ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : در مقابل شبکههای ضد دین، که ایمان ما مسلمانان به ویژه شیعیان را هدف گرفتهاند، چه باید کرد؟
پاسخ : تهاجم همهجانبهی فرهنگی، در رأس استراتژی جنگ نرم دشمنان، و حتی پیش و بیش از تهاجمات اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی قراردارد، و باید بدانیم که شعاع عملیات جنگ نرم، مانند جنگ سخت، محدود به یک طول و عرض جغرافیایی نمیباشد، بلکه همگان را در همه جا هدف قرار میدهد. بنابراین، تک تک آحاد ملت، باید از خود محافظت نمایند، تا در تیررس قرار نگیرند و گلولهها و ترکشهای دشمنان، به آنها اصابت ننماید.
اگر چه امروزه شبکهها مجازی در اینترنت، به عنوان اصلیترین پایگاه و قویترین سلاح در جنگ نرم قلمداد میگردد، اما میادین حمله و سلاحها نیز منحصر به این شبکهها نمیباشند؛ بلکه فیلم و سریال، گزارش و خبر، کتاب، مطبوعات، تریبون و حتی منبر و ...، ابزاری است که در اختیار دشمنان نیز قرار دارد و با تأسف باید اذعان نمود که گاه آنها بهتر و گستردهتر استفاده میکنند.
الف - همیشه اولین گام برای حفظ و صیانت از داشتهها (چه مادی و چه معنوی)، دوری از خطر و آفتها میباشد که به آن پرهیز و تقوا نیز گفته میشود.
اگر گفته شود که در این رشته سیم، برق 220 ولت جریان دارند، میگویند: «دست نزن» - اگر بگویند که اینجا جریان برق فشار قوی، یا تشعشعات رادیو آکتیو وجود دارد، میگویند: نزدیک نشو و اگر الزاماً باید نزدیک شوی، از تجهیزات محافظتی و پوششی کامل استفاده کن و مبتنی با علم و دانش و با بکارگیری ابزار لازم کار کن.
●- اما، انفعال نوع بشر در برابر امواج تبلیغاتی – به ویژه در زمینههای فکری و فرهنگی – بسیار عجیب است! ابتدا به ساکن [گویی اسیر امواج شده] گمان دارد که باید خود را مخاطب، و در واقع هدف سیبل دشمنانش قرار دهد! هر چه آنها میگویند را بشنود، بخواند و هر چه نشان میدهند را ببیند! همین انفعالِ بیدلیل، خودش اولین گام در ضربهپذیری، تسلیم و اسارت میباشد.
●- دقت کنیم که در ابتدای امر، مهم پذیرفتن یا نپذیرفتن نیست، بلکه همین حضور و مخاطب قراردادن خود، کافیست.
به تاکتیک و توصیههای دشمنان، از قدیم تا کنون نیز دقت کنیم که میگفتند: سر و صدا کنید، تا صدای پیامبر صلوات الله علیه و آله شنیده نشود – به آیاتی که میخواند گوش نکنید، چرا که ممکن است اثر بگذارد ...؛ امروزه نیز میگویند: قرآن نخوانید، سخنرانی دانشمندان را گوش نکنید – حتی به شبکههای رادیویی، تلویزیونی یا اینترنتی که مطلبی اسلامی دارد، رجوع نکنید و ...!
« وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ » (فصلت، 26)
ترجمه: کافران گفتند: « به این قرآن گوش فراندهید؛ و به هنگام تلاوت آن (با سخنان بیهوده) جنجال کنید، شاید پیروز شوید (صدای شما غالب شود و صدای قرآن شنیده نشود)!»
ب – اما، شگفتآور اینجاست که وقتی گفته میشود، به نامحرم نگاه نکنید – به صدای نامحرم گوش نکنید و ...، اولاً گمان میکنند که نامحرم فقط جنسیتی (زن یا مرد) است و ثانیاً گمان میکنند که حتماً باید رجوع کنند و خود را مخاطب و در تیررس قرار دهند! در حالی که «نامحرم»، به هر غیر هم هدف و همسو نیز گفته میشود. کافر، مستکبر، ظالم، فاسد، فاسق، منافق و ... همه نامحرم هستند و در یک کلام، «غیر خودی»، نامحرم است.
ببینید "حافظ" چه زیبا از یک سو میگوید: « گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش »، و از سوی دیگر میگوید: « مدعی خواست که آید به تماشاگه راز - دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد ».
