ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : حج رفتن بهتر است یا کمک به فقرا ؟
پاسخ :
حج را میتوان یکی از مهمترین و با شکوهترین رویدادهای مهم در جهان اسلام نام گذاری کرد چرا که مسلمانان با عقاید مختلف از سراسر جهان به سرزمین حجاز میآیند تا با اتحادی غیر قابل وصف زیباترین عبادات را شانه به شانه و در صفوف به هم پیوسته انجام دهند.
حج تمرینی است برای دوری از گناه و معصیت در زندگی، تمرین و یادآوری بزرگی است که بهترین توشه انسان تقوی و پرهیزگاری است و تمرینی است برای برادری و اتحاد در برابر دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن مجید، چنانچه خداوند متعال میفرماید:
«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ: حج در ماههای معینی است پس هر کس در این ماهها حج را برخود واجب گرداند بداند که در اثنای حج همبستری و گناه و جدال روا نیست و هر کار نیکی انجام میدهید خدا آن را میداند و برای خود توشه برگیرید که در حقیقت بهترین توشه پرهیزگاری است و ای خردمندان از من پروا کنید». «بقره: ۱۹۷»
ادامه مطلب ...
پرسش :اگر در عربستان به دنیا میآمدیم، سنی یا وهابی بودیم، اگر در اروپا به دنیا میآمدیم، قطعاً مسیحی بودیم و حالا که در ایران هستیم، مسلمان و اهل تشیع هستیم؛ پس این جبر جغرافیاست که ما را شیعه کرده است. دلیل استدلالی و قوی میخواهیم
پاسخ :
تردیدی نیست که فرهنگ محیط و جوّ حاکم بر محیط زندگی، در
سمت و سو و جهتگیریهای انسان مؤثر میباشند، چنان چه عوامل
دیگری چون فرهنگ خانواده، فرهنگ حاکم بر محیطهای آموزشی،
فرهنگ حاکم بر رسانههای عمومی و از جمله صدا و سیما و ...، در
ساختار فرهنگی انسان تأثیرگذار هستند؛ که اگر چنین تأثیری
نداشتند، هر کشوری و هر فرهنگی بر حفظ و ترویج فرهنگ خود
اهتمام نمیورزید و حتی کفار و مستکبرین این سرمایهگزاریهای
کلان را به امور آموزشی، تربیتی و نیز تبلیغی و ضد تبلیغی در
عرصهها و به شیوههای متفاوت اختصاص نمیدادند. اگر انتخاب
دین جبر محیط باشد، غرب این هزینه را برای ترویج «اسلامهراسی»
در اذهان عمومی نمینماید، چرا که محیط اصلاً اسلامی نمیباشد،
پس نباید جای نگرانی باقی بماند.
اما، تأثیر با «جبر» بسیار متفاوت است و نام هر تأثیری را نمیتوان
«جبر» گذاشت، بلکه باید ابعاد و عمق آن را بررسی نمود.
ادامه مطلب ...
پرسش : چرا در احکام شرعی ادیان مختلف الهی ، اختلافها و تفاوتهایی دیده میشود ؟
پرسش
علت تغییر احکام الهی در طول تاریخ چیست؟ و آیا اصلاً تغییری بوده است یا نه؟ به عنوان مثال؛ چرا در مسیحیت خوردن شراب حلال بوده، ولی بعد ممنوع شده است و آیا اصلاً خوردن آنرا خدا حلال شمرده و یا چون تا آن زمان حرام نکرده بوده، در این دین حلال بوده است؟ علم خداوند در وضع احکام که تغییر نکرده است، نیازهای بشر و به بیانی بایدها و نبایدهای زندگی بشر نیز تغییر نکرده است، پس تغییر و کم و زیاد شدن احکام به چه علت است؟
پاسخ اجمالی
احکامی که از جانب خدای متعال توسط پیامبران(ع) به مردم ابلاغ میشود، تابع مصالح و مفاسد است؛ یعنی آن کارها و اعمالی که به آن دستور داده شده، به دلیل وجود مصالح و آثار مثبتی است که در آن کار وجود دارد، و آن اعمالی که از آنها نهی و دستور ترکشان صادر شده، به دلیل مفاسد و مضراتی است که در انجام آن وجود دارد؛ از اینرو بیشتر احکام ادیان آسمانی، بویژه در کلیات، با یکدیگر مشترکاند و تفاوتی با هم ندارند. احکامی؛ مانند وجوب نماز، روزه، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حرمت روابط نامشروع، قتل بیگناهان، دروغ، دزدی و... .
