ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): عذاب قبر، همان عذاب برزخ است، اما ابتدا دقت کنیم که چرا اذهان برخی، بیش از هر چیز متوجه عذاب الهی میباشد و تمامی مثالها از عذاب آورده میشود، در حالی که رحمت واسعهی الهی، بر عذابش سبقت دارد؛ او رحمان، الرحیم، تواب، غفار، ستار، جواد و کریم است، چنان که قهار و سریع العقاب نیز هست:
« إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ – به یقین پروردگار تو [هم] زودکیفر است، و [هم] او بس آمرزنده مهربان است»
بنابراین، آن چه در مورد روح و جسم بیروح و عذاب قبر و ... پرسیدید، در مورد بهشت برزخی و لذایذ برزخی یا اخروی نیز صادق میباشد.
الف – اصل وجود آدمی، روح اوست و این روح هیچ گاه بدون "بدن و شکل" نمیماند. منتهی در هر عالمی، بدن متناسب با حیات آن عالم به او داده میشود. اگر در دنیا باشد، بدن مادی (جسم) دارد، اگر وارد برزخ گردد، بدن مثالی دارد و اگر وارد قیامت گردد، بدن متناسب با حیات در آن عالم را دارد، که صورتهای دیگری از حقیقت همین بدن است.
ب – فرض کنید که شخص مؤمن یا کافر و ظالم از دنیا رفت. بدن او، پس از سی چهل سال، کاملاً در خاک میپوسد، حال آیا دیگر از نعمات بهشت برزخی، یا عذابهای جهنم برزخی برخوردار نمیگردد؟!
ج – نکیر و منکر (یا بشیر و مبشر برای مؤمنان)، جسم مادی را مخاطب قرار نمیدهند که جسم بیروح بخواهد پاسخگو باشد؛ بلکه حقیقت انسان، یعنی روح او را مخاطب قرار میدهند که به محض مرگ، از جسم مثالی نیز برخوردار گردیده است.
د – لذتها و المهای پس از مرگ نیز مانند دنیاست؛ یعنی اگر لذت معنوی باشد (مثل معرفت، زیارت، قرب، محبت و ...) روح درک میکند، و اگر درد و الم معنوی باشد (مثل ترس، وحشت، غصه، پشیمانی، غضب و ...) روح درک میکند؛ و اگر لذت یا درد برزخی یا اخروی، مربوط به جسم باشند، مانند لذت دیدن مناظر زیبا، تاج و تخت، خوردن و پوشیدن ... و یا دردهایی چون فشار قبر، آتش قبر، افتادن در چاههای ظلمات، غل و زنجیر و ...، بدن مثال یا اخروی درک میکند و البته روح نیز شادمان و مفرح و یا ناراحت و معذب از احوالی که بر بدنش میگذرد میگردد (مانند دنیا).
●- بنابراین، نه جسم بیروح مورد سؤال قرار میگیرد و بالتبع لذت یا عذابی میکشد، و نه روح بیجسم از لذایذ بهرهمند شده و یا معذب میگردد. بلکه روح در هر عالمی، از جسمی متناسب با حیات در آن عالم برخوردار میگردد.
●- شکل اشخاص در این عالم ماده شبیه به یکدیگر است، خواه مؤمن و متقی باشند، یا کافر و فاسد؛ اما در عوالم بعدی حقیقت شکل نمایان میگردد. مثل نورانی بودن مؤمن، و یا به شکل مار، خوک یا گرگ بودن کافر و ظالم. اینها اشکالی است که خود انسان در دوران حیات، با اعتقادات و اعمالش برای خود ترسیم مینماید و در عوالم دیگر، با همان شکل حقیقیاش ظاهر میشود.
***- در قرآن کریم، آیات بسیاری آمده که به لذتها روحی یا جسمی در بهشت بزرخی و بهشت اخروی تصریح نموده است، چنان که به عذابهای روحی و جسمی در دورهی برزخ تصریح نموده است. مانند عذاب صبح و شام فرعون و آل فرعون [و بالتبع امثال او و آنها].
***- عالم برزخ، مانند محشر و عالم قیامت نیست که آدمی برای هر کارش مورد سؤال قرار گیرد و سپس پاداش یا عذاب آن را ببیند، بلکه میتوان گفت: انسان در برزخ، دورهای با صورت حقیقی اعتقادات و اعمالش زندگی میکند و سپس به خوابی میرود تا قیامت و چه بسا این وسط بیداریهایی نیز هست. البته به غیر خواص مؤمنان، چون اهل عصمت علیهم السلام، یا شهداء ... و خواصی از کفار، چون فرعون و آل فرعون، در طول زمان.
