ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : اینکه خداوند فقط کار افراد با تقوى را مىپذیرد، سبب دل سردى و یأس افراد عادّى یا گناهکار نمىشود؟
پاسخ :
اولاً
اینکه قرآن مىفرماید: «إنّما یَتقبّل اللّه من المتّقین»(سوره مائده، آیه
27)، تقوا درجاتى دارد. به همین دلیل، کلمه (أتقى) یعنى با تقواتر، در
قرآن آمده است: «انّ أکرمکم عند اللّه أتقاکم»( سوره حجرات، آیه 13.) و
اکثر افراد عادّى و خلافکار هم مرحلهاى از تقوى را دارا مىباشند و گرنه
هیچ کار خیرى انجام نمىدادند و از هیچ گناهى دست برنمىداشتند.
ثانیاً اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را مىپذیرد، مراد آن
است که شرط استخدام رسمى، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینکه دیگران
حقّ هیچ گونه کارى ندارند و یا اگر کارى انجام دهند، پاداششان ضایع مىشود.
ثالثاً پذیرش عمل نیز درجاتى دارد: قبول
عادّى، قبول شایسته، «بقبول حسن»( سوره آلعمران، آیه 37) و قبول برتر که
در دعا مىخوانیم: «و تقبّل باحسن قبولک»(دعاى وداع ماه رمضان.) بنابراین،
هرکس به مقدار تقوایى که دارد کارش قبول مىشود.
به همین دلیل پاداشهاى قرآن نسبت به افراد و کارها و شرایط، متفاوت است؛
بعضى کارها پاداش دو برابر دارد: «ضِعفَین»(سوره بقره، آیه 265)
بعضى کارها پاداش چند برابر دارد: «أضعافاً»(سوره بقره، آیه 245)
بعضى کارها پاداش ده برابر دارد: «فله عَشرُ أمثالها»(سوره انعام، آیه 160)
بعضى کارها پاداش هفتصد برابر دارد: «کمَثل حبَّة أنبَتَت سَبع سَنابِل فى کلّ سُنبلَةٍ مِأةُ حَبّة»(سوره بقره، آیه 261)
بعضى کارها پاداشى دارد که هیچ کس، جز خدا آن را نمىداند: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم»(سوره سجده، آیه 17)
و این تفاوتها بر اساس تفاوت نیّت و نوع کار است.
پرسش : مگر نمیگوییم که هر کس از دنیا برود، خوب یا بد اعمالش به همراهش هست، پس تلاوت قرآن، فاتحه، یا خیرات و ... چه فایدهای برای مُرده دارد؟
پاسخ :
البته که هر کس از دنیا میرود، خوب یا بد اعتقادات و
اعمالش را به همراه دارد. در برزخ از همان توشهای که اندوخته
میخورد و در قیامت نیز با همان پرونده در پیشگاه حق تعالی جلّ
جلاله محشور میشود و به او گفته میشود که خودت کتاب خودت را
بخوانی، برای حساب تو کافی است:
«اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ
حَسِیبًا» (الإسراء، 14)
ترجمه: کتابت (نوشته شده آن چه بودی و کردی) را بخوان کافى است
که امروز خودت حسابرس خود باشى.
بله، انسان همان است که اعتقاد دارد و عمل میکند، پس چه در
این دنیا باشد و چه در عوالم دیگر، هر کجا که برود، خودش است
که میرود، یعنی کتاب عقاید و اعمالش همیشه به همراه اوست. اما
به چند نکته نیز باید توجه داشت:
الف – انسان وقتی از دنیا میرود، امکان عمل اختیاری از خودش
ساقط میشود، اما آثار اعمال او هم چنان باقیست و قاضیِ عادل،
عمل و اثر عمل را با هم منظور میدارد و مینویسد، چنان چه
فرمود اعمال و آثار آنها را در لوح محفوظ جمع میکنم.