ج – بنابراین، اولین و ضروریترین اقدام لازم و مؤثر، مخاطب قرار ندادن خویشتن (با عدم رجوع و بازدید) از یک سو و تحویل نگرفتن از سوی دیگر میباشد. البته نه فقط سایتها را، بلکه دعوت کنندگان به هر منکری را.
« وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا » (الفرقان، 63)
ترجمه: بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بیتکبّر بر زمین راه میروند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام میگویند (و با بیاعتنایی و بزرگواری میگذرند).
د – گام بعدی، نه تنها باور نکردن است، بلکه شک و تردید نسبت به هر پیامی است که دشمنان میدهند؛ و باید دانست که حتی اگر گزارهی آنها راست و درست نیز باشد، به قول امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، از نوع « کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ » میباشد؛ یعنی سخن حقی که اراده و هدف از بیان آن باطل میباشد.
●- چقدر جای تأسف است که گاه مشاهده میشود برای برخی، اعتبار هر آن چه در فضای مجازی منتشر میشود، حکم وحی مُنزل را دارد! کاربر با بیتوجهی، ابتدا خبر دروغ، شایعه، افترا و ... را باور کرده و سپس خودش نیز نشر میدهد! هر سندی که زیر هر جملهای نوشته شده باشد را بدون هیچ تحقیق و اطمینانی باور میکند ...، بعد اگر بپرسید: از کجا دانستی که چنین است یا درست است؟ میگوید: در اینترنت دیدم!
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ » (الحجرات، 6)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید!
●- تعجبانگیز و تأسفبار است که حتی دیده شده جوانی که به عمرش دعایی از مفاتیح الجنان نخوانده است، مصرانه به دستور العملهای من درآوردی «ذکر و دعا» در فضای مجازی، عمل میکند! اگر سخنی منطقی و عقلی (حتی از قرآن کریم) بگویند، نمیپذیرد و تردید میکند، اما اگر سخن بوی خرافه و جهالت داشته باشد، با تعصب تمام تبعیت میکند(؟!)
ﮪ – گام بعدی، ارتقای سطح دانش و بینش عمومی میباشد که دارای جوانب "ثبوتی و سلبی" – "پذیرش و رد" – "جذب و دفع" و ... میباشد.
باید اذعان داشت که ما آنقدر مورد تهاجم و حمله قرار گرفتهایم که بیشتر "مواضع دفاعی" را مورد توجه قرار میدهیم! حال آن که باید همیشه حرکتی رو به جلو و بالا داشت و در این مسیر، موانع را از میان برداشت.
بنابراین، اقدام نخست باید در "خودسازی" باشد، چه در دانش، بینش و علوم اعتقادی، چه در عمل، رفتار، سلوک، اخلاق، مبارزه و جهاد – به ویژه در جبهه جنگ نرم.
●- متأسفانه برخی، به رغم اطلاع از ضعف کمّی و کیفی معلومات خود، گمان دارند که حتماً باید خود را مخاطب تمامی دشمنیها، جوّسازیها، شایعهها و شبهات قرار دهند و پاسخ نیز بدهند!
فرض کنید کسی که هیچ دانشی از علوم پزشکی ندارد، وارد بیمارستان و محیط آلوده به انواع ویروسها و ... گردد و در ضمن بخواهد که از یک سو بیماران را معالجه کند و از سویی دیگر، افراد سالم در محیط را نیز واکسینه نماید! و یا کسی که هیچ دانشی از زراعت ندارد، وارد مزرعهی آفتزدهای شود و بخواهد از یک سو آفتزدایی کند و از سوی دیگری مانع از شیوع و سرایت آن به مزرعههای دیگر گردد! خب چه پیش میآید؟! مگر نفرمود:
« وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا » (الإسراء، 36)
ترجمه: و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
قرآن کریم:
قرآن کریم، کتاب علم، کتاب حکمت و کتاب هدایت است. قرآن مجید کتاب انسانشناسی، جامعهشناسی، رفتارشناسی، روش شناسی، دوست شناسی و دشمن شناسی است؛ بنابر این تمامی دستورالعملها و روشهای رشد و ارتقای بینش و دانش – تقویت اعتقادات و ایمان – ازدیاد علم کاربردی و تقوا ... و نیز روشهای شناسایی دشمنان آشکار و پنهار – دورنی و بیرونی – کافر، مستکبر، ظالم و منافق و ... در آن تبیین شده است.
