ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : علل و
عواقب تنبلی در نماز چیست و چگونه جلوی این تنبلی را بگیریم؟
پاسخ :
خداوند متعال در کلام وحی، قرآن کریم
فرمود:
«فَوَیلٌ لِّلمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُم عَن صَلَاتهِِم سَاهُونَ *
الَّذِینَ هُم یُرَاءُونَ» (الماعون – 4 تا 6)
ترجمه: پس واى بر آن نمازگزاران * که دل از یاد خدا غافل دارند *
همانان که (اگر طاعتى کنند) به ریا و خود نمایی کنند.
و اهل عصمت (ع) مکرر تأکید و تصریح نمودهاند که شفاعت ما به کسانی که
نماز را سبک بشمارند نمیرسد. همین معنا یعنی از دست دادن خیرها و
موفقیتهای دنیا و آخرت. بدیهی است کسی که نماز را سبک بشمارد یا در
اقامهی آن تنبلی کند، از بسیاری از برکات و فوایدی که برای نماز شمرده
شده است و از جمله «نگهداری از فساد و فحشاء و فقر و ...» است محروم
میماند.
به طور قطع از عوامل اصلی تنبلی در نماز، ضعف در معرفت و ایمان و عشق
به الله جل جلاله است و باید دقت نمود که هر چقدر بندگی و عشق به الله
ضعیف شود، مازاد آن در خلاء نمیماند، بلکه جایش را به غیر الله
میدهد. و به همین دلیل محبت و دلبستگی و وابستگی به دنیا و زخارف آن
سبب میشود که انسان حوصله نکند از محبوب جدا شده و به سوی خدا رود و
به کارهای دیگر مشغولتر و راضیتر میباشد.
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً
یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا
لِلَّه ...» (البقره – 165)
ترجمه: و بعضى از مردم کسانى هستند که بجاى خدا شریکهایی میگیرند و
آنها را مانند خدا دوست میدارند و کسانى که بخدا ایمان آوردهاند شدت
محبتشان به الله است.
عشق و محبت، ریشه، اساس و علت هر حرکتی است. لذا انسان مایل است به دیدار معشوق برسد و وقت خود را با او بگذراند. صحبت با غیر و یا مشغولیتهای دیگر او را خسته میکند، مگر آن که در راه او برای او باشد. مثل این که اگر کسی برود تا برای معشوق گلی تهیه کند، در این راه خسته نمیشود و از زحمت این کار لذت هم میبرد. پس، اگر محبوب و معشوق کسی پول یا لذتهای نفسانی یا سرگرمیهای دیگر شد، رقبت و شوقی برای ترک آنها و حضور در محضر الله و راز و نیاز با او پیدا نمیکند، اما اگر کسی [أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه] شد، یعنی شدت محبتش خاص الله گردید و هر شخص یا چیز یا کار دیگری را در راستای محبت او دوست داشت، مایل میشود که هر چه سریعتر از امور دیگر فارق شود و معشوق به او اجازه و اذن ورود (اذان) دهد، تا او به دیدار رفته و گفتگو و راز و نیاز بنشیند.
x-shobhhe.com