وقتی آدمی باقیات الصالحاتی به جا گذاشته است، صورت برزخی و ثواب آن پس از صد یا صدها سال به کی میرسد؟ و یا وقتی ظلمی کرده که آثارش هم چنان تداوم دارد، عذاب برزخیاش پس صد یا صدها سال به کی میرسد؟! به همان روح، با جسم برزخی، که یا هم چنان بیدار است و یا بیدارش میکنند. مثل خواب و بیداری در دنیا.
مثال:
وقتی میفرماید: « فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ - پس [شکوهمند و] پاک است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست، و به سوى اوست که بازگردانیده مىشوید / یس، 83»، معلوم میشود که هر چیزی نه تنها روح، بلکه ملکوتی دارد؛ چس هر جانی، صورتی دارد و هر صورتی نیز جانی دارد؛ خواه موجودات باشند یا گفتارها و اعمال. امروزه کشف کردهاند که حتی در همین دنیا، پشت هر کلامی یا عمل خوب یا بدی، نوعی انرژی مثبت یا منفی وجود دارد و این فقط کشف مادی از حقایق است.
●- حال به بخش ذهن، تصور، خیار و فکر توجه کنید، یک ذهنیت خوب، تغییرات مثبتی در روح و روان ایجاد میکند و یک ذهنیت، خیال یا تصور بد، فضای ذهنی را آلوده و تاریک میسازد و ورح و روان را در فشار قرار میدهد، در حالی که در مغز، هیچ اتفاقی به جز یک سری فعل و انفعالات شیمایی رخ نداده است و برای عناصر شیمیایی نیز خوب و بد، و چگونگی فعل و انفعلات هیچ فرقی ندارند. اما انسان تحولات مثبت یا منفی در خود و دیگران را درک میکند.
این همان روح، صورت یا حقیقت هر اندیشه، ذهنیت، گفتار یا کردار است که در جان آدمی نقش میبندد و آثار و تبعات آن در دنیا، برزخ و قیامت ظاهر میگردد.
کسی که گناهی مرتکب میشود، خود را به حفره یا چاهی ظلمانی میاندازد، پس در برزخ سقوط خود به آن چاه را میبیند، نه این که تمام عذابش را متحمل گردد؛ همین شخص دو رکعت نماز توبه میخواند و در همین دنیا از آن چاه خارج میشود. پس در برزخ میبیند که یک موجود نورانی، مانع از سقوط او شد و یا او را از آن چاه بیرون آورد، میپرسد: تو کی هستی؟ پاسخ میشنود: من همان نماز توبهی تو هستم که چون با خلوص بود، مقبول واقع گردید.
●- انسان در این دنیا گرسنه و تشنه میشود و گمان میکند که این فقط نیاز جسم مادی اوست! اما اگر هر چیزی صورتهای دیگری نیز دارد، پس هم جسم برزخیاش گرسنه و تشنه میگردد و هم جسم اخروی او در قیامت [بهشت یا جهنم].
از این رو در قرآن کریم، هم به خوردنی و آشامیدنی اهل بهشت تصریح شده است و هم به خوردن و آشامیدن اهل جهنم. با این تفاوت که میل خوردن و آشامیدن در بهشت، حالت نیاز ندارد، بلکه اشتهای لذت است، اما در جهنم، درک نیاز شدید است، تا جایی که حاضر میشوند آتش مذاب را بنوشند یا از میوهی زقوم بخورند.
لذایذ جسمی برای اهل بهشت:
« إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ * وَفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ * کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ » (المرسلات، 41 تا 44)
ترجمه: (در آن روز) پرهیزگاران در سایههای (درختان بهشتی) و در میان چشمهها قرار دارند، و میوههایی از آنچه مایل باشند! * (به آنها گفته شود) بخورید و بنوشید گوارا، اینها در برابر اعمالی است که انجام میدادید! * ما این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم!
قطعاً این لذایذ، با لذتهای روحانی چون قرب و رضوان الهی متفاوت است، چنان که پس از ذکر نعمات بهشت، میفرماید: رضوان الهی بزرگتر از همه اینهاست:
« وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ » (التوبة، 72)
ترجمه: خداوند به مردان و زنان با ایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکنهای پاکیزهای در بهشتهای جاودان (نصیب آنها ساخته)؛ و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!
عذابهای جسمی برای اهل دوزخ:
« ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ * لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ * فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ * فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ * هَذَا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ » (الواقعة، 51 تا 56)
ترجمه: سپس شما ای گمراهان تکذیبکننده! * قطعاً از درخت زقّوم میخورید * و شکمها را از آن پر میکنید * و روی آن از آب سوزان مینوشید * و همچون شتران مبتلا به بیماری عطش، از آن میآشامید! * این است پذیرایی از آنها در روز جزا!
