ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : مگر اسلام مخالف سرکوبی غرائز و موافق تعدیل غرائز نیست، پس کسی که زمینه و توان ازدواج را ندارد چگونه غریزهی خود را تعدیل کند.
پاسخ :
همانگونه که مرقوم نمودید، اسلام به شدت مخالف
ریاضتهای غیر شرعی و سرکوب غرایز میباشد و به جدّ امر به
تعدیل دارد و تعدیل نیز (از ریشه عدل) به معنای قرار دادن هر
چیزی در جای خودش میباشد.
الف – بدیهی است که اگر قرار بود غریزهای در انسان سرکوب
گردد، خداوند متعال و حکیم اصلاً آن را در انسان قرار نمیداد.
پس انواع غرایز و شهوات (میلها)، از جمله خوردن، خوابیدن،
پوشیدن، مسکن، جماع (یا همان غریزهی جنسی) استغال، توانگری
مادی و ...، لازمهی وجود و زندگی و اسباب رشد به سوی کمال
میباشند. منتهی فرمود که تمامی غرایز و قوای مادی و معنوی
انسان، باید تحت کنترل و ادارهی خودش باشد. فرمود من خودم حب
این شهوات را برای انسان زینت دادم، اما انسان عاقل باید بداند
که هدف خداست و بازگشت به سوی اوست و این وسایل هدف نیستند که
همه چیز در راه رسیدن به آنها قربانی گردد. لذا باید از وسایل
درست استفاده کند تا سالم به هدف برسد:
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء
وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ
وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ
وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ
عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آلعمران، 14)
ترجمه: محبت مشتهیات (خواستنیها و نیازهای دنیا) از زنان و
فرزندان و اموال انبوه فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و
چهارپایان و کشت و زرع، براى مردم مزیّن و آراسته شده است، حال
آنکه اینها وسیله برخوردارى زندگى دنیاست، و خداست که بازگشت
نیکو نزد اوست.
ب – حکم و تأکید اسلام بر «تعدیل» که مطابق حکم عقل، فطرت و
علم میباشد، بسیار روشن است. لذا کنترل تمامی قوا ضروری
میباشد و دین برای شناخت چگونگی این کنترل مبتنی بر عقل، وحی،
فطرت، الهام و علم آمده است تا هیچ خلاء یا شک و شبههای باقی
نماند.
ادامه مطلب ...
پرسش : در رابطه با محدودیتهایی که اسلام برای زن و ارتباط با زنان قائل شده، مگر حضرت علی (ع) نفرمود که انسان به چیزی که از منع شود حریص است و مگر فروید نیز ریشهی رشد یا عدم رشد فردی و اجتماعی را ارضای غرایض نمیداند؟
پاسخ :
در این سؤال سه مقولهی متفاوت مطرح شده است که باید هر یک به طور
مستقل مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شود، اما ذیلاً پاسخی اجمالی
ایفاد میگردد:
الف – مسئلهی اول «قایل شدن محدودیت برای زن و ارتباط زناشویی در
اسلام است»! این یک تهمتی است که دیگران
بر اسلام وارد کردهاند و عوامها نیز آن با بیان یا رفتار خود آن را
تثبیت کردهاند و حتماً لازم است که در ذهن ما [اذهان عمومی]، از اسلام
و احکام و فلسفهی احکامش تهمتزدایی شود تا بتوانیم واقعگرا باشیم.
اسلام نه تنها محدودیتی برای روابط جنسی بین زن و مرد قایل نشده است،
بلکه نسبت به آن توجه ویژه داشته و به تکرار این رابطه، از «نگاه»
گرفته تا «ملاعبه» و تا «همبستری» توصیه و تأکید مینماید. بلکه برای
حفظ و تداوم رابطهی سالم، به گونهای که به دیگر قوا و نیازهای فردی و
اجتماعی انسان ضرری وارد ننماید، تعاریف و قوانین خاصی دارد. (چنان چه
همهی مکاتب تعاریف و چارچوبهای متفاوتی دارند). مثل این است که
بگوییم: نیاز به تغذیه و شهوت به خوردن در انسان هست و خوردن نیز سبب
رفع گرسنگی و حتی رشد میگردد. اما چارچوبهایی دارد تا به قوای دیگر
ضرر نرساند. مثلاً آن قدر ننوشد که مغزش آب بیاورد و یا آن قدر نخورد
که قند و عوره و فشار خون و ... بگیرد. بلکه حدود غذا را به لحاظ مقدار
و نیز ترکیب رعایت کند تا هم لذت ببرد و هم مفیدش واقع گردد.
ارتباط زناشویی نیز همینگونه است. محدودیتی (به آن معنا که میگویند)
وجود ندارد، بلکه چارچوبهایش بیان شده تا هم انسان لذت ببرد و هم برای
رشد مادی و معنویاش مفید باشد و نه مضر.
ادامه مطلب ...