ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : در رابطه با محدودیتهایی که اسلام برای زن و ارتباط با زنان قائل شده، مگر حضرت علی (ع) نفرمود که انسان به چیزی که از منع شود حریص است و مگر فروید نیز ریشهی رشد یا عدم رشد فردی و اجتماعی را ارضای غرایض نمیداند؟
پاسخ :
در این سؤال سه مقولهی متفاوت مطرح شده است که باید هر یک به طور
مستقل مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شود، اما ذیلاً پاسخی اجمالی
ایفاد میگردد:
الف – مسئلهی اول «قایل شدن محدودیت برای زن و ارتباط زناشویی در
اسلام است»! این یک تهمتی است که دیگران
بر اسلام وارد کردهاند و عوامها نیز آن با بیان یا رفتار خود آن را
تثبیت کردهاند و حتماً لازم است که در ذهن ما [اذهان عمومی]، از اسلام
و احکام و فلسفهی احکامش تهمتزدایی شود تا بتوانیم واقعگرا باشیم.
اسلام نه تنها محدودیتی برای روابط جنسی بین زن و مرد قایل نشده است،
بلکه نسبت به آن توجه ویژه داشته و به تکرار این رابطه، از «نگاه»
گرفته تا «ملاعبه» و تا «همبستری» توصیه و تأکید مینماید. بلکه برای
حفظ و تداوم رابطهی سالم، به گونهای که به دیگر قوا و نیازهای فردی و
اجتماعی انسان ضرری وارد ننماید، تعاریف و قوانین خاصی دارد. (چنان چه
همهی مکاتب تعاریف و چارچوبهای متفاوتی دارند). مثل این است که
بگوییم: نیاز به تغذیه و شهوت به خوردن در انسان هست و خوردن نیز سبب
رفع گرسنگی و حتی رشد میگردد. اما چارچوبهایی دارد تا به قوای دیگر
ضرر نرساند. مثلاً آن قدر ننوشد که مغزش آب بیاورد و یا آن قدر نخورد
که قند و عوره و فشار خون و ... بگیرد. بلکه حدود غذا را به لحاظ مقدار
و نیز ترکیب رعایت کند تا هم لذت ببرد و هم مفیدش واقع گردد.
ارتباط زناشویی نیز همینگونه است. محدودیتی (به آن معنا که میگویند)
وجود ندارد، بلکه چارچوبهایش بیان شده تا هم انسان لذت ببرد و هم برای
رشد مادی و معنویاش مفید باشد و نه مضر.
ادامه مطلب ...