پس روح، جسم و شکل، در تمامی عوالم با هم هستند، منتهی مطابق با حقیقتشان و حیات در آن عالم.
www.x-shobhe.com
Death
-------------------------------------------
یاأَیُّهاالاِنسانُ ماغَرّکَ بِرَبّکَ الکریمِ
ای انسان چه باعث شدکه به خدای کریم بزرگوارخودمغرورگشتی
قران کریم سوره انفطار آیه 6
O man! What has seduced thee from thy Lord Most Beneficent
Quran 82:6
---------------------------------
زندگی پس از مرگ و تا شروع قِیامت از نظر قرآن چگونه است؟
1. اجمالاً از قرآن کریم استفاده می شود که انسان در مرتبه بعد از مرگ تا قیامت از نوعی حیات برخوردار است. گروهی از نعمت های الهی برخودار هستند و دسته ای گرفتار عذاب های برزخی؛ تفصیل این اجمال را در روایات رسیده از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اهل البیت علیهم السلام به دست می آوریم [1] . امروزه انجمن تحقیقات روحی در اروپا و آمریکا به بقاء محفوظات بعد از مرگ اذعان دارند اگر چه در جاودانگی او تردید دارند. به هر تقدیر حالات همه افراد در عالم برزخ یکسان نیست گروهی متنعم؟، گروهی معذب، دسته ای در حالت خواب و در این حالت مانند خواب های پریشان یا شیرین از عالم برزخ بهره مند می شوند؛ کسانی که در کفر محض هستند در عذاب های برزخی گرفتارند، مؤمنین خالص هم در نعمت های آن بهره مند هستند و دسته های دیگر از بشر به تناسب اعمال و عقاید هم از نعمت ها و هم از نقمت ها بی نصیب نیستند.
2. از جمله آیات قرآن کریم می توان به آیاتی اشاره کرد که در راه خدا به شهادت رسیده اند مانند:
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» [2]
«و به آنها که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید! بلکه آنان زندهاند،ولی شما نمیفهمید.»
و :
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» [3]
«(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.»
و همچنین بیان شهید، سور ه یاسین که بعد از مرگ فرمود:
«قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی یَعْلَمُونَ» [4]
«(سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: »وارد بهشت شو!« گفت: »ای کاش قوم من میدانستند ... »
«بِما غَفَرَ لی رَبّی وَ جَعَلَنی مِنَ الْمُکْرَمینَ» [5]
«که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامیداشتگان قرار داده است»
و آیات فراوان دیگر مثل:
«حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ» [6]
«(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه میدهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، میگوید: »پروردگار من! مرا بازگردانید ! »
«لَعَلّی أَعْمَلُ صالِحًا فیما تَرَکْتُ کَلاّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ» [7]
«شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!« (ولی به او میگویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان میگوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند ! ».
[1] بحارالانوار، ج 6، ص 202 به بعد، احوال برزخ و....
[2] سور ه بقره، آی ه 154 .
[3] سور ه آل عمران، آی ه 169 .
[4] سور ه یاسین، آیه 26 .
[5] سور ه یاسین، آیه 27 .
[6] سور ه مؤمنون،آیه99 .
[7] سور ه مؤمنون، آیه 100
www,hawzah.net
------------------------------------------------------------------
پرسش:
دنیای پس از مرگ انسان چگونه است؟ آیا به برزخ رفته و در کالبد دیگری به دنیا می آید و یا با جسم و روح و یا فقط روح به دنیایی دیگر میرود و و یا نابود می شود و اگر چنین باشد آیا اثرات جسمی آن مثل صوت و احتمال تصویر یعنی انعکاس نور آن در دنیا می ماند؟
پاسخ:
"برزخ" یعنی عالمی مابین دنیا و آخرت که انسان پس از مرگ وارد آن عالم میشود.
عالم برزخ متوسط بین دنیا و آخرت و اولین مرحلة عالم ملکوت است و برخی از
خصوصیات این جهان را از قبیل محدودیت زمانی داراست ولی در عین حال مربوط به
عالم عقبیَ است.
آیات و روایات متعددی گواه بر آن است که انسان مؤمن در عالم برزخ متنعم به نعمتهای الهی است که در ادامه اشاره خواهیم کرد.
همچنین روایات زیادی صراحت دارد که اعمال انسان در قبر با او همراه است و
پشتیبان یا عذابدهندة او هستند تا در قیامت بر خداوند عرضه شوند. البته
بعضی از مؤمنین نیز در برزخ معذبند و این عذاب کفاره گناهانشان خواهد بود
تا در قیامت وارد بهشت گردند. نکتة دیگر اینکه، آنچه در قبر و عالم برزخ
مورد سؤال است اعتقادات انسان میباشد ولی بررسی تفصیلی اعمالی مربوط به
قیامت است.
