ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معجزه به عملی گفته می شود که پیامبران برای اثبات ادعای نبوت خود انجام می دهند و دیگران از انجام مثل آن عاجزند.
قرآن کریم بزرگترین معجزه پیامبر اکرم (ص) است. در قرآن آیات متعددی وجود دارد که معجزه بودن این کتاب الاهی را ثابت می کند. علاوه بر این آیات فراوانی نیز در قرآن وجود دارد که بخشی از آنها از جهتی معجزه پیامبر اکرم (ص) به حساب می آید؛ نظیر اخبار از آینده، اخبار گذشتگان، معارف بلند الاهی و ...؛ زیرا مردم از طریق پیامبر اکرم (ص) با این مطالب وحیانی آشنا شده اند. قرآن از دو معجزه دیگر پیامبر به صراحت یاد می کند: معجزه اول اسراء و معراج رسول خدا است.
معجزه دوم حضرت، شق القمر (شکافته شدن ماه با اشاره حضرت) است که در ابتدای سوره قمر به آن اشاره شده است.
اعجاز در لغت؛ یعنی عاجز کردن و ناتوان ساختن و در اصطلاح؛ یعنی انجام دادن کار یا ارائه کردن کلامی که کسی نتواند نظیر آن کار را انجام دهد یا همانند آن کلام را بیان کند. پس به آیات و علائمی که پیغمبران برای اثبات نبوت خویش می آورند، و دیگران از انجام مثل آن عاجزند. معجزه می گویند؛ مانند: اژدها شدن عصای حضرت موسی (ع) و زنده شدن اموات از دم مسیحایی عیسی (ع).
حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط» داد. این واژه یونانی و در اصل «پرکلیتوس»(به فتح پ و ر) است چون معرب شد «فارقلیط» شد. پرکلیتوس کسی است که نام او بر سر زبان ها باشد و همه کس او را ستایش کنند، و معنای «احمد» همین است. حتی معنای تفضیلی که در «احمد» است (یعنی ستوده تر) و در «محمد» نیست، از کلمه «پرکلیتوس» یونانی نیز فهمیده می شود. نصاری امروز به جای این کلمه در ترجمه های انجیل «تسلی دهنده» می آورند و خوانندگان هر جا این کلمه را دیدند بدانند در اصلِ انجیل به جای آن کلمه «فارقلیط» است و به عقیده مسیحیان کلمه «پرکلیتوس» است. گفته اند اگر به کسر این دو حرف بود به معنای «احمد» بود چون به فتح است به معنای تسلی دهنده است؟ و به عقیده ما ترجمه اول صحیح است و در قرآن فرمود: «و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد».
دلایل صریح و روشنی بر آمدن پیامبر اسلام (ص) بعد از حضرت مسیح در انجیل وجود دارد که در پاسخ تفصیلی به آنها اشاره شده است.
حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط» داد. این واژه یونانی و در اصل «پرکلیتوس» است (به کسر پ و ر) چون معرب شد «فارقلیط» شد. پرکلیتوس کسی است که نام او بر سر زبان ها باشد و همه کس او را ستایش کنند، و معنای «احمد» همین است. حتی معنای تفضیلی که در «احمد» (یعنی ستوده تر) است و در «محمد» نیست، از کلمه «پرکلیتوس» یونانی نیز فهمیده می شود. مسیحیان امروز به جای این کلمه در ترجمه های انجیل «تسلی دهنده» می آورند و خوانندگان هر جا این کلمه را دیدند بدانند در اصل انجیل به جای آن کلمه «فارقلیط» است و به عقیده مسیحیان کلمه «پرکلیتوس» (به فتح پ و ر) است. گفته اند اگر به کسر این دو حرف بود به معنای «احمد» بود چون به فتح است به معنای تسلی دهنده است؟ و به عقیده ما ترجمه اول صحیح است و در قرآن فرمود: «و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد».[1]
ادامه مطلب ...
مباهله یعنى نفرین کردن یک دیگر تا هر کس که بر باطل است مورد غضب الهى قرار گیرد و آن کس که بر حق است شناخته شود و بدین گونه حق از باطل تشخیص داده شود.
مباهله یک نوع دعا است و دارای ویژگی ها و شرایط خاصی نیز می باشد که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:
این که خود را سه روز اصلاح اخلاقى کند ، روزه بگیرد و غسل کند، و با کسى که مىخواهد مباهله کند به صحرا برود، ... و میان سپیده دم تا بر آمدن آفتاب مباهله کند.
با توجه به اینکه در این سؤال مطالب و ادعاهایی مطرح شده است که هریک نیاز به پاسخ جداگانه ای دارد لذا در سه بخش ذیل بطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت :
1. عدم انحصار فضائل علی (ع) در شمشیر زدن و جهاد در راه خدا
2. علت عدم ذکر نام حضرت علی(ع) در قرآن
3. عدم منافات خاتمیت با امامت
خواهشمند است برای دریافت جواب، به پاسخ تفصیلی مراجعه شود.
1. عدم انحصار فضائل علی (ع) در شمشیر زدن و جهاد در راه خدا
شمشیر به خودی خود نشانه هیچ ارزش یا ضد ارزشی نیست، اما آن گاه که هنگامه نبردی نابرابر فراهم شود و دست ظلم و کفر و تعدی به سوی انسانیت و حقیقت دراز گردد و نَفَس ها در سینه حبس شود و پاسخی برای تجاوزگرانی که "َل مِن مُبارِز" سر می دهند وجود نداشته باشد، در این هنگام است که جانباز طریق حق و حقیقت، شمشیر را در آغوش می کشد و در این جا است که بنا به قول پیامبر (ص): ضربت شمشیر علی در روز خندق ارزشی بالاتر از عبادت انس و جن می یابد. [1]
بنابراین، شمشیر زدن اگر نشانه اخلاص در راه خداوند باشد، البته بهترین محک برای شناختن انسان است و به قول قرآن: "فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْکَمَةٌ وَ ذُکِرَ فیهَا الْقِتالُ رَأَیْتَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى لَهُمْ"؛ [2] هنگامی که سوره واضح و روشنی نازل می شود که در آن سخنی از جنگ است منافقان بیمار دل را می بینی که همچون کسی که در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه می کنند پس مرگ و نابودی برای آنان سزاوارتر است.
تقدس شمشیر علی (ع) علاوه بر حمایتی که از اسلام داشت به این دلیل عمده است که خالی از هوای نفس و تابع اراده خداوند بوده و ذره ای منیت در آن راه نداشت ولی آیا فضیلت علی (ع) تنها محدود به شمشیر و شجاعت و جانبازی در راه حق بوده است؟
چنین قضاوتی بسیار ظالمانه خواهد بود اگر سلطان معرفت و عشق و عرفان را، تنها مرد شمشیر و جهاد بدانیم.