ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : در کامنت پرسیدهاند: کجای این دین حق است که میگوید زنان را بزنید و اسیران را به بردگی بگیرید؟ چه جوابی باید داد؟
پاسخ :
به ایشان (و هر کس دیگری که چنین
نظراتی دارد) بفرمایید به نکات ذیل توجه نمایند:
الف – ملاک حقانیت (الهی بودن) یک دین، نظرات و خوشایندهای غیر
کارشناسانهی افراد نمیباشد.
ب – احکام اسلامی در قالب «فروع دین» مطرح میگردد، لذا منتقد باید
ابتدا ببیند که آیا اساساً اصول یک دین و در رأس آن توحید و یکتاپرستی
را پذیرفته است که اکنون راجع به فروعش بحث دارد، یا خیر؟ بدیهی است
اگر کسی خداوند متعال را منکر باشد، با او سخن گفتن از احکام دین خدا
بیمورد است. چرا که او فاعل را قبول ندارد تا راجع به فعلش بحث کند.
ج – اما اگر به خداوند متعال اعتقاد داشت و فهمید که خداوند حکیم
بندگانش را هدفدار خلق نموده است، لذا پس از خلقت آنها را رها ننموده و
به سوی هدف هدایت میکند، پس الزاماً انبیاء را با دینی که شامل
جهانبینی و شریعت (دین: چه باید کردها و چه نباید کردها) ارسال
میکند، اما راجع به یک اصل فلسفی یا یک قانون حقوقی سؤال تخصصی دارد،
آن وقت به او توصیه میگردد که در رشتهی مورد علاقهی خود تحصیل کند و
اگر نمیتواند تقلید نماید.
سؤال در بارهی چرایی احکام خداوند مثل این است که کسی بپرسد: چرا در
حقوق بشر، حقوق مدنی، حقوق جزا، حقوق بینالملل و ... چنین یا چنان
قانونی وجود دارد؟ بدیهی است که به او پاسخ خواهند داد که بهتر است در
رشتهی حقوق و شاخهی مورد نظر تحصیلات و تحقیقات تخصصی بنمایید و یا
این که مانند سایر مردم، اصول (مانند: مجلسها، شوراها و ...) را
پذیرفته و در فروعش تابع باشید.
چه طور شد که برای یک قانون ساده در یک حرفه (مانند حسابداری،
انبارداری، کتابداری و ...، چه رسد به پزشک، مهندسی، حقوق و ...)
سالها تحصیلات تخصصی را لازم میدانند و کمترین دخالت غیر متخصص در
این امور را جرم محسوب میکنند، اما نوبت به احکام خدا که میرسد، به
خود اجازه میدهند در یک وبلاگ یا ایمیل ساده، سؤال نقدآمیز یا گاهی
استهزاء کنند که چرا چنین حکمی وجود دارد؟! باید بروند تحصیل «فقه»
کنند و بفهمند که چرا؟
ادامه مطلب ...
پرسش : شبهات فیس بوک : امام حسین : هر عربی از هر ایرانی بهتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است ؟
شبهات مطرح شده :
نظرتان درباره ی این سخن حسین چیست ؟ ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد و زنانشان را به فروش رساند و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت. امام سوم شیعیان / کتاب «سفینه البحار و مدینه الحکام و الآثار» صفحه ۱۶۴ نوشته شیخ عباس قمی
پاسخ :
نکاتی خیلی ساده درباره ظاهرحدیث
بگذریم که در این قسمت کتاب روایتی از امام حسین (علیه السلام) وجود ندارد.
ادامه مطلب ...
پرسش : (فضای مجازی): من در حیرتم که چرا در عربستان که مهد اسلام است، حتی یک امامزاده هم وجود ندارد؟! ولی در کشور ما که به زور شمشیر مسلمان شدهایم، این همه امام زاده هست!
پاسخ :
فرض کنید که در عربستان امامزادهای نباشد و در ایران باشد، چه ربطی دارد به این که ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند و یا با عقل، علم و قلب ایمان آوردند – بالاخره هر غیر مسلمانی نیز میداند که اگر ملتی به زور جنگ ایمان آورده باشند، با جنگ بعدی ایمان خود را از دست داده و به دین و آیین دیگری ایمان میآورند، مثلاً پس از حمله مغولها، سیصد سال استعمار و استثمار روسها، انگلیسها و امریکاییها، از بیخ و بن بیدین میشوند، نه این که هم چنان و با علمی بیشتر و ایمانی راسختر، بر سر ایمان خود بمانند، اگر چه در هر عصری گروه گروه کشته شوند!
*- هر که بگوید ایرانیها به خاطر حمله اعراب اسلام آوردند، خودش ایرانی نیست که ایمان نیاورده است – مضافاً بر این که به شعور یک ملت توهینی میکند که فقط مطلوب کفار و صهیونیستها میباشد.
الف – هر غیر مسلمانی نیز میداند که حمله اعراب به ایران، در زمان خلیفهی دوم رخ داده است، پس در آن زمان، امامزادگان زیادی (از فرزندان، نوهها و نتیجهها) وجود نداشتند که به ایران آمده باشند.
ادامه مطلب ...Human Rights
-------------------------------------------------------------------------------------
سخنان رهبرانقلاب اسلامی پیرامون ادعاهای دروغ مدعیان دفاع ازحقوق بشر
حاوی تصاویردلخراش (سخنان استادرائفی پور)