پرسش : برای من این شبهه پیش آمده که در آیهی «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ ...» انحصار بر ولایت امیرالمؤمنین است، پس چگونه میتوانیم ولایت دیگر ائمه را ثابت کنیم؟
پاسخ :
به نکات ذیل دقت فرمایید:الف – در آیهی مبارکهی مورد بحث، سخن از جمعی از اولیاء به میان رفته است. «ولی» اول و منحصر، حق تعالی میباشد که با لفظ «الله» شناخته شده است. «ولی» دیگر در راستای ولایت الله، فرستاده و رسول اوست که او نیز با لفظ «رسوله» شناخته شده است.....
ادامه مطلب ...
پرسش : پیامبرانی که در هدایت فرزندان و نزدیکانشان موفق نبودند، آیا میتوانند در هدایت دیگران موفق باشند؟!
پیامبر معصومی که نمیتواند اولاد و بهترینهای خود را هدایت کند، چطور میتواند اولاد و بهترینهای مردم را هدایت کند؟
پاسخ اجمالی
پیامبران(ع) منادی توحید و یکتاپرستی بودند. آنان ارائه
طریق میکردند؛ یعنی موظف بودند تا راه هدایت و سعادت را
به مردم نشان دهند. این وظیفۀ بندگان است تا راهی را که به
آنها نشان داده میشود، پیش گرفته و به مقصود اصلی برسند.
اگر انسان خود راه هدایت را در پیش نگرفت و از جاده منحرف
شد، مسئولیت آن تنها بر خود او است. خداوند در قرآن
میفرماید: «...وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ
الْمُبینُ»؛[1] پیامبر جز پیام رسانى آشکار نیست.
در جایی دیگر میفرماید: « إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ
إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا»؛[2] یعنی ما راه (حق و
باطل) را به انسان نمودیم، حال خواهد هدایت پذیرد و شکر
این نعمت گوید و خواه آن نعمت را کفران کند.
بنابر این، پیامبران مأمور ابلاغ بودند نه مجبور نمودن به
ایمان. انتخاب راه خوب یا بد در اختیار خود بشر است و این
حقیقت را وجدان هر انسانی قبول دارد؛ از اینرو فرزندان
پیامبران(ع) نیز مانند دیگر مردم بودند؛ یعنی صاحب اختیار
و اراده. آنان نیز مانند دیگر انسانها مورد دعوت قرار
گرفتند و بسیاری از آنان، با اختیار خود دعوت حق را
پذیرفتند و هدایت شدند. البته برخی از آنها نیز از این
اختیار سوء استفاده کرده، و دعوت شیطان و هوای نفس را
اجابت کرده در نتیجه گمراه شدند. و این هیچ لطمهای به
رسالت پیامبران نمیزند؛ زیرا این پیشوایان از هر فردی که
در مسیر حق نبود، برائت و بیزاری میجستند، حتی اگر آن فرد
از فرزندان و نزدیکانشان بود و دیگر مخاطبان نیز با توجه
به همین واقعیت، نمیتوانستند بیایمانی بستگان پیامبری
را به حساب خود او بنویسند؛ و به همین دلیل بود که بسیاری
از انسانهایی که به ندای فطرت خود پاسخ مثبت دادند - بدون
توجه به انحراف بستگان پیامبران - در زمره افراد باایمان
قرار گرفتند.
1. نور، 45؛ عنکبوت، 18.
[2]. دهر، 3.
منبع"سایت اسلام کوئست
پرسش : (فضای مجازی): من در حیرتم که چرا در عربستان که مهد اسلام است، حتی یک امامزاده هم وجود ندارد؟! ولی در کشور ما که به زور شمشیر مسلمان شدهایم، این همه امام زاده هست!
پاسخ :
فرض کنید که در عربستان امامزادهای نباشد و در ایران باشد، چه ربطی دارد به این که ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند و یا با عقل، علم و قلب ایمان آوردند – بالاخره هر غیر مسلمانی نیز میداند که اگر ملتی به زور جنگ ایمان آورده باشند، با جنگ بعدی ایمان خود را از دست داده و به دین و آیین دیگری ایمان میآورند، مثلاً پس از حمله مغولها، سیصد سال استعمار و استثمار روسها، انگلیسها و امریکاییها، از بیخ و بن بیدین میشوند، نه این که هم چنان و با علمی بیشتر و ایمانی راسختر، بر سر ایمان خود بمانند، اگر چه در هر عصری گروه گروه کشته شوند!
*- هر که بگوید ایرانیها به خاطر حمله اعراب اسلام آوردند، خودش ایرانی نیست که ایمان نیاورده است – مضافاً بر این که به شعور یک ملت توهینی میکند که فقط مطلوب کفار و صهیونیستها میباشد.
الف – هر غیر مسلمانی نیز میداند که حمله اعراب به ایران، در زمان خلیفهی دوم رخ داده است، پس در آن زمان، امامزادگان زیادی (از فرزندان، نوهها و نتیجهها) وجود نداشتند که به ایران آمده باشند.
ادامه مطلب ...