ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پاسخ : ابتدا دقت کنید که چه شده این شبهه در میان اقشار گوناگون (به ویژه در فضای مجازی و محافل) فرافکنی و القا میگردد؟ آیا تظاهرات چند میلیونی اربعین آنها را به وحشت انداخته است؟ کدام شیعهای [بر اساس آیات صریح قرآن کریم، نه نظرات آنها] مشرکانه به اهل بیت علیهم السلام، توجه، معرفت، محبت و مودت دارد؟!
حدّ توجه به اهل بیت علیهم السلام چقدر است و آن را کی تعیین کرده است که بتوان توجه و علاقهی مردم را با آن سنجید و گفت: «این بیش از حد است»؟!
اتفاقاً نگاه و برداشت ما درست بر عکس میباشد؛ یعنی نه تنها "احساس" میکنیم، بلکه کاملاً مشهود است که این رویکرد شیعه و سنی و حتی پیروان سایر ادیان به اهل عصمت علیهم السلام به اهل بیت علیهم السلام، که در شعائری چون برپایی جشنها یا عزاداریها و به ویژه تظاهرات چند میلیونی اربعین نمود و ظهور بیرونی و جهانی دارد، سبب وحشت بیش از حد نظام سلطه، صهیونیسم بینالملل و تشکلهای ساختهی آنان [از جمله وهابیت و بهاییت] گردیده است و از این رو بیشتر به آن میتازند! و البته آنها در این "جنگ نرم"، با هر قشری به زبان خودش حرف میزنند؛ به یک قشر میگویند: «این شرک است»، به قشر دیگر میگویند: «خوب است، اما بیش از حد است» و به قشر مؤمن و موحد نیز میگویند: «یاد خدا را کمرنگ میکند»!
اینک بیاییم این معرفت، رویکرد، محبت، مودت، توسلات و ... به اهل عصمت علیهم السلام را به کلام وحی [قرآن مجید] انطباق دهیم و ببینیم تا چه حدی منطبق است و آیا زیاده است یا خیر؟ و آیا اساساً راه دیگری برای توحید و بندگی خداوند سبحان وجود دارد یا خیر؟!
شناخت (معرفت):
هر چیزی یا هر کسی، با اسما و آیاتش (نشانههایش) شناخته میشود، خواه خداوند سبحان باشد، یا آفریدگان او، یا حوادث و ... . لذا از یک سو فرمود: « اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى – الله، خداوندی است که معبودی جز او نیست؛ و نامهای نیکو (همه) از آن اوست! / طه، 8»؛ یعنی هر چه نام هستی و کمال دارد، نام، اسم، آیه و نشانهی اوست؛ و از سویی دیگر فرمود که خدا را با آن اسمهایش بخوانید [چرا که راه دیگری ندارید] و در مورد اسمهای او دچار الحاد و انحراف نیز نگردید:
« وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ » (الأعراف، 180)
ترجمه: و نامهاى نیکو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانید، و کسانى را که در مورد نامهاى او به کژى مىگرایند رها کنید. زودا که به [سزاى] آنچه انجام مىدادند کیفر خواهند یافت.
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: « نَحنُ وَاللهِ الأسماءُ الحُسنی الَّتی لا یَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبادِ عَمَلاً الاّ بِمَعرفَتِنا - بخدا ما هستیم نامهای نیک او که از بندگان هیچ عملی پذیرفته نمیشود جز به شناخت ما / اصول کافی/ ج1/ ص 143» - و البته که هر مخلوقی اسم و نشانهی خداست و انسان کامل و خلیفةالله، نشانه و اسم حسنا و اعظم خداوند متعال میباشد.
●- حال یک مسلمان و یک شیعه (یا هر کس دیگری)، چگونه میتواند بدون شناخت اسمای الهی، خداشناس گردد و او را یاد کند؟!
دوست داشتن خدا:
پس از هر شناختی، دوست داشتن و بدآمدن مطرح میگردد که البته اصل با «حبّ - محبت» است و «بغض» نسبت به هر مانعی برای رسیدن به محبوب، ایجاد میگردد.
اما "دوست داشتن" نیز اصول و قواعدی دارد و از جمله آن که «محبّ، مایل به لقای محبوب است»، و خداوند سبحان به پیامبرش فرمود، برای رسیدن، وصال و لقای من که مستلزم محبت دو طرفه است، بگو:
« قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ » (آلعمران، 31)
ترجمه: بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است.»
●- حال، کسی که مسلمان است، خدا را میشناسد، او را دوست دارد، به لقای او امیدوار است و میخواهد که متقابلاً آن محبوب او را دوست بدارد، چه باید بکند؟! جز تبعیت از رسول او صلوات الله علیه و آله، در هر امری، راه دیگری دارد؟!
ایمان:
در قرآن کریم، همیشه ایمان به الله، مترادف با ایمان به رسول او، کتاب و نوری که به همراه او نازل شده آمده است، چرا که "ایمان"، صرفاً یک گمان یا وهم ذهنی نیست، بلکه خود را در چارچوبی، در امنیت کامل دیدن است، چنان که کفار نیز به طاغوت ایمان میآورند! بنابراین از یک سو فرمود:
« فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ » (التغابن، 8)
ترجمه: حال که چنین است، به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید؛ و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است!
و از سویی دیگر، دربارهی کسانی که این چنین ایمانی نمیآورد، متذکر شده و هشدار میدهد:
« وَمَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَعِیرًا » (الفتح، 13)
ترجمه: و هر کس به خدا و پیامبر او ایمان نیاورده است [بداند که] ما براى کافران آتشى سوزان آماده کردهایم.
