ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه(19)

پرسش : قرآن تصریح دارد که هر کس جز خدا «ولیّ» بگیرد، جایگاهش جهنم است و حال آن که شیعیان معصومین را «اولیاء الله» می‌دانند! به این تناقض چگونه پاسخ داده می‌شود.

پاسخ :


تناقض به هنگام تفکیک و یا مثله کردن آیات و ایمان به بعضی و کفر (پوشاندن) بعضی دیگر پیش می‌آید، وگرنه در قرآن کریم تناقضی وجود ندارد. هیچ گاه نباید کسی (موافق یا مخالف)، در مقام تحقیق و بررسی در آیات قرآن کریم، بر اساس میل، کشش، هوای نفس و پیش‌داوری، آیات کریمه را مورد مطالعه قرار دهد.

الف – کلمه «ولایت» معانی متفاوتی دارد. واژه «ولایت» و مشتقات آن یعنی ولی، مولی، تولی، همه از یک ماده است. ریشه همه آنها ولایت است. صفت مشبهه اش ولی می‌شود. جمع آن اولیاء است. فعلش هم تولی می‌باشد.

کلمه یا اسم «ولی» گاه در مورد حق تعالی به کار رفته است، چنان چه می‌فرماید: الله ولی مؤمنان است. گاه به صورت جمع، در مورد طواغیب به کار رفته است، چنان چه می‌فرماید: اولیا کفار، طواغیب هستند «اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ ... الَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ». در هر دو صورت فوق، این کلمه به معنای «آقا، سرور و صاحب اختیار» می‌باشد. و تصریح دارد که مؤمن الله را صاحب اختیار خود می‌داند، اما کفار خودشان ولایت و سلطه‌ی شیطان را قبول می‌کنند «إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ» - گاه به معنای بزرگی و زیر نفوذ داشتن و سرپرستی است، چنان چه می‌فرماید بعضی از مؤمنین، اولیای بعضی دیگر هستند و بعضی از کفار و منافقین نیز اولیای بعضی دیگر هستند - گاه این کلمه به معنای پشتیبان، ناصر و مددکار به کار رفته است، چنان چه می‌فرماید سرپرست، پشتیبان و ناصر مؤمنین الله جلّ جلاله است، اما کفار مولایی ندارند که بتواند آنها را یاری کند: «ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لَا مَوْلَى لَهُمْ». اما گاه این کلمه به معنای دوستی به کار رفته است و به بندگان نیز نسبت داده شده است، چنان چه می‌فرماید، دوستان خدا خوف و حزنی نخواهند داشت. «أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ»

 

ادامه مطلب ...

شبهه(18)

پرسش : ما بوسیله ائمه و اولیاء خدا ازخداوند شفا و حاجت می‌گیریم‌؛ هندو‌ها هم از گاوها و بت‌هایشان و همینطور ملل و مذاهب دیگر ازچیزی که به آن اعتقاد دارند و همه هم به آن معجزه می‌گویند. پس ازاین نظر چه فرقی با هم داریم.

پاسخ :
معمولاً فرق اساسی اعمال و رفتارهای انسان، چه عبادی و چه غیر عبادی و رفتارهای روزمره‌ی زندگی آنها، در شکل و فیزیک ظاهری آن رفتارها نیست، بلکه در هدف، نیّت و چرایی آنهاست که به چگونی و جهان‌بینی و اعتقاد آنها بر می‌گردد.

الف – ما در مقابل خداوند متعال سجده می‌کنیم؛ بت‌پرستان مقابل بت‌هایشان سجده می‌کنند و طاغوت پرستان نیز مقابل فراعنه و قدرت‌های زمان‌شان به سجده می‌افتند؛ پس فرق در فیزیک رفتار نیست، بلکه در همان «لا إله الا الله» و «أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ» می‌باشد.

ما غذا می‌خوریم و مایه‌جات می‌نوشیم و دیگران نیز همین‌کار را می‌کنند، ما کسب معاش می‌کنیم، دیگران نیز همین کار را می‌کنند، ما جماع می‌کنیم و دیگران نیز همین‌کار را می‌کنند ...، اما فرق در حلال و حرام، محرم و نامحرم، زناشویی یا زنا است. در واقع فرق در صراط مستقیم و صراط جحیم است؛ فرق در حکم‌ الله یا حکم شیطان و هوای نفس است.

ادامه مطلب ...

شبهه(17)

پرسش : می‌گویند: شاید منظور از ظهور امام زمان (عج) استعاری باشد و اصلاً یک فردی به اسم امام زمان ظهور نکند...بلکه مردم به شعور کافی برسند که از ظلم و فساد دست بکشند...

پاسخ:

«شاید» که دلیل و برهان و استدلال نمی‌شود تا (چنان چه در متن سؤال آمده بود)، برای عقل شبهه ایجاد کند و نفی آن دلیل بخواهد. هر کس که در هر موضوعی به شما گفت: «شاید چنین باشد» - در پاسخ بفرمایید: «شاید هم نباشد» - پس بحث تمام است، چرا که دو طرف امکان مساوی است.

نباید عادت دهیم که مقابل هر حقیقتی یک «شاید» بیاورند و هیچ دلیلی هم اقامه نکنند، بعد مخاطب برای نفی یا اثبات بدود به دنبال دلیل و برهان و سند. این به تعبیر امروزی، نوعی سر کار گذاشتن و فیلم کردن است. همیشه باید از مدعی دلیل خواست، نه این که هر حرفی را پذیرفت و سپس دنبال دلیل و مدرک در نفی آن تلاش نمود.

 

ادامه مطلب ...

