ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : آیا به جز چند ده یا چند صدهزار شیعهی خالص و مخلص در میان 8 میلیارد انسان، همه به جهنم میروند؟! پاسخ تحلیلی، عقلی و قرآنی چیست؟
پاسخ : بله، این شبهه دو سالی است که بیش از گذشته فرافکنی میشود و از فضای مجازی گرفته، تا برخی دانشگاهها، حتی داخلوسایل نقلیه عمومی و ...، این شبهه با لحنی که پاسخش در آن مستتر میباشد، بدین شکل که تعداد جمعیت را به رخ میکشند که «آیا 8 میلیارد به جهنم میروند» مطرح میشود؟! و البته در نظر داشته باشیم که در این مثال و منطق انحرافی، احساسات و عواطف نیز بر "عقل، منطق و وحی" چیره شده و پرده میافکند.
اصول عقلی و علمی:
رشد عقلی و علمی مردمان طی قرون گذشته، تجربیات و دستآوردهای خوب و روشنگری در اختیار ما گذاشته است، منتهی بلد نیستیم که از آنها در شناخت و معارف اصول فکری و اعتقادی نیز بهره بگیریم.
به عنوان مثال: در یک کشف علمی، هیچ کاری نداریم که اکثریت مردم تا قبل از این کشف چگونه فکر میکردند و یا چکار میکردند و پس از کشف آن نیز بهرهای میبرند و یا خیر؟!
●- آیا زمانی که اکثریت مردمان گمان میکردند که زمین مستطیل است، یا خورشید به دور زمین میچرخد و ...، طبیعت وفق گمان آنها بود؟! – آیا آن زمانی که اکثریت قریب به اتفاق مردمان نمیدانستند میشود الکتریستهی موجود در طبیعت را تجمیع نمود، الکتریسته نبود و یا تجمیع آن شدنی نبود؟! آیا اکنون که اکثریتی نمیدانند فراماسون و صهیونیسم بینالملل، به سرکردگی امریکا و انگلیس، چه به سرشان میآورد، یعنی آنها کار خاصی نمیکنند – آیا اگر اکثریت با علوم نظری، فلسفی و عقلی آشنایی نداشته باشند و ندانند که "قانون علیّت" چیست، یعنی چنین قانونی وجود ندارد و یا دست کم برای آنان که آشنایی ندارند وجود ندارد ...؟!
بنابراین، اصول حاکم بر نظام هستی، تابع اکثریت رأی و میل اکثریت نمیباشد. آخرت نیز به مراتب دقیقتر است.
به رخ کشیدن اکثریت:
اندیشهها و تفکرات انحرافی، باطل و استکباری [در سطخ خُرد یا کلان]، هر کجا که فرهنگ، شاکله یا رأی اکثریت به کارشان بیاید، برایش حرمت قایل میشوند و هر کجا که نیاید، میگویند: «اکثریت که ملاک نیست».
حقیقت و واقعیت این است که فرهنگ اکثریت، شاکله اکثریت، رفتار اکثریت، پسند اکثریت، گمان اکثریت، رأی اکثریت و ...، در برخی از امور اعتباری و قراردادی معتبر است و به کار میآید، اما در حقایق عالم هستی که هیچ نقش و اثری ندارد!
●- آیا اگر اکثریتی بگویند: «خدایی نیست»، خداوند متعال نیست میشود؟!
●- آیا اگر اکثریتی بگویند: «معادی یا عذابی نیست»، معاد و عذاب از میان برداشته میشود؟!
●- آیا اگر اکثریتی بگویند: «حق با معاویه، یزید و اسلام امریکایی است»، حق با آنان میشود؟!
*** - گاهی اکثریتِ یک جماعتی را به رخ میکشند، و گاهی ثروت و قدرت و یا رفاه آنان را به رخ میکشند، تا بگویند» «حق با باطل است»! این همان استدلال و منطقی است که خداوند سبحان در قرآن مجید فرمود که چنین نیست، و البته عقل نیز مصدق این وحی میباشد:
« قُلْ لَا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » (المائده، 100)
ترجمه: بگو پلید و پاک یکسان نیستند هر چند کثرت پلید[ها] تو را به شگفت آورد؛ پس اى خردمندان از خدا پروا کنید باشد که رستگار شوید.