو مبارک باد! مولاى من و مولاى همه ی مردان و زنان مؤ من گردیدى.

2 ـ ابـن کـثـیـر دمـشـقـى، نـیـز نـزول ایـن آیـه دربـاره عـلى (ع ) و بـه دنبال آن ایراد خطبه ی غدیر از پیامبر(ص) را مورد تأیید قرار داده است.[7]

3 ـ شـیـخ مـحـمـد عـبـده در تـفـسـیـر خـود، ذیـل آیـه تـبـلیـغ از ابـوسـعـیـد خـدرى نـقـل مـى کـنـد کـه ایـن آیـه ی شـریـفـه در روز غـدیـر خـم در شـأن عـلى بـن ابـیـطـالب (ع) نازل شده است. وى سپس از براء بن عازب، نقل مى کند که حدیث "مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعلِىٌ مَوْلاهُ"، از پیامبر(ص ) صادر شده است.[8]

4 ـ سیوطى در "الدُّرُالمنثور"، ذیل آیه ی شریفه تبلیغ ، مى نویسد: "ابوسعید خدرى گفت: این آیه در شأن على بن ابیطالب در غدیر خم نازل شده است.[9]،[10]

 

 

[1]  ابـن شـهـر آشوب، در کتاب ((مناقب ))، ج 3، ص 25، نام 110 نفر را ذکر کرده، همچنین علامه امینى در ((الغدیر))، ج1، ص 14، نام 110 نفر را به ترتیب حروف الفبا آورده است.

 [2] الغدیر، ج 1، ص 129 ـ 151.

[3]  همان، ج 1، ص 73 ـ 151.

[4] همان، 152 ـ 157.

[5]  مائده (5)، آیه 67.

[6]  تفسیر فخر رازى، ج 12، ص 42.

[7]  بدایه و نهایه، ابن کثیر، ج 5، ص 183 ـ 189.

[8]  تفسیر المنار، ج 6، ص 463 ـ 465.

[9]  تفسیر الدرر المنثور، ج 2، ص 298.

[10] اقتباس از گنجنامه امام علی (ع)، مبحث غدیر و ولایت.

--------------------------------------------------------------------


پرسش2
در حین خطابه پیامبر گرامی اسلام(ص) در محل غدیر خم چند نفر از مسلمانان حضور داشتند؟ آیا آنچه در برخی کتاب‌ها آمده مبالغه‌آمیز نیست؟!
 
ادامه مطلب ...

شبهه99

آیا خود امام علی(ع) برای اثبات ولایت و امامت خویش به واقعه غدیر استدلال می‌کردند؟
پرسش
آیا حضرت امیر المؤمنین علی(ع) در جایی به واقعه غدیر استدلال کرده‌اند مبنی بر این‌که امامت از آن ایشان است؟ روایتی یا حدیثی که مورد قبول اجماع مسلمانان باشد. مفصلاً توضیح بفرمایید.
پاسخ اجمالی
جریان واقعه غدیر در منابع شیعه و سنی به تواتر نقل شده است.[1] در همین راستا روایاتی نقل شده است که خود امام علی(ع) نیز به این واقعه برای اثبات امامت و ولایت خویش استناد فرمودند:
منابع شیعه:
1. حضرت علی(‏ع) در گفتگو با اصحاب شورا فرمود: «شما را به خدا سوگند می‌دهم؛ آیا در بین شما کسی غیر از من هست که رسول خدا(ص) در روز غدیر به امرِ خداوند متعال او را [به ولایت] منصوب و سپس در مورد او فرموده باشد: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه؟!». همه گفتند: نه.[2]
2. حضرت علی(‏ع) در گفتگویی خطاب به ابوبکر فرمود: «تو را به خداوند سوگند می‌دهم که بگوئی؛ آیا طبق حدیث رسول خدا(ص) در روز غدیر من مولای تو و هر مسلمانی هستم یا تو؟» گفت: بلکه شما.[3]
3. در ایام خلافت عثمان بن عفان؛ علی(‏ع) را در مسجد مشاهده کردم، جمعی نشسته بودند و بحث علمی مطرح بود و از عفّت، سخن به میان آمد. سپس صحبت قریش به میان آمد و فضل آنها و سابقه قریش و هجرتش با رسول خدا(ص) و آنچه آن‌حضرت در مورد قریش فرموده بود ... . علی(ع) در مورد انتصاب خویش به خلافت به امر الهی توسط پیامبر خدا (ص) فرمود: «شما را به خدا سوگند می‌دهم که بگوئید؛ آیا رسول خدا مرا در غدیر خم برای خلافت نصب نفرمود، و این خطبه را نخواند و نفرمود که ای مردم! خداوند متعال مرا به رسالتی مبعوث فرموده که سینه‌ام تنگ شده و گمان می‌کنم که مردم مرا تکذیب کنند. پس خداوند مطلبی فرموده که باید ابلاغ کنم یا این‌که مرا عذاب می‌کند. بعد فرمود: ای مردم! آیا می‌دانید که خداوند متعال مولای من است و من مولای مؤمنان هستم و من از خود مردم به ایشان سزاوارترم، همه گفتند: آری یا رسول الله. سپس فرمود: یا علی! بایست، پس من ایستادم. سپس فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. سلمان بلند شد و عرض کرد یا رسول الله ولایت علی، چگونه ولایتی است، پیامبر(ص) فرمود: ولایتی همانند ولایت من، پس خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: "الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِینا".[4] پس رسول خدا(ص) فرمود: الله اکبر بر اتمام نبوّت من و اتمام دین خدا به ولایت علی‏(ع) بعد از من سپس ابوبکر و عمر برخاستند و گفتند: یا رسول الله آیا این آیات اختصاص به علی ‏دارد. رسول خدا(ص) فرمود: بله به علی و اوصیاء من تا روز قیامت اختصاص دارد. آن دو نفر گفتند: یا رسول الله آن اوصیاء را بیان فرما. پیامبر فرمود: علی، برادرم و وزیرم و وارث و وصی و جانشین من در امتم و ولی و سرپرست هر مؤمنی بعد از من می‌باشد. سپس فرزندش حسن سپس حسین، سپس 9 نفر از فرزندان حسین، یکی بعد از دیگری. قرآن با ایشان است و ایشان با قرآن هستند. هیچ‌کدام از دیگری جدا نمی‌شوند تا این‌که بر حوض بر من وارد شوند». همه حاضران گفتند: به خدا که ما شنیدیم و به آنچه تو گفتی شهادت می‌دهیم و آن روز نیز شاهد بودیم.[5]

 
ادامه مطلب ...