*- در همین متن پاسخ، فقط به چهار آیه در "روششناسی در جنگ نرم" اشاره شد، و حال آن که آیات بسیار دیگری نیز هست که دشمنشناسی و روشهای مقابله با آنها را در جنگ نرم یا سخت، تبیین نموده و نقشه راه را ترسیم کرده و دستورالعملهای اجرایی را نیز ابلاغ نموده است.
*- بنابراین، اگر میخواهیم رشد کنیم، مصون بمانیم، با دشمنان [به ویژه در جنگ نرم] مقابله کنیم، از مرزها و حدود فکری، فرهنگی و اعتقادی خود دفاع کنیم و دشمنان را از پای درآوریم، باید قرآن بخوانیم؛ زیاد و مستمر نیز بخوانیم، پاسخها را در آن جستجو نماییم، در آیات تأمل، تفکر و تعمق نماییم، و البته با ایمان و اخلاص تمام، عمل نماییم. آنگاه خودش ما را به راههای خودش هدایت مینماید:
« وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ » (العنکبوت، 69)
ترجمه: و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد (تلاش دشمنستیز) کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
نکته:
نکتهی آخر این که باید ما نیز در فضای مجازی فعال باشیم، نه این فقط خود رامخاطب دشمنان قرار داده و مصر به منفعل شدن و پاسخ دادن باشیم. گاهی پاسخ دادنها، بازار آنها را پر رونقتر میکند. بلکه باید اسلام عزیز – اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، اسلام ولایی و اسلام پویا و سازنده را به خوبی و درستی تبلیغ نماییم.
دشمنان یک ضد تبلیغ را مصرانه منتشر میکنند، هر معاندِ مغرض، یا نادان بیغرضی، برای مطرح شدن خودش هم که شده، سعی میکند آن میکروب را در فضای مجازی منتشر میکند ...! – آیا این فضا، امکان و حربه در اختیار ما نیست؟!
www.x-shobhe.com
از چند سال پیش تاکنون، هر از چندی نام کشور "میانمار" بر سر زبان ها می افتد؛ اما به به خاطر پیشرفت اقتصادی یا مناظر زیبای طبیعی؛ بلکه به دلیل کشتار بیگناهان و نسل کشی مسلمانان.
قوم مسلمان "روهینگا" در ایالت "راخین"، سالهاست که به بهانه "میانماری نبودن" تحت ستم و جنایت قرار دارند. در این جنایات فجیع که با صحنه گردانی بوداییان افراطی، به دست ارتش و با حمایت دولت میانمار انجام می شود، مسلمانان مظلوم کشته می شوند؛ خانه ها، مساجد و مغازه های آنان سوزانده می شود؛ و با خشونت هایی عجیب، از خانه و کاشانه خویش رانده می گردند.
بر اساس آمارهای تخمینی، در طول پنج سال گذشته، صدها هزار روهینگا به شکل مستقیم کشته یا در حال کوچ اجباری، در دریا غرق شده اند. جمعیت مسلمانان رانده شده از میانمار نیز میلیونی است.
هم اکنون که دور جدیدی از این کشتار آغاز شده و این کشور را دوباره به صدر اخبار آورده است، گزارش زیر که تحلیلی جامع را در این رابطه ارائه می کند به خوانندگان ابنا تقدیم می شود:
** در میانمار چه می گذرد؟ **
گزارش اجمالی از بحران و نسل کشی در کشور میانمار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• کشور میانمار
میانمار (بـِرمه سابق) کشوری در آسیای جنوب شرقی است. جمعیت میانمار بیش از ۶۰ میلیون نفر است که مطابق آمار رسمی، 89 درصد از آنها بودایی، 4 درصد مسیحی، 4 درصد مسلمان (حدود 3میلیون نفر)، 1 درصد روحباور و 2 درصد معتقد به ادیان دیگر (مثل آیین هندو) هستند.
برخی از مشهورترین بناهای بودایی مانند مدرسه تراوادا، صخره طلایی و شِوِدگن در این کشور قرار دارند.
وضعیت فرهنگی در میانمار اسف بار است. مثلاً دولت این کشور هیچگونه تلاشی در جهت افزایش نرخ سواد بخصوص در مناطق روستایی انجام نداده است. این کشور سالها تحت حاکمیت نظامیان بود و کلیه دانشگاههای کشور توسط دولت نظامی در سال ۱۹۸۸ تعطیل گردید.
• وضع حقوق بشر
گذشته از مسأله اقلیت مسلمانان، سازمان ملل متحد و تعدادی دیگر از سازمانها، نقض سیستماتیک حقوق بشر را در این کشور گزارش دادهاند؛ که از این موارد میتوان به "کودکان کار"، "قاچاق انسان" و "عدم آزادی سخنرانی" اشاره کرد.