شبهه(16)

پرسش : تأثیر روزمره خدا در زندگی یک مسلمان چیست؟ اگر می‌فرماید که من سرنوشتی را تغییر نمی‌دهم و خودتان باید سرنوشت‌تان را تغییر دهید، به چه معناست؟ اگر فاعل ما هستیم پس ربوبیت خدا چگونه است؟ چرا وقتی آتش انبوه بر مردم و کودکان غزه ریخته می‌شد، خدا کاری نمی‌کرد؟

پاسخ :


در متن سؤال قید شده که منظور خالقیت، یا قائم بودن حیات و وجود هر چیزی به خداوند متعال و ... نمی‌باشد، بلکه در موارد مشابه مثال طرح شده است که بالاخره ما فاعل هستیم یا او است یا چرا در مواقعی مثل غزه کاری نکرد؟
سؤال اشاره به آیه‌ی « إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ » که متن کامل آیه و ترجمه آن به شرح ذیل می‌باشد:
«لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ»
ترجمه: براى انسان مراقب‏هایى (از فرشتگان الهى غیر از رقیب و عتید که نگارندگان اعمال اویند) از پیش‏رو و پشت سر اوست که همواره او را به دستور خدا حفظ مى‏کنند. همانا خداوند بر هیچ گروهى آنچه را دارند (از نعمت و رفاه یا بلا و سختى) تغییر نمى‏دهد تا آنکه آنان آنچه را در خود دارند (از ایمان و کفر یا طاعت و فسق) تغییر دهند. و چون خداوند به گروهى بدى (و عذابى) را اراده نماید هرگز آن را برگشتى نباشد و براى آنان جز او یاور و سرپرستى نیست.

 

ادامه مطلب ...

شبهه136

پسش : برخی ازاهل سنت می‌گویند: ما سنت خود را از سنت پیامبر (ص) گرفته‌ایم، شما شیعیان چی؟
پاسخ :


این ادعا جدید نیست، هر چند که در برهه‌ای مجدداً مطرح می‌شود. بالاخره (نه اهل تشیع یا تسنن واقعی)، بلکه دست‌اندرکاران ضد تبلیغ جهت تشدید اختلافات، چنین محاسبه می‌کنند که در هر نسلی (هر پنج یا حتی سه سالی)، یگ مخاطبین جدیدی وارد عرصه می‌شوند که شبهات و پاسخ‌ها را نشنیده‌اند و یا امکانات و تجهیزات جدیدی برای گسترش شعاع شبهه و اختلاف به بازار می‌آید؛ پس می‌شود روی فکر و ذهن آنها کار کرد.

ما بخیل نیستیم، دعا می‌کنیم که چنین باشد. اصلاً باید که چنین باشد. همه مسلمانان از هر مذهبی که هستند، باید به سنّت رسول الله صلوات الله علیه و آله تأسی کنند. چرا که خداوند متعال ایشان را نبی، رسول، اسوه‌ی حسنه (الگو) و رهبر امت مسلمان قرار داد و فرمود که او را جز برای اطاعت نفرستاده‌ام. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ ... - و ما هیچ رسولى را نفرستادیم مگر آنکه به اذن الهی (یارى و توفیق) خدا از وى اطاعت شود / النساء، 64». و از این رو مکرر و مؤکد امر به اطاعت از خدا و رسول نمود و مشمول رحمت الهی قرار گرفتن را مرهون این اطاعت فرمود:

«وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ - و خدا و پیامبر را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید / آل‌عمران، 132»

ادامه مطلب ...

شبهه(15)

پرسش : دست به هر کاری می‌زنم با شکست رو به رو می‌شوم، در حالی که به اقرار تمام اطرافیان فرد مستعد و با هوشی هستم، بسیاری از بدشانسی‌هایی آن قدر مهم بوده‌اند که مسیر زندگی وشغل مرا به طور کلی و به شکل باورنکردنی تغییر داده‌اند ...، به خدا هم شک کرده‌ام.

پاسخ :

 

این شکواییه و نتیجه حاصله مبنی بر شک در توحید یا اسلام، به مثابه‌ی آن است که کسی بگوید: «عالَم هستی، با تمام گستردگی و عظمتش، یعنی "من"! پس اگر بالای سر من قدرتی بود که مطیع "من" بود و هر چه فرمان دادم او انجام داد و کارها بر وفق مراد من شد، خدایی هست، وگرنه نیست و دین نیز ذهنیت است و ...! خب اگر خدایی نباشد، این همه گله‌مندی و داد و فغان نیز لازم نیست، چون نظم جهان بی‌شعور، بی‌هدف و رهاست، یکی شانس می‌آورد و دیگری نمی‌آورد.

قبل از هر سخن، به نکته‌‌ی مهمی باید دقت کنیم، این که در این عالم هستی، اصلاً چیزی به "شانس" و متقابلاً "بد شانسی" وجود ندارد. این واژه را بدین معنا، برای بی‌بصیرت کردن و اغفال مردمان درست کرده‌اند.

نظام این عالم، نظام "علت و معلول" است و هیچ پدیده‌ای خارج از این نظام، پدید نمی‌آید. اگر با پدیده یا حادثه‌ی خوشایند یا نوخوشایندی که محاسبه‌اش را نکرده بودیم نیز مواجه شدیم، هیچ شانس یا بدشانسی در کار نیست، بلکه علت و معلول‌هایی داشته که ما از آن بی‌خبر بودیم و یا به آنها توجه نکرده‌ایم. لذا برای این که از سویی ذهن‌مان تنبل شود و از سوی دیگر متوجه مظالم نگردیم، اسمش را گذاشتند "شانس و بدشانسی"! 

 

ادامه مطلب ...