ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش :انسان چه مومن به خدا باشد چه نباشد به توفیقاتی مثل علم و ثروت و... میرسد؛ حال سوال اینجاست که نقش ایمان به خدا در این توفیقات چیست؟ آیا اساسا ایمان به خدا و پیروی از دین الهی نقشی در این توفیقات دارد یا خیر؟ چه نسبتی بین موفقیت و پیروی از دین الهی وجود دارد؟ اگر برای توفیقاتی مثل علم و...، دین داری لازم است، لطفاً بفرمایید که چرا کفار در طول تاریخ دارای توفیقاتی بودهاند؟!
تصور این که انسان [چه مؤمن و چه کافر]، خودش میتواند به توفیقاتی برسد خطاست و درست مانند این است که میگویند: فلان جانور برای خودش آبشش یا بال پروازی درست کرد! خالق، مالک، رب و رازق تمامی مخلوقات خداوند متعال است و "لا حول و لا قوة الاّ بالله العلی العظیم" مطلق میباشد.
پس، شناخت و باور، و یا عدم شناخت، جهل و کفر آدمیان، نظام هستی (تکوین) را متغیر نمیسازد، بلکه فقط در خود و تعاملاتشان و نتایج حاصله و در نهایت عاقبتشان تأثیر میگذارد.
انسان چه عاقل و مؤمن باشد و چه جاهل و کافر باشد، چه متقی باشد و یا فاسق، در هر حال مخلوق، مربوب و مروزق خداوند متعال میباشد؛ پس ایمان یا کفر او، حقایق عالم هستی، حکمت، قوانین و نظم آن را بر هم نمیزند، بلکه سرنوشت خودش را تغییر میدهد.
بنابراین، چنین نیست که رزق و روزی [معنوی و مادی – علم و ثروت ...] برای اهل ایمان با خدا باشد و برای اهل کفر، شرک، نفاق و ظلم، در دست و اختیار خودشان باشد و خودشان بتوانند به چیزی برسند! اگر آدمی خود توان رفع و دفع داشت که دیگر ناقص، فقیر و وابسته نبود، و اگر خود "غنی" بود که دیگر هیچ تلاشی جهت رفع نواقص، جبران کاستیها، حرکت رو به جلو (رشد)، دفع خطرات و ... نمینمود.
پس، از مؤمن و کافر، هیچ کس مالِک و ربّ نیست و همگان نیازمند و فقیر درگاه آن غنی و بینیاز میباشند [چه بدانند و باور کنند، چه ندانند، باور نکنند و خوش ندارند]. لذا به جمیع بندگانش (انسانها) فرمود:
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ » (فاطر، 15)
ترجمه: ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!
نظم و چارچوب رزق
خداوند متعال نفرمود که در حیات دنیوی، بندگان مؤمن خود را "علم و ثروت" میبخشم، اما بندگان کافر خود را از این دو محروم مینمایم؛ بلکه فرمود: اولاً رازق من هستم و همگان از مؤمن و کافر مرزوق من میباشند – ثانیاً من رزق را به اندازه «قَدر» میدهم، یعنی رزوق، نظام و چارچوب دارد – ثالثاً از مقدراتم این است که بسیاری از دستآوردهای هر کس (یا هر جامعهای) را مرهون تلاش خودشان قرار دادم « وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى - و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست / النّجم، 39» - رابعاً چنین نیست که "مؤمن یا کافر"، به خاطر کفر یا ایمانشان، در این دنیا به هر چه که میخواند برسند و ... .
مردم دو گروه هستند
مردم در رابطه با "رزق" مادی و معنوی، به دو گروه کلی تقسیم میشوند که عبارتند از "دنیاگرا" و "معادگرا". بنابراین، چگونگی مواضع و گرایشات، حایز اهمیت میباشد، که چگونگی به دست آوردن و مصرف علم یا ثروت و یا به کارگیری قدرت را تبیین مینماید، نه مقدار و زیادتی یا کمی مال دنیا [که در هر حال فانی است]. از این رو فرمود:
●- بندگان کافر و دنیاپرست من، از من فقط دنیا را میخواهند، پس از متاع دنیا (تا حدودی) برخوردار میگردند، اما دیگر از نعمات اخروی سهمی ندارند، چرا که خودشان نخواستند: «... فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ - بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی = متاع دنیا*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهرهای ندارند / البقره، 200».
●- بندگان عاقل، مؤمن، بصیر، دوراندیش و عاقبتگرای من، از من هم نیکی دنیا را میخواهند و هم نیکی آخرت را میخواهند. یعنی خیر پایدار (برکت)، مفید و مستمر:
« وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ - و برخى از آنان مىگویند پروردگارا در این دنیا به ما نیکى و در آخرت [نیز] نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار / البقرة، 201».
*- چرا مؤمنان میگویند: « وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ »؟! چون در آخرت، دو عرصه بیشتر وجود ندارد، کسی که داخل جهنم نگردد، حتماً وارد بهشت خواهد شد. بنابراین برای دنیا نیز رزق حسنهای میخواهند که نتیجهاش در آخرت نیز حسنه باشد، یعنی دوری از آتش و ورود به بهشت، که حاصل عملکرد و دستآوردهای دنیاست.
وعدهی خداوند متعال به دو گروه:
خداوند متعال به مؤمنان (و هیچ کس دیگری) وعده نداده است که حتماً تمامی آنان را دانشمند و ثروت میگرداند، بلکه:
*- به مؤمنان وعده داده است که اگر دین او را نصرت نمایند، نصرتشان خواهد نمود و اگر با اعتقاد و خالصانه به دین عمل نمایند، به آنان در دنیا، زندگی پاک و در آخرت اجر فراوان خواهد داد:
« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ » (النّحل، 97)
ترجمه: هر کس -از مرد یا زن- کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزهاى، حیات [حقیقى] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهیم داد.