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا
وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ»
(یس، 12)
ترجمه: این ماییم که مردگان را زنده مىکنیم و هر چه را از پیش
فرستادهاند و آثارشان را مىنویسیم، و همه چیز را در لوحى
نمایان بر شمردهایم.
ادامه مطلب ...
پرسش : میگویند نامهی اعمال ما هر دو شنبه و پنجشنبه به محضر امام عرضه
میشود. اولاً سندش چیست؟ و ثانیاً آیا با ستارالعیوب بودن حق تعالی
منافات ندارد؟
پاسخ :
البته که حق تعالی نظام آفرینش را بر
اساس علم، حکمت و قدرت خود آفریده است و برای هر امری سازمان، تشکیلات
و مسئولی از ملائک یا انسانها و ... وجود دارد و همهی اوامر و فیوضات
الهی نیز از طریق حجت او در زمین میرسد و همهی اعمال و دعاهای بندگان
نیز از طریق حجت و خلیفهی او در زمین صعود میکند.
الف - اولین دلیل و سند عرضهی اعمال به امام هر عصر و زمانی، بیان حق
تعالی در کلام وحی و تصریح قرآن مجید است که میفرماید: نه تنها اعمال،
بلکه آثار هر عملی تا قیام قیامت را نزد «امام» جمع میکنیم:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ
آثارَهُم وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ» (یس - 12)
ترجمه: ماییم که مردگان را زنده مىکنیم و آن چه کردهاند و آن چه از
آثارشان (حتی پس از مردن بروز مىکند) همه را مىنویسیم و ما هر چیزى
را در امامى مبین برشمردهایم.
هم چنین میفرماید: شما همه در محضر حجت خدا هستید و هر عملی که انجام
دهید او (نبی و یا مؤمنین – ائمه – میبینند:
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ
الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ
فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (التوبه - 105)
ترجمه: بگو (هر چه مىخواهید) بکنید که خدا عمل شما را خواهید دید، و
همچنین رسول او و مؤمنان نیز، بزودى شما را بسوى داناى غیب و شهود
مىبرند، و خدا شما را از اعمالى که مىکردید خبر مىدهد.
ادامه مطلب ...
پرسش : اگر فردی در یک کشور دوری مانند کره شمالی به دنیا آمده باشد و در یک محیط بسته و در فرهنگ آن کشور بزرگ شود و هیچ امکانی برای شناخت حق و حقیقت نداشته باشد. به فرض که در اعصار گذشته نبی هم برای آنها آمده باشد، اما هیچ اثری از او باقی نمانده باشد ... حکم این فرد در قیامت چگونه است؟
پاسخ "
این سؤال بارها و بارها به اشکال متفاوت مطرح شده است، با مثالهایی از امریکای شمالی، چین، ژاپن ... و اکنون کره؛ و هر بار نیز پاسخهای مشروح ایفاد شده است.
الف – برخی با خواندن آیههایی چون «فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»، گمان میکنند که حتماً و یقیناً باید برای هر چند نفری که در یک جا جمع شدهاند، یک نبی الهی آمده باشد! اما اصلاً چنین نیست.
باید دقت شود که اولاً معنای هر «امت»، و حتی هر «قوم»، الا و لابد یک ملیت (دیروزی یا امروزی)، یا اهالی یک عشیره نمیباشد، و ثانیاً معنای رسول (فرستاده)، الزاماً یک نبیای که وحی را اخذ و ابلاغ کند نمیباشد.
ب – مقولههای «نبوت»، «رسالت» و «امامت» و تعریف و شرح وظایف هر کدام متفاوت است، به ویژه «امامت»، که وظیفه هدایت و رهبری مردم بر عهدهی این مقام میباشد. حال ممکن است گاهی هر سه مقام در یک نفر جمع شود، ممکن است جمع نشود.
به آیه ذیل دقت نمایید که چگونه این تفاوتها را تشریح نموده و البته پاسخ سؤال در بارهی هدایت امتها را نیز بیان داشته است:
ادامه مطلب ...