ویژگیهای عالم برزخ این است که قبر یا بمنزله باغی از باغهای بهشت، یا حفرهای از حفرههای جهنم خواهد بود، لذا امام سجاد(ع) فرمود:
"ان القبر روضة من ریاض الجنة او حفرة من حفر النیران". (پیام قرآن، ج 5، ص
447، به نقل از تفسیر برهان، ج 3، ص 120.) یکی دیگر از خصایص عالم برزخ،
سؤال در قبر است، امام صادق(ع) فرمود:
من انکر ثلاثة اشیاء فلیس من شیعتنا: المعراج و المسألة فی القبر و
الشفاعة؛ کسی که سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست، معراج، سؤال در
قبر و شفاعت.(همان، ص 460.)
یکی دیگر از ویژگیهای قبر، فشار قبر است، البته مراد از قبر در اکثر
اخبار، چیزی است که روح در آن در عالم برزخ قرار دارد.(بحارالانوار، ج 6، ص
271)
هنگام مرگ روح نمی میرد, بلکه ارتباط خود را با بدن قطع می کند و بعد از
مرگ بدن متلاشی می شود, امّا روح با قالب مثالی در عالم برزخ به زندگی خود
ادامه می دهد.
در آیه 99ـ 100سوره مؤمنون از زندگی پس از مرگ تا قیامت کبری که فاصلهء بین
زندگی دنیا و قیامت است , با کلمهء برزخ تعبیر کرده است . بر اساس دلالت
آیات و روایات رسیده از رسول اکرم و ائمهء اطهار علیهم السلام علمای اسلام
در مورد وجودعالم برزخ و عذاب و نعمت اتّفاق نظر دارند. بدین معنی که انسان
بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله ای دیگر ازحیات و زندگی می گردد که همه چیز
را حس می کند; از چیزهایی لذّت می برد و از چیزهایی دیگر رنج و البته لذّت
ورنج انسان بستگی به افکار و اخلاق و اعمالش در دنیا دارد. این زندگی
برزخی ادامه دارد تا آن گاه که قیامت کبری بر پا شود.(مجموعه آثار شهید
مطهری , ج 2 ص 513ـ 514 )
قرآن کریم دربارهء مؤمن (آل یاسین ) که در راه یاری فرستادگان حضرت عیسی
در شهر انطاکیه به شهادت رسید می فرماید: .(یس (36 آیه 26ـ 27)
رسول خدا در جنگ بدر پس از پیروزی مسلمانان و کشته شدن گروهی از سران قریش و
انداختن بدن های آن ها در یک چاه , سر به درون چاه برد و به آن ها گفت :
ما آن چه را خداوند به ما وعده داد, محقق یافتیم . آیا شما نیزوعده های خدا
را راست یافتید؟
بعضی از اصحاب گفتند: یا رسول اللّه ! شما با کشته شدگان و مردگان سخن می
گویید! مگر این ها سخن شما رادرک می کنند؟ فرمود: آن ها اکنون از شما
شنواترند.(مجموعه آثار شهید مطهری , ج 2 ص 517)
در مورد چگونگی زندگی در عالم برزخ که آیا تنها روح است یا با بدن است , روشن ترین تصویر این است که :
روح انسان بعد از مرگ و پایان زندگی دنیا, در جسم لطیفی قرار می گیرد که
بسیاری از عوارض جسم و بدن مادی بر کنار است , ولی از آن نظر که شبیه جسم
مادی است , به آن یا می گویند که نه کاملاًمجرّد است و نه مادّی محض , بلکه
دارای یک نوع تجرّد برزخی است . به گفتهء بعضی از دانشمندان می توان آن
راتشبیه به خواب کرد, در خواب های راستین روح انسان با استفاده از قالب ,
به نقاط مختلف پرواز می کند و مناظر رامی بیند و از نعمت ها بهره می گیرد و
لذّت می برد و گاه مناظر هولناکی را مشاهده می کند و سخت متألّم می گردد
وفریاد می کشد و از خواب بیدار می شود.(تفسیر نمونه , ج 14 ص 311 پیام قرآن
, آیت اللّه مکارم شیرازی , ج 5 ص 463)
پرسش: مدت اقامت انسان دربرزخ تا چه زمانی است؟زود تمام میشه یا تا ابد اونجاییم؟
پاسخ:
همانطور که قبلا گفتیم برزخ، جهانی نو و زندگی تازه و جدیدی است که از
هنگام مرگ هر انسانی شروع میشود و تا بر پایی روز قیامت ادامه دارد و با
برپایی قیامت، زندگی انسان در برزخ پایان میپذیرد یعنی برزخ دیگر ابدی
نیست و برزخ دالان ورودی به قیامت کبری و نخستین منزل از منازل آخرت
میباشد.
