ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : اگر ساق پای زنی بیرون باشد اسلام نابود میشود، اما اگر پیرزنی دست در سطل آشغال کند اسلام آخ هم نمیگوید . اگر جوانی به جلسات قرآنی نرود آژیر خطر اسلام بلند میشود، اما صدایش با نداشتن جهزیه دختره پایین شهر در نمیآید.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): وقتی پیرزنی دست بر زباله میبرد، آه از نهاد شکمسیران باید درآید؛ و وقتی دختری در پایین شهری جهیزیه ندارد، باید آه از مرفهین بیدرد درآید. اما آنها همیشه ظلم میکنند و بعد انگشت اتهام را به سوی اسلام و مسلمین میگیرند!
وقتی اسلام ناشناس در مورد اسلام سخن بگوید و آن را تعریف کند، از این بهتر در نمیآید، به ویژه اگر به جهل و نادانیاش، بغض و کینه نیز اضافه شده باشد، و بالاخص اگر به هر دلیلی، خود را موظف به ضد تبلیغ علیه اسلام بداند و یا به آن مأمور باشد.
اسلام، عزیز است و عزیز یعنی نفوذ ناپذیر؛ چرا که اسلام یعنی جهانبینی درست و منطبق با حقایق عالم هستی در بُعد نظری (اعتقادی) و بایدها و نبایدهای منطبق با نظام هستی و انسان، در بُعد عملی.
*- پس اسلام نه با پای زنی که این آقایان عطش بیرون افتادنش را دارند نابود میشود، و نه با دست بردن پیرزنی به سطل زباله – در هر دو حال اسلام با غنا و صلابت، سر جایش خودش هست و با این شعارها نیز نابود نمیشود. اگر قرار بود اسلام با این ترفندهای سفیهانه یا حتی شیطنتهای زیرکانه و جنایات وحشیانه نابود شود، تا کنون چیزی از آن باقی نمانده بود.
« یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ » (التوبة، 32)
ترجمه: مىخواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند، ولى خداوند نمىگذارد، تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید.
پس اصلاً دلشان را خوش نکنند که بالاخره با چیزی و یا با این حرفها، اسلام نابود میشود و به خود وعده خالی ندهند، اگر چه هم فساد و فحشا و هم ظلم و فقر، همه از بیدینی میباشد.
*- اما جهل، نادانی، کینه، بغض، انحراف، شیطانپرستی، تقلید کور از فرمایشات دشمنان اسلام و ...، دنیا و آخرت فرد و جامعه را به نابودی میکشاند.
تردیدی نیست که بالاخره انسان و جامعه، یا تسلیم خداوند سبحان میشوند و یا تسلیم خدایان کاذب و ساختگی؛ [خواه خدایان درونی و هواهای نفسانی باشد و خواه خدایان بیرونی و مظاهر کفر و استکبار].
*- در اسلام عزیز، هر مسئلهای جایگاه، نقش و احکام خودش را دارد و البته هر مجموعهی فکری و قانونی دیگری نیز باید همینطور باشد. فرض کنید وقتی در مورد نظم شهری سخن میگویید؛ از نابسامانی ساخت و ساز و یا ترافیک میگویید، یکی بگوید: عجب؟! نظم شهری با ساخت و ساز بیرویه و بیبرنامه به هم میریزد، اما با سوختن اُملت یک پیرزنی که دچار اختلال حواس شده بود، به هم نمیریزد؟!
*- چه ضرورتی دارد که به جای عقل و منطق و شعور، مسائل را با آهنگی احساسی و ژورنالیستی در مقابل یک دیگر قرار دهند تا حتماً علیه اسلام چیزی گفته باشند، هر چند بیمنطق و سخیف؟ از این روشهای غلط، چه انگیزه و هدفی به جز ضد تبلیغ دنبال میشود؟!
*- احکام حجاب، محرم و نامحرم، نظم روابط انسانها با یک دیگر و... جایگاه خودش را دارد و احکام مربوط به اقتصاد، درآمد، توزیع و ...، احکام خودش را دارد و احکام مربوط به اخلاق، تعاون، حقوق دیگران، ضرورت رسیدگی به قشر ضعیف و ... نیز احکام خودش را دارد و اگر مردمان این احکام را رعایت کنند، نه فسق و فساد و فحشا باقی میماند، نه ظلم و جور و جنایت و تجاوز، و نه فقر.
*- مگر این دو مسئله "علت و معلول و یا لازم و ملزوم یک دیگرند؟" اگر چنین باشد، پس لازم میآید در جوامعی که نه تنها ساق پای زنان، بلکه خیلی از اعضای دیگرشان نیز بیرون است، دیگر هیچ پیرزن یا پیرمردِ دست در زبالهای وجود نداشته باشد.
عقل و منطق:
برخورداری از عقل و منطق و به کارگیری این نعمت خداداد، هم از داشتن حجاب مهمتر است و هم از داشتن ثروت و رفاه، و حتی از داشتن "علم" نیز بهتر و ارزشمندتر است؛ وقتی نیروی عقل به کار گرفته نشود، نه تنها دین نیز به باد میرود، بلکه حبّ و بغضها و تعصبات جاهلانه جایگزین میگردد.