*- و به بندگان کافر و معارضش نیز وعده داد که در زندگی دنیوی گرفتار خواهند بود (اگر از مال دنیا بهرهمند شده باشند) و در حیات اخروی کور و معذب خواهند بود (چرا که در دنیا چشمشان را بستند و از دیدن نور و حقیقت اعراض نمودند):
« وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى » (طه، 124)
ترجمه: و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم!»
*- و میبینیم که کفار [به رغم تبلیغات دروغین]، هم خود تنگاهای شدید قرار دارند و هم با جهل، تکبر و ظلم خود، دیگران را با مشکلات عدیده مواجه نموده و مینمایند.
ایمان و عمل:
نه ایمان، یک مفهوم خالی و شعاریست – نه اسلام یک کلمه و اسم است که عدهای بر خود بگذارند – نه قرآن یک کتاب برای بوسیدن، سر سفرهی عقد و سر قبر قرار دادن است – نه حضرات محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین، برای صلوات، چراغانی در سالروز میلاد و عزاداری در سالروز شهادت آمدهاند؛ بلکه ایمان، مبتنی بر شناخت و باور است و البته با "عمل" ظهور و بروز مییابد و آثار و برکات خود را جاری نموده و نشان میدهد. لذا همیشه به "ایمان و عمل صالح" با هم تأکید شده است.
بنابراین، اگر یک عده [کم یا زیاد – شخص یا جامعه]، نام خود را موحد، مسلمان و مؤمن گذاشتند، اما نه تنها به "توحید و معاد" ایمان نیاوردند، بلکه در عمل با طاغوتگراییهای خود مشرک شدند و به تأمین معاش از راهی پرداختند - و نه از معارف و احکام قرآن کریم بهره بردند – و نه به آموزههای اسلامی عمل نمودند - و نه سیرهی پیامبراکرم و اهل بیت علیهم السلام را در تمامی شئون فردی و اجتماعی زندگی، الگوی خود قرار دادند ...، نباید انتظار داشته باشند که فقط به خاطر حمل یک کلمه و ادعای بدون عمل، به نتایج مطلوبی در دنیا و آخرت برسند.
نفرمود: هر کس که مدعی شود، به فلاح میرسد، بلکه فرمود: مدعیان به ادعایشان امتحان میشوند و البته کسانی که ایمان میآورند و عمل صالح انجام میدهند، خوشبخت میگردند:
« الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ » (الرّعد، 29)
ترجمه: کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامى دارند.
ظلم ظالمان:
تمامی گرفتاریها و بدبختیهای بشر (چه مؤمن و چه کافر)، از ظلم ظالمانِ جاهل، متکبر، زیادهخواه، فاسد، فاسق، جنایتکار و استثمارگر میباشد، که همین علم و ثروت، ابزار آنهاست. حتی کفر مردم عادی کافر، به خاطر سلطهی فکری، تبلیغاتی، نظامی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و البته اقتصادی کفار میباشد. همانهایی که در حال کفر، به کمی علم (علوم تجربی – ابزاری) و نیز ثروت دست یافتهاند، و چون به خاطر کفرشان، بویی از آدمیت نبردهاند، از سویی راه رشد عقلی و علمی مردمان را میبندند و از سویی دیگر اموال آنان را چپاول کرده و به غارت میبرند، و فقر، استضعاف و حقارت را بر آنان تحمیل میکنند.
قدرت و استیلای فراعنه (قدرتهای باطل)، در گرو به ضعف کشاندن و پایین نگهداشتن (تحقیر) مردمان میباشد، پس اگر مردم این تحقیر را نپذیرند، قیام و مقاومت نماید، نه تنها طاغوتهای هر زمان، از تخت سلطه به زیر میافتند، بلکه در دنیا و آخرت، در عذاب الهی، غرق خواهند شد.
« فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ » (الزّخرف، 54)
ترجمه: پس (به این وسیله) قوم خود را ذلیل و زبون داشت، در نتیجه اطاعتش کردند؛ چون آنها مردمى فاسق بودند.
« فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ » (همان، 55)
ترجمه: و چون ما را به خشم درآوردند (شامل مقدرات عذاب شدند)، از آنان انتقام گرفتیم و همه آنان را غرق کردیم.
●- پس، نقش عقلانیت، معرفت، ایمان، تقوا و دینداری، در چگونگی کسب علم، ثروت، قدرت و عزت، و چگونگی بهرهمندی مفید از آنهاست که چگونگی سرنوشت دنیوی و اخروی را رقم میزند.
نسبت علم در مؤمن و کافر
انسان با معرفت و مؤمن، کتاب هستی را از اول تا آخر [مبدأ تا مقصد = آغاز تا انجام] میخواند، پس عِلم برایش مفید میافتد و راه مییابد.
انسان کافر، فقط یک فصل مختصر از کتاب هستی (ماده) را میخواند، لذا چون مبدأ و مقصد را نمیشناسد، بیهدف و گمراه به دور خود میچرخد، و همین خُرده علمی را هم که به دست آورده، در راه رساندن ضرر به خود و دیگران به کار میبندد.
www.x-shobhe.com
پرسش : اگر رزق و روزی از طرف خدای رزاق تأمین شده، پس چرا بسیاری بر اثر گرسنگی میمیرند؟