در آیهی 99 - 100 سورهی مؤمنون چنین آمد، وقتی هنگام مرگ یکی از
تبهکاران فرا رسید، درخواست برگشت میکند و خداوند با ردّ درخواست آنان،
میفرماید: من وارئهم برزخ الی یوم یبعثون یعنی پشت سر آنها برزخی است تا
روزی (روز قیامت) که برانگیخته شوند. در روایات هنگامی که از معصوم(ع)
پرسیده میشود، برزخ چیست؟ میفرماید: القَبرُ منذ حینَ موته الی یومِ
القیامةِ عالم برزخ همان عالم قبر است که از هنگام مرگ آغاز میشود و تا
زمان برپایی قیامت ادامه دارد(نورالثقلین، ج 3، ص 554).
بنابر این، هم اکنون ـ که قیامت برپا نشده ـ عالم برزخ وجود دارد و امری
صرفاً ذهنی نیست و همه آنان که مردهاند هماکنون در آن جهان به سر
میبرند و آن دارای حیات و زندگیای هستند که در ادامهی زندگی دنیا است،
از یک سو و شروع زندگی و حیاتی است که مرگی برای آن تصور ندارد و امتداد
آن، تا ابدیت میباشد.
حالا کی قیامت می شود ما نمی دانیم .وخود این ندانستن و معلوم نبودن هم حکمت هایی دارد.
پرسش:
ایا روایتی یا نقلی است که بگوید ان زمان که عالم برزخ تمام میشود و قرار است که همه برانکیخته شوند باید در عالم برزخ بمیرند تا در قیامت زنده شوند یا نه یا اینکه مستقیما بدون مردن در عالم برزخ وارد قیامت میشوند؟
پاسخ:
در مورد مرگ در برزخ تعبیری وجود دارد که آن را مرگی در عالم برزخ معنا می¬ کنند.
درباره مرگ برزخی (به معنایی که گفته شد) مفسران در ذیل آیاتی این بحث را آورده¬اند:
« لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولى وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ »
«هرگز مرگى جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ مىکند.»
« إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ »[دخان/35]
«مرگ ما جز همان مرگ اول نیست و هرگز برانگیخته نخواهیم شد.»
در این دو آیه چون سخن از مرگ نخستین آمده است و مفسران آن را به معنای
مرگ دنیوی معنا کرده¬ اند به پیروی آن بحث از مرگ دومی که همان مرگ برزخی
است را نیز مطرح می-کنند.[تفاسیر طباطبائی، علامه محمد حسین و مکارم
شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،ذیل آیات 35 و56 سوره دخان]
« قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ »[ غافر/11]
«آنها مىگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى.»
این آیه مهمترین آیه در این بحث است و معتقدین به مرگ برزخی مانند علامه طباطبائی ذیل این آیه مرگ برزخی را اثبات کرده ¬اند.[طباطبائی، همان، ذیل آیه 11 سوره غافر]
از بررسی آیات مرگ برزخی و دنیوی روشن می¬شود که در قرآن کریم مرگ برزخی مانند و شبیه به مرگ دنیوی نیست؛ چون خداوند در آیه¬ای اهل بهشت را اینگونه نوید می¬دهد که به جز مرگ در دنیا که تحمل کرده¬اید مرگ دیگری ندارید. در صورتی که می¬دانیم اهل بهشت نیز باید از عالم برزخ وارد عالم قیامت شوند و قبل از عالم قیامت همه حتی کسانی که در عالم برزخ هستند می¬میرند پس چرا خداوند می¬فرماید جز مرگ دنیوی مرگ دیگری را نچشیده¬اند؟
پاسخ این سؤال اینگونه است که مرگ برزخی را نیز چشیده ¬اند؛ اما چون این مرگ با مرگ در دنیا تفاوت¬های بسیاری دارد، خداوند آن را متذکر نشده¬ است. در مرگ برزخی دیگر جسمی وجود ندارد و دیگر گرفتن روح از جسم مطرح نیست. بنابراین اینکه برخی مرگ برزخی را به معنای مرگ بعد از زنده شدن جسم در قبر و پاسخ دادن به نکیر و منکر می-دانند اشتباه است.
پرسش:
چرا مرگ و معاد نرسناکه؟
پاسخ:
ترس از مرگ در فرهنگ قرآنی و روایی از جهت تفاوت انسانها، علت های
گوناگون دارد. در یک منظر کلی میتوان انسانها را از این جهت به تعبیر
حضرت امام به سه گروه:
ناقصان، متوسطان و کاملان تقسیم کرد.
