ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش : در یک سایت کاملاً الحادی درج شده بود که انسان پس از مرگ به سمت خدا میرود، چون انسان پس از مرگ دیگر وجود ندارد. پاسخ چیست؟
پاسخ :
قبل از پاسخ دقت شود که اینگونه سایتها، صرفاً الحادی نیستند، بلکه با قصد و غرض، اهداف و برنامههایی در جهت «اسلام زدایی» به وسیلهی ایجاد تشکیک، شبهه و ... را دنبال میکنند، که در اصطلاح به کار آنها «نفاق و مزدوری» اطلاق میشود.
اعتقاد، نظریهی، سایت یا هرگونه گفتار یا نوشتاری الحادی است که با
صراحت منکر خدا، اسلام، قرآن، قیامت و ... شود و بگوید: من هیچ اعتقادی
به این اصول ندارم، به نظرم دنیا چیزی جز ماده نیست و فقط قوانین مادی
و از جمله فنا یا تغییر مادی بر آن حاکم است و سپس دلایل خود را ارائه
دهد. نه این که هم الحادی باشد، هم سخن از خدا و حرکت به سوی او به
میان آورد، منتهی با تحریف و دروغ! لذا هر کجا مواجه شدید که نوشتاری،
گفتاری، سایتی یا شخصی دم از خدا و پیامبر میزند، اما خلاف میگوید و
فقط میخواهد ایجاد اعوجاج در اندیشهها و باورها کند، باید آن را
«منافق» اطلاق نمود. و اما پاسخ:
الف – اگر خدایی را باور دارند، باید ببینند که او در مورد سیر، مراحل
و مقاصد حرکت انسان در حیات دنیوی و اخروی چه فرموده است، نه این که
خود از ناحیهی او تبیین و تفسیر کنند! و اگر خدا و معادی را قبول
ندارند، پس نگویند: «انسان به سوی خدا میرود».
ب - سخن باطل همه سویش ایراد دارد و باطل است. به عنوان مثال: اگر «پس
از مرگ دیگر انسانی وجود ندارد»، پس «انسان به سمت خدا میرود» نیز
معنایی ندارد. چون وجودی ندارد که به سمتی برود یا نرود.
ج – همین که میگوید «انسان به سوی خدا میرود»، ناخواسته به وجود
خداوند متعال و حیات انسان پس از مرگ و حرکت او اذعان کرده و ادعای خود
دال بر «نبودن انسان پس از مرگ» را نقض نموده است! و همان طور که در
ابتدا بیان گردید، اگر خدایی هست [که هست]، او باید بگوید که سیر حرکت
انسان، چگونه است و به چه مراحل و مراتبی از وجود میرسد و حیات دنیوی
او تأثیر در جایگاه و رتبهی وجودیش به هنگام مرگ دارد یا خیر؟ و
نتیجهاش چه میشود؟
د – همهی این سخنان بیهوده، برای این است که به مسلمان القا کنند که
نگران «خوب و بد» و «باید و نباید» نباشند و هر چه دلشان خواست انجام
دهند، چرا که حیاتی پس از مرگ نیست و انسان پس از مرگ محو و نابود
میگردد. منتهی چون میخواهند مسلمان را منحرف کنند و میدانند که
مسلمان به خداوند اعتقاد دارد، سخن از «خدا» و رفتن به سوی او به میان
میآورند، بدون این که دست کم در گفتهی خود کمی تأمل کنند.
پرسش : (فضای مجازی): من در حیرتم که چرا در عربستان که مهد اسلام است، حتی یک امامزاده هم وجود ندارد؟! ولی در کشور ما که به زور شمشیر مسلمان شدهایم، این همه امام زاده هست!
پاسخ :
فرض کنید که در عربستان امامزادهای نباشد و در ایران باشد، چه ربطی دارد به این که ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند و یا با عقل، علم و قلب ایمان آوردند – بالاخره هر غیر مسلمانی نیز میداند که اگر ملتی به زور جنگ ایمان آورده باشند، با جنگ بعدی ایمان خود را از دست داده و به دین و آیین دیگری ایمان میآورند، مثلاً پس از حمله مغولها، سیصد سال استعمار و استثمار روسها، انگلیسها و امریکاییها، از بیخ و بن بیدین میشوند، نه این که هم چنان و با علمی بیشتر و ایمانی راسختر، بر سر ایمان خود بمانند، اگر چه در هر عصری گروه گروه کشته شوند!
*- هر که بگوید ایرانیها به خاطر حمله اعراب اسلام آوردند، خودش ایرانی نیست که ایمان نیاورده است – مضافاً بر این که به شعور یک ملت توهینی میکند که فقط مطلوب کفار و صهیونیستها میباشد.
الف – هر غیر مسلمانی نیز میداند که حمله اعراب به ایران، در زمان خلیفهی دوم رخ داده است، پس در آن زمان، امامزادگان زیادی (از فرزندان، نوهها و نتیجهها) وجود نداشتند که به ایران آمده باشند.
ادامه مطلب ...