در دهه اخیر با فشارهای آمریکا و سازمانهای جهانی، نظامیان امتیازاتی به طرفداران دموکراسی دادند. سرانجام به دنبال انتخابات سال ۲۰۱۰م. شورای نظامی بعد از حدود پنجاه سال حکومت، منحل شد و مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت غیرنظامی برگزار گردید.
• مسلمانان میانمار
همانطور که ذکر شد، آمارهای رسمی تعداد مسلماانان این کشور را حدود 3میلیون نفر ــ یعنی 4 درصد مردم ــ ذکر می کند؛ اما تعداد واقعی مسلمانان بیش از 10میلیون نفر برآورد می شود.
دلیل این تفاوت این است که دولت میانمار تعداد زیدی از مسلمانان این کشور را شهروند آن نمی داند!
بر این اساس، سالهاست که این مسلمانان مورد آزار قرار دارند تا این کشور را ترک کنند.
• شیعیان میانمار
پیروان اهل بیت(ع) در ایالت های مختلف میانمار پراکنده اند؛ اما مورد حمله نیستند.
مطابق آمار مجمع جهانی اهل بیت(ع) که در سال 1387ش. منتشر شد جمعیت شیعیان این کشور حدود ۴۰.۰۰۰ تن اعلام گردید. آمار مرکز تحقیقات pew نیز شمار آنان را ۱۹.۰۰۰ تن تخمین زدهاند.
شیعیان میانمار در "یانگون" پایتخت میانمار و سایر شهرها مساجد، حسینیه ها و امام بارههایی دارند. در شهر "تانجی" (واقع در شرق میانمار) نیز حسینیه های شیعیان فعال است و حتی در عاشورا دسته عزاداری در خیابان راه می اندازند. در شهر "تاندو" واقع در ایالت آشوب زده "راخین" نیز حسینیه شیعیان وجود دارد.
علاوه بر شیعیان گروههای دیگری مانند چولیامسلم و بودامسلم در میانمار زندگی میکنند که به اهل بیت(ع) گرایش دارند.
• قوم روهینگا
"قوم روهینگا (به تلفظ میانماری: روهینجا)" از اقوام اقلیت میانمار است که صد درصد مسلمان هستند و بیشتر در ایالت راخین (غرب میانمار) زندگی می کنند. آمار رسمی جمعیت روهینجیا ۶ میلیون نفر است اما طبق آمار غیررسمی، جمعیت این قوم به ۸ میلیون نفر میرسد.
بخش دیگری از مردم روهینگا در کشورهای بنگلادش، پاکستان، عربستان سعودی، تایلند، مالزی، اندونزی یا اروپا و استرالیا زندگی میکنند. این قوم، بازماندگان تجار و جهانگردان عرب و بنگلادشی هستند و فرهنگ، زبان و هویتی خاص دارند. مذهب آنان "سنی" با عناصری از "تصوف" است.
بوداییان ادعا میکنند که این قوم مهاجرانی هستند که از "بنگلادش" به میانمار آمده اند. دولتمردان میانمار هم با اعلام رسمی اینکه "مسلمانان روهینگا، شهروند میانمار نیستند" به دنبال اخراج این قوم از کشور می باشند؛ اما کشورهایی مثل بنگلادش نیز این افراد را نمی پذیرند.
• تبعیض و فشار بر مسلمانان روهینگا
در سال 1982م. قانون حقوق شهروندی در میانمار به تصویب رسید که به واسطه آن، از میان ۱۴۴ قومیت موجود در میانمار ۱۳۵ قومیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹ دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند. بزرگترین قومیت محروم "قوم روهینجیا (روهینگیا)" بودند.
دولت میانمار با این سیاست، برنامه کوچ اجباری همه 6 یا 8 میلیون مسلمان روهینجیایی را از ایالت راخین (منطقه آرکان) در پیش گرفت. در نتیجه قریب به ۱۵۰ هزار نفر از این مسلمانان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند.
دولت همچنین فرصتهای آموزشی را برای آنها بسیار محدود کرد و تحصیل در مدارس اسلامی محلی، تنها گزینه آموزشی آنهاست. این مساجد و مدارس هم بیشتر در روستاها هستند.