اما دلیل وحشت از مرگ در انسانهای ناقص این نکته ظریف است که انسان به
حکم فطرت خود حب به بقا و میل به جاودانگی داشته و از فنا، زوال و نیستی
متنفر میباشد، ازاینرو به عالمی که عالم حیات تلقی میشود، عشق ورزیده و
از عالمی که به پندار خودعالم نیستی است، تنفر دارد.
بنابراین چنین افرادی به دلیل آن که ایمان به عالم آخرت نداشته و قلوبشان
به حیات ازلی و بقای سرمدی اطمینان نیافته است، به این دنیا علاقمند و به
حسب آن فطرت، از مرگ هراسان و گریزانند. خداوند متعال عقیده این گروه از
انسانها را چنین بیان میکند: «ان هی الاحیا تنا الدنیا نموت و نحیا و ما
نحن بمبعوثین؛ جز این زندگانی دنیای ما چیزی نیست، میمیریم و زندگی
میکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد»، (مؤمنون، آیه 37).
عامل ترس از مرگ در انسانهای متوسط چیز دیگری است، متوسطان که ایمانشان
به عالم آخرت و حیات قیامت کامل نیست به دلیل غفلت از آخرت وعالم برتر و
بالاتر و توجه به امور دنیوی و تلاش در آبادانی آنها از مرگ میترسند.
امام صادق(ع) میفرمایند: «[روزی] مردی به سوی ابوذر آمده و پرسید: چرا ما
از مرگ کراهت داریم؟ [ابوذر در پاسخ] فرمود: به دلیل آن که شما دنیا را
تعمیر کردید و آخرت را خراب، پس کراهت [و ترس] دارید که از آبادانی به سوی
خرابی انتقال یابید»، (بحارالانوار، ج 6، ص 137، روایت 42).
این متوسطان و غافلان به حدی از مرگ غافلند که به تعبیر حضرت علی(ع) «گویا
مرگ را در دنیا به جز ما نوشتهاند و گویا حق را در آن بر عهده جز ما
هشتهاند و گویی آنچه از مردگان میبینیم، مسافرانند که به زودی نزد ما باز
میآیند و آنان را در گورهاشان جای میدهیم و میراثشان را میخوریم،
پنداری ما پس از آنان جاودان به سر میبریم»، (نهجالبلاغه، کلمات قصار
122، ص 382).
اما گروه سوم که انسانهای کامل و مؤمنان مطمئن هستند از مرگ کراهت
ندارندولی از آن وحشت و خوف دارند، اما ترس آنها یک ترس مثبت وارزشی است،
چرا که خوف آنها از عظمت خداوند متعال بوده، نه مثل وحشت ما وابستگان به
دنیای مادی و دلدادگان به تعلقات آن. حضرت حق در قلب اولیای الهی تجلی
کرده و موجب هیبت مشوب به شوق میشود و در حقیقت هیبت و بزرگی خوف، از تجلی
عظمت و ادراک آن است. دل عاشقان خداوند متعال در هنگام ملاقات با حضرت حق -
که با مرگ سرفصلی از آن آغاز میشود - میتپد و وحشتناک و ترسناک میشود
ولی این خوف غیر از ترسهای معمولی است، (برای اطلاع تفصیلی از این موضوع
نگا: امام خمینی، روح الله، چهل حدیث، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ اول،
تابستان 1368، صص 307 - 303).
ترس انسانهای آن سویی از طول سفر، توشه کم و بزرگی و عظمت مقصد است،
(نهجالبلاغه، کلمات قصار 77، ص 372). اینان مرگ را چون زندگی امتحان بزرگ
الهی میدانند، [اشاره به آیه «همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را
بیازماید که کدامتان نیکوکارترید»، (ملک، آیه 2)] و میترسند که از این
آزمون سربلند بیرون نیایند.
با توضیحات اجمالی و مختصر فوق مشخص شد که اولاً هر ترس و وحشت از مرگی بد و منفی و هر خوفی از آن هم خوب و مثبت نیست. اگر ترس از مرگ بر اثر غفلت و محدودیت نظر و اندیشه به دنیای مادی باشد وحشتی منفی و نابخردانه است اما اگر وحشت از مرگ براساس خوف از عظمت حقتعالی و ترس از چگونگی رویارویی با خدا باشد، ترسی مثبت و از سر شوق و عشق است. ثانیا با تفاوت انسانها و نوع نگرشها، عوامل ترس از مرگ متفاوت و گوناگون خواهد بود.
پرسش:
آیا عالم برزخ برای همه یکسانه یا آنهای که زودتر مردهاند بیشتر از آنهایی که دیرتر مردهاند در برزخ میمانند؟مثلا بعضی ها چند هزار سال پیش که فوت کردند؟
پاسخ:
باید توجه داشته باشیم که زمان به مفهومی که در این عالم تصور و تحقق دارد
در عالم برزخ وجود ندارد، زیرا زمان مقدار حرکت است و حرکت از شئوون ماده
میباشد، و حال آنکه عالم برزخ، عالم غیر مادی و مجرد از ماده و آثار آن
است و موجودات آن در عین اینکه حقایق و موجودات مقداری هستند، حقایق ثابت و
غیر متغیرند.