پس، انسانی که عاقل است، حتی اگر مخالف چیزی باشد و بخواهد آن را نقد کند و یا حتی با آن خصومت ورزد و علیهاش ضد تبلیغ نماید نیز حکیمانه سخن میگوید.
خداوند علیم و حکیم میفرماید:
« وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ * وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ »
[در قیامت مشهود میشود که "محسنین" کسانی بودند دارای ویژگیهای خاص، از جمله] و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مىکردند. *و در اموالشان براى سائل و محروم حقّى [معیّن] بود.
« وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ » (البقره، 195)
ترجمه: و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید، و نیکى کنید که خدا نیکوکاران را دوست مىدارد.
علی حکیم، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
« لاتَسْتَح مِنْ اِعْطاءِ الْقَلیلِ فَاِنَّ الْحِرْمانَ اَقَـلُّ مِنْـه » (نهج البلاغه، انصاریان، حکمت 67)
ترجمه: از عطاى اندک حیا مکن، که نومید کردن کمتر از آن است. (از بخشش ولو کم، خجالت نکش که محروم کردن [سائل و نیازمند] از آن بیبهاتر است).
نگاه جاهل نادان:
اما انسان جاهل (بیخرد) – انسان نادان (ناآگاه) و انسان مغرض، در مورد دو مقولهی «حجاب» و «فقر» به گونهای سخن میگوید که گویا علت فقر در برخی افراد یا اقشار، حیا و عفت دختران و زنان یک جامعه میباشد و لابد اگر آنان اعضا و اندام خود را در کوچه و خیابان به نمایش عمومی و رایگان بگذارند، دیگر فقر ریشه کن شده و هیچ پیرزنی دست در سطل زباله نمیبرد!
حالا این شخص، با این سطح از دانش و بینش، بحث از اسلام، احیا و یا نابودی اسلام، حجاب، فقر و ... مینماید! خُب چه باید گفت؟!
حدیث:
*- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله: «لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ»؛ (کافی، ج 1، ص 26)
ترجمه: هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی (دارایی) سودمندتر از عقل نیست.
*- امیرالمؤمنین علیه السلام: «لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه»؛ (نهج البلاغه، ص 478)
ترجمه: هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
*- امیرالمؤمنین علیه السلام: «الْعَفافُ زینَةُ الْفَقْرِ، وَ الشُّکْرُ زینَةُ الْغِنى» (نهج البلاغه، انصاریان، حکمت 68)
*- امیرالمؤمنین علیه السلام: پاکدامنى زینت تهیدستى ، و شکر زینت توانگرى است.
(شکر یعنی: شناخت منعم، نعمت، دانستن قدر، استفاده بهینه و ضایع نکردن نعمت)
www.x-shobhe.com
روشنگران این مطلب را اضافه می کند :
اگر ما مسلمانان به آنچه خداوند فرمان داده درست عمل نکنیم خودمان را باید محاسبه و مؤاخذه کنیم نه شرع خدا را
ترجمه متن
-----------------------------------------------------
poverty should be dimdinished all over the world
فقرباید در سرتاسر جهان از بین برود
bring poverty to an end
به فقر پایان دهید
The problem of poverty can be solved
مشکل فقر قابل حل است
This is possible
این امکان پذیر است
Capitals of the world are not distributed fairly
سرمایه های جهان عادلانه تقسیم نمی شوند
we should find a solution
باید راه حلی پیدا کنیم
don"t fear death,fear for the death of humanity
از مرگ انسان نترسید،ازمرگ انسانیت بترسید
Poverty
---------------------------------------------------------------------------------------
برخی حقایق درجامعه غیرقابل اغماض هستند.درتمام جهان درصدی ازفقرباشدت وضعف وجوددارد.درکشورخودمان نیزمتأسفانه این معضل بزرگ سالهاست که درمتن جامعه ریشه دوانده وبستربسیاری ازنابسامانیهای دیگرگردیده است .نسبت اختلاف طبقاتی درکشورواقعاغیرقابل تحمل است وتأسف بارتراینکه نه تنهادربخش خصوصی که دربخشهای دولتی نیز(که مثلاَ تحت نظارت هستند)این حقیقت تلخ مشاهده می شود.چگونه است که وزارت کارمیزان دستمزدکارگران را(که بامشقت بسیارکارمی کنند)حتی زیرخط فقرتعیین می کندودرمجلس (که نمایده ملت است) تصویب می شوددرحالیکه دربرخی ارگانهای دولتی وحکومتی ،مدیران،حقوق چندده میلیونی دریافت می کنند(آنهم باهیچ زحمتی) .این یک ظلم آشکاراست وسبب بدبینی مردم شریف به کل نظام می گردد.اگرشرایط سختی است باید برای همه یکسان باشدیادست کم اختلاف به حداقل برسد.چراکارقابل توجهی صورت نمی گیرد؟
مابه وقایع کشورحزبی وجناحی نگاه نمی کنیم.مخاطب این کلیپ هر کسی می تواندباشد.ملاک ومعیارماخداوشریعت خداست.
استادرحیم پورازغدی