• نسل کشی مسلمانان
کشتار مسلمانان روهینگا از سال 2012م. (1391ش.) آغاز شد. شروع ماجرا از آنجا بود که سه جوان مسلمان به تجاوز و قتل یک دختر بودایی متهم شدند. یک نفر از آنان پس از دستگیری خودکشی کرد و دو تن دیگر به اعدام محکوم شدند. جامعه مسلمانان مدعی است که دختر مذکور همراه یکی از این سه پسر فرار کرده بود؛ اما این واقعه، خشم مردم محلی و مأموران دولتی را برانگیخت و بهانهای برای بوداییان افراطی جهت حمله به روستاهای مسلمان نشین و آتش زدن منازل آنها ایجاد کرد.
روایت دیگر این است که ماجرا در شهر "مندلی" در غرب مینمار رخ داد؛ شهری که مانند اکثر شهرهای این کشور دارای جمعیت غالب بودایی است. گفتند یک مرد مسلمان به یک زن بودایی تجاوز کرده است. خبر واقعه که به رسانهها رسید برخی گروههای بودایی به خشم آمدند. مرد مسلمانی که به او اتهام تجاوز زده بودند، صاحب یک چایخانه کوچک بود. گروهی از اراذل و اوباش بودایی برای گرفتن انتقام از او به این چایخانه هجوم بردند، اما مسلمانان به کمک صاحب مغازه آمدند و اینجا بود که درگیریها آغاز شد. سرانجام آن مرد مسلمان به قتل رسید اما بعداً معلوم شد که آن تجاوز کذایی اصلاً اتفاق نیفتاده بود. روزنامهها و رسانههای رسمی، وقوع چنین جرمی را رد کردند و آن را تنها یک "اتهام" دانستند. واقعیت ماجرا این بوده که به این زن پول داده بودند که بگوید: "به من تجاوز شده است." البته در اعترافات بعدی این خانم هم نیامده که چه کسی به او پول داده است.
هر کدام از این داستانها که درست یا غلط باشد، تصاویر این تجاوز برای تحریک احساسات مردم، روی اینترنت پخش شد. در نتیجه مسلمانان و بوداییان که پیش از این اتهام، با صلح و آرامش در کنار هم زندگی میکردند به جان یکدیگر افتادند.
دولت در آن سال با اعمال حکومت نظامی و افزایش نیرو، در راخین وضع اضطراری اعلام کرد و به نظامیان اجازه داد در اداره منطقه دخالت کنند. در نتیجه خشونتهای سال 1391 ، نهصدهزار نفر آواره شدند و بیش از ۲۵۲۸ خانه سوزانده شد (که ۱۳۳۶ خانه متعلق به راخینها و ۱۱۹۲ مربوط به مسلمانان بوده است).
پلیس و ارتش میانمار متهم به داشتن نقش اساسی در هدف قرار دادن روهینجیاهای مسلمان از طریق بازداشتهای دست جمعی و خشونت بودهاند. گفته میشود که نیروهای نظامی میانمار، به مهاجمین بودایی در این کشتار کمک میکنند.
همچنین دولت جدید و دموکرات ـ که مورد تحسین آمریکا و اتحادیه اروپا است ـ از سوی "سازمان عفو بینالملل" و دیگر گروههای حقوق بشری متهم به تبعیض سازمان یافته دولتی است.
در حالی که به گزارش "سازمان عفو بینالملل"، بوداییان عامل کشتار، تجاوز و آتشزدن هزاران خانه مسلمانان هستند، دولت میانمار مانع دسترسی خبرنگاران به منطقه میشود. در نتیجه حقیقت یابی دشوار است.
• دلیل واقعی کشتار مسلمانان چیست؟
اما به نظر می رسد که دلیل اصلی حمله و کشتار مسلمانان، ترس از نفوذ و گسترش دین اسلام در این کشور است.
این را می توان از سخنان «آشین ویراتو» رهبر بوداییان افراطی میانمار فهمید. وی ــ که به "بن لادن میانمار" معروف است ــ "جنبش 969" را به راه انداخت که با حمایت ارتش و دولت میانمار همراه شد. این جنبش در واقع همان برنامه بوداییها برای مبارزه با گسترش اسلام در میانمار است. اعداد 9، 6 و 9 نشانگر فضایل بودا است. عدد "9" نماد 9 صفت مشخصه بودا، "6" نماد 6 مشخصه "نظام گیتی یا درمه" بودا و "9" آخر نماد 9 ویژگی راهبهای نزدیک به بودا است.
ویراتو در بین راهبهای ایالت "راخین" بسیار محبوب است در سخنانش هشدار می دهد که این منطقه دارد مسلمان میشود. وی با تأکید بر اینکه "دشمن ما (مسلمانان) قویتر و خطرناکتر میشود" مردم را از پیامدهای حضور مسلمانان می ترساند!