دگرگونیها و حرکت و تبدلات در عالم برزخ در میان موجودات برزخی به شکل
دیگری است، پس مکث نفسهای انسانی در عالم برزخ، مکث در فوق زمان میباشد و
مکث در عالم غیر زمانی، به عبارتی مکث غیر زمانی است و مکث در فوق زمان یا
غیر زمان را نمیتوان با مقیاسهای زمانی سنجید.
بر گرفته از: معاد یا بازگشت به سوی خدا ، استاد محمد شجاعی، ج1
پرسش:
جهان برزخ کجاست؟در چه مکانی واقع شده؟ بعد تفاوت زمان و مکان عالم برزخ، با زمان و مکان دنیا چیه؟
پاسخ:
در مورد قسمت اول سوال شما که مربوط به مکان برزخ است باید عرض کنم عالم
برزخ در ملکوت همین دنیاست یعنی حقیقت و باطن دنیاست زیرا این عالم دو روی
دارد یک طرف برونی و دیگر طرف درونی همانطوری که بدن انسان نیز دو جنبه
دارد یکی جنبه ظاهری که هیکل آدمی است و دیگری جنبه باطنی که همان بدن
مثالی و روح حیوانی است.
از برخی آیات استفاده می شود که مکان بهشت و جهنم برزخی در روی همین
زمین است مثلاً در آیه ای آمده است که: النّارْ یْعًرُضُونُ عُلَیًها
غُدْواً وُ عُشِیاً عذاب ناراحت کننده آتش هر بامداد و شامگاه بر فرعونیان
عرضه می شود (غافر آیه ۴۶.) انسان در عالم خواب صورت دارد، وزن و سنگینی
ندارد و عالمی که در آن حرکت می کند از این سنخ است لذا از بالای بلندی
سقوط می کند به زمین نمی خورد و یا گاهی مانند فرشته سبکبال در فضا پرواز
می کند، اوج و حضیض دارد، به دورترین نقاط سفر می کند.
هر چیزی حتی ساختمانها و انسانها و حیوانها یک صورت ظاهری و مادی دارند و
یک صورت باطنی و ملکوتی. مکه ای که انسان زیارت می کند صورت برزخی کعبه است
که مادی نیست ولی صورتش عین مکه است.
در تفسیر آیه فوق امام صادق (ع) می فرماید: این در دنیا قبل از روز قیامت
است زیرا آتش قیامت صبح و شام ندارد سپس فرمود: اگر آنها در قیامت تنها صبح
و شام در آتش دوزخ عذاب شوند در میان این دو باید سعادتمند باشند چنین
نیست این مربوط به برزخ است پیش از روز قیامت (مجمع البیان ج ۸ ص ۵۲۶.) و
شب و روز و صبح و عصر آنها به تناسب صبح و شام دنیاست. در باره نعمت هم می
فرماید: "و لَهُم رِزقُهم فیها بُکرَة و عَشیا"؛ روزی آنها بدون هیچ گونه
رنجی شب و روز به آنها می رسد (سوره مریم آیه ۶۲.) از بامداد و شامگاه
فهمیده می شود که برزخ در روی زمین است بنابراین زندگی برزخی به تناسب روح و
جسم برزخی ظهور پیدا می کند مادامی که انسان در قالب جسم مادی است زندگی
او در دنیاست به مجرد این که جسم را از دست داد زندگی برزخی او شروع می
شود.
در مورد زمان و مکان هم عرض کنم آنچه در عالم برزخ است، مادّی و جسمانی نیست، ولی دارای آثار مادّی هست. برزخ، عالمی است که اعمال انسان در آن تمثّل مییابد. دیگر آن که زمان و مکان عالم برزخ، مادّی و جسمانی نیستند. البته، آثار زمان و مکان در آن جا هست. قرآن درباره آل فرعون میفرماید که آل فرعون را عذاب احاطه کرده است و صبح و شب بر آتش عرضه میشوند( سوره غافر، آیه 46.). امام صادق«علیه السلام» درباره آن آیه مبارکه میفرماید: «مراد از این عذاب صبح و شب که در آیه آمده، عذاب پیش از قیامت است؛ زیرا در آتش قیامت صبح و شبی نیست.»
