ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : ما بوسیله ائمه و اولیاء خدا ازخداوند شفا و حاجت میگیریم؛ هندوها هم از گاوها و بتهایشان و همینطور ملل و مذاهب دیگر ازچیزی که به آن اعتقاد دارند و همه هم به آن معجزه میگویند. پس ازاین نظر چه فرقی با هم داریم.
پاسخ :
معمولاً فرق اساسی اعمال و رفتارهای انسان، چه عبادی و چه
غیر عبادی و رفتارهای روزمرهی زندگی آنها، در شکل و فیزیک
ظاهری آن رفتارها نیست، بلکه در هدف، نیّت و چرایی آنهاست که
به چگونی و جهانبینی و اعتقاد آنها بر میگردد.
الف – ما در مقابل خداوند متعال سجده میکنیم؛ بتپرستان مقابل
بتهایشان سجده میکنند و طاغوت پرستان نیز مقابل فراعنه و
قدرتهای زمانشان به سجده میافتند؛ پس فرق در فیزیک رفتار
نیست، بلکه در همان «لا إله الا الله» و «أَلاَّ تَعْبُدُواْ
إِلاَّ إِیَّاهُ» میباشد.
ما غذا میخوریم و مایهجات مینوشیم و دیگران نیز همینکار را
میکنند، ما کسب معاش میکنیم، دیگران نیز همین کار را میکنند،
ما جماع میکنیم و دیگران نیز همینکار را میکنند ...، اما
فرق در حلال و حرام، محرم و نامحرم، زناشویی یا زنا است. در
واقع فرق در صراط مستقیم و صراط جحیم است؛ فرق در حکم الله یا
حکم شیطان و هوای نفس است.
در جنگ، هم پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین، حضرت عباس و ... علیهمالسلام
شمشیر میزدند و هم سفیانیها، خوارج و امثال شمر و خولی –
امروزه هم مجاهدین میجنگند، میکشند و کشته میشوند و هم
لشکریان کفر و شرک و نفاق؛ پس در فیزیک رفتار آنها تفاوتی نیست،
بلکه تفاوت در همان «فیسبیل الله» و «فیسبیل الطاغوت» است.
ادامه مطلب ...
اذان با ترجمه فارسی وانگلیسی
ذکر اللّه اکبر 4 بار تکرار می شود
ذکر اشهد ان لا اله الّا اللّه 2 بار تکرار می شود
ذکر اشهد انّ محمداً رسول اللّه 2 بار تکرار می شود
ذکر اشهد انّ علیاً ولی اللّه 2 بار تکرار می شود
*در مورد ترجمه این ذکر اگر کسی پیشنهاد بهتری دارد لطفا به ما اعلام کند
ذکر حی علی الصّلاة 2 بار تکرار می شود
ذکر حی علی الفلاح 2بار تکرار می شود
ذکر حی علی خیرالعمل 2 بار تکرار می شود
ذکر اللّه اکبر 2 بار دیگر تکرار می شود
ذکر لا اله الّا اللّه 2 بار تکرار می شود
پرسش : علل و
عواقب تنبلی در نماز چیست و چگونه جلوی این تنبلی را بگیریم؟
پاسخ :
خداوند متعال در کلام وحی، قرآن کریم
فرمود:
«فَوَیلٌ لِّلمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُم عَن صَلَاتهِِم سَاهُونَ *
الَّذِینَ هُم یُرَاءُونَ» (الماعون – 4 تا 6)
ترجمه: پس واى بر آن نمازگزاران * که دل از یاد خدا غافل دارند *
همانان که (اگر طاعتى کنند) به ریا و خود نمایی کنند.
و اهل عصمت (ع) مکرر تأکید و تصریح نمودهاند که شفاعت ما به کسانی که
نماز را سبک بشمارند نمیرسد. همین معنا یعنی از دست دادن خیرها و
موفقیتهای دنیا و آخرت. بدیهی است کسی که نماز را سبک بشمارد یا در
اقامهی آن تنبلی کند، از بسیاری از برکات و فوایدی که برای نماز شمرده
شده است و از جمله «نگهداری از فساد و فحشاء و فقر و ...» است محروم
میماند.
به طور قطع از عوامل اصلی تنبلی در نماز، ضعف در معرفت و ایمان و عشق
به الله جل جلاله است و باید دقت نمود که هر چقدر بندگی و عشق به الله
ضعیف شود، مازاد آن در خلاء نمیماند، بلکه جایش را به غیر الله
میدهد. و به همین دلیل محبت و دلبستگی و وابستگی به دنیا و زخارف آن
سبب میشود که انسان حوصله نکند از محبوب جدا شده و به سوی خدا رود و
به کارهای دیگر مشغولتر و راضیتر میباشد.