طرفداران این جنبش نیز تبلیغات میکنند که "مسلمانان دارند میانمار را میگیرند"؛ "مسلمانان حداقل چهار زن دارند و پشت سر هم بچهدار میشوند"؛ "یک روز مسلمانان در میانمار تبدیل به اکثریت میشوند و نسل بوداییها را برمیدارند" و...
به دلیل وضعیت فرهنگی و تحصیلی پایین، این شایعات نفوذ زیادی در بین مردم پیدا کرده است؛ در حالی که درصد مسلمانان نسبت به بودایی ها اصلاً قابل مقایسه نیست.
• دور جدید نسل کشی مسلمانان
درگیری بین روهینگاها از یک سو و بوداییان افراطی و ارتش از سوی دیگر در طول پنج سال گذشته ادامه یافته و شدت و ضعف داشته است.
درگیری های شدید اخیر از سال گذشته آغاز شد که طی حملات هماهنگ که در 18 مهر 1395 علیه نگهبانان مرزی انجام شد، 9 پلیس کشته شدند. پس از آن، نیروهای امنیتی میانمار سرکوب مجدد و وسیع مسلمانان را در ایالت راخین آغاز کردند.
مسلمانان روهینگا هم با استفاده از سلاح های ابتدایی و بمب های دست ساز از خود دفاع می کنند و تاکنون تعداد زیادی از بوداییان را کشته اند.
از جمله جنایات در جریان دور جدید نسل کشی این بود که 20 پسر بچه مسلمان از مدرسه ربوده و پس از قطعه قطعه شدن، اجسادشان به آتش کشیده شد.
نقشه زیر مربوط به حدود بازه زمانی 8 تا 18 شهریور 1396 است.
• داعش و گروههای تکفیری
دولت میانمار، مسلمانان را به وجود تروریستهای تکفیری در بین آنان متهم کرده است.
"گروه بین المللی بحران" نیز افرادی که مهرماه پارسال به نگهبانان مرزی حمله کردند و بحران بین مسلمانان روهینجیا و بوداییان را دامن زدند، در ارتباط با کشورهای عربستان و پاکستان دانسته است.
"حرکة الیقین" که مسئولیت حمله مرزی را پذیرفته بود تحت رهبری فردی به نام «عطاء الله» هستند که از پدری مهاجر روهینجیایی متولد کراچی پاکستان بوده و در زمان کودکی به عربستان سعودی رفته است. گفته می شود عطاء الله یکی از 20 روهینجیایی است که از عربستان سعودی، رهبری عملیات این گروه در راخین را بر عهده دارد.
"ارتش رستگاری روهینگای آراکان" نیز از دیگر گروههای مسلح فعال در این منطقه است که به بوداییان، حمله متقابل میکند.
طالبان پاکستان ـ از متحدان القاعده ـ هم در بیانیه ای خطاب به مسلمانان میانمار اعلام کرد: "ما شما را فراموش نکرده ایم، ما انتقام خون شما را می گیریم".
اما مسلمانان مظلوم روهینگا که سالهاست هدف حمله بودائیان تندرو قرار گرفته اند، در واقع از سوی گروه های افراطی به عنوان طعمه هایی نگریسته می شوند تا در فعالیت های تروریستی به کار گرفته شوند.
«سیدنی جونز» مدیر "مؤسسه تحلیل سیاست تعارض در اندونزی" نیز پیش از این اعلام کرده بود: "بدترین چیزی که ممکن است برای مسلمانان روهینگیا رخ دهد اتهام ارتباط آنها با گروه های وابسته به القاعده است".
• آمار بزرگ قربانیان و انفعال مجامع جهانی
اما انفعال مرگبار مجامع جهانی موجب شده تا مسلمانان میانمار ضمن زندگی در بدترین وضعیت ممکن، همچنان قربانی نسل کشی و خشونت های قومی و مذهبی در این کشور باشند.
به دلیل عدم دسترسی آزاد خبرنگاران، عمق فاجعه از عکس های ماهواره ای هویدا میشود.
آمار قربانیان روهینگا که در این چند سال به قتل رسیده اند تا 400هزار نفر نیز اعلام شده است و تعداد زیادی از خانه ها و روستاها کاملاً سوزانده و نابود شده اند. بنا بر برخی گزارش ها نیروهای ارتش و شبه نظامیان بودایی بر علیه مسلمانان موج جدیدی از جنایات مثل بریدن سر کودکان و آتش زدن غیر نظامیان به صورت زنده، را آغاز کرده اند که تاکنون باعث مهاجرت نزدیک به 60000 نفر در هفته های اخیر (مرداد و شهریور 1396) به بنگلادش شده است.