پرسش:
آیا شباهتی بین این دنیا و برزخ هست؟اگر هست شباهت دنیا با عالم برزخ را به طور کامل برام بیان کنید؟
پاسخ:
عالم دنیا با عالم برزخ شباهتی ندارد زیرا حیات و زندگی در دنیا اجتماعی و
مادّی و همراه با خورد و خوراک و جا و مکان و لباس و پوشاک و خواب و بیداری
است ولی پس از مرگ حیات و زندگی فردی شروع می شود و احتیاجی به خورد و
خوراک و لباس و پوشاک نیست.[تفسیر المیزان، ج 2، ص 122.]
آیه می فرماید: "قالوا ربنا امّتنا اثنتین واحییتنا اثنتین ...؛[مؤمن (41)
آیه 11.] آنان می گویند: پروردگارا، ما را دوبار میراندی و دوبار زنده
کردی. اکنون به گناهان خود معترفیم. آیا راهی برای خارج شدن وجود دارد؟".
بعضی از آین آیه استفاده کرده اند: مرگ برزخی همانند مرگ دنیوی داریم. دو
نوع مرگ است: یکی مردن و رفتن به عالم برزخ، دوم مردن در عالم برزخ و وارد
شدن به عالم قیامت.
برخی نیز از این آیه استفاده کرده اند: در عالم برزخ نیز نوعی حیات است که
بعد از مدّت کوتاهی به مرگ می انجامد امّا مسلّماً حیات در عالم برزخ با
حیات در دنیا تفاوت دارد امّا در اصل زندگی و حیات با هم مشابهت دارند.[آیت
الله ناصر مکارم، پیام قرآن، ص 454.]
پرسش:
آیا در برزخ بعضی از گناهان بخشیده میشود؟
پاسخ:
اگر منظورتون از بخشش،توبه کردن در برزخ است باید عرض کنم هر انسانی در طول
زندگی در طول زندگی خود در دنیا با کمک عقل خود و دستورهای پیامبران
میتواند راه صحیح را انتخاب و از راه نادرست بپرهیزد. در این دنیا است که
هر کسی میتواند، اعمال خود آینده را بسازد، اَمّا پس از مرگ راه بازگشتی
وجود ندارد. توبه و بازگشت نیز مانند اعمال دیگر، زمان خاص خود را دارد.
توبه تا قبل از فرا رسیدن مرگ قابل پذیرش است.(نسأ،18)
اَمّا پس از سپری شدن این زمان و مشاهده عذاب، بازگشت و اظهار ندامت سودی
ندارد و آرزویی دست نیافتنی است; چنانکه قرآن کریم میفرماید:
"وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّاتِ
حَتَّیََّ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ
الَْـَنَ وَلاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ; (نسأ، 18) برای
کسانی که کارهای بد را انجام میدهند و هنگامیکه مرگ یکی از آنها فرا
میرسد میگوید: "الآن توبه کردم!" توبه نیست و نه برای کسانی که در حال
کفر از دنیا میروند."
اما اگر نه،شما حق الناسی بر گردنتون بود ودر برزخ بودید که کسی در دنیاست و شما رو حلال کرد گناه حق الناس از بین می رود.وهمچنین شفاعت هم وجود دارد که اگر شامل شخص شود از گناهان پاک می شود.
www.porsemanequran.com
-------------------------------------------------------------------------------
بخشی ازخطبه 188 نهج البلاغه ،ترجمه محمددشتی
مردم!شمارابه یادآوری مرگ ،سفارش می کنم ازمرگ کمترغفلت کنیدچگونه مرگ رافراموش می کنیددرحالی که اوشمارافراموش نمی کند؟ وچگونه طمع می ورزیددرحالی که به شمامهلت نمی دهد؟
مرگ گذشتگان برای عبرت شماکافی است آنهارابه گورشان حمل کردندبی آنکه برمرکبی سوارباشندآنان رادرقبرفرودآوردندبی آنکه خودفرودآیند چنان ازیادرفتندگویاازآبادکنندگان دنیانبودندوآخرت همواره خانه شان بود!آنچه راوطن خودمی دانستندازآن رمیدندودرآنجاکه ازآن می رمیدند،آرام گرفتندوازچیزهایی که باآنهامشغول بودندجداشدندوآنجاراکه سرانجامشان بودضایع کردند اکنون نه قدرت دارندازاعمال زشت خوددوری کنندونه می توانندعمل نیکی برنیکی های خودبیافزایند به دنیایی انس گرفتندکه مغرورشان کردچون به آن اطمینان داشتند سرانجام مغلوبشان کرد
-----------------------------------------------------------
حکمت 74 نهج البلاغه
انسان بانفسی که می کشد،قدمی به سوی مرگ می رود
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
حکمت 380 نهج البلاغه
جه بسیارکسانی که درآغازروزبودندوبه شامگاه نرسیدند،وچه بسیارکسانی که درآغازشب براوحسدمی بردندودرپایان شب عزاداران به سوگشان نشستند
-----------------------------