●- حال آیا میتوان معترض شد که ایمان به رسول صلوات الله علیه و آله، کتاب و نوری که با او نازل شده، سبب تضعیف ایمان به خداوند متعال میگردد؟! و آیا اساساً ایمان راه دیگری دارد؟!
اطاعت:
شناخت، محبت و ایمان که حاصل شد، اطاعت یک حکم عقلی و فهم قلبی میشود. اما خداوند متعال به چه کسی مستقیماً امری نموده که او بتواند اطاعتش کند؟! از اینرو، اطاعت از رسول و اولی الامر علیهم السلام را نیز مترادف اطاعت از خودش قرار داد، چرا که تنها راه اطاعت از اوامر و رهنمودهای حق تعالی همین
است، لذا به مؤمنانی که میخواهند او را اطاعت کنند، فرمود:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا » (النساء، 59)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
●- بنابراین، اگر در مورد معرفت، ایمان، محبت و مودت و نیز رجوع به اهل بیت علیهم السلام نیز شک، تردید یا اختلاف نظری داریم، باید آن را به کتاب و رسول خدا صلوات الله علیه و آله برگردانیم و ببینیم ایشان چه فرمایند؟
درک مقام آنها:
وقتی خداوند متعال، خود در قرآن کریم میفرماید که همه چیز، از جمله تمامی آن چه انسانها انجام میدهند (اعمال)، به اضافهی آثار آنها تا روز قیامت را نزد «امام مبین» احصاء مینماید، چرا کسی گمان برد که این شناخت و نگاه به مقام امامان علیهم السلام، کمی زیاده از حدّ است؟!
« إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ » (یس، 12)
ترجمه: ماییم که مردگان را زنده مىکنیم و آنچه کردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىکند همه را مىنویسیم و ما هر چیزى را در امامى مبین برشمردهایم.
●- حال اگر شیعه، مقام امام علیهم السلام را در این حد بشناسد که لوح محفوظ الهی، همان قلب مطهر ایشان است و آن چه در مورد نوشتن، ثبت و ضبط اعمال آمده، در نهایت نزد ایشان احصاء میشود، زیاده از حد است، یا اگر کسی کمتر از این ببیند، شناخت و ایمانش بسیار ضعیف است؟!
توسل:
چون میخواهند به بهانهی بندگی خدا، از بندگی خدا فرار کنند، ژست موحد و مقرب را گرفته و میگویند: «ما خود خدا مرتبط هستیم، او را میخوانیم و از او میخواهیم، و با دیگران کاری نداریم»؛ ما نیز میگوییم: «هر موقع خداوند سبحان مستقیم و بدون واسطه چیزی به تو داد، تو نیز مستقیم و بدون وسیله و واسطه بگیر» و یا در اوهام فرو نرو و دروغ نیز نگو!
پس وقتی خودش به بندگان مؤمنش (نه دیگران) فرمود که تقرب به او، مستلزم توسل به وسایل است، راه دیگری برای تقرب وجود ندارد. حال چه توسل به نماز، روزه، جهاد و ... باشد، چه توسل به عمل صالح، یا دعا، و یا توسل به فرستادگان، معلمان، راهنمایان و هادیان به سوی او:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » (المائده، 35)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!
●- حال اگر مسلمان و شیعهای، آنها را وسیلهی معرفت، محبت، عبادت، تقرب و دعای خود قرار دهد، از حد گذشته، یا کسی که چنین نکند، اصلاً به مسیر رشد و تکامل راه نیافته است؟!
مسلمانی:
آخر مسلمانی کجاست؟ حد مطلوب و مقبول آن چیست و چگونه حاصل میگردد؟
در پاسخ این سؤال فرمود که تمامی بشارت انبیا و نتیجهی رسالت، در مودت اهل بیت علیهم السلام، محقق شده و ظهور و بروز مینماید:
« ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ » (الشوری، 23)
ترجمه: این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند به آن نوید میدهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم [= اهل بیتم]؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکیاش میافزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.
محشر (پایان کار):
و اما تمامی این آموزهها و رهنمودها، برای این است که آدمی رشد کند، کمال یابد، تزد معبود و محبوب حقیقی [الله جلّ جلاله] مکرم، محبوب و محبوب واقع گردد. اما او فرمود که هر کسی را در محشر، با امامش صدا میزند و در نهایت نیز با او محشورش میکند، چرا که در دنیا پیرو او بوده است، حال خواه امام حق باشد و یا امام (پیشوا، الگو و رهبر) باطل:
« یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا » (الشوری، 23)
ترجمه: (به یاد آورید) روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان میخوانیم! کسانی که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادی و سرور) میخوانند؛ و بقدر رشته شکاف هسته خرمایی به آنان ستم نمیشود!
اسلام و قرآنی دیگر؟!
این راه خداشناسی، ایمان، محبت، اطاعت و بندگی خالص خداوند متعال [توحید نظری و عملی] میباشد که خداوند سبحان در قرآن کریم به ما آموخته است.
●- حال آنان که این معرفت، توجه، مودت، تبعیت و توسلات به اهل بیت علیهم السلام را کم یا زیاد افراطی قلمداد میکنند و میگویند: سبب فراموشی خدا یا کمرنگ شدن توجه به او میشود، ما را به کدام توحید، معاد، اسلام و قرآنی دعوت میکنند؟!
●- حال بگویند: شیعه، چگونه خداوند سبحان را بشناسد و خالصانه بندگی نماید؟ و بگویند: خودشان کدام خدا، قرآن و اسلام را میشناسند و چگونه اطاعت و بندگی میکنند؟!
www.x-shobhe.com