• اتهام "پاکسازی نژادی" به ارتش میانمار
سازمان ملل متحد هشدار داده است که: وضعیت فعلی در میانمار نمونه کامل پاکسازی نژادی است.
دیده بان حقوق بشر هم اعلام کرده است که: حاکمان میانمار یک روستای 700 خانواره را به صورت کامل در آتش سوزاندند و این روستا یکی از 17 مکانی است که به آتش کشیده شده و نسل کشی در آن صورت می گیرد.
در این میان یک کمیسیون بین المللی که «کوفی عنان» دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد آن را رهبری می کند روز پنج شنبه 9 شهریور 1396 درباره وضع ایالت راخین به دولت میانمار توصیه کرد قدرت و اختیارات بیشتری به اقلیت مسلمان این ایالت اعطا کند تا مانع افزایش گرایشات تندرو گرایانه در بین مسلمانان روهینگا شود.
• انفعال کشورهای اسلامی
مطابق معمول، کشورهای اسلامی به دلیل "حاکمیت دست نشاندگان در داخل" و "تفرقه و تشتت در خارج" نتوانسته اند موضع مناسبی در این زمینه اتخاذ کنند.
روزنامه بین المللی "القدس العربی" در سرمقاله چند روز پیش خود را به این موضوع اختصاص داد و نوشت: زمانی که در مورد قتل عام مسلمانان سخن به میان می آید بسیاری منتظر عکس العمل شفاف از سوی عربستان سعودی به خاطر جایگاه دینی موثر آن هستند ولی به غیر از موضع گیری ضعیف که دیروز از سوی نماینده دائم عربستان در سازمان ملل صادر شد، سکوت عربستان سعودی ادامه پیدا کرد در حالی که انتظار می رفت ریاض کشورهای اسلامی را برای متوقف کردن قتل عام مسلمانان و کمک کردن به آنان بسیج کند. به گمان قوی منطق سیاسی نهفته ورای این موضع عربستان، رویکرد جدیدی است که اخیرا این کشور به تبعیت از امارات متحده عربی در پیش گرفته است؛ رویکردی که براساس آن انکار هر نوع همدردی با مسلمانان در راستای این هدف صورت می گیرد که برای صاحبان قدرت و نفوذ در جهان بویژه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا ثابت کند که به اصطلاح عربستان از سوء ظن های مربوط به تروریسم مبرا است. ناگزیر باید نوعی گفتمان داخلی نهانی و حاوی تهدید و هشدار نیز در این پیام وجود داشته باشد که متوجه گرایش های سلفی و سیاسی مشخص در این کشور باشد تا به صراحت به آنها بگوید که کشتی عربستان مسیر جدیدی را در پیش گرفته و از مسیر امارات تقلید می کند که زیر هر سنگی به دنبال یک دشمن اسلامی است و تمام تلاش هایش را بر فاکتورهای اقتصادی مصرف گرایی متمرکز می کند که جبران کننده عدم وجود آزادی سیاسی و پیامدهای آن است.
با افزایش درگیری و خشونت ها در غرب میانمار، شرایط برای زندگی یکصد و بیست هزار مسلمان ایالت راخین میانمار دشوار تر شده است.
www.fa.abna24.com
Islamophobia
اسلام هراسی، از اصطلاحات تازه ای است که به تازگی و به طور خاص، در زمینه رابطه اسلام با غرب، نسبتا تداول یافته است. وضع این اصطلاح که بخشی از آن از علم اضطراب های روانی گرفته شده، برای تعبیر از پدیده هراس بیمارانه از اسلام بوده است. پدیده هراس از اسلام از زمان ظهور دین اسلام سابقه داشته است؛ اگر چه امروزه، به ویژه پس از حوادث یازدهم سپتامبر و بیشتر در کشورهای غربی، گستره و عمق آن بیشتر شده است. می توان گفت این پدیده در تاریخ کهنی ریشه دارد که سرشار از سلسله درازی از روابط نا آرام میان غرب و اسلام است و در طی این روابط نا آرام، هراس از اسلام در ذهنیت غربی تثبیت شده و موجب شده تا آنان اسلام را چونان خطری جدی بنگرند که تهدید کننده هر چیز غربی است. شاید ریشه این ذهنیت در نوعی تقارن تکراری میان بر آمدن ستاره تمدن اسلامی و فرو شدن ستاره تمدن غربی در طول تاریخ باشد.