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً
یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا
لِلَّه ...» (البقره – 165)
ترجمه: و بعضى از مردم کسانى هستند که بجاى خدا شریکهایی میگیرند و
آنها را مانند خدا دوست میدارند و کسانى که بخدا ایمان آوردهاند شدت
محبتشان به الله است.
ادامه مطلب ...
پرسش : عبادت چیست؟ خدا چه نیازی دارد؟ چرا باید عباداتی مثل نماز یا روزه را عیناً آن طور که دستور داده شده انجام دهیم؟ چه خاصیتی دارد؟
پاسخ :
عبد یعنی «بنده» و عبادت یعنی «بندگی» که
کار عبد است. اما معنای بندگی به هیچ وجه نماز، روزه، حج ... یا سایر
اعمال عبادی واجب یا مستحب وارد شده در اسلام نمیباشد، چرا که اینها
همه مقتضای بندگی معبودی به نام «الله» است، و حال آن که هر کس برای
خود معبودی دارد که او را به شکل مقتضیاش عبادت و بندگی میکند. لذا
برای درک بیشتر مفهوم عبادت و چرایی و تأثیر آن، باید به محورهای ذیل
دقت نمود:
الف – عبادت یا بندگی، انجام اعمال عبادی (در هر دین یا مکتبی که باشد)
نیست، بلکه بندگی یعنی تعلق و وابستگی. انسان وقتی به چیزی تعلق و
وابستگی پیدا کرد، عاشق او میشود و چون همهی محبتاش جلب او شد، او
را هدف قرار میدهد و چون او را هدف قرار داد، به سوی او حرکت میکند و
در این حرکت سعی میکند به هیچ وجه از جادهی اصلی که او را به محبوبش
میرساند خارج و منحرف نگردد، لذا قوانین این حرکت و مسیر را نیز مو به
مو اجرا میکند.
فرض کنیم، کسی وابسته و متعلق به پول است، به گونهای که هدفی جز رسیدن
به پول ندارد. چنین کسی عبد و بندهی پول می شود و پول را معبود و إله
خود میگیرد. این فرد عبد و بندهی پول است و در راه رسیدن به آن از
هیچ تلاشی فروگذار نمینماید. آن چه او در راه رسیدن به پول انجام
میدهد، همان مقتضای عبادت معبودی چون پول است. بدیهی است برای او دیگر
حلال و حرام، مال غیر، مال صغیر، مال یتیم، ربا و ... معنایی ندارد.
همین طور است کسی که «شهوت» یا «هوای نفس» یا ... را هدف، إله و معبود
خود میگیرد. بدیهی است برای کسی که به «هوای نفس» وابسته شده و آن را
بندگی میکند، دیگر مقولههایی چون: عقل، علم، وجدان، بصیرت و
دوراندیشی، عمل صالح و ... معنایی ندارد، چرا که مقتضای عبادت چنان
معبودی، اطاعت محض و برآوردن سریع خواستهی نفسانی به هر قیمتی
میباشد:
«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ
عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى
بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا
تَذَکَّرُونَ» (الجاثیه -23)
ترجمه: هیچ دیدى آن کسى را که هواى نفس خود را خداى خود گرفت و خدا او
را با داشتن علم گمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده
انداخت، دیگر بعد از خدا چه کسى او را هدایت مىکند آیا باز هم متذکر
نمىشوید؟
ادامه مطلب ...
اذان
------------------------------
مرحوم شیخ محمدآقاتی ،فایل تصویری
پرسش : یکی در وبلاگ نوشته بود: شما شرم
نمی کنید وقتی خدای حیو قیوم (حی و قیوم)اون بالاست از یکی دیگه
درخواست کمک کنید؟
پاسخ:
یکی در وبلاگ نوشته بود: شما شرم نمی کنید وقتی خدای حیو قیوم اون بالاست صلاح کار رو بهتر از همه میدونه درمقابل او از یکی دیگه درخواست کمک کنی؟ من که شرم دارم شما رو نمی دونم. کجای قرآن نوشته برید ازبندهام کمک بخواید چرا کمی به قول قرآن کریم تعقل نمی کنید؟ ایاک نعبدوایاک نستعین.ثالثاً: همان خدایی که کار را بهتر از بقیه میداند، فرموده است: