ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش :یکی از اساتید ما گفت: ادیان دارای پارادوکسهای فراوان هستند. برای مثال شما رو به تفکر دعوت میکنند ولی در عین حال از شما میخواد به همون نتیجهای برسید که مطلوب خودش هست. و اگر نتیجه تفکر شما خلاف قوانین حکومت دینی بود، مجازات هم میشود. مثلا طرز پوشش و یا کارهای دیگه که خلاف دین تلقی میشه ولی حاصل تفکر شما بوده. آیا این حرفا درسته؟
پاسخ : نمیدانیم رشتهی تحصیلی ایشان چیست و در چه رشتهای و چگونه استاد نیز شدهاند؟! اما همین نحوهی ادعا و نیز استدلالی که برای اثبات آن (با مَثل) میآورد، خود گواه آشکاری است که "عقل" چیزیست و "علم" چیز دیگری. چه بسا سیاری در رشتهای و یا حتی در علوم گوناگونی دانشمند باشند، اما از عقل و خرد ضعیفی برخوردار باشند! و چه بسا بسیاری مدرک تحصیلی نداشته باشند، اما انسانهای عاقلی باشند.
بیتردید هوای نفس نیز بر عقل پرده میاندازد و نه بر علم؛ عقل را محجوب و مدفون مینماید، نه علم را. حال خواه علم شیمی و فیزیک داشته باشد، یا فلسفه و تفسیر و ... .
الف – وقتی این جناب استاد میگوید: «ادیان»؛ از کدام دین حرف میزند؟ از اسلام، مسیحیت و سایر ادیان الهی، یا ...؟! شاید هنوز نمیداند که هر نوع جهانبینی و ایدئولوژیِ مبتنی بر آن نیز نوعی دین است، لذا تمامی "ایسم"ها، از بودیسم قدیمی گرفته تا ایسمهای نوین، هر کدام نوعی دین هستند و در این عالم، هیچ کسی بیدین نیست، حتی خودش.
ب – و اما "تفکر" یعنی چه؟
"فکر"، کار ذهن، روی معلومات است، برای کشف مجهولات و معلوم کردن آنها، پس کسی که در موضوعی علم ندارد، نمیتواند در آن بیندیشد؛ لذا هر چه بگوید، بیفکر به زبان آورده است!
دقت شود که نام هر تخیل و توهمی را نمیشود "تفکر" گذاشت! مانند تفکر برای حل قضایای ریاضی میماند که یک یا چند معلوم دارید، متقابلاً یک یا چند مجهول نیز دارید، سپس ذهن روی معلومات کار (فکر) میکند، تا مجهول نیز برایش معلوم گردد.
یا در علوم معرفتی، عقل که با نور علم میبیند، حکم میکند که هیچ چیزی خود به خود پدید نمیآید، هیچ علمی خود به خود بر یک ساختار حاکم نمیگردد، هیچ نظمی خود به خود و بیهدف و غایت بین اعضا یا اجزای یک مجموعه جاری نمیگردد، هیچ حرکتی بدون محرک نیست، دور و تسلسل باطل است، وجود تناقض در یک شیء محال است ...؛ و سپس به خلقت و نظام علیمانه و حکیمانهی حاکم بر آن، نگاه میکند و به دنبال شناخت خالقش میرود.
ج – کدام دینی دعوت به عقلانیت و تفکر میکند؟
کدام دین الهی و یا مکتب بشری، به عقلانیت پایبند است و همگان را دعوت به "تعقل و تفکر" مینماید؟!
●- در مسیحیت، هر چه در کتاب مقدس آمده است، هر چند با حکم عقل منافات
داشته باشد را باید قبول نمود! در مسیحیت ایمان مقدم بر عقل است! ﭘﻮﻟﺲ در رﺳﺎﻟﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻗﺮﻧﺘﯿﺎن ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: «ﭼﻮن ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺣﮑﻤﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ، ﺟﮫﺎن از ﺣﮑﻤﺖ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ اﯾﻦ رﺿﺎﯾﺖ داد ﮐﻪ ﺑﻪ وسیلهی جهالت ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻣﺎ، ﻣﺆﻣﻨﺎن را ﻧﺠﺎت دھﺪ...؛ زﯾﺮا جهالت ﺧﺪاوﻧﺪ از ﺣﮑﻤﺖ اﻧﺴﺎن ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪﺗﺮ اﺳﺖ. (رﺳﺎﻟﻪ ﭘﻮﻟﺲ ﺑﻪ ﻗﺮﻧﺘﯿﺎن، ﺑﺎب اول: 21-25)
آگوستین در توجیه تناقضات کتاب مقدس با عقل، میگوید: «فهم پاداش ایمان است، لذا در پى آن نباش که بفهمى تا ایمان آورى؛ بلکه ایمان بیاور تا بفهمى» (فلسفه روشنگرى، ص 17).
ادامه مطلب ...
پرسش : سرنوشت افرادی هم چون ادیسون که فاقد ولایت و امامت بودهاند و در ضمن خدماتی به جامعه بشری نمودهاند در آخرت چیست؟
پاسخ :
بدیهی است خداوند متعال که نه تنها
عادل، بلکه حکیم و رحیم است، از هیچ کس بیش از توان و امکانش سؤالی
نمینماید، چنان چه فرمود: «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ
وُسْعَها - خدا هیچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلّف نمىکند (البقره –
286)». پس اگر یک دانشمند یا یک عامی، فرصت، امکان و شرایط کسب معلومات
و شناخت داشته، اما اهمال کرده، مسئول و پاسخگو است و اگر به نسبت
امکان و شرایط خود پیگری نموده، اما به خاطر محدودیتهای زمانی – محیطی
و ... به حقایق لازم دست نیافته، تکلیفی بر او نیست.
اگر چه ادیسون، انیشتاین و امثالهم، ولایت امیرالمؤمنین را نمیشناختند
و نداشتند، اما بنا به اقرارهای خودشان انسانهای موحدی بودند و به
خاطر دانش و خدماتشان به نوعی مأجور هستند (اجر میبرند). مگر آن که از
روی عمد اهمال یا لجاجت کرده باشند.
آیات ذیل و دهها آیهی دیگر، بیان از آن دارد که هیچ چیز (دانش، نیت،
عمل و ...) حتی اگر به کوچکی ذره و مثقالی باشد، از نظر خداوند متعال،
عادل، حکیم و رحیم مخفی و پوشیده نمیماند و هر کس نتیجهی اعمال و
رفتار خود را میبیند.
- إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً
یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظیماً .
خدا ذرهاى هم ستم نمىکند. اگر نیکی باشد آن را دو برابر مىکند و (به
غیر از اجر متقابل) از جانب خود نیز مزدى به کرامت مىدهد. (النساء –
40)
ادامه مطلب ...
پرسش : مامسلمانان اعتقاد داریم اولین سوال در ان دنیا نماز است ،هرکس نمازش قبول است به باقی اعمال رسیدگی میکنند. پس تکلیف یک آفریقایی، امریکایی و ... که از نماز نشنیده و یا مسیحی است چیست؟
پاسخ :
دین اسلام نیز مانند هر بنا و ساختار دیگری بر اساس «اصول و فروع»
استوار شده است و نماز یکی از فروع دین و البته از اهمیت ویژهای
برخوردار است، تا آنجا که فرمودهاند «هر چیزی صورتی دارد و صورت دین
اسلام، نماز است» و یا «نماز ستون دین است».
الف – با توجه به نکتهی فوق، معلوم میشود که ابتدا از اصول و در رأس
آن سؤال میشود. چنان چه تصریح شده و میدانیم که اولین سؤال «من ربّک
– پروردگارت کیست؟» میباشد. و دقت شود که پرسیده نمیشود خالقت کیست؟
بلکه پرسیده میشود «ربّ تو کیست؟» یعنی در طول زندگی چه کسی را صاحب
اختیار و تربیت کنندهی امورت میشناختی؟ فرعون زمان، طاغوتها، شهوت،
ثروت ... و یا الله جل جلاله؟ و پاسخ نیز با جملهباقی نخواهد بود،
بلکه منطبق با واقعیت شخص خواهد بود.
ادامه مطلب ...
پرسش : اگر فردی در یک کشور دوری مانند کره شمالی به دنیا آمده باشد و در یک محیط بسته و در فرهنگ آن کشور بزرگ شود و هیچ امکانی برای شناخت حق و حقیقت نداشته باشد. به فرض که در اعصار گذشته نبی هم برای آنها آمده باشد، اما هیچ اثری از او باقی نمانده باشد ... حکم این فرد در قیامت چگونه است؟
پاسخ "
این سؤال بارها و بارها به اشکال متفاوت مطرح شده است، با مثالهایی از امریکای شمالی، چین، ژاپن ... و اکنون کره؛ و هر بار نیز پاسخهای مشروح ایفاد شده است.
الف – برخی با خواندن آیههایی چون «فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»، گمان میکنند که حتماً و یقیناً باید برای هر چند نفری که در یک جا جمع شدهاند، یک نبی الهی آمده باشد! اما اصلاً چنین نیست.
باید دقت شود که اولاً معنای هر «امت»، و حتی هر «قوم»، الا و لابد یک ملیت (دیروزی یا امروزی)، یا اهالی یک عشیره نمیباشد، و ثانیاً معنای رسول (فرستاده)، الزاماً یک نبیای که وحی را اخذ و ابلاغ کند نمیباشد.
ب – مقولههای «نبوت»، «رسالت» و «امامت» و تعریف و شرح وظایف هر کدام متفاوت است، به ویژه «امامت»، که وظیفه هدایت و رهبری مردم بر عهدهی این مقام میباشد. حال ممکن است گاهی هر سه مقام در یک نفر جمع شود، ممکن است جمع نشود.
به آیه ذیل دقت نمایید که چگونه این تفاوتها را تشریح نموده و البته پاسخ سؤال در بارهی هدایت امتها را نیز بیان داشته است:
ادامه مطلب ...