پدیده هراس بیمارانه از اسلام، در اصل در میان عرب ها و یهودیان شبه جزیره عربستان پدید آمد، زیرا گام نخست در درمان هر بیماری و حل مشکلات ناشی از آن، فهم جدی و عمیق آن پدیده است. در این پژوهش، با رویکردی تحلیلی به بررسی و تشریح این پدیده و اسباب و عوارض مختلف آنکه به روابط میان غرب و جهان اسلام مرتبط است، خواهد پرداخت و برخی رهیافت ها را پیشنهاد خواهد داد که در درمان این پدیده، نگران کننده می تواند سهیم باشد؛ پدیده ای که جهان اسلام و مسلمانان را در معرض سلسله مستمری از بد فهمی و بد رفتاری ها قرار داده است.
در تحلیل پدیده اسلام هراسی، مانند تحلیل هر پدیده دیگر نمی توان آن را تک سبب و تک علتی دانست. اسلام هراسی اسباب متعددی دارد که از درجه اهمیت و قدرت متفاوتی برخوردارند. اکنون خواهیم کوشید تا برجسته ترین اسباب و عوامل آن را بررسی کنیم.
الف. سرشار بودن تاریخ از درگیری های میان اسلام و غرب؛ می توان گفت که فتوحات اسلامی، مرزها و آفاق اسلام را در طول قرن ها درهم نوردید و حوادث ناشی از آن، مانند درهم شکستن کاروان های نظامی روم و انهدام مراکزشان در زیر گام های سربازان مسلمان، نخستین تجربه های دردناکی بود که غرب در رابطه اش با جهان اسلام، با آن رویا رو می شد. همین تجربه ها بود که تخم ترس از اسلام را در ذهنیت غربی کاشت و موجب پرورش گرایش بیمارانه ای در آن گردید که بر رابطه اش با جهان اسلام حاکم شد؛ برای مثال پس از شکست سختی که ارتش روم در سال شانزدهم هجری از سربازان اسلام در جنگ یرموک متحمل شد و از منطقه عربی عقب نشینی کرد، از هرقل بزرگ رومیان نقل شد که گفت: بدرود ای سوریه! بدرودی که پس از آن دیداری نخواهدبود و چه خوب سرزمینی هستی برای دشمن و نه برای دوست! و زین پس رومی ای به تو وارد نخواهد شد؛ جز در حال بیم.
تاریخ، سرشار از برخوردهای بی پایان ناخوشایندی است که در بسیاری موارد، شکل خونین به خود گرفته و این وضع، موجب تثبیت نگاه تردیدآمیز، بلکه عداوت جویانه در غرب - که وارث قانونی امپراتوری روم است - نسبت به اسلام و مسلمانان شده است، زیر این تجربه های دردناک در مرز جنگ یرموک که بدان اشاره شد، متوقف نمانده، بلکه به رویارویی های خشن سرایت یافته که برخی آنها هنوز برای جهان غرب، منبع تهدید به شمار می رود؛ مانند فتح اندلس در سال 91 هجری و جنگ لابواتیه (بلاط الشهدا) سال 114 هجری که اگر مسلمانان در آن پیروز می شدند، اسلام به دل پاریس هم نفوذ می کرد و نیز فتح قسطنطنیه به دست عثمانی ها در سال 857م، فهرست بی پایانی از برخوردهای خونین میان دو طرف به نظر می رسد که تعامل مستقیم مردم غرب با مسلمانان در طول دهه های متوالی، چه در جریان اشغال برخی سرزمین های اسلامی در دوران جنگ های صلیبی و چه از رهگذر بهره گیری جهانگردان و دانشجویان غربی از نهضت علمی و تمدنی جاری، در بسیاری شهرهای اسلامی، برای سپید شدن چهره تیره ترسیم شده در اذهان غربی از اسلام و مسلمانان و تصحیح توصیف اسلام به عنوان دینی خونبار و هم نشین با خشونت و عقب ماندگی وتروریسم کافی نبوده است.
ب. جهل نسبت به اسلام؛ بنا به باور رایج (و حدیث امام علی علیه السلام) انسان عادتا مایل به عداوت به چیزی است که بدان جهل دارد؛ یعنی به گونه ای جاهلانه، آن را خطری پیچیده بر خویش می شمارد که اجتناب از آن را اقتضا می کند. همین امر است که می تواند ترس از اسلام و تمایل به ستیز با آن و نفرت به آن را در میان غربی ها تفسیر کند.